حسادت زنانه...

[حدیث00]

سلام.من همسرمو خیلی دوست دارم وفکر میکنم مشکل من بیشتر از همینجا نشات میگیره.نسبت بهش حساس شدم تو رفتارش با جنس مونث.
خودمم نمیدونم اشکال از منه یا اون منو حساس کرده.طوری که به ارتباطش با مادرشم حساس شدم.
یعنی اون باعث شد اینجوری شه.شوهر من نسبت به بوی خوش و مو علاقه زیادی داره.من دوست داشتم فقط من زن خاص شوهرم باشم اما اون تا حالا این حسو بهم منتقل نکرده.حساسیتم ازینجا شروع شد که میدیدم خیلی به موهای مامانش ور میره.
مثلا کنار مامانش نشسته بود یهو موهای مامانشو میگرفت میگفت چه نرمه.یا توی خیابون اگه دختربچه ای رد میشد از کنارش دست تو موهاش میکرد.این کاراش منو اذیت میکرد.اینقد تو خودم میرفتم که میفهمیدو الان فقط واسه اینکه من ناراحت نشم این کارو نمیکنه.
یا مثلا روسری مامانشو بو میکرد.حساسیت من از اینجاها شروع شد.البته اینم بگم از موهای منم خیلی خوشش میاد و میگه همیشه ارزوش بوده. ما هیچ مشکل دیگه ای نداریم جز اینکه وقتی به جنس مونثی زیاد توجه نشون میده.حتی وقتی شو میبینه من تو خودم حرص میخورم که این که مردی به این شدت گرمه مگه ممکنه این چیزا روش اثر نداره.
بهم ابراز محبت زیاد میکنه هم کلامی هم عملی.اما درکل با همه مهربون و باگذشته و تنها با من نیست.هیچی تورفتارش نیس که من فکر کنم براش با بقیه فرق دارم.من اصلا تو عمرم ادم حسودی نبودم مشکل اعتماد به نفسم ندارم اما حس میکنم برای شوهرم خیلی با بقیه فرق ندارم واین باعث بهونه گیری مشاجراتمون میشه.

[ویدا@]

حدیث00 عزیز سلام

به تالار همدردی خوش آمدی

پیشنهاد دارم یک عنوان که سوال اصلی یا گویای مشکلت باشد را در پست بعدی ذکر کنید تا مدیران تغییرش دهد

با یک عنوان مناسب مخاطب بیشتر به تاپیک شما جذب میشوند

لینک زیر هم نکات جالبی دارد مطالعه بفرمایید

نکته های کاربردی عمومی >>>

موفق باشی

[khnaomi]

خواهش میکنم کارشناسا جواب بدن منم دقیقا همین مشکل رو دارم

[نادیا-7777]

حدیث00 جان
آخه اینم شد حساسیت؟؟؟

میدونم که دست خودت نیست و داره تبدیل به یه وسواس روحی و عملی میشه
ولی
ولی
ولی
دیگه همینجا تمومش کن!!! stop
دست میکشه تو موهای مامانش یا دختر بچه ...حساس نشو
هربارکه اینکارو میکنه نفس عمیق بکش و بگو:
حدیث چقدر هوا لطیفه
حدیث چقدر دلت مسافرت میخوادا
حدیث امشب شام چی میخوای درست کنی؟
حدیث اون مانتو سفید رو میخری یا اون قهوه ای رو؟
حدیث رنگ موهاتو میخوای اندفعه چه رنگی کنی؟

اووووووووووووااااااا انقدر فکرهای قشنگ قشنگ هست که پیش خودت بکنی که دیگه فرصتی برای فکر کردن به اینچیزا نمیمونه
که چرا دست تو موهای مامانش کرد یا به اون دختر بچه لبخند زد!!

نذار این فکرا مثل خوره مغزت و بخوره و زندگی قشنگ و شوهر به این خوبی رو بزنی داغون کنی

نقطه ضعف الکی هم دست کسی نده

[eghlima]

سلام
احساساتتو درک می کنم و گاهی این حس تورو در ک کردم و بهش مبتلا بودم
راه حل هایی که بکار گرفتم

گاهی به همسرت فقط و فقط به چشم یه انسان نگاه کن و نه شوهرت
که می تونه علایقی داشته باشه و احساساتی می تونه از چیزی خوشش بیاد و یا از چیزی بدش بیاد می تونه چشمش از دیدن چیزی لذت ببره و یا لذت نبره ،برای اینکه حرص نخوری اینجور وقتا باهاش هم نوا شو مثلا وقتی دست روی موی بچه ای می کشی و میگه چه نرمه تو هم بگو بذار ببینم آره چه خوبه
یا مثلا وقتی می گه چه موهای نرمی داره مامانم بگو آره جنس موهای مامان خوبه
ببین حدیث جان مگه تو تا حالا نشده که مثلا از تیپ و یا قیافه و یا جنس مو و یا..... آدم دیگه به غیر از همسرت خوشت بیاد آیا این به این معنا هست که همسرتو دوست نداری !!!!!!!!!!!!
نه چون انسان کمال گراست و همیشه چشم می گرده کامل تر رو پیدا کنه و گذرا خوشش می اد و بعد یادش میره .......
قدر همسر مهربون و خوش دلتو بدون و رابطه ات رو با همسرت سر این چیزای الکی تیره نکن
حدیث جان تو خودنت بگرد که چه خلا در تو باعث ایجاد چنین حسی میشه و سعی کن راه حلی منطقی به غیر از بهانه جویی براش پیدا کنی

[فرشته مهربان]

حدیث00 عزیز

به تالار همدردی خوش آمدی

عزیز جان

نیاز هست عزت نفست را تقویت کنی . هرچقدر خودت برای خود ارزش قائل باشی ، محتاج توجه همسرت نمی شوی ، دقت کن گفتم محتاج ، ما می توانیم طالب بدون انتظار محبت دیگری باشیم از پدر و مادر و خواهر و برادر و دوست تا همسر و فرزند باشیم ( بدون توقع اینکه برآورده بشه ) . اما وقتی محتاج باشیم حساس می شویم نسبت به هرگونه محبت آن فرد به دیگری . این محتاج و حساس بودن نیز یعنی یک خلاء در درون خود.

ریشه این محتاج بودن در ضعف عزت نفس هست ، خودت به خودت عشق بورز خود را دوست داشته باش ( نه به معنای خودخواهی ) و ... خواهی دید که همسرت را دوست داری و ارزش براش قائلی اما ریز او را تحت نظر نمی گیری و کنترل نمی کنی و حساس به روابط او با دیگران نخواهی شد و اصلاً متوجه بعضی چیزهایی که الآن می بینی نمی شوی .....


.

[پدربزرگ]

روح همسرشما لطیف است که گفتید از بوهای خوش وموهای لطیف علاقه دارد .

باید خیلی هم خوشحال باشید .

مردهایی هستند که بقدی خشک و بی روح هستند که بوی تیزی عرقشون چند متربربع رو اهاته کرده .

یا به زیبایی های که در اطرافمون خداوند خلق کرده بی توجه بوده .

دوستی دارم بقدی دل مهربونی دارد که با آنکه خوش فرزند زیبایی دارد وقتی پسربچه یا دختر بچه ای رو میبیند

ناخواسته میره بچه رو بغل میکنه نوازشش میکنه بوسش میکنه .

همسرش با لبخند به ایت صحنه نگاه میکند و لذت میبرد . چون میدادند که همسرش چقدر مهربان است که

روح لطیفی دارد .

[mostafavi9090]

با سلام همیشه وجود علاقه شدید به یك شی یا یك فرد باعث ایجاد حس مالكیت نسبت به اون میشه. گاهی حتی این علاقه اونقدر زیاده كه در نهایت تعصب و محدودیت های بسیاری برای اون شی یا شخص ایجاد می كنه. این مسئله دقیقاً در ازدواج هم صدق داره.درجات میزان حسادت متفاوته:حسادت ظریف،حسادت سالم،حسادت مفرط و وسواس گونه.
و اما حسادت ظریف :
حسادت همیشه درخور مفهـوم مـنـفـی خود نیست. گذشته از اون بد گمان شدن زن به همسر (و بالعکس)، امری عادیه. حسادت بدلیل مواردی مثل صحبت در مورد محاسن زنان دیگه و یا تماشای عکــس یک زن خـوش تیـپ در مجله سینمایی، نمونه های ظریـفـین که نشون میده چـگونه پـاره ای از حسادتها بی ضرره و کاملا یک واکنش طبیعی بشمار میاد اما اگه از حد خود بگذره و باعث خشونت و دعوا و از هم پاشیدگی بشه این حسادنت خیلی بده و نیاز به مراجعه به مشاور داره.

برای اینکه حسادت رو مهار کنیم باید راههکارهای رو بکار ببندیم:
1- از تجربه های گذشته درس بگیرید ببینین که رفتارتون چطور بر روابط گذشته تتون تاثیر گذاشته و از اون استفاده کنید تا به شما کمک کـنـه بـهـتـر عـمل کنید. شما خیلی زود پی میبرید که این کج خلقی ها موجب مشکلات زندگی عشقی شما هستن. بدونید دلخور شدن بی دلیل از دست اون، کمکی به بهبودی وضعیت زندگی شما نمیکنه.

2- با واقعیت برخورد کنیدبه موضوعی که در واقع در حال اتفاق افتادنه تمرکز کنید. نه اونچه شما فکر میکنید که در حال اتفاق افتادنه. چون بمرور زمان احتمال داره در تشخیص واقعیت از توهم و خیال دچار مشکل بشین. شما هـم نمیخواهید که روابط عالی خود رو بر سر مسایلی که هیچ وقت در واقعیت اتفاق نیفتاده تباه کنید. بـه تـخـیل و تـصوراتتون اجازه ندید به شما امر کنه که اون چگونه فردیه.

3- خودتون رو محترم بشماریداینو بدونید که او بدلیلی شما رو انتخاب کرده و هیچ احتیاجی نداره در جای دیگه ای بسادگی وسوسه بشه . به خاطر داشته باشین که شما به همون اندازه افرادی که نسبت به اونا احساس خطر می کنید، شایسته هستین و بدونید که اگه حسنی شما رو به زبون نمیاره دلیل بر این نیست که به حسنایی که دارین بی توجهه.

زیاده روی نکنید شما مجازید احساس حسادت کنید البته تا اونجایی که قادر باشید به طریق مثبتی اون رو کنترل کرده و از مجرای مناسبی هدایتش کنید.
http://ahlekhaneh.ir

[شاپرک 68]

سلام
حدیث جون چرا فکرتو واسه چیزهای کوچیک و پوچ مشغول میکنی انقدر زندگی چیزهای قشنگی داره که حیف که بخوای الکی ساعتهای قشنگتو حدر بدی و به چیزهای الکی فکرکنی در ضمن چه خوبه شوهرت ادم احساساتیه خدا شکر کن که متوجه بویس خوش ،موی لطف و...میشه.