سلام
میدونین که ما بیرون از منزل با خیلی ها در ارتباط هستیم مثلا همکارو همکلاسیو استادو ...... که همه ی اینا تعریف شده اس اما گاهی آدمها دچار رابطه هایی میشن که تعریف خاصی نداره .مثل زن یا مرد متاهلی که بیرون از اون چهار چوب های خاص تعریف شده با کسی رابطه دارن حال چه از تماس تلفنی گرفته تا رابطه ی عاشقانه و بالاتر...........
گرچند آدم چه از طرف مرد چه از نظر زن این کارو جز خیانت اسمی براش نمیذاره اما گاهی اوقات انسان دچار رابطه هایی میشه که خودشم هیچ توجیهی جز علاقه براش نداره گرچند که ما میدونیم که آخرو عاقبت این روابط تهش چیزی نیست و فقط تا مدتها این خاطره ها هستن که دنبال ما میان و چیزی جز کوله بار حسرت و غم هدیه ی این عشق ها نیستن اما واقعا ما چرا دچارش میشیم؟
حالا اگر مرد و زن متاهلی با هم ارتباط عاشقانه داشته باشن و هر دو از این مطلب مطلع باشن که اون شخص متاهله باید اسمشو خیانت گذاشت یا میشه اسم دیگه ای هم روش گذاشت؟متاسفانه 4 ساله ازدواج کردم و خودم دچار این رابطه ها شدم .25 سالمه و لیسانسه.همسرم 10 سال از من بزرگتره و استاد دانشگاه.
اصلا نظرتون در مورد اینکه چرا این ارتباطات شکل می گیره چیه؟؟؟
آیا کسی که توی این رابطه قرار داره خودش به این فکر میکنه که این خیانته یا عشقی که هرگز نداشته و حالا داره جبران مافات میکنه؟یا یه اختلاله؟