با سلام به همه دوستان و کارشناسان عزیز ...
نمی دونستم انقدر مشکل داشتم و خبر نداشتم !!!!!!!!!!!!!
با تشکر از همه دوستان عزیز و محترم که در با بیان نظرات خود من رو با یکسری موارد بیشتر آشنا کردند ....
خانوم بی دل عزیز و گرامی :
ظاهرا خیلی تند رفتید لازم دونستم که چند نکته را بیان کنم :
اولا اگر به ریز مسائل پرداختم به علت این نیست که من نگاه ریزبینانه ای به قضیه دارم و در مورد اینکه من هم مشکلاتی دارم شکی نیست اما به غیر از چند نکته بقیه موارد اشاره شده توسط شما به هیچ عنوان نمی پذیرم .
( البته با عرض شرمندگی)
بله بزنم به تخته کوله باری از تجربه ای. که البته اصلا بدرد زندگی مشترک نمیخوره فقط دیدگاه شما رو نست به زندگی مشترک دچار اشکال کرده. و انتظارات بی اساسی را در شما بوجود آورده
شروع مشکل شما از همینجا بوده! بعد اینهمه گشتن با دخترای جورواجور و کرم ابولفضل چهارتا چهارتا! دیگه اوضاع فعلی همچین باب میل نیست!
از اینکه اون مورد دوست دخترها رو بیان کردم متاسفانه اکثر دوستان به بیراهه رفتن ..... من هرگز خانومم رو با هیچ کدوم از دوست دخترهام مقایسه نکردم و از هر نظر سر همه اونا هستن.... فقط این مورد سردی و بی تفاوتی را گفتم شاید علتی وجود داره که اگر هست پیشگیری کنم !!! و فقط به علت اینکه من این موارد رو بیان کردم به دلیل اینکه بعضی از دوستان آقا بدون تجربه دوست دختری و یا خانوم بدون رابطه دوست پسری وارد زندگی شده و به هیچ عنوان جنس مخالف را نمی شناسن و با بی تجربگی محض زندگی خود را از مسیر انحرافی ادامه می دهند ...
گاهی بعضی حرفها و بعضی رفتارها اونقدر کاری اند که کمترین عکس العمل طرف اینه که روی شما دست بلند کنه! باید ببینی چه حرفی زدی، چه برخوردی کردی، چه توهینی کردی که اون آدم (نمیگم کارش درست بوده) همچین اقدامی کرده.
متاسفانه اگر یک مرد به زن ضربه ای بزنه میگن مرد دست بزن داره ولی در مورد خانوم ها کاملا برعکسه و میگن ببین چیکار کردی که بهت مشت و سیلی زده!!!!!
خانوم عضو فعال در سایت همدردی !!!! من در دوران نامزدی بسر میبرم و خبری از خیانت و یا بی احترامی به ایشان نشده که بخواهند ضربه ای بزنن چون من مقصر بوده ام !!!آیا کسی در دوران نامزدی خلاف این کار می کند ؟؟؟[/
بارها حرف طلاق رو زده و بهم میگه دیگه ادامه ندیم !!! من فکر می کردم آقایون همیشه با واژه ی طلاق خانوم ها رو می ترسونن تا به حرفاشون گوش بدن . اما نامزده بنده از این ابزار داره استفاده می کنه و فهمیده که من از طلاق بدم می آید و بارها ازش استفاده کرده .
ببین مشکل کجاست! سعی کن اون مشکل رو حل کنی، بحث طلاق خود بخود حل میشه.
عزیزم مشکل کار کجاست؟؟؟
و باقی که مجالی نیست ..............
مواردی که باید بهش اعتراف کنم : من هم لجوجم ( بسیار زیاد هستم)- بچه ام ( متاسفانه نیستم- ای کاش بودم) - به همسرم محبت نمی کنم( نمی دونم) -برای همسرم میوه پوست نمی کنم( چندبار این کارو کردم و ابایی از این قضیه نمیبینم و فکر نکنم توی دوران نامزدی حرکت خنکی باشه و شاید در زندگی هم انجام بدم) - زخمی شدن همسرم هم برام مهم نیست ( خیلی برام مهمه)
در ضمن ظاهرا دوستان براشون سوء تفاهمی بوجود آمده باشه: علیرغم میل باطنی و شاید دوست نداشتن ( جز یکی از موارد) همان طور که اول داستان زندگی بیان کردم علاقه ای به ارتباط نداشتم و شاید ناگزیر به پذیرفتن شرایط شدم و در متن هم اشاره شده که اصلا به دوست دختر بازی و موارد دیگر علاقه ای نداشتم( البته من هم در این قضیه دخیل هستم) اما ظاهرا دوستان و کارشناسان عزیز جوره دیگری متوجه شدن که من نامزدم رو با آنها مقایسه می کنم ... بحث مقایسه نیست و بحث تجربه نیست بلکه بیان مورد دوستی بنده با آنها فقط ارتباط بوده که خودم هم می دانم دوست دختر به هیچ عنوان بر خلاف عقاید تو نمی گوید و همیطور که تو دوست داری رفتار می کند ولی در مورد همسر آینده این روال وجود نخواهد داشت و سلیقه و احساس و منطق هر کسی می تواند متفاوت باشد .... ( در موردی هم اعتراف کردم که 4 تا همزمان بوده اند که 4 تا 2 تا در حال فروپاشی و 2 تا دیگر در حال جوش خوردن بود ( بازهم اشاره می کنم در تمامی موارد آنها می آمدند و می رفتن چون علاقه ای در من نمیدیند و چون خوشان با پای خود آمده بودن و رابطه را منطقی نمیدیدند صحنه را ترک می کردند و جنبه حسودی دوستان من از این جهت بود که آنها این موقعیت را نداشتند.)
در ضمن از عضو محترم " یک زن امیدوار " کمال تشکر را دارم خیلی روی من تاثیر داشت ....
علاقه مندی ها (Bookmarks)