ازدواج با خواهر زنم و قصد جدایی از همسرم

[سیتروس]

سلام آقای حسام
شما از ویژگیهای کاملا منفی خانمت گفتی و از اون طرف از ویژگیهای مثبت خواهر خانمت. اما انگار چشمات رو به روی اون روی سکه شخصیت این دو زن بستی.
منظورم اینه که یه جوری این دو رو توصیف کردی که انگار خانمت هیچ خصیصه اخلاقی خوب یا عامل جذابیتی نداره عوضش خواهرش جمیع کمالات رو به صرف مدرک کارشناسی ارشد و بزرگتر بودن از خانمتون داره.
خوب معلومه که شما از همون اول درگیر این رابطه شدی و اصلا هیچ نیرو و تلاشی رو صرف بهبود زندگی خودت نکردی.
خانمت رو اونجوری که بود به سادگی رد کردی و به جای اینکه به فکر معماری و مرمت رابطه زناشوییتون باشین یه راست این بنای نوپا رو کوبیدین و سعی کردین روی ویرانه های زندگی خودتون یه خونه خیالی کج پی بسازین.
برادر من میگی تازه یه ساله ازدواج کردین و این زمان با توجه به درگیری شما توی یه رابطه دیگه و عدم تمرکزتون روی زندگی خودتون زمان ناچیزی برای تغییر در رفتارهای همسرتون و کلا زندگیتون بوده.
هر کدوم از ماها با توجه به اینکه زمان زیادی از زندگی مشترکمون میگذره هر روز و هر روز برای بهتر شدن جزییات روابطمون داریم تمام تلاشمون رو میکنیم و اصلا ممکنه این تلاشها تا آخر زندگیمون ادامه پیدا کنه.
اصلا مگه چند تا زوج رو میتونی پیدا کنی که اول زندگی کاملا دلخواه و دلپسند هم بوده باشن
انگار تصور شما اینه که زندگی مشترک مثل یه پکیج حاضر و آماده میمونه که از اول باید محتویات داخل این پکیج کاملا با اونچه که شما در ذهنتون داشتید جور در بیاد.
نجنگیده پرچم تسلیم رو بدستت نگیر.
بدون شک خود شما هم دچار کاستی هایی هستید.خودتون هم در رابطه زناشوییتون یه جاهایی میلنگید.اصلا به مشکلات خودتون واقف هستید؟
اولین و بزرگتری مشکل شما که خوب دیگه اینجا واضح بیان کردین اینه که نسبت به زندگی مشترکتون متعهد نبودین و در مقابل اولین مشکلاتی که سر راهتون سبز شد فرار رو بر قرار ترجیح دادین.شما هم مرد ایده آلی برای خانمت نبودی و نیستی چون یک ساله داری به بدترین شکل ممکن بهش خیانت میکنی و تازه توی ذهنت به جای پشیمونی و عذاب وجدان به دنبال اینی که خیانتت رو با نقصهای همسرت منطقی و عقلانی جلوه بدی.
حتی اومدی اینجا به دنبال یه راه حل برای بیرون کشیدن خودتون از این رابطه ویرانگر نیستی بلکه دنبال یه راهی برای ویرانی زندگی هستی که حق خودت وهمسرت هست.
شما میگی میخواهی طوری این شرایط رو به نفع خودت یش ببری که کمترین آسیب ها اتفاق بیفته.
اما دوست عزیز وقتی آتش به خرمنی افتاد ترو خشک رو یکجا باهم میسوزونه.وقتی سری بریده بشه دیگه قلبی هم نخواهد تپید.
در ضمن خواهر خانم شما هم توی همون خانواده با همون شرایط بزرگ شده.
آره الان که شما توی بحرانید به قول خودتون توی برزخ گیر کردین این خانم براتون شده فرشته نجات.همه جوره کامله و هیچ بدی درش نمیبینید.
اما یه چیزی رو بدونید شناختی که دو تا آدم توی زندگی زناشویی زیر یک سقف طی 1 ماه ازهم پیدا میکنند دوتا آدم توی چند سال دوستی و رابطه خارج از ازدواج نمیتونن بهش برسن.
خواهش میکنم برای فقط یه روز خوب و درست و به دور از هر تعصبی راهنمایی هایی که خیلی از دوستا برات اینجا گذاشتن رو بخون و عمیقا بهشون فکر کن.
حضرت علی میفرمایند:یک ساعت تفکر از هفتاد سال عبادت بالاتر است.
امیدوارم اول خدا و بعد خودت به زنگیت کمک کنی و خودتو از این برزخ بیرون بکشی.