بچه ها مشکلم حل نشده چی کار کنم؟
ازش می پرسم من چی کم می ذارم واست
می گه مشکل از تو نیست .مشکل از خودمه.به همین راحتی
من چی کار کنم.کارشناسان عزیز.دوستان نازنینم یکی به من بگه چی کار کنم.چه عکس العملی نشون بدم.
تشکرشده 3,297 در 818 پست
بچه ها مشکلم حل نشده چی کار کنم؟
ازش می پرسم من چی کم می ذارم واست
می گه مشکل از تو نیست .مشکل از خودمه.به همین راحتی
من چی کار کنم.کارشناسان عزیز.دوستان نازنینم یکی به من بگه چی کار کنم.چه عکس العملی نشون بدم.
رایحه عشق (یکشنبه 31 اردیبهشت 91)
تشکرشده 9,663 در 1,930 پست
کاش از خدا یه چیز دیگه میخواستم.امروز داشتم به خودم میگفتم کاش ازبچه ها خبری میشد.اول بهار شادی اومد و حالا تو..البته خوشحالتر میشدم خوشحالتر میومدی
رایحه جان پستهای قبلی رو نخوندم اخه طولانی بود اما به نظرم فقط مشاور میتونه کمکتون کنه..چون باید بفهمه ریشه این موضوع تو همسرت چیه..عین علف هرز که هر چی از ساقه بکنیش فایده نداره و باز رشد میکنه اینجا هم باید ریشه کن بشه.
من اینجور وقتا یاد غذای خونه و فست فود میفتم..میدونیم غذای خونه سالمه و فست فود مضر..پر از چربی و امراض مختلفه..اما گاهی انگار هوس میکنیم بی قید باشیم و غذای چرب و کثیف بخوریم.میدونیمم غذای خونه مفید سالم و خوبه.
این کار هم برای همسرت یه هیجان خاصی داره..اینو مشاور باید تشخیص بده..که اون لذتی که به همسرت میده جنسش چیه..تا بشه درمونش کرد.
وگرنه هی بیاد عذر خواهی فایده نداره...
فقط مشاور..البته اگه رفتی..ادامه بده..در طول درمان صبر کن.
بیماری جسمی رو هم که میخوای درمان کنی گاهی عود میکنه اما مهم اینه که روند کلی رو به بهبود باشه..پس در طول درمان صبور باش و مراقب روح نازنین خودت هم باش
موفق باشی عزیزم
بهار.زندگی (یکشنبه 31 اردیبهشت 91)
تشکرشده 8,998 در 1,493 پست
سلام رایحه من
بعد مدتها اومدم نت که پست تو رو دیدم...رایحه میدونی اشکالت چیه؟ این که خیلی عجولی و دوست داری زود به
نتیجه برسی گل من اما چرا؟ کمی صبور باش...کمی برای حفظ زندگیت بیشتر مبارزه کن اما از راه صحیح...کنترلش
کن اما نا محسوس تا جذابیت این قضیه براش از بین بره و نگذار حس کنه که دائم داری کنترلش می کنی!
یادمه بهت گفتم بهش نگو تا قبح این مسئله برات نریزه اما بیتوجه به حرف من و جناب sci این کار رو کردی اما اشکالی
نداره...کمی صبور باش! صبور و با درایت...همسر تو احتمالا سن کمی داره و دنیای نت براش جذابه اما فقط تو دنیای
مجازی این حس هست و چون زود ازدواج کرده داره تجربیاتی که برخی آدمها تو سن 17 تا 21 سالگی رو تجربه می
کنن تجربه می کنه! میدونم کار درستی نمیکنه اما این روش تو اصلا روش مناسبی نیست برای حل مسئلش!
من اگر جای تو بودم براش با مشورت گرفتن از 1 مشاور چند تا مطلب تهیه می کردم که چطور توجه به این مسائل
میتونه آسیب زا باشه تا همسرت متوجه عمق فاجعه بشه و حتی خودش بخواد بدونه دلیل این همه کنجکاویش
چیه! البته فضای نت پر از این عکس هاست گو اینکه برای خیلی ها چند ماهی جذابیت دارن و بعد جذابیتشون رو
از دست میدن! گل من پس سعی کن کمی مدارا و صبوری کنی و بهش فرصت بدی! اگر دوست داشتی حتما
مسئلت رو با یک مشاور امین و با ایمان ترجیحا خانم مطرح کن و ازش راهنمایی بخواه...
رایحه جان باز هم می گم تغییرات در بلند مدت نهادینه میشه نه کوتاه مدت...دختر جان انقدر عجول نباش!
کمی صبورتر باش! با درایت تر باش! رایحه اتفاق وحشتناکی نیفتاده! اینو بفهم! کمی آروم باش! با همسرت راه بیا
و باهاش دوست باش تا بهش کمک کنی! بهش جایگزین بده! جایگزینی که فکرش رو مشغول و متعهد کنه!
تو دائم داری کنترلش می کنی! داری بهش امر و نهی می کنی! محدودش می کنی! بهش می گی گناهکار!
خوب نکن خواهر من! کمی راحتش بگذار ولی در عین حال باهاش دوست باش و جایگزین بهش بده!
من میدونم که همسرت تو رو خیلی دوست داره اما تو داری بد عمل می کنی گل من!
سعی کن یک مدت راحتش بگذاری و بهش گیر ندی و در عین حال انقدر باهاش دوست باشی و بهش یک
جایگزین خوب برای اشتغال فکریش بهش بدی که وقت نکنه بره سراغ این چیزا!
من ایمان دارم به لطف خدا همه چیز درست میشه اما با درایت تو!
کمی احساساتت رو کنترل کن! منطقی عمل کن رایحه عزیز!
احساساتت رو تعدیل کن تا راحت تر شرایط رو درک کنی!
تمام پست های لینک بالا رو با دقت بخون تا احساساتت تعدیل شه....
با بی درایتی عرصه رو تنگ نکن براش! همراهش باش اما آزادش بگذار! درست میشه ان شالا همه چیز!
باز هم بیا و برامون بگو!
موفق باشی عزیز دلم
bahar.shadi (یکشنبه 31 اردیبهشت 91)
تشکرشده 3,297 در 818 پست
ازش خواستم دیگه فیلتر شکن نخره اما......
وقتی خونه نیستم می ره سراغ این سایتا.
من نه به خاطر فضولی و تجسس بلکه برای کمک هر چند وقت یه بار می رم ایمیلش و ایمیل هائی که ممکنه وسوسش کنه رو حذف می کنم بدون اینکه به روش بیارم ولی باز وقتی مدت طولانی تو خونه تنها می شه....
به خدا نگران خودشم بعد زندگیمون.
فکر کنم یکی از دلایلش هم این باشه که خدا تو زندگیمون کمرنگ شده.خیلی وقته نماز صبحمون قضا می شه.
باید یه فکری بکنم.چی به سر زندگیم اومده هنوز دو سال نگذشته
تشکرشده 8,998 در 1,493 پست
نگران نباش گل من
پس مسئله انقدرها هم غیر قابل حل نیست!
میگی وقتهایی که تنها میشه...خوب با مشورت با یک مشاور خوب بدون اینکه بفهمه و حساسش کنی این زمان های
تنهاییش رو کم کن وبراش با کمک خودش بصورت عادی برنامه بریز و نفسش رو مشغول کن تا نفسش مشغولش نکنه!
این میشه گرفتن وقت برای ترک عادت!
جایگزین هم میشه براش یک فعالیتی که دوست داره!
رابطتون رو با خدا به شکلی که زده نشه قوی کن! مثل رفتن به یک سفر زیارتی یا مطالعه یا هر چیز دیگه...
همه اینها رو با صبر و مطالعه و درایت انجام بده! درست میشه رایحه...بزرگش نکن موضوع رو
زندگی تو فقط دچار یک چالش شده که با تدبیر درست میشه
bahar.shadi (دوشنبه 01 خرداد 91)
تشکرشده 36,009 در 7,405 پست
این تاپیک به دلیل عبور از ظرفیت مجاز قفل می گردد
رایحه عزیز
در صورتی که همچنان به راهنمایی نیاز داری ( نه گزارش نویسی که مانع خلاقیت و تعامل درست شما با همسر می شود ) می توانی تاپیکی جدید باز کنی با ارائه لینک این تاپیک و مختصری از وضعیت در پست اول .
موفق باشی
.
فرشته مهربان (دوشنبه 01 خرداد 91)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)