به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 21
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 بهمن 91 [ 19:48]
    تاریخ عضویت
    1390-10-03
    نوشته ها
    28
    امتیاز
    1,057
    سطح
    17
    Points: 1,057, Level: 17
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 6 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بي احساس بودن همسرم

    پاییزان عزیز ممنونم از راهنمایی شما
    در مورد رابطه جنسی باید بگم خود ایشون خواستار این بود که این کارو انجام بدیم....البته اینم بگم قرصای که میخوره میل جنسی شو به هیچ وجه کم نکرده ولی از لحاظ احساسی کم شده.....که واقعا نمیدونم این دارو ها رو این چیزا تاثیر داره...؟؟؟ در مورد ابراز احساساتم فک کنم شما درست میگین من ی کم زیاد روی کردم چون همیشه تو ذهنم این بود زندگی چر از عشق و دوست داشتن دارم و دیگه این آقا همسرمه ابراز احساساتمو بیشتر کردم!!!!

  2. کاربر روبرو از پست مفید elnaz66 تشکرکرده است .

    elnaz66 (یکشنبه 22 مرداد 91)

  3. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 بهمن 91 [ 19:48]
    تاریخ عضویت
    1390-10-03
    نوشته ها
    28
    امتیاز
    1,057
    سطح
    17
    Points: 1,057, Level: 17
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 6 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بي احساس بودن همسرم

    با عرض سلام خدمت دوستان تالار
    با توجه به مشكلات پيش آمده براي من عرض اين 10 روز مشكلات حاد جديدي بوجود اومد
    هفته پيش من به شهر همسرم رفتم تا چند روزي كنار هم باشيم متاسفانه باز همين جوري بي احساس بود..نه از لحاظ جنسي بلكه از لحاظ عاطفي من ميديم ايشون مبايلشونو ميزارن سايلت و كد براش گذاشتن با توجه به چند باري كه كد گوشيشونو باز ميكردن من كد و حفظ كردن و وقتي رفتن بيرون من گوشيشونو نگا كردم ديدم از طرف ي دختر بهش اسمس اومده بود كه برو خواستگاري اگه نشد بعد بيا خواستگاريه من و بعد دو روز قبل از اينكه من برم اونجا همسرم بهش زنگ زده بود خاموش بود دختره 3 تا خط داشت به سه تا خطش اسمس داده بود چرا گوشيت خاموشه....من اونجا به روش نياوردم وقتي برگشتم خونه با ي شماره ديگه بهش اسمس دادم كاريم داشتي گفت مگه نگفته بودي بيام خواستگاريت من پشيمونم ميخوام برگردم پيشه تو ....گفته بود با من نميتونه رابطه ي احساسي برقرار كنه گفته بود نميتونه جواب محبتاي منو بده گفته بود دلش برا من ميسوزه.....و خيلي حرفاي وحشتناكه ديگه.....بعد گفته بوذ من فعلا چون توي اون رابطم نميتونم خيانت كنم صبر كن وقتي كلا رابطمو با اون تموم كردم ميام مثل قبل يا هم ميشيم....گفته بود ي ماه طول ميكشه چون از لحاظ خانوادگي خيلي رودروايسي داريم براش آبروريزي ميشه ولي حاضر به جون بخره همرو.....من اين هفته گفتم بياد به همراه خانواده ام و خانواده اونا جلسه گذاشتيم و همه اينارو مطرح كرديم ولي نگفتيم خودم اين اسمسارو زدم گفتيم آشنا داشتيم برام پرينت در آوردن ...كلا اين آقا زد زير همه چي كه ميخواسته اونو سر كار بزاره چون اين دختره قبل از ازدواجش اونو سركار گذاشته بد جور...بعد كلي توجيح كه من هيچ كدومو باور نكردم و حالا اون فهميده اون دختره به درده زندگي نميخوره خودش ميگه اون كيفه پولشو زده بهش نارو زده اون به درده زندگي نميخوره.......حالا من موندم چيكار كنم بهم وقت داديم چند روز كه دوباره تصمصم بگيريم ميگه موقع ازدواج منو انتخاب كرده ولي از لحاظ احساسي خانوادش اينقدر بهش فشار آوردن نذاشتن فكرشو متمركز كنه.......از ي طرف اين جريانه دختررو نميتونم فراموش كنم از طرفه نميدونم زندگيمو نگه دارم يا نه همسرم ميگه دوست دارم باهام ميگه ميخنده خوبيم ولي آيا ميشه كسي كه ي نفرو دوست داره نتونه رابطه ي احساسي و عاطفي باهاش داشته باشه؟؟؟؟؟من قبل از اينكه بريم جلسه جريان برا من تموم شده بود چون دلش با من نبود ولي حالا موندم كه با توجه به اينكه ديگه ازواجش با اون كنسله ولي تضمين اين نيست كه اگه دلش با من نباشه كسه ديگه نياد تو زندگيش....من فرصته كمي دارم كمكم كنييييين

  4. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 12 بهمن 92 [ 11:56]
    تاریخ عضویت
    1390-11-16
    نوشته ها
    171
    امتیاز
    4,421
    سطح
    42
    Points: 4,421, Level: 42
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran
    تشکرها
    182

    تشکرشده 174 در 86 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بي احساس بودن همسرم

    سلام
    به نظر من براي تصميم گرفتن عجله نكن.به خودت فرصت بده.ببين ميتوني با اين قضيه كنار بياي و ديگه به همسرت شك نداشته باشي؟مثلا اگه دير خونه اومد يا تلفنش زنگ خورد رفت بيرون و جلوي شما صحبت نكرد بهش شك نميكنين؟
    از نظر احساسي ميتوني بپذيريش؟
    براي اطمينان بيشتر با يه مشاور مشورت كن.

  5. #14
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 بهمن 91 [ 19:48]
    تاریخ عضویت
    1390-10-03
    نوشته ها
    28
    امتیاز
    1,057
    سطح
    17
    Points: 1,057, Level: 17
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 6 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بي احساس بودن همسرم

    ممنونم از راهنماييتون ،فرصت دادن به ضرر منه اگه فرصت دادمو مشكله احساسه همسرم با من درست نشد اونوقت به ضرره منه چون مدت زمانه بيشتري عقد بودم....و اگه فرصت ندم ميترسم پشيمون بشم يا امكاني باشه كه همسرم احساسش درست بشم واقا در بد شرايطيم منو راهنمايي كنين؟

  6. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 12 بهمن 92 [ 11:56]
    تاریخ عضویت
    1390-11-16
    نوشته ها
    171
    امتیاز
    4,421
    سطح
    42
    Points: 4,421, Level: 42
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran
    تشکرها
    182

    تشکرشده 174 در 86 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بي احساس بودن همسرم

    به هر حال داري براي زندگيت تصميم ميگيري.ارزش داره كه بيشتر به خودت وقت بدي.خودتو بسنجي كه چقدر همسرت را دوست داري؟حاضري بخاطر نگه داشتن زندگيت تلاش كني؟ و دوباره به همسرت اعتماد كني؟
    شايد هر كسي نتونه دوباره دل ببنده. تو ميتوني؟
    نكات مثبت و منفي همسرت را براي خودت در دو ستون يادداشت كن و بهشون امتياز بده و در آخر نتيجه گيري كن.
    موفق باشي.

  7. #16
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 91 [ 15:10]
    تاریخ عضویت
    1391-5-15
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    502
    سطح
    10
    Points: 502, Level: 10
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    40

    تشکرشده 42 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بي احساس بودن همسرم

    elnaz 66عزیز راستش من تو این جور موارد نه تجربه ی کافی دارم و نه میتونم با اطمینان تمام اضهار نظر کنم.
    ولی اگه من جای شما بودم هیچ عجله نمیکردم بالاخره بحث یه عمر زندگیه. درسته که شاید فرصت محدودی برات تعیین کرده باشن ولی شما میتونین تا وقتی که تصمیم قاطع بگیرید این قضیه رو هی بندازید عقب تا مطمئن باشین تا حسرت و اه و افسوس نخورین و ...
    تو این مدت خوب و عمیق فکر کنین، تمرکز کنین (میدونم که سخته ولی باید تمام سعی خودتونو بکنین)بعد به دور از هیچ گونه احساساتی (که یقینا شما تو این مدت به ایشون وابسته شده بودین و بعد قضیه ی لو رفتن ارتباط ایشون یقینا از ایشون متنفر هم شدین و یه جوایی هم چار تردید و دولی و... هم هستین)تصمیم بگیرین ببینین بعد ازدواج اگه روزی ایشون بی خبر دیر اومد خونه یا گوشیش مدام زنگ خورد و ریجکت کرد و ... شما چه حسی بهت دست میده میتونی مثل قبل بهش اعتماد کنی و فکرای ناجور نمیاد سراغت؟؟؟؟؟؟
    مطمئنا اگر هم بخواین از ایشون جدا بشین مشکلات متعددی سراغتون میاد و.......
    با این همه بهترین راه اینه که به یه متخصص مراجعه کنین و با راهنمایی های ایشون تصمیم بگیرین یقینا اون موقع درست ترین تصمیم رو خواهید گرفت

  8. کاربر روبرو از پست مفید تنها ی جاده تشکرکرده است .

    تنها ی جاده (دوشنبه 06 شهریور 91)

  9. #17
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 اسفند 93 [ 14:00]
    تاریخ عضویت
    1390-5-11
    نوشته ها
    588
    امتیاز
    7,524
    سطح
    57
    Points: 7,524, Level: 57
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    4,002

    تشکرشده 4,006 در 737 پست

    Rep Power
    71
    Array

    RE: بي احساس بودن همسرم

    الناز عزیز به نظر من هم تا قبل از مشاوره با یک متخصص هیچ تصمیم مهمی نگیر.

    به فرشته مهربون پیام میدم بیاد به تاپیکت.

  10. #18
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 دی 00 [ 03:31]
    تاریخ عضویت
    1388-2-21
    نوشته ها
    1,176
    امتیاز
    30,655
    سطح
    100
    Points: 30,655, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    6,022

    تشکرشده 6,300 در 1,292 پست

    Rep Power
    139
    Array

    RE: بي احساس بودن همسرم

    سلام الناز عزیز

    میدونم که الان دچار تعارض شدی اما باید محکم باشی و تصمیم قاطع بگیری که در آینده از این تصمیم پشیمون نشی .

    مسئله خیانت و عدم پایبندی اخلاقی همسر در زندگی چقدر برات مهمه ؟ آیا جزء خط قرمز های زندگی تو هست ؟

    فرض کن که بعد از گذشت چند سال از زندگیت و یا حتی با وجود داشتن بچه متوجه خیانت همسرت شدی ، عکس العمل الناز چیه ؟

    آیا کار الان همسر شما یعنی ارتباط تلفنی با زنی دیگه و دادن وعده حتی اگر برای سرکار گذاشتن او بوده باشه ، از نظر شما خیانت محسوب میشه یا نه ؟

    از گذشته همسرت چه اطلاعاتی داری ؟


    شما باید خوب شرایط رو بسنجی و به اینها فکر کنی .

    حقیقت اینه که امروز همسر شما با شخصی غیر از زنش ارتباط گرفته حالا هرچند محدود ، گویا در گذشته هم چنین ارتباطی داشته . با گذشته همسرت چقدر میتونی کنار بیای ؟ با کاری که امروز با وجود تعهد به شما کرده چقدر میتونید کنار بیاید ؟ آیا اگر زندگی رو ادامه بدید میتونید هیچ وقت به این موضوعات فکر نکنید یا حتی به روی همسرتون نیارید ؟

    نمی خوام بترسونمت اما شما باید برای یک تصمیم گیری درست همه جوانب رو بررسی کنی و فقط خودت برای زندگیت تصمیم بگیری . این رو هم در نظر داشته باش که رونشناس بودن به هیچ وجه نمیتونه توجیحی برای سالم و بی عیب بودن باشه .

    شما باید شخصیت همسرت رو بیشتر بررسی کنی و باید از یک متخصص کمک بگیری و توجیحات همسرت که خودم روانشناسم رو نپذیر .

    همسر شما در گذشته ارتباطاتی داشته و امروز با وجود داشتن تعهد به شما دوباره این کار رو کرده و این برمیگرده به شما که چقدر این مسائل براتون پررنگه یا بی اهمیته . درضمن هیچ آدمی رو نمیشه تضمین کرد حتی آدمی که در گذشته خطایی نداشته چه برسه به کسی که خطایی داشته و باید محتاط تر بود .


    به قول آقای مدیر :
    گذشته هر فرد امتداد آینده اوست .


  11. کاربر روبرو از پست مفید baran.68 تشکرکرده است .

    baran.68 (یکشنبه 12 شهریور 91)

  12. #19
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 بهمن 91 [ 19:48]
    تاریخ عضویت
    1390-10-03
    نوشته ها
    28
    امتیاز
    1,057
    سطح
    17
    Points: 1,057, Level: 17
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 6 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بي احساس بودن همسرم

    سلام باران عزيز
    ممنونم از راهنمايي هاتون
    اين آقا همش ميگه من خيانت نكردم حتي توي اسمسام گفتم من توي اون رابطم خيانت نميكنم دلم خيلي شكسته كجاي دنيا با عروس 15 روزه اين جوري ميكنم مثلا حرف از جدايي ميزنم ببينم نظرش چيه عوضه اينكه بگه نه من نميزارم يا همه چيو درست ميكنم ميگه من نميتونم بعد طلاق دوباره ازدواج كنم........همش نگران اينه كه ديگه پول نداره ازدواجه دوباره كنه....بهش ميگم تو حاضري تا آخر عمر رابطه بي روح داشته باشي عوضه اينكه بگه نه درس ميشه ميگه مجبورم!!!1 ميگه بعده طلاق نه تو ميتوني ازدواج كني نه من پس مجبوري ميمونيم....منم گفتم اينو از سرت بيرون كن برا اينكه نتونيم ازدواج كنيم بمونم وايسم منو تحمل كني....چون من از لحاظ ي دختر چيزي كم ندارم به مشاورم مراجعه كردم ميگه اين آقا احتمالا شخصيت وسواس داره نميتونه تصميم بگيره ، به نظرتون با اين اوضاع جايي براي ادامه زندگي هست؟؟؟؟دلم خيلي ازشون شكسته خانوادشم از خودش بدتر از دور فقط ميگن جدايي نباشه....

  13. #20
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 07 شهریور 92 [ 22:10]
    تاریخ عضویت
    1390-11-17
    نوشته ها
    218
    امتیاز
    1,668
    سطح
    23
    Points: 1,668, Level: 23
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    590

    تشکرشده 585 در 180 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بي احساس بودن همسرم

    اگر میتونید یه مدت فاصله بگیرید از این فضا و از این اقا. سعی نکنید زود تصمیم بگیرید. یه سفر طولانی برید و شما کسی باشید که برای این زندگی تصمیم میگیرید. شما حتی تو این شرایط به نظر میاد روی نظر ایشون بیشتر از احساس و نظر خودتون حساب باز کردید و ایشون هم با چیزهایی که شما گفتید به نظر خیلی مشتاق نیست. اگر شل بگیرید باختید. فاصله بگیرید و ببینید واقعا خودتون چه احساسی دارید.
    شغل همسر شما شغلی هست که دخترها و خانم های زیادی بهشون مراجعه میکنن مخصوصا حالا که ازدواج کردن میتونن مشاوره ازدواج هم مستقلا بدن فکر میکنم...
    به نظر من هم هیچ عجله ای نکنید و تا احساستون 100% برای خودتون معلوم نشده تصمیمی نگیرید. ببخشید ولی مگه خانم ها به جز عاطفه و پشتیبان عاطفی از ازدواج چی میخوان؟ شاید زود تصمیم به ازدواج گرفتین ولی این بار سر فرصت تصمیم بگیرید

  14. کاربر روبرو از پست مفید mr6262 تشکرکرده است .

    mr6262 (یکشنبه 12 شهریور 91)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:40 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.