به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 01 اردیبهشت 91 [ 14:09]
    تاریخ عضویت
    1391-1-27
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    656
    سطح
    13
    Points: 656, Level: 13
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    باید چکار کنم کلافه شدم

    سلام دوستان
    من دختری ۲۵ساله هستم و از لحاظ ظاهری هم چیزی کم ندارم ببینید من ۵سال پیش با پسری اشنا شدم همان موقع هم نیت ازدواج داشت
    قبل از من و اینکه عاشق یک دختر بوده اما چون خانواده ها باهم مچ نبودن ازدواج نکردن و ان خانم ازدواج کرد یک بچه داره. من کمکش کردم دوران تلخ جدای تحمل کرد تا پارسال امدند با خانواده منزل ما برای خواستگاری شب بله برون دیدم موبایلش مدام زنگ میخوره واین یا رد تماس میده یا میره تو اطاق من صحبت میکنه گفتم کیه گفت دوستم فهمیدم دروغ میگه فرداش دیدم باز همان اش و همان کاسه است ازش خواستم با ان دختره کات کنه گفت باباش فوت کرده خواستم بهش تسلیت بگم که فهمیدم بچه دار شده خواسته اسم پسرش مثل من بزاره شوهرش فهمیده احمق زدتش میگه اگر جواب من ندی خودم میکشم یکبارم کرده بخدا منم نمیخوام گفتم اوکی خط عوض کن اینکار هم من براش کردم بخدا سر دو ماه دیدم باز سر کله ان پیدا شده همه چی بهم زدم. اما اینبار خودش خط عوض کرد گفت داداشم شماره داد بهشان گفتم انها هم دعواش کردن اما به خانوادم حرفی نزدم فقط گفتم دعوا کردیم من بهم زدم خیلی سخت بود دوری ازش من 5سال عمرم بابتش گذاشتم حالا باز امد خواستگاری رفتیم تو اطاق حرف بزنیم گفت به سارا گفتم من زن دارم نمیخوام اذیتش کنم تمام شد این خط سومم که خریدم به نام تو خریدم خیالت راحت اما مادرش هم فوت کرده فقط اگر شنیدی من تو مسجد دیدن بدان واسه چی بوده گفتم اخه چرا رفتی ان بچه داره بزار زندگیش کنه دست روی قران گذاشت که ان به من زنگ میزنه بخدا من نمیزنم باور کنید همان لحظه زد و در عین ناباوری جواب داد حالا به من میگه باورت با خودته من نمیخوام تورو از دست بدم اما ان شوهرش عوضی میزنتش دکتر نمیره مادر هم نداره میدانم واسه تو هم سخته که بدانی من با کسی دیگه حرف میزنم اما تورو میشناسم تو درک میکنی ان یتیم پشت و پناهی نداره تازه روی من هم غیرت داره پدر من در میاره حق ندارم حتی پشت خط نگهش دارم تو میگی با هاش چکار کنم گفتم نمیدانم اما تو امید واهی اونی دلم هم سوخت میگه دختر گفته فقط باهام حرف بزن بزار درد دل کنم قول داده فقط یک ماه کمکش کنه حالا من چکار کنم نه طاقت دوریش دارم نه اینکارش به قولش اعتماد کنم باز؟به نظر شما چکار میتونم کنم تا اون کلا فراموش کنه؟در ضمن با ان دختر ۹سال دوست بوده ایشون الا ۳۲ساله است بخدا وقتی گفت تو درک میکنی قدرت نفس کشیدن نداشتم چرا من باید درک کنم اگر منم بودم ان درک میکرد من چکار کنم از این برزخ نجاتم بدید درد جدایی میتونم تحمل کنم؟بعید میدانم مرسی

  2. کاربر روبرو از پست مفید shima kocholo تشکرکرده است .

    shima kocholo (دوشنبه 28 فروردین 91)

  3. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,024 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array

    RE: باید چکار کنم کلافه شدم

    شیما جان خوش اومدی

    عنوان تاپیکت مبهمه

    در ارسال بعدی یه عنوان دیگه بفرست تا مدیران برات عوض کنن

    شیما جان تا وارد زندگی نشدی این رابطه رو تمام کن.
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  4. 3 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    maryam123 (دوشنبه 28 فروردین 91)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 شهریور 91 [ 03:11]
    تاریخ عضویت
    1390-12-26
    نوشته ها
    123
    امتیاز
    1,027
    سطح
    17
    Points: 1,027, Level: 17
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 73
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    163

    تشکرشده 159 در 82 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: باید چکار کنم کلافه شدم

    شیما جان عزیزم
    میشه یه کم شمرده شمرده تر بنویسی. آخه خیلی حرفات تو هم تو همه عزیزم
    خانومی. این آقا ظاهرا خیال نداره از اون دختر دست بکشه.
    رک بهت بگم: خودتو معطل این مرد نکن

  6. 2 کاربر از پست مفید آلبالو تشکرکرده اند .

    آلبالو (دوشنبه 28 فروردین 91)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 25 دی 91 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1390-11-14
    نوشته ها
    548
    امتیاز
    1,860
    سطح
    25
    Points: 1,860, Level: 25
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,833

    تشکرشده 1,864 در 493 پست

    Rep Power
    67
    Array

    RE: باید چکار کنم کلافه شدم

    اگر مشکل دیگه ای نداری ( عقد نکردید، رابطه جنسی نداشتید و ... ) بدون شک تمامش کن.

    اگر موارد این چنینی بوده و مایلی توضیح بده تا بسته به شرایط دوستان نظرشون و دلایلشون را بگن.

  8. 2 کاربر از پست مفید پیدا تشکرکرده اند .

    پیدا (دوشنبه 28 فروردین 91)

  9. #5
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 اردیبهشت 94 [ 09:58]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    محل سکونت
    ایران_شیراز
    نوشته ها
    3,166
    امتیاز
    21,370
    سطح
    92
    Points: 21,370, Level: 92
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 980
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points10000 Experience Points
    تشکرها
    14,388

    تشکرشده 15,106 در 3,401 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    338
    Array

    RE: باید چکار کنم کلافه شدم

    شیما جان سلام

    دوست عزیز اگه پسری دختری رو دوست داشته باشه در رابطه با هیچ محرکی عکس العمل نشون نمیده

    انقدر که برای شما این رابطه مهم هست برای اون مهم نیست چون احساس تعهد نداره

    دوست عزیزم زندگی ارزش این همه کلافگی و دو دلی نداره وارد زندگی با این همه تردید نشو

    موفق باشی

  10. 6 کاربر از پست مفید ویدا@ تشکرکرده اند .

    ویدا@ (دوشنبه 28 فروردین 91)

  11. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 اسفند 95 [ 19:50]
    تاریخ عضویت
    1389-3-16
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    792
    امتیاز
    10,009
    سطح
    66
    Points: 10,009, Level: 66
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    4,528

    تشکرشده 4,871 در 817 پست

    Rep Power
    94
    Array

    RE: باید چکار کنم کلافه شدم

    شيماي گلم خواهر نازنيم! عزيزم! با قدرت هرچه تمامتر و با هر نيرويي كه در توانت داري خودتو هرچه سريعتر و با شتاب هرچه بيشتر از اين رابطه مزخرف سوهان روح بكش بيرون!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    متاسفم! روزهاي تلخي رو درصورت ازدواج با اين آقا برات مي بينم! آقاي باصطلاح محترمي كه هنوز در روياي عشق قديمي اش هست و به بهانه دلسوزي هر از چندگاهي سري بهش مي زنه و مشكلاتش رو حل ميكنه!!!!!!!!!!! (واي كه چقدر مهربونه!!!) من زنگ نمي زنم اون مي زنه!!! و اونوقت با پررويي تمام جوابش رو مي ده! نفت مي ريزه روي آتيش دل اون زن(و صد البته روي روح و روان تو) و ادعا مي كنه اين وسط كاملا بي گناهه!!!!

    اين آقا تكليفش از لحاظ احساسي با خودش به هيچ وجه روشن نيست! مي دوني اين وسط كسي كه اول از همه نابود ميشه كيه؟ تو!

    تصور كن توي دوره عقد توي مسافرتهات يا حتي توي رختخوابت كنار همسرت اون زن زنگ مي زنه و تمام روياي شيرين زندگي تورو در يك آن خاكستر مي كنه! تحملش رو داري؟ من تا حالا زني رو نديدم كه رقيب سرسخت رو تحمل كنه و دم برنياره!

    يكبار ديگه خواهرانه و عاجزانه ازت مي خوام اگر شده تمام زجرهاي عالم رو تحمل كني اينكار رو بكن اما با اين باصطلاح آقا ازدواج نكن!

    اگر خواستي تمومش كني نگران درد جدايي نباش. خودم هركاري از دستم بربياد براي كمك بهت دريغ نمي كنم خواهري! تو مي توني خودتو نجات بدي....

  12. 8 کاربر از پست مفید سرافراز تشکرکرده اند .

    سرافراز (دوشنبه 28 فروردین 91)

  13. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 01 اردیبهشت 91 [ 14:09]
    تاریخ عضویت
    1391-1-27
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    656
    سطح
    13
    Points: 656, Level: 13
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خواستگار هوس باز

    سلام
    مرسی از همه شما مخصوصا سرافراز عزیزم.
    من عقد نبودم اما توی نامزدی اول صیغه محرمیت خوانده شد من نمیتونم شوهرم با کسی تقسیم کنم نمیخوام ببینم اون با کسی غیر از من حرف میزنه هرچند که بخدا شک کردم به اینکه انها همدیگر هم ندیده باشند این اقا میگه من خط ایرانسل دادم نه ثابت وقتی تو زنم شدی دیگه ان خط روشن نمیکنم این شماره که نداره اما باور نمیکنم از کجا معلوم زمانهای که من سر کار هستم و پیش هم نیستیم یک خط دیگه بخره ولی چرا اینکارا کرد تو اون زمانی که ان زنیکه هرزه داشته ازدواج میکرد این افسردگی گرفته بود من بودم من سختی ها تحمل کردم حالا فیلش یاد هندوستان کرد؟بخدا از بس عاشقش بودم از تمام خرج های نامزدیم زدم حلقه گفتم نقره میخوام و....انشاالله زنهای اینجوری خیر نبینند

  14. کاربر روبرو از پست مفید shima kocholo تشکرکرده است .

    shima kocholo (دوشنبه 28 فروردین 91)

  15. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 12 مهر 91 [ 15:21]
    تاریخ عضویت
    1390-11-01
    نوشته ها
    208
    امتیاز
    1,710
    سطح
    24
    Points: 1,710, Level: 24
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 90
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    194

    تشکرشده 194 در 102 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: باید چکار کنم کلافه شدم

    ناراحت شدم برات عزیزم. این راه رو امتحان کن بد نیست. اگه واقعا میخوایی با شوهرت ادامه بدی زنگ بزن به زنه بگو اگه دفعه دیگه با نامزد من تماس بگیری شوهرتو در جریان میزارم. ببین نتیجه چی میشه، ولی این ازدواج به صلاح تو نیست.

  16. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 14 مهر 91 [ 00:43]
    تاریخ عضویت
    1391-1-23
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    751
    سطح
    14
    Points: 751, Level: 14
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    66

    تشکرشده 68 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: باید چکار کنم کلافه شدم

    به نظر من اصلا شك نكن و حتما فراموشش كن
    اين كه نشد
    يتيم هست يا مادرش مرده بره با يكي از اعضاي فاميل يا خانوادش درد دل كنه ..بره پيش مشاور
    با شوهرش حرف بزنه
    ايشون هم انگار بدش نمياد كه جواب ميده
    مطمئن باش اين آقا براي تو زندگي بساز نيست
    به حرف اين دوستان حتما عمل كن
    چون الان شما احساسي تصميم مي گيري
    ولي چيزي كه اينجا دوستان دارن مي گن از روي عقل و بدون هيچ احساسي هست

  17. 3 کاربر از پست مفید malahat تشکرکرده اند .

    malahat (دوشنبه 28 فروردین 91)

  18. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 اسفند 95 [ 19:50]
    تاریخ عضویت
    1389-3-16
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    792
    امتیاز
    10,009
    سطح
    66
    Points: 10,009, Level: 66
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    4,528

    تشکرشده 4,871 در 817 پست

    Rep Power
    94
    Array

    RE: باید چکار کنم کلافه شدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط shima kocholo
    سلام
    مرسی از همه شما مخصوصا سرافراز عزیزم.
    من عقد نبودم اما توی نامزدی اول صیغه محرمیت خوانده شد من نمیتونم شوهرم با کسی تقسیم کنم نمیخوام ببینم اون با کسی غیر از من حرف میزنه هرچند که بخدا شک کردم به اینکه انها همدیگر هم ندیده باشند این اقا میگه من خط ایرانسل دادم نه ثابت وقتی تو زنم شدی دیگه ان خط روشن نمیکنم این شماره که نداره اما باور نمیکنم از کجا معلوم زمانهای که من سر کار هستم و پیش هم نیستیم یک خط دیگه بخره ولی چرا اینکارا کرد تو اون زمانی که ان زنیکه هرزه داشته ازدواج میکرد این افسردگی گرفته بود من بودم من سختی ها تحمل کردم حالا فیلش یاد هندوستان کرد؟بخدا از بس عاشقش بودم از تمام خرج های نامزدیم زدم حلقه گفتم نقره میخوام و....انشاالله زنهای اینجوری خیر نبینند
    شيما جان! اون خانم فقط 50% قضيه هست. وقتي اون آقا در رو باز مي ذاره خب اون خانم هم مياد تو.... مسأله اصلي خود اون آقاست كه احساسش رو به اون خانم تموم نكرده. 9 سال دوستي كم نيست. هنوز نشانه هاي وابستگي عاطفي در اين آقا ديده ميشه. يه نكته بگم؟ اصلا وظيفه تو نبود به اون آقا كمك كني درد جدايي اون خانم رو تحمل كنه. اگر جنبه اش رو داري بهت ميگم كارت كاملا اشتباه بود. حالا هم دير نشده. ميتوني از يك اشتباه بزرگتر جلوگيري كني. ايشون بايستي از لحاظ احساسي تكليف خودش رو با خودش روشن كنه و اين هم اصلا اصلا وظيفه تو نيست و تو هيچ كمكي نمي توني بكني.
    من جاي تو بودم به آدمي كه در فكر كمك و ياري رساني به عشق قديمي اشه و هنوزم باهاش ارتباط داره جواب مثبت نمي دادم. هزاران هزار زن توي همين ايران وجود دارند كه از شوهرانشون كتك مي خورند و مشكل دارند. آيا اين آقا دلش واسه همشون مي سوزه؟ مسلما نه! ايشون انتخاب كرده كه دلش براي اون خانم بسوزه و همه اينها بهانه است.
    تو بايد اين آقا رو رها كني تا از لحاظ احساسي بتونه با خودش كنار بياد(وظيفه تو هم نيست كه كمكش كني!). حتي اگر بگه خوب شدم(كه يكي دو روزه اتفاق نخواهد افتاد) نمي توني روي رفتارهاش اينو تشخيص بدي و اين تشخيص بعهده روانكاو هست.
    بهترين راهي كه من خودم به شخصه براي آرامش روح و روانت، تباه نشدن بقيه زندگيت و جلوگيري از افسردگي و ديوانگي بهت پيشنهاد ميدم قطع كامل ارتباط با اين آقاي دمدمي هست!!

  19. 3 کاربر از پست مفید سرافراز تشکرکرده اند .

    سرافراز (سه شنبه 29 فروردین 91)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 06:45 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.