از خودم خسته شدم

[Sky180]

سلام خیلی وقته یه سوالی خیلی ذهنم رو مشغول کرده میشه شخصیت یه آدم به طور کلی عوض بشه؟ دلم می خواد اینی که هستم نباشم. این آدمی که هرچی تلاش میکنه اجتماعی باشه ، مردم رو به خودش جذب کنه ولی نمیتونه. دلم نمی خواد وقتی که توی یه جمعی قرار می گیرم نتونم حرف بزنم دلم نمی خواد همه به مامانم بگن چه دختر مظلومی چقد ساکته. شاید باورتون نشه گاهی سر کلاس تو دانشگاه واقعا سوالی دارم که می خوام جوابشو بدونم ولی نمیتونم بپرسم واقعا نمی تونم ...توی کلاس زبان وقتی یه بحثی میشه تا وقتی ازم نپرسن چیزی نمیگم گاهی روز قبل کلاس کلی با خودم کلنجار میرم که فردا دیگه می خوام یه کم بیشتر تو جمع باشم ولی فردا که میاد همین که تصمیم می گیرم حرف بزنم استرس می گیرم و چیزی به جز تپش قلب و سردرد و لرزش دست برام نمیمونه. گاهی فکر می کنم این قضیه ژنتیکیه و دست من نیست آخه پدرم هم آدم کمروییه ولی بعد میگم من دلم نمیخواد اونجوری باشم میخوام فعال باشم تو اجتماع باشم . داشتم روابط عمومی بالا برام شده یه رویا. شاید اگه یکی ، از دوستای دور و برم بپرسه اونا بگن من خیلی هم اجتماعیم ولی اونا منو فقط تو جمع خودشون می بینن. چطوری مهارت های اجتماعیم رو بالا ببرم؟ توروخدا کمکم کنین. دارم دیوونه میشم از خودم خسته شدم .

[eng.aydin]

سلام
به همدردی خوش امدید خواهر خوبم
ترستان علتی هم دارد؟ از چه می ترسید؟ برای یکبار که شده باید کاری را انجام دهید که ازش ترس دارید( البته منظور کاری معقول هست)
مطمئنا ترستان کمتر خواهد شد. شما انسان هدفمند و موفقی هستید چون قصد دارید مشکلات خودتان را حل کنید
اگر مشکلاتان حل نشد ممکن هست ترستان نوعی فوبیا باشد که این را دیگر باید یک متخصص بررسی کند

[Sky180]

ترسم از حرف زدن در جمع به خاطر اینه که نکنه یه وقت خرابکاری بشه یا حرفم بیجا و نامناسب باشه که بدتر باعث شه ابروم بره پس ترجیح میدم ساکت باشم احساس می کنم دیگران از بودن با من لذت نمی برن این خیلی منو رنج میده میخوام طوری تغییر کنم که دیگران به خاطر اجتماعی بودنم خودشون سمت من جذب بشن دوست صمیمی من خیلی اجتماعی و محبوبه و اجتماعی نبودن من در کنار اون خیلی حس میشه هم برای خودم هم بقیه خیلی اذیت میشم خیلی

[ani]

سلام

ترس از تائید نشدن
ترس از قضاوت
ترس از اشتباه
ترس از شکست
ترس از خوب نبودن
و............

این ترس های شماست . ترس هایت را من برات نوشتم علتهایش را خودت بنویس .
ببین اگر تائید نشوی چی میشه ؟!
اگر قضاوت بشی چی میشه ؟!
اگر اشتباه کنی چی میشه ؟!
اگر شکست بخوری چی میشه ؟!
اگر خوب و ایده ال نباشی چی میشه ؟!

بعد از اینکه صادقانه به این سئوالها پاسخ دادی بنشین ببین آیا واقعا اینها اتفاقات خیلی مهمی است که تو را وادار به سکوت بکند .
چرا که این ترس ها حقیقی نیست . بلکه پردازی ذهن در اثر باورها ی غلط است .

پس تو نیاز به اعتماد به نفس داری و لازم است که روی اعتماد به ترست فارغ از ترس کار کنی تا اعتماد به نفس پیدا می کنی و با شهامت تمام این تابوهای غیر حقیقی را در ذهنت بشکنی و به لحاظ رفتاری و فکری و احساسی خودت را باز کنی و به صحبت در بیای و به دیگران هم اجازه بده تا خودشان ترا انتخاب کنند برحسب توانایی ها و جذابیتها و تفکرات تو . تو که نمی دانی در فکر و احساسات دیگران در مورد تو چه می گذرد .

اگر قرار باشد کسی تو را دوست داشته باشد تو را هر گونه که باشی دوست خواهد داشت و اگر هم کسی از تو خوشش نیامد و دوستت نداشت به انتخاب او احترام بگذار . چرا که همه ی ما اینکار را می کنیم . الزاما قرار نیست همه از ما خوششان بیاید و همه دوست داشته باشند با ما معاشرت کند و .............همینطور برعکس . پس این آزادی را برای خودت و دیگران در نهایت احترام قائل باش .


بعد خواهی دید که رعایت همین چند نکته چقدرروی تاثیرگذاری تو اثر می گذاره و دیگران چقدر جذب این شهامت و این اعتماد به نفس و.............خواهند شد .

[نازنین آریایی]

سلام خیلی وقته یه سوالی خیلی ذهنم رو مشغول کرده میشه شخصیت یه آدم به طور کلی عوض بشه؟ دلم می خواد اینی که هستم نباشم.

سلام :)،شما فقط مشکلتون غیر اجتماعی بودن و عدم اعتماد به نفس هست ،غیراجتماعی بودن مشکل شخصیتی نیست،شما با افرایش اعتماد به نفس و یاد گرفتن مهارت های ارتباطی
مشکلتون حل میشه نیازی این شخصیتتون به کلی عوض شه و اینی که هستی نباشی

این آدمی که هرچی تلاش میکنه اجتماعی باشه ، مردم رو به خودش جذب کنه ولی نمیتونه.

چه جوری تلاش کردی ؟یعنی منظورم اینکه چه کارهایی کردی تا اجتماعی تر شی ؟

منم دقیقا مثل شما بودم ولی از وقتی رفتم سرکار خیلی بهتر شدم ، تو اجتماع خیلی کمرو و خجالتی بودم یعنی همه بهم می گفتن چه قدر ساکت و مظلومی الان فک کنم بازم هستم ولی بهتر شدم .
خودمم از این موضوع ناراحت بودم و کاملا درک می کنم چی می گی
البته این که ادم تا حدی ساکت باشه و اروم باشه یعنی درون گرا باشه ی ضعف شخصیتی نیست و ی ویژگی هست ، که می تونه خوب هم باشه
ولی اینکه نتونی حرفت رو بزنی و اعتماد به نفس ابراز عقیده نداشته باشی چیز دیگه ای هست.
باید روی اعتمادبه نفست کارکنی ،علت اینکه می ترسی سوال کنی اینکه می ترسی سوالت اشتباه باشه ،احمقانه باشه ..... ولی اگر اعتماد به نفست رو تقویت کنی به خودت این حق رو می دی که سوالی که داری بپرسی حتی اگر سوالت اشتباه باشه.
فکر کنم این لینک ها بهت کمک کنه

من کمرو نیستم

خجالتی بودن

حرکت از سمت درون گرایی به سمت برون گرایی

[nazaninjooon]

منم یه روز این مدل بودم خیلی ضعیف تو روابط ...
ولی الان هر جا میرم همه نگاه ها به سمت منه و بسیار جذاب شدم...:D
و
میدونی دلیلش چیه؟
خودمو باور کردم .... ;)
اعتماد بنفسمو بالا بردم
مگه چی از بقیه کم دارم ... منم آدمم اشتباه میکنم و باید از اشتباهاتم درس بگیرم پس قدمهامو محکم برمی دارم و نمیترسم...
اگه از درونت خودت رو باور داشته باشی یه نیرو و انرژی ای در تو ایجاد میشه که این انرژی به بقیه و اطرافیانت انعکاس پیدا میکنه اونا هم متوجه این نیرو میشن و روت حساب میکنن....
شاد باش...:D

[Sky180]

نازنین عزیز برای لینک های خوبی که معرفی کردی ممنونم

[maryam123]

سلام دوست عزیز

این حصار رو باید بشکنی
شاید اوایل سخت باشه ولی اگر در همون جمع های کلاس زبان یک بار ..فقط یکبار خودتو قاطی کنی
دیگه ترست میریزه
اما اگر اینجوری ادامه بدی همینجوری هم پیش میره