به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 55
  1. #11
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 04 شهریور 91 [ 19:12]
    تاریخ عضویت
    1390-9-27
    نوشته ها
    228
    امتیاز
    1,858
    سطح
    25
    Points: 1,858, Level: 25
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    514

    تشکرشده 500 در 163 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ميخوام طلاق بكيرم اما شوهرم راضي نميشه

    سلام دوست عزیز

    شوهره شما دوشخصیته هست. یکی خوبه ویکی بعد عصبانیت میشه بعداز اینکه آروم میشه از کار خودش ناراحت میشه .

    وبه نوازش شما میپردازه.

    همسره شما مشکل عصاب و روان دارد.الان نامزد هستی تا دم مرگ کتکتون زده بعداز عروسی دستش بیشتر باز میشه وشدت ضرباتش شدیدتر میشه برای شما خطرناکه.

    اگر برای طلاق اقدام کردی.به گفته فرشته مهربان میتونید برید پزشکی قانونی .

    واگر بتونید از طرف دادگاه نامه بگیرید همسرتون رو ببرید پزشکی قانونی اونجاتشخیص بدن ناراحتی عصاب شدیدی داره. دیگه نیازی به رضایت شوهر برای طلاق نیست.

    خوده دادگاه طلاقت رو میگیره.البته مهریتم میگیره. اگرم نداشه باشه به صورت اقساطی باید پرداخت کنه.

    اگر بگه نمیدم بازداشت میشه.

    وکیل هم فکره خوبیه. نمیخواد حتما وکیل بگیری برو چند جلسه ویزت بده باوکیل مشاوره کن .راهنمایهاشو حتما بنویس وانجام بده.

    من کارشناس نیستم. ولی 3سال راه دادگاه رو رفتم واسه خودم یه پا وکیل شدم.

  2. 4 کاربر از پست مفید کبوتر تشکرکرده اند .

    کبوتر (سه شنبه 05 اردیبهشت 91)

  3. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 مرداد 91 [ 12:53]
    تاریخ عضویت
    1391-1-26
    نوشته ها
    108
    امتیاز
    921
    سطح
    16
    Points: 921, Level: 16
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    463

    تشکرشده 465 در 113 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ميخوام طلاق بكيرم اما شوهرم راضي نميشه

    من هم با نظر دوستان موافقم بهترین گزینه برای شما طلاق هست
    منو یاد فیلم قرمز انداخت مرده همسرش رو تا حد مرگ کتک می زد و بعد تو دادگاه می گفت حاج اقا من دوسش دارم و طلاقشو نمی دم
    همسر شما یک بیماره

  4. 3 کاربر از پست مفید یسنا تشکرکرده اند .

    یسنا (سه شنبه 05 اردیبهشت 91)

  5. #13
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 23 تیر 91 [ 15:10]
    تاریخ عضویت
    1391-2-03
    نوشته ها
    246
    امتیاز
    1,462
    سطح
    21
    Points: 1,462, Level: 21
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,069

    تشکرشده 1,083 در 257 پست

    Rep Power
    37
    Array

    RE: ميخوام طلاق بكيرم اما شوهرم راضي نميشه

    سلام
    ازهمه دوستاي خوبم ممنونم
    من از همه جي ك\شتم كه بعدها حرفي توش نباشه وقتي ميخواستم باهاش بمونم نه ازطريق قانوني اقدام كردم نه به كسي حرفي زدم
    همه راههارو رفتم از مشاوره رفتن دونفره تا هرجي كه فكرشو بكنيد
    ازديروز به اين نتيجه رسيدم تنها دليل اينكه اين ادم اينقدر ازارم داد وحتا توافقي نمياد جداشيم يه دليله و اون اينكه من نقش مظلومو بازي كردم
    كارخوب دولتيمو رها كردم با فحش وكتك وتهمت ساختم
    حالا كه يه مدت تنها بودم خيلي بخودم فكر كردم
    من ضعيف بودم جون خودم خواستم مهريه من كمه يعني شايد جالبه بدونيد توي محضر زد زير حرفش و مهريه ديكه اي كفت ومنم با اكراه قبول كردم جون فكر ميكردم ارزش زندكي به اينا نيست
    حالا ميفهمم كه ميبينم ما زنا يه وقتايي وابسته بودن وعادت كردنو با عشق اشتباه ميكيريم
    الان هرجا كم مياره اسم خدارو مياره يا حتا منو نفرين ميكنه
    اما وقتي كتكم ميزد وبهم فحش ميداد وحتا تو اتوبان وسط بيابون ميكفت برو بيرون از ماشين خدا يادش نبود
    جالبه اكه ميرفتم بيرون ميكفت تو ... هستي نميرفتم بيرون ميزد تو صورتم وتحريكم ميكرد كه برو
    خودم با روح وروانم بازي كردم كه مثلا بخودم بكم خيلي صبورم يا دارم زندكيمو نكه ميدارم
    اما اومدن تو اين تالار بهم قوت قلب داد
    يه زماني بخودت ميكي من تنهام اما اينجا ادم احساس تنهايي نميكنه
    ديكه هم نميخوام از حق وحقوقم بك\رم جون نميخوام بره وبا زندكي يكي ديكه بازي كنه وبكه خوب كردم

    راستس اينم بكم من خودم مشكلشو ميدونم اما اين ادم بيماريش در مراحل حاد نيست
    راستش من تو عيد فيلم قرمزو ديدم وباهاش ضجه ميزدم جون دقيقا تكرار زندكي من بود
    به همه ميكه دوستش دارم بخودم ميكه ميميرم برات اما مثلا دو دقيقه دير تلفنو جواب ميدادم ميكفت باكي قرار ميزاري
    حالا هم افتاده رواين فاز كه خدا همه رو ميبخشه بركرد وكمك كن درست شم و بيش روانكاو هم رفتم
    اما جالبه به مشاور و روانكاو مشكلشو نميكه و به اون كفته كمكش كنه زنشو ازدست نده زنم الكي ميخواد بره
    يه بار ميكه هرجا ببينمت سالمت نميزارم يه بار ميكه بيا ورحم كن بهم بركرد ميزارمت رو سرم
    من تكليفم با خودم روشنه اما هنوز اسيبهاي رواني كه بهم زده داره رنجم ميده وبدتر اينكه با اين همه اسيب حالا به همه ميكه اين با يكيه ميخواد منو ازسرش باز كنه به عشقش برسه وميكه زندكيمو خراب كردي
    اخرين بار ميكفت اينقدر كشش ميدم تا يه روز با يكي ببينمت واون موقع تا سنكسارت نكنن اروم نميشم!!!
    حالا اين مني كه يكماهه حتا حوصله ديدن ادمارو هم ندارم!!!
    تازه من فكركنم يكسال فقط با خودم بايد كاركنم تا يه كم اروم شم واز اينهمه سياهي بايد بيام بيرون
    فقط دعا كنيد بتونم خلاص شم دلم از عدالت خدا كرفته

  6. 2 کاربر از پست مفید naghashi تشکرکرده اند .

    naghashi (سه شنبه 05 اردیبهشت 91)

  7. #14
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 04 خرداد 91 [ 14:25]
    تاریخ عضویت
    1391-1-24
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    840
    سطح
    15
    Points: 840, Level: 15
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 60
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    29

    تشکرشده 29 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ميخوام طلاق بكيرم اما شوهرم راضي نميشه

    عزیزم ناراحت نباش واسه خودت به بهترین ها فکر کن تا بهترین ها بیان طرفتت
    لیاقت من و تو و همه ی زن های ایرانی که مشکل من و تورو دارند خیلی بیشتر از این حرفاست
    پس قوی باش و مصمم به راهت ادامه بده ...
    به حرف این جور مردا نباید اعتماد کرد من 3 سال دارم با این حرفا زندگی میکنم هر دفعه میگم کاشکی دفعه قبل خام حرفاش نمیشدم
    این تجربه من بود نمی خوام بگم همین الان برو واسه طلاق اقدام کن ششاید همسر تو بتونه تغییر کنه ولی من با شناختی که از این جور آقایون دارم بعید میدونم
    امیدوارم موفق بشی عزیزم

  8. 3 کاربر از پست مفید niloofar82 تشکرکرده اند .

    niloofar82 (سه شنبه 05 اردیبهشت 91)

  9. #15
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 23 تیر 91 [ 15:10]
    تاریخ عضویت
    1391-2-03
    نوشته ها
    246
    امتیاز
    1,462
    سطح
    21
    Points: 1,462, Level: 21
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,069

    تشکرشده 1,083 در 257 پست

    Rep Power
    37
    Array

    RE: ميخوام طلاق بكيرم اما شوهرم راضي نميشه

    توي اين خونه پوسيدم خدايا
    مگه ديوار اينجا در نداره
    چقدر بايد تحمل كرد بي عشق
    مگه دنيا در و پيكر نداره
    چشام كم سو شد از بس گريه كردم
    نميدونم كي از اين خونه ميرم
    دارم ميپوسم و چشم انتظارم
    دارم ميميرم و از رو نميرم

    اين ترانه شده همدمم
    دلم خيلي پره
    حتا ازينكه بايد محكم باشم خسته ام
    ميترسم خدا كمكم كن
    تنهام نزار

  10. #16
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 شهریور 00 [ 12:26]
    تاریخ عضویت
    1390-1-14
    نوشته ها
    345
    امتیاز
    12,728
    سطح
    73
    Points: 12,728, Level: 73
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 122
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    640

    تشکرشده 935 در 291 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    71
    Array

    RE: ميخوام طلاق بكيرم اما شوهرم راضي نميشه

    واوووو .... اینجور که شما توصیف کردین شما با یه آدم روانی طرف هستین !!!
    از خانواده هر دو طرف کمک گرفتین برا حل مشکل ؟! آیا پدر و مادر شوهرتون از این رفتار پسرشون با شما خبر دارن ؟

  11. کاربر روبرو از پست مفید saeeded تشکرکرده است .

    saeeded (شنبه 16 اردیبهشت 91)

  12. #17
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 23 تیر 91 [ 15:10]
    تاریخ عضویت
    1391-2-03
    نوشته ها
    246
    امتیاز
    1,462
    سطح
    21
    Points: 1,462, Level: 21
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,069

    تشکرشده 1,083 در 257 پست

    Rep Power
    37
    Array

    RE: ميخوام طلاق بكيرم اما شوهرم راضي نميشه

    اقا سعيد كار ازين حرفا كذشته
    خونواده اش بعد از خواستگاري وعقد شدن ستاره سهيل
    خودشون كتك خوردن منو ميديدن ميگفتن حتما تو عصبيش كردي!يا ميگفتن از بس دوستت داره!منو ميزد وميگفت هي ميگه ميخوام برم خونه مامانشم ميگفت ببين دوست داشتن زياد ادمو به جنون ميكشه!
    تازه اون اولا تقصيرو مينداختن گردن من كه تو ميري رو اعصابش تو اذيتش ميكني و...
    حالا كه بيش از حد گندش دراومده اصلا خبري ازشون نيست ما هم كه همه اش درگير اين اقا شديم
    وجهه خوبي هم داره و خود منم اگه با جشمام كاراشو نديده بودم باورم نميشد
    خيلي خوب جلوي افرادي كه ميشناسنش خودشو كنترل ميكنه
    امروز اومده بود در خونمون ازترس درو باز نكرديم كلي جلوي همسايه ها در كمال كلاس وشخصيت گفت شما جه جور ادماي بي شخصيتي هستين!بابا كه اومد باهاش خونه داد وبيداد راه مينداخت كه انگار ما بهش ظلم كرديم وميخواست منو بزنه مامانم از ترس زنگ زد110
    110كه اومد يه ادم ديگه شده بود!!!
    اونا هم ميگفتن شما دوتا معلومه تحصيلكرده وفهميده هستين خودتون مشكلو حل كنين!اينم بگم ادم باهوشيه وبا كاراش وترسي كه تو دل من انداخته راحت روم نفوذكرده ويه جوري كاراشو توجيه ميكنه انگار من مقصرم اما وقتي اشتباه تابلويي ميكنه زود ميزنه توفاز اينكه ديوونه عاشقتم وقتي فكر ميكنم دارم از دستت ميدم نميتونم تحمل كنم!
    خانم همكارش!نه خونوادش زنگ زده بود يه خانوم متيني كه معلوم بود خيلي تحت تاثير قرارگرفته بمن التماس ميكرد ميگفت خانم برگرد اين خيلي دوستت داره ديشب تا نصفه هاي شب پيش من وشوهرم ضجه ميزد زنمو دوست دارم كمكم كنيد بياد
    جديدا نماز ميخونه.زنگ گوشيش شده قران!ميره مشهدميگه از امام رضا ميخوام تو برگردي!
    يعني همه جوره با روح و روانم بازي ميكنه همه هم فكر ميكنن عوض شده
    خودمم يكي دوبار داشتم فريب ميخوردم كه خدا كمكم كرد تا ديد مصمم شدم كارو ميكشيد به فحش وتهديد وتكرار مكررات
    احساس ميكنم داره ميخواد منو بكنه مثل خودش.تنها كه ميشيم ميزنه زير گريه ووقتي حرفش به كرسي ميشينه بدجور تلافي ميكنه كه بكش
    يه وقتايي دلم واسش ميسوزه اما خودم شدم قرباني
    اين فقط ميخواد من باشم وقتي هستم كاراشو ميكنه
    مسخره است اما من فهميدم واسه اون من نماد خوبي شدم.كسيكه دوستش داره وبا همه حرفا وتهمتاش بهش اعتماد كامل داره.پس بهتره باشه وخيالش از زندگيش راحت باشه وكنارش خودش به عشق و تفريحش برسه
    اين ادم بين خوبي وبدي سرگردونه
    منم فعلا بايد دست به دعا بردارم ومحكم باشم
    مشاوري كه هر دو ما رو ميشناخت حرف تلخي بهم زد گفت عاطفي بودن تو از حد يك ضعف گذشته ويه اشكال وعيب بزرك واست شده كه براحتي از سمت همسرت سواستفاده ميشه
    فكر كنم روش نشد بكه تبديل به حماقت اشكارت شده
    به هرحال من اشتباهاتمو بذيرفتم وفعلا دنبال يه روزنه واسه نجاتم ورهايي ازين همه زخم

    در ضمن باباش فوت كرده ومادرشم سنش بالاست البته ازمن سرحالتره وزبان انگليسيش از من فولتر!كلا به خودش سخت نگرفته و انگاربزرگترين لطفي كه در حق دنيا كرده به دنيا اوردن بجه هاش بوده
    بقيه فرزنداي اين خونوادم بالاي 50 سالن
    كلا ته تغاريه وانگار همه در جريان كاراش بودن
    ميبينن وباز تاييدش ميكنن
    خيلي لطف كنن ميگن عزيزم زندگي همينه ديگه

  13. #18
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,024 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array

    RE: ميخوام طلاق بكيرم اما شوهرم راضي نميشه

    دوست عزیز مگه مسخره بازیه که یکی رو با شما ببینه و سنگسار؟؟؟؟؟؟؟؟معلومه بنده خدا از قانون چیزی نمیدونه

    سنگسار برای اثباتش باید 2 تا شاهد شهادت بدن .اونم در صورتیکه خدایی ناکرده زنا کردن شما رو ببینن که قطعا هیچ ادم عاقلی وسط خیابون این کار رو نمیکنه.

    دوست خوبم

    شما میتونی بگی ایشون مشکل روانی داره.اونجا(دادگاه) پزشکهای خبره ای داره که خیلی راحت با یک نگاه میتونن بفهمن مشکل همسرت چیه.اگر ثابت یشه خیلی راحت طلاقتو میگیری...یه وکیل خبره هم حتما بگیر

    خیلی کمکت میکنه
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  14. 4 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    maryam123 (چهارشنبه 06 اردیبهشت 91)

  15. #19
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 23 تیر 91 [ 15:10]
    تاریخ عضویت
    1391-2-03
    نوشته ها
    246
    امتیاز
    1,462
    سطح
    21
    Points: 1,462, Level: 21
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,069

    تشکرشده 1,083 در 257 پست

    Rep Power
    37
    Array

    RE: ميخوام طلاق بكيرم اما شوهرم راضي نميشه

    چند روزه مدام دارم تو همدردي ميچرخم و مشكلاتو نظر مردمو ميخونم
    خيلي بهم كمك كرده اما منو ترسونده
    راستش من در مورد زندگي خودم وجدايي شك ندارم اما كم كم دارم از بعدش ميترسم
    ازتنهايي
    ازمشكلاتش
    دوروزه دارم بخودم ميگم مشكل من انتخاب بين بد وبدتره
    حالا كه يه مدته ديگه همسرم نيست وازون همه التماس رها شدم ودارم جدايي رو با تمام وجود حس ميكنم ترسيدم
    يه وقتايي ميگم نكنه بدتر بعدش باشه
    يه جور سرگردوني يا بيشتر ترس از اينده است
    اينكه شايد تا اخر عمرم حسرت خيلي چيزارو با خودم بكشم
    لذت مادر شدن,دوست داشتن,دوست داشته شدن
    من هيجوقت به اين موضوع بعنوان يه شكست نگاه نكرده بودم نميگم مقصرنبودم اما اين وسط ديگه كاري از دستم برنمياد چون دارم اسيب جسمي وروحي ميبينم
    اسيب جسميش كم شده اما اسيب روحيشو نميتونم فراموش كنم
    با همه اينا ميترسم از تنها شدن
    انگار بجاي اينكه مصمم بشم خوندن تاپيكاي ديگه منو سست كرده واعتماد بنفسمو اورده بايين
    منم مثل خيليا دوست دارم دست بچه امو بگيرم ببرم پارك,كنار همسرم قدم بزنم,بخندم و...
    نميدونم چرا ترسيدم ازحسرتايي كه ممكنه تا اخر عمر بدوش بكشم
    كاش واقعيتاي اين جامعه اينقدر تلخ وكشنده نبود
    كاش وقتي دوست داري و همه تلاشتو ميكني كه زندگي كني يه كمم زندگي باهات راه ميومد
    يعني منم دارم ميشم مطلقه؟؟؟؟؟
    يعني مطلقه بودن وحشتناكتر از اين زندكيه؟؟؟
    كاش يه كسي يه چيزي ارومم ميكرد
    يعني ما زنام مثل خيلي مردا اول از ترس تنها نشدن بايد ميرفتيم دنبال يكي ديگه وبعد اتيش ميزديم به زندگي قبلي؟
    مني كه مدتها بايد رو خودم كار كنم كه بشم همون ادم شاد قبل ويكي بياد وبزنه وببره وبخاطرتنها نموندن چندنفرو بقول معروف تو اب نمك نگه داره وبعدم كه ميره و يه عيبي هم ميزاره رو زن قبلشو خيلي راحت تموم ميشه همه چي
    اما من چي؟
    من ادم نبودم
    احساس ميكنم ما ادما خودمونيم كه به هم رحم نميكنيم,دختر وزني كه هنوز يه زندگي نباشيده و ميان چنگ ميندازن به اون زندگي,مردي كه زن داره وميره سراغ دختراي خيابون,انگار قانون زندگي ما ادما شده تنازع بقا
    همه غذارو از دهن هم ميكشن كه فقط زنده بمونن
    خودمونم به خودمون رحم نكرديم
    شايد دليل اين همه بيماري وضعف شخصيت وبي حرمت شدن زندگيامون همينه
    كاش هر كس به حقش راضي بود
    كاش حتا همين همسر منم بخودش رحم ميكرد
    نميدونم چرا اينجوري شدم
    چرا اين فكرا داره مياد سراغم؟
    چراترسيدم؟من كه مصمم بودم
    حس بديه تنهايي ...
    تلختر از همه اينكه تو زندگيت چيزايي ببيني كه حتا تو خوابم نميديدي وباز متهم بشي كه حتما نتونستي زندگيتو جمع كني
    هرشب بيشتر ازقبل دلم ميگيره
    دلم از دنياي خدا,از ادماي خدا ,از تقدير خدا ,رنجاي خدا حتا واسه ادماي بيمارو روانيش ,ازخودم از خدا گرفته

  16. #20
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,024 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array

    RE: ميخوام طلاق بكيرم اما شوهرم راضي نميشه

    سلام دوست عزیزم

    اصلا اینطوری فکر نکن..شما بین بد و بدتر انتخاب نمیکنی بلکه داری بین بد و خوب انتخاب میکنی...

    اینو منی که دارم کاملا منطقی و خارج از ماجرا میبینم خوب میفههم و درک میکنم

    بله..شما هم حق داری دست بچه ات رو بگیری و ببری پارک..اما فکر میکنی با این آدم شما اصلا میتونی مادر بشی؟!

    فکر میکنی اصلا خودت دوام میاره که بخوای یک روز مادر بشی.

    شما علت جداییت با زنی که به خاطر نداشتن مال و منال از شوهرش جدا میشه خیلی فرق میکنه.

    شما این وسط گناهی نداشتی و نداری.
    نترس.از هیچی نترس.

    با این ادم زندگی کردن عاقبت خوبی نداره..تمام سعیت رو کن تا ازش جدا شی.

    مطمئن باش بعد از جدایی وضعیتت خیلی بهتر از الانه.

    باور کن ادامه زندگی با این ادم ممکنه یه روزی یا شما رو خیلی پشیمون کنه یا اونو

    توی تالار معمولا کم پیش میاد که کسی رو به سمت جدایی سوق بدیم.منم خودم اولین باره که درباره جدایی شما مصمم هستم.

    چون خطر ادامه زندگی شما با این اقا رو دارم حس میکنم.

    توکلت به خدا باشه

    برو جلو محکم و مصمم

    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  17. 3 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    maryam123 (پنجشنبه 07 اردیبهشت 91)


 
صفحه 2 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:55 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.