به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 مرداد 92 [ 13:58]
    تاریخ عضویت
    1388-5-24
    نوشته ها
    1,224
    امتیاز
    2,219
    سطح
    28
    Points: 2,219, Level: 28
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 81
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    7,577

    تشکرشده 8,600 در 1,498 پست

    Rep Power
    139
    Array

    آخه فک و فامیله که داریم؟!

    آخه فک و فامیله که داریم؟



    تو عروسی یکی از فامیلا دلار میریختن رو سر عروس و داماد! حمله به دلارا سی مجروح به جا گذاشت! فرداش همه رفتیم صرافی یارو گفت دلارا تقلبیه!



    پسره فامیلمون رفته خارج 2 هفته با فیلتر شکن میرفته تو فیسبوک بعد از 2 هفته فهمیده نیازی به فیلتر شکن نیست!



    دارم غرمیزنم این چه قیافه ایه من دارم. عمه ام میگه غصه نخور زشتا خوش شانس ترن!



    دایی بابام (خدا بیامرز) وقتی ما رو نصیحت میکرد، می گفت: پدر مادراتون بهتون یه حرفی میزنن، تو روشون بگین چَشــــم، ولی تو دلتون بگین:پـــــــــَشــــــــ ــــم! یا بگین کشک!



    دختر دایی بنده رفته دندونپزشکی عصب کشی کنه! طی 3 جلسه از درد دو بار با پا کوبیده به دکتر بدبختش، 4 بار زده تو سرش، دو بار دست دکتر رو چنگ زده خلاصه زده یارو رو لت و پار کرده! امروز همون دکتره اومد خواستگاریش: ایشالله همه جوونا خوشبخت شن!



    داداشم زندگیشو داده یه آیپد خریده اونوقت بابام به آیپدش میگه:پاره آجر!



    دختر خالم به بچش واسه اينكه شيريني زياد نخوره دندوناش خراب نشه گفته شيريني ها رو شمردم يدونش كم بشه ميزنمت. بچه هم وقتي همه خواب بودن رفته همه شيريني ها رو نصفه گاز زده كه تعدادش كم نشه!

    استعدادت تو حلقم!





    بابام کچله. یه بار تو حموم به جای شامپو اشتباهی به سرش کف شوی شوما زده! بهش میگیم پدر من روی قوطی رو نخوندی نوشته کف شوی شوما؟ میگه چرا خوندم, نوشته بود برای سطوح صاف!



    دعوت مودبانه ي بابام از من براي صرف شام: تَن لَشتو از پشت كامپيوتر جمع كن بيا پاي سُفره پهن شو!



    تو اخبار گفت چند نفر تو سوییس کشته شدن، مامانم برگشته میگه:"آخی طفلی ها دم عیدی چه بلایی سرشون اومد"



    من هنوز سر اون عیدی هایی که ازم میگرفتن و میرفتن واسم حساب بانکی باز میکردن، اما هیچ وقت ندیدمشون با خونوادم درگیرم!



    عمه هام اومدن خونمون، سه تایی دارن پشت سر مادرشوهراشون حرف میزنن. دلم واسه مامانم میسوزه که نمیتونه تو بحثشون شرکت کنه !



    مامانم امروز با چشمای اشکـ آلود اومده طرفم و میگه: پسرم تو رو به جوونیت قسم، تو رو به روح پدر مرحومم قسم، تو رو به شیر خودم قسم، دیگه قاشق تو این ظرفای تفلونِ من نزن!


    چند سال پيش چادر مادرمو سرم كردم و واسه خنده يهو مادر تا منو ديد جفت دستاشو رو به آسمون برد و از ته دل خدا رو شكر كرد و گفت خدا رو صد هزار مرتبه شكر كه دختر نشدی وگرنه هيچ امام و امام زاده ای هم نميتونست تو رو شوهر بده با اين دماغت!

    آخه فک و فامیله که داریم؟



    دیشب مامانم خیلی غمگین بود رفتم براش کلی اس ام اس خوندم کلی خندید بعد هی میگفت اینو بهم بده 5000 تومن شارژ فدای یه خنده مامانم J



    خواهرزادم کلاس اوله تکلیفشون اینه از ۱ تا ۹۰ بنویسن، حالا این خواهرزاده ما یه عدد مینویسه درازمیکشه یه غلت میزنه یه عدد دیگه یه کارتون می بینه یکی دیگه گرسنه میشه. میگم دایی اینجوری تا صبم تموم نمیشه میگه خسته ام میفهمی خسته!



    با مامانم رفتيم مغازه تعميرات تلفن كه تلفن بي سيم خونرو بديم درست كنن. يارو تلفن زده به پيريز بعد با موبايلش زنگ زد كه ببينه زنگ ميخوره يا نه. تلفن كه زنگ خورد مامانم به من ميگه اين آقاهه شماره مارو از كجا داشت؟



    تلویزیون داره یه برنامه درباره علائم اعتیاد نشون میده. هر علامتی که میگه مامانم زیر چشمی با شک منو نگا میکنه.



    با دختر خالم رفته بودیم بیرون، دوست پسرش ما رو دید اومد جلو گفت: این پسره کیه؟ دختر خالم هم اومد تریپ شاخ و دفاع از من بیاد گفت: هر خری که هست به تو چه؟



    پسر خالم کلاس دوم تو امتحانشون یه سوال داشتن که گفته بود: آیا میدانید رود هیرمند به کدام دریا میریزد؟ اینم نوشته بود: بله میدانم!

    معلم خوشش اومده بود نمره کامل داده بود.



    به خواهرزادم که دوم دبستانه میگم: خوشحالیا، همش تعطیلی؟ میگه: برو دایی واقعا تعطیلیا! اقتصاد کشور فلج شد رفت پی کارش، بعد بمن میگی خوشحالم؟ برو پلی استیشنتو بازی کن دایی!



    پسرم شش سالشه اومده با دوربين از من عكس گرفته ميگه: ميخوام بزرگ شدم به پسرم نشونش بدم بگم اين بابام بود! بهش ميگم: پسرت خودش منو ميبينه ديگه. ميگه: معلوم نيست! مگه من باباتو ديدم؟ پسره من دارم؟!



    ديشب نشستيم پاي ماهواره سريال عاشقانه ميبينيم. زن داداشم (كه نوعروسم هست) برگشته با عشوه به داداشم ميگه: مهرداد، اگه چي بشه تو منو ميبري طلاق ميدي؟ داداشم خيلي جدي برگشته ميگه: اگه سكه برگرده به همون 400تومن!



    پسر داییم میگه خوش به حالت که تک فرزندی! میگم چرا؟ میگه: واسه اینکه برا خوردن ته دیگه مارکارونی کسی نیست شریکت شه! همچین منطقی دارن جوانانه فامیله ما!



    نصفه شبي دارم درس ميخونم مادر اومده تو اتاق ميوه داد بهم. خواست بره بيرون گفت زبونتو ببينم! منم زبونمونو در آوردم يهو گفت سلام رکس. بعدم خوشحال و خندان رفت بيرون. نميدونم خنده و شادي به چه قيمت آخه؟



    یه عروسی رفتیم از فک و فامیل حزب اللهی به جای ارکستر و دی جی دست میزدن و میخوندن که: صل علی محمد، صلوات بر محمد. به عموم میگم: خجالت نمیکشن؟ یکی از فامیل، نزدیک ما ایستاده بود شنید حرفم رو، برگشته میگه: آقای مهندس چه اشکال داره کمی شادی هم بد نیست.



    نشسته بودم سر کلاس مامانم بهم اس ام اس داد: 700 هزار تومن ترمی بابای بدبختت داره واسه دانشگاهت پول میده اونوقت تو سر کلاس گوشیتو چک میکنی ببینی کی اس ام اس داده الاغ؟



    نصف شبی خواب بودم دختر خالم 5 سالشه اومده بیدارم کرده میگه خواب دیدم شرک داره منو میخوره. بعد با گریه میگه: برو سی دیشو بیار بشکونیم!



    خواب بودم، پسرداییم رفته سروقت گوشیم اسم خودشو به Irancell تغییر داده، روز و شب بهم SMS میده مشترک گرامی روز جهانی معلولین ذهنی بر شما مبارک!





    با بابام حرفم شده، میگه: واس خاطر چهل تومن یارانه باید این الدنگ رو تحمل کنیم!



    پسرخالم اومده خونمون میگه یه ماه دیگه میخوام برم ایتالیا! داداشم بهش گفت روزه ای؟ پسرخالم گفت: آره، داداشم: الان گوه زیادی خوردی روزت باطل شد!



    سر صبح از خواب بیدار شدم میگم: سلام بابای مهربونم. میگه: سلام گرگ بی طمع نیست باز پول میخوای؟ پولاتو چه کار میکنی؟ نکنه معتاد شدی؟ بدبخت ترک کن؟ بعد 5 دقیقه تیکه انداختن میگه شوخی کردم میخواستم خواب از سرت بپره!



    ساعت 5 دارم میرم بیرون به بابام میگم: 12 میام. میگه: آخه تو به درک، اون دختره صاحاب نداره؟!


  2. 18 کاربر از پست مفید بی دل تشکرکرده اند .

    پرنده غريب (دوشنبه 16 اردیبهشت 92), ویدا@ (شنبه 14 اردیبهشت 92), بی دل (شنبه 16 اردیبهشت 91), بابک 1369 (جمعه 13 اردیبهشت 92), باران بهاری11 (یکشنبه 05 خرداد 92), راحیل خانوم (دوشنبه 24 تیر 92), شیدا. (پنجشنبه 19 اردیبهشت 92)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 اسفند 93 [ 14:00]
    تاریخ عضویت
    1390-5-11
    نوشته ها
    588
    امتیاز
    7,524
    سطح
    57
    Points: 7,524, Level: 57
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    4,002

    تشکرشده 4,006 در 737 پست

    Rep Power
    71
    Array

    RE: آخه فک و فامیله که داریم؟!

    مامانم وقتی نماز میخونه با هر الله اکبر بلندی که میگه یه منظور داره…

    اون موقع من چک میکنم زیر گاز خاموش باشه، کسی در میزنه، چراغ جایی روشن نمونده باشه و…!

    یه روز با وجود این که تمام اینا رو چک کرده بودم بازم الله اکبر ادامه داشت،

    وقتی نمازش تموم شد با عصبانیت گفت مگه کوری نمیبینی گرممه میگم کولر رو روشن کن….!

    فک و فامیله داریم؟

    ***********


    کمپوت باز کردیم بخوریم ، به مامانم میگم : مامان فکرکنم مزش عوض شده ...میگه : آره
    میگم : بریزمش دور ؟
    میگه : نه بزار تو یخچال بابات میاد میخوره!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    مامانه داریییییییییییم؟؟

    ***********

    پسر داییم نذر کرده اگه تو کنکور ۹۱ دانشگاه صنعتی شریف قبول شد بابا مامانشو پیاده بفرسته کربلا! فک و فامیله داریم؟!

    *************

    مامانم هروقت گوشیش زنگ میخوره به من میگه برو بیارش. یه جورایی با Rex احساس همزادپنداری می کنم!

    ************


    مامانم اومد یه دفه تق زد پسه کلم ...
    میگم چرا میزنی؟؟؟ :(
    برگشته میگه لواشك هارو رو از ترس تویه جونور قایم کردم از صبح دارم میگردم خودم پیداشون نمیکنم.. :|
    فرقی نمی کند که گودال کوچک آبی باشی

    یا دریای بیکران، زلال که باشی، آسمان در تو پیداست.


  4. 14 کاربر از پست مفید پاییزان تشکرکرده اند .

    پاییزان (جمعه 22 اردیبهشت 91), پرنده غريب (دوشنبه 16 اردیبهشت 92), ویدا@ (شنبه 14 اردیبهشت 92), بی دل (پنجشنبه 27 تیر 92), بابک 1369 (جمعه 13 اردیبهشت 92), باران بهاری11 (یکشنبه 05 خرداد 92), راحیل خانوم (دوشنبه 24 تیر 92), شیدا. (پنجشنبه 19 اردیبهشت 92)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 28 شهریور 00 [ 14:58]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    604
    امتیاز
    13,683
    سطح
    76
    Points: 13,683, Level: 76
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 367
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,960

    تشکرشده 2,293 در 573 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    قابل توجه پسر بچه شیطون تالار:

    یه روز رفته بودیم خونه یکی از فامیل . ظهر شد و همه خوابیدن. دو تا از پسر بچه های فامیل بودن نمیذاشتن بخوابیم با بازیهاشون. یکیش 4ساله وبرادرش 7سالش بود.


    سینا که کوچیکه باشه خیلی فضوله! یعنی یه چی میگم یه چی میشنوید!!ولی بزرگه آرومه!


    اومدن گفتن بامون بازی کن! گفتم آخه هم سنتونم...!!!! هی اذیت کردن و همه خوابیدن فقط خودم بیدار بودم با این دوتا وروجک!

    گفتم سینا (4ساله) تو برو چشم بذار تا برادرت قایم بشه.گفت باشه وچشم گذاشت. منم سجاد رو پیش خودم زیر پتو قایم کردم!جوری که پیدا نباشه، یا از نظر یه بچه 4ساله پیدا نباشه!!

    خب سینا شروع کرد دنبال سجاد. هی گشت وگشت...می اومد میگفت خاله نیست!!!!!! منم میگفتم برو تو حیاط. رفت واومد، گفت:خاله نیست! گفتم برو اونطرف حیاط

    پشت درخت آخری! رفت واومد، گفت:نیست!! گفتم برو تو اتاق فلانی پشت کمد....برو آشپزخونه، پشت یخچال!! برو تو اون اتاق (اتاقی که آقایون خوابیده بودن!!!!!!!!)

    برو زیر بالشت بابا رو نگاه کن!


    رفت و اومد گفت:نبود .بابا هم دعوام کرد!


    حدود
    50،40 دیقه داشت فقط میدوید دنبال برادرش!

    میدونستم تا برادرشو پیدا نکنه ول کن نیست!


    گفتم حتما زیر بالشت عمو... هست.برو اونجا بالشتشو از زیر سرش دربیار وببین!!!!!!!!


    رفت و صدای یه دادی اومد!!!!!(عموش یه کم عصبانی بید!)


    اومد تا داره گریه میکنه.گفت : اونجا هم نبود!!!


    آخر سر دیدم داره نفس نفس میزنه، یواشکی به سجاد گفتم صداش بزن تا پیدات کنه.صداش زد و اونم متوجه شد صدا از پیش منه.


    بچه ها فقط اون لحظه بودین میدیدین سیناچشماش چطور شده بود!یه لبخند حریص.انگار طعمه اش رو پیدا کرده!! چشماش مثل این شکارچیا و خنده میکرد.خیلی عجیب شده بود.خنده هاش مثل جادوگرا !خودم ترسیدم!! انگار چی رو پیدا کرده بود!


    آقا اومد خودشو انداخت رو سجاد بیچاره...


    بش گفتم قایم باشک همینه ، جداشون کردم دعوا نکنن!


    بیچاره دیگه جون نداشت.همون وقتا هم دیگه خسته اش شد خوابید،خوابم رفت...
    :rolleyes:

  6. 7 کاربر از پست مفید reihane_b تشکرکرده اند .

    کامران (شنبه 14 اردیبهشت 92), پرنده غريب (دوشنبه 16 اردیبهشت 92), ویدا@ (شنبه 14 اردیبهشت 92), باران بهاری11 (یکشنبه 05 خرداد 92), راحیل خانوم (دوشنبه 24 تیر 92), شیدا. (پنجشنبه 19 اردیبهشت 92), صاعد (دوشنبه 16 اردیبهشت 92)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 28 شهریور 00 [ 14:58]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    604
    امتیاز
    13,683
    سطح
    76
    Points: 13,683, Level: 76
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 367
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,960

    تشکرشده 2,293 در 573 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    مامانم غذاش شور شده ، از قضا یه آشنایی اومد خونمون که به شدت مخالفه نمکه! همیشه غذای بدون نمک میخوره...

    تعارفش کردیم بفرمایید شام! (نمیشد که نگیم!)

    لقمه رو گذاشت دهنش، قیافه اش یه جوری شد .خودشو کنترل کرد وخواست به رو نیاره! همینطور یه کم جوید، دیدیم داره قیافه اش بهم میریزه! بازم هیچی نگفت! دیدیم چند لحظه لقمه رو نمیجوه، همینجور تو دهنش بود!!

    دیگه نتونست تحمل کنه، لقمه رو درسته قورت داد! داشت حالش بهم میخورد.

    گفت: میل ندارم!!

    مامانم برگشته بهش میگه : ریحانه درستش کرده . بش گفتم نمک زیاد نریزا ، از دستش رفته!!! بچه هان دیگه، مثل خودمون کار نمیکنن!!!!!!!!!!!!:eek:

    من:

    مااااااااااااااااتم برده بود!!!!! مجبور شدم از مهمان عذرخواهی هم کنم!!!



    اینم مامان ما!!!! چی بگم!! همون یه ذره آبروی داشتمون رو هم برد!!

  8. 9 کاربر از پست مفید reihane_b تشکرکرده اند .

    barani (جمعه 20 اردیبهشت 92), rozaneh (جمعه 28 تیر 92), پرنده غريب (دوشنبه 16 اردیبهشت 92), ویدا@ (دوشنبه 16 اردیبهشت 92), بی دل (پنجشنبه 27 تیر 92), باران بهاری11 (یکشنبه 05 خرداد 92), راحیل خانوم (دوشنبه 24 تیر 92), شیدا. (پنجشنبه 19 اردیبهشت 92), صاعد (دوشنبه 16 اردیبهشت 92)

  9. #5
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 اردیبهشت 94 [ 09:58]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    محل سکونت
    ایران_شیراز
    نوشته ها
    3,166
    امتیاز
    21,370
    سطح
    92
    Points: 21,370, Level: 92
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 980
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points10000 Experience Points
    تشکرها
    14,388

    تشکرشده 15,106 در 3,401 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    338
    Array
    O.o°•♥خـــٌـدایــا راز دل با تــو چـہ گویَـم ڪِہ تــو خــود راز دِلــــی ♥•°o.O


    http://gifportal.ru/data/smiles/cveta-674.gif

  10. 2 کاربر از پست مفید ویدا@ تشکرکرده اند .

    barani (جمعه 20 اردیبهشت 92), شیدا. (پنجشنبه 19 اردیبهشت 92)

  11. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 15 اسفند 98 [ 02:57]
    تاریخ عضویت
    1389-6-09
    نوشته ها
    274
    امتیاز
    9,988
    سطح
    66
    Points: 9,988, Level: 66
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 62
    Overall activity: 29.0%
    دستاوردها:
    SocialVeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    2,955

    تشکرشده 2,267 در 375 پست

    Rep Power
    43
    Array
    واسه ماشین پسر خالم میخواستیم بریم ضبط بخریم من بهش گفتم اگه بتونیم از این ضبطایی که از رو ماشینا میدزدن پیدا کنیم خیلی ارزونتر در میاد.
    حالا رفتیم تو مغازه پسر خالم برگشته به فروشنده میگه:داداش ضبط دزدی تمیز چی داری؟!هیچی دیگه کلی به یارو توضیح دادم که این طفلی عقب موندست و منظوری نداشته


    *************************************

    به بابام می گم :باباااا... دارم از گشنگی می میرم

    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .

    بابام : ما از این شانسا نداریم.......



    *************************************
    مامان بزرگم هشتاد سالشه اشاالله که هشتصد ساله هم بشه....... همیشه اصرار میکنه که بزارید من از خونه تنهایی برم بیرون مگه زندانی گرفتید ؟ میخوام برم نون و روزنامه و اینا بگیرم ….
    یه روز بعد از کلی اصرار گفتیم باشه برو ولی مواظب باش !
    رفته نونوایی محل به همه ی اونایی که تو صف بودن گفته عجب روزگاری شده ، پنج تا دختر دارم پنج تا پسر اونوقت تو این سن و سال من پیرزن باید بیام تو صف وایسم نون اونارم من بگیرم …....

    تا یه مدت هرکس منو تو محل میدید نصیحتم می کرد !!!


    ********************************

    زن عموم داشت میگفت چرا خواننده ها همش واسه مریم و لیلا شعر و آواز می خونن؟

    چرا واسه من که اسمم اعظمه ترانه نمی خونن؟ دخترش خیلی جدی گفت چرا داریم.

    یکی هست که میگه اعظم رو برنگردون پریشونم پریشون!! (ازم رو برنگردون)
    فک و فامیل داریم؟
    چشماتو بیند و تصورکن همه ی آدمای دنیا به این فرموده ی حضرت علی علیه السلام عمل میکنن:
    "هر آنچه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند و هر آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگران هم مپسند"
    دنیا چه شکلی میشه ؟؟؟

  12. 5 کاربر از پست مفید راحیل خانوم تشکرکرده اند .

    asemani (دوشنبه 24 تیر 92), shapoor (جمعه 28 تیر 92), ویدا@ (دوشنبه 24 تیر 92), بی دل (پنجشنبه 27 تیر 92), دختر مهربون (دوشنبه 24 تیر 92)

  13. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 15 اسفند 98 [ 02:57]
    تاریخ عضویت
    1389-6-09
    نوشته ها
    274
    امتیاز
    9,988
    سطح
    66
    Points: 9,988, Level: 66
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 62
    Overall activity: 29.0%
    دستاوردها:
    SocialVeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    2,955

    تشکرشده 2,267 در 375 پست

    Rep Power
    43
    Array
    به داداشم میگم : اذان گفتن ؟

    میگه : برای چی می پرسی ؟

    میگم : می خوام افطار کنم

    با تعجب می گه : از کی تا حالا روزه به عقب افتاده های ذهنی واجب شده ؟

    فک و فامیل داریم ؟؟؟

    **********************************

    مادرم به من میگه اخه پسر تو کی میخوای آدم شی؟؟
    پدرم سریع در جواب مادرم گفت این آدم بشه پینو کیو تنها میمونه ولش کن چیکارش داری.....
    پدر من من نخوام ازم دفاع کنی باید کی و ببینم ها ها؟؟

    *****************************

    پسرخالم کلاس سوم دبستانه، ساعت هفت صبح بیدارش کردن
    با جدیت تمام سر همه خونواده داد زده می گه ای بابا ولم کنید
    سه ساله دارم درس می خونم به کجا رسیدم!

    ***************************
    طبقه بالامون شرکته،
    به بابا میگم بابا اینا منو نمیخوان؟
    خواهرم چپ چپ نگاه کرد،گفتم به عنوان آبدارچی،
    مامانم ی نگاه عاقل اندر سفیه بهم کرد گفت آبدارچی؟
    تو دلم گفتم الان میگه اینهمه درس خوندی که آبدارچی شی،
    یهو دیدم برگشته میگه آخه تو بلدی چای دم کنی ک میخوای آبدار چی شی؟
    یعنی له شدما....

    *****************************
    با خواهرم رفتیم عطاری به فروشنده میگه ۱۰۰۰تومن زردچوبه بده ۱۰۰۰تومن فلفل سیاه بده ؛
    فروشنده کشیده داده بعد خواهرم میگه چقدر میشه ؟

    ***************************
    شدیدا سرما خوردم به مامانم میگم مامان سرشیر نمی تونم بخورم ؟ واسم خوب نیست نه ؟
    میگه نه خوب نیست ولی بخور تا خراب نشده …

    ********************************
    پسرخالم اومده خونمون شب خوابش برده ، ساعت ۳ نصف شب بیدارم کرده با تعجب میگه :‌ پاشو پاشو تو خونه ی ما چیکار میکنی ؟؟؟


    *****************************
    امروز داشتم وسایلامو تمیز میکردم ، کارت کلاس زبان ۸ سال پیشم رو پیدا کردم ! بعد به بابام گفتم نگاه کن بعد هشت سال هنوز اینو نگه داشتم !
    بابام یه نگا بم کرد گفت پس من چی بگم بعد ۲۲ سال هنوز تورو نگه داشتم !!!؟؟؟
    هیچی دیگه خودم از کادر خارج شدم …
    چشماتو بیند و تصورکن همه ی آدمای دنیا به این فرموده ی حضرت علی علیه السلام عمل میکنن:
    "هر آنچه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند و هر آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگران هم مپسند"
    دنیا چه شکلی میشه ؟؟؟

  14. 7 کاربر از پست مفید راحیل خانوم تشکرکرده اند .

    rozaneh (جمعه 28 تیر 92), shapoor (جمعه 28 تیر 92), taraneh89 (پنجشنبه 27 تیر 92), ویدا@ (پنجشنبه 27 تیر 92), بی دل (پنجشنبه 27 تیر 92), دختر مهربون (جمعه 28 تیر 92), شیدا. (جمعه 28 تیر 92)

  15. #8
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 اردیبهشت 94 [ 09:58]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    محل سکونت
    ایران_شیراز
    نوشته ها
    3,166
    امتیاز
    21,370
    سطح
    92
    Points: 21,370, Level: 92
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 980
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points10000 Experience Points
    تشکرها
    14,388

    تشکرشده 15,106 در 3,401 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    338
    Array
    دختر دایی ۱ سالو نیمه ام رفته در فریزرمون رو تا آخر باز کرده !
    بهش میگم آخه فضول تو با یخچال چیکار داری ؟!
    میگه : یخچال نیست فریزره !
    کلا دیگه لال شدم !
    فک و فامیله داریم

    به خالم که آمریکا زندگی میکنه با کلی ذوق و شوق گفتم: خاله من خیلی دوس دارم بیام اونجا زندگی کنم. برگشته میگه: خب اینجا کسی رو داری بری پیشش؟

    فک و فامیله داریم



    O.o°•♥خـــٌـدایــا راز دل با تــو چـہ گویَـم ڪِہ تــو خــود راز دِلــــی ♥•°o.O


    http://gifportal.ru/data/smiles/cveta-674.gif

  16. 4 کاربر از پست مفید ویدا@ تشکرکرده اند .

    rozaneh (جمعه 28 تیر 92), taraneh89 (جمعه 28 تیر 92), دختر مهربون (جمعه 28 تیر 92), راحیل خانوم (دوشنبه 31 تیر 92)

  17. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 07 آبان 01 [ 21:11]
    تاریخ عضویت
    1393-1-11
    محل سکونت
    مگه فرقی داره!؟
    نوشته ها
    809
    امتیاز
    24,401
    سطح
    95
    Points: 24,401, Level: 95
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 949
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,979

    تشکرشده 3,495 در 804 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    191
    Array
    بابا و مامانم با هم قهر بودن ، بردمشون سینما تا به این بهونه آشتی‌ شون بدم. توی کافی شاپ سینما نشستیم همونجا آشتی کردن . حالا می‌گم پا شین بریم فیلم ببینیم . سر اینکه کدوم سالن بریم و چه فیلمی ببینیم با هم دعواشون شد ، برگشتیم خونه
    فک و فامیله داریم ؟


  18. کاربر روبرو از پست مفید m.reza91 تشکرکرده است .

    tavalode arezoo (سه شنبه 19 تیر 97)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 06:50 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.