به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 بهمن 93 [ 11:56]
    تاریخ عضویت
    1391-2-16
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    2,382
    سطح
    29
    Points: 2,382, Level: 29
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    24

    تشکرشده 27 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    وسواس فکری همسرم و قهر یک هفته ای او

    با سلام
    دختری 24 ساله هستم که مدت 2 سال و نیم است که با آقایی 26 ساله ازدواج کردم
    مدت 5 سال با همسرم دوست بودم که متاسفانه با آنکه در آن دوران نشانه های زیادی از بدبینی در همسرم دیدم باز هم با خوشخیالی که حل میشود با او ازدواج کردم
    همسرم زمینه بدبینی را از مادرش که او هم اینگونه است داشت و با اصرار و خواهش های فراوان خود که مرا قسم میداد هر چه در گذشته ات است را برایم بگو من نیز با حماقتم و گفتنه تمام آنها این بدبینی را تشدید کرده ام.
    همسرم همیشه به من زنگ میزند و تنها با همین جمله "کجایی" یا "سلام کجایی" از من میپرسد
    یا به حال چندین بار به گفتم ام اینکه تو میخواهی بدانی من کجا هستم طبیعی ترین حق توست اما این سوال را با لحن قشنگتری از من بپرس
    اما هیچ فایده ای نداشته الان متوجه شده ام اینگونه حرف زدنشو یا اینکه یکدفعه بدون دلیل به کتابخانه یا کلاسم میاید بشتر به این دلیل است که واقعا باور ندارد من در آنجا هستم
    یک هفته پیش هم زنگ زد دوباره با همان لحن از من پرسید کجایی که من گفتم کلاسم الان تموم شده گفت بیا جلو موسسم خداحافظ ولی من از موسسه بیرون آمده بودم و در خیابانی که 2 دقیقه با موسسم فاصله داشت بودم گفتم من در این خیابان هستم به من می گوید" تو یک روده راست تو شکمت نیست چرا همیشه دروغ میگویی؟ "
    من هم ناراحت شدم قطع کردم بعد از آن هم با اینکه من یکی دوبار تماس گرفتم او هیچ زنگی نمیزند و قهر کرده است؟
    تا به حال چند بار که به مشکل برخوردیم همیشه می گوید اگر ناراضی هستی بیا طلاقت بدم فقط باید مهرت را ببخشی
    من باید چیکار کنم؟آیا باز هم من باید زنگ بزنم
    فکر میکنم من همیشه کوتاه آمده ام و او حاضر نیست مسئولیت همراهی و یا حتی مالی در قباله من داشته باشد با این که 2 سال از عقد ما گذشته اما تا به حال حتی یک مانتو هم برایم نخریده تازه همیشه به من می گوید برو زنهای دوستانم را ببین که چطور هوای شوهرانشان را دارند

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 بهمن 93 [ 11:56]
    تاریخ عضویت
    1391-2-16
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    2,382
    سطح
    29
    Points: 2,382, Level: 29
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    24

    تشکرشده 27 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: وسواس فکری همسرم و قهر یک هفته ای او

    دوستان خوشحال میشم اگر لطف کنین و کمکم کنید چون هنوزم همسرم هیچ تماسی با من نگرفته اما مادرش یکی دوبار زنگ زده چرا نمیای خونمون؟به نظرتون برم یا نه؟
    آخه باز اگه مامانش و باباش بخوان بگن چی شده؟
    مشاورای خوبی نیستن.
    من دوست ندارم اونا در این موارد حرف بزنن

  3. #3
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,023 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array

    RE: وسواس فکری همسرم و قهر یک هفته ای او

    سلام شیما جان

    اینطور که مشخصه شما دارای چند مشکل هستی.پس برای درک بهتر و زودتر به نتیجه رسیدن بهتره که مشکلاتت رو اولویت بندی کنی و ببینی مهم ترینش کدومه/

    نکته:

    وقتی داری روی مهمترین مشکلت زوم میکنی باید سایر مشکلات و فکر کردن بهشون به صورت مسکوت باشه


    مثلا:

    اولین مشکل که به نظر حاد ترینش هم میاد شک و بد دلی همسرته

    دومین مشکل عدم داشتن مسئولیت مادی به شما

    شکاکی و بدبینی همسرت ممکنه قابل حل باشه اما زمان میبره و حتما حتما نیازه که از یه متخصص کمک گرفته بشه.و در مواردی هم نیاز به دارو درمانی هستش.

    البته نمیشه قطعا این حرف رو زد و باید دید مسائلی که شما به قول خودتان با حماقت در اختیارش گذاشتی در چه حد و در چه مواردی بوده.

    چرا که اینطور مشخصه که همسر شما زمینه داشته و شما با حرفات تحریکش کردی.

    حرفهایی که در موادر دعوا و درگیری زده میشه رو فراموش کن چون در اون لحظه زن و شوهر بدترین و سوزاننده ترن حرفها رو بهم میزنن.یکیش هم همین طلاقه.

    الان اولین کار اینه که رابطه دوباره برقرار بشه.تا شما بتونی روی همسرت کار کنی

    شما خیلی بهتر از هرکسی روحیات همسرت رو میشناسی و میدونی برخوردش در این مواقع چطور خواهد بود.

    اگر جنبه و ظرفیتش رو داره یه اس ام اس ساده اما عاشقانه بفرست.نه عذر خواهی و نه منت کشی

    در مورد خانواده همسرت

    اینو بدون که به هیچ عنوان مسائل بین خودت و همسرت رو به خانواده ها به خصوص خانواده همسرت انتقال ندی.
    اینطور که مشخصه همسرت هم انتقال نداده.
    پس سعی کنید خودتون حلش کنید.
    بنابراین بهشون سر بزن تا بویی از ماجرا نبرن.


    حتما حتما همسرت رو تشویق کن تا پیش یه مشاور برید.
    مثلا بهش بگو از اینکه تو فکر میکنی من بهت دورغ میگم خیلی ناراحتم و دوست دارم ایراد کار من رو یه متخصص بهم بگه.و اینطوری تشویش به رفتنش کن.

    موفق باشی

  4. کاربر روبرو از پست مفید maryam123 تشکرکرده است .

    maryam123 (دوشنبه 06 شهریور 91)

  5. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 بهمن 93 [ 11:56]
    تاریخ عضویت
    1391-2-16
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    2,382
    سطح
    29
    Points: 2,382, Level: 29
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    24

    تشکرشده 27 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: وسواس فکری همسرم و قهر یک هفته ای او

    آخه عزیزم من تا حالا 2 بار بهش اس ام اس دادم
    یکبار محترمانه اما قاطع بهش گفتم که من حق ندارم جلو جمع بهت توهین کنم و البته به تو هم اجازه اینچنین توهینی بهت نمیدم.
    بهش گفتم "تو به خانوادت میگی با من میری بیرون در صورتی که با دوستات رفتی چون میخواد خانوادش بهش گیر ندن "من به تو لقب زشته دروغگو نمیدم چرا با بی ادبی اینچنین حرفی به من میزنی.
    اما هیچ جوابی نمیده.
    یکبارم یه آگهی درخواست نیرو مرتبط با رشتش فرستادم که بازم جواب نداد.
    حتی شبش به خونمون دعوتش کردم که نیومد.
    ما پیشه مشار رفتیم.میگه هنوز نتونستم بهش اعتماد کنم.میگه در دوران دانشجوییم صحنه های بدی دیدم.
    میگه من پیشه دوستات خیلی خوش اخلاقم فقط با خانوادم و زنم اینجوری زود عصبانی میشم.
    یا مثلا مشاور باهاش حرف زده بود که وقتی شوهر دوستای خانمت خونشون نیستن چه اشکالی داره خانمت بره خونشون.اونجا قبول کرد.بعد که وافعا می خواستم برم میگفت نمیخواد بری.همینه که هست.
    حرفهایی که در موادر دعوا و درگیری زده میشه رو فراموش کن چون در اون لحظه زن و شوهر بدترین و سوزاننده ترن حرفها رو بهم میزنن.یکیش هم همین طلاقه.
    عزیزم ما دقیقا هر وقت یه مشکلی داشتم که شاید یکم از معمول بیشتر بوده همسر عزیزم 1 تا 2 روز دقیقا میره تو خودش بعدم میاد میگه من فکرامو کردم دیدم ما به درد هم نمیخوریم.بهتره از همه جدا شیم.
    فیلمم بازی نمیکنه واقعا فکرش اینه.
    با این که من موقعیت خیلی خوبی دارم فکر میکنه در ازدواج با من حروم شده.

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 بهمن 93 [ 11:56]
    تاریخ عضویت
    1391-2-16
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    2,382
    سطح
    29
    Points: 2,382, Level: 29
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    24

    تشکرشده 27 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: وسواس فکری همسرم و قهر یک هفته ای او

    لطفا نظرتونو بگین

  7. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 بهمن 93 [ 11:56]
    تاریخ عضویت
    1391-2-16
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    2,382
    سطح
    29
    Points: 2,382, Level: 29
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    24

    تشکرشده 27 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: وسواس فکری همسرم و قهر یک هفته ای او

    امشب همسرم اومد.
    با هم آشتی کردیم ولی شوهرم همش میگه ما به درد هم نمیخوریم.
    تو به حرف من گوش نمیدی؟
    چرا هر چی بهت میگم از من دلیل میخوای؟من واسه هر کاریم دلیل ندارم.


    میگه چرا میری کتابخونه بشین خونه درس بخون.
    میگه من 2 سال تو یه شهر دیگه بودم معلوم نبوده اینجا چیکار میکردی؟



 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. اختاپوس وسواس فکری- عملی (اختلال وسواس اجباری)
    توسط مدیرهمدردی در انجمن وسواس
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 26 فروردین 95, 08:31
  2. وسواس من به قد و ظاهر همسرم (2)
    توسط جوادیان در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 64
    آخرين نوشته: یکشنبه 22 آذر 94, 02:31
  3. وسواس ظاهری دارم ، زندگیم داره تباه میشه
    توسط omidsss در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: چهارشنبه 10 دی 93, 21:36
  4. وسواس فکری دارم
    توسط Milad1 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: چهارشنبه 23 مرداد 92, 11:08
  5. وسواس روانیم کرده
    توسط اسناء در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: دوشنبه 13 خرداد 92, 17:29

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:01 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.