roseflower عزیز
به همدردی خوش آمدی
عزیزم
شناخت شما اصلاً کافی نیست .
به جای اینکه ناراحت از این رفتارها باشی و واکنش نشون بدی حتی به خودت ، بهتره جزء پروسه شناخت بگذاری . مثلاً بد قول بودن . وفای به عهد نداشتن را در این روندشون میتوانی مشاهده کنی . و مد نظر داشته باشی .
روند درست از سوی شما اینه که هیچ پی گیری ای نکنی با او هم ارتباط نداشته باشی و بگویی هروقت آمدیدی دوره شناخت بطور جدی آغاز میشه . و منتظر نمان ، به امورات زندگیت برس ، فکرت را مشغول وی نکن و به خواستگاران دیگر اجازه آمدن و بررسی بده .
در یک کلام زندگیت را به طور عادی طی کن .
گریه های شما و احساس بلاتکلیفی یعنی احساسی شدن شما و انتظاری که از وابستگی هرچند ضعیف عاطفی ناشی میشه والا نباید خیالی باشه و خودت را بلاتکلیف ببینی . ایشان یک خواستگار هست که شما باید رفتارش را دقت کرده و بررسی نمایی و برای آمدنش نه بی تابی کنی نه پی گیری .
هروقت آمدند نسبت به خلف وعده ها توضیح بخواه و ببین دلایلش چی هست و بررسی کن چقدر معقول هست . توضیح خواستن نیز نباید محاکمه گونه باشه بلکه یک پرسش عادی و مودبانه برای شناخت بیشتر .
خلاصه :
برو زندگی کن و به اموراتت برس و منتظر نباش و یادآوریش نکن
.
علاقه مندی ها (Bookmarks)