به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 17
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 شهریور 93 [ 01:37]
    تاریخ عضویت
    1390-8-02
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    2,315
    سطح
    29
    Points: 2,315, Level: 29
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 135
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    همجنسی که شدیدا وابسته ام شده ...

    سلام
    نمی دونم از کجا باید بگم ... به طور کلی قضیه رو میگم که پسری هستم دوستی را با یه همجنس خودم حدود چند سال پیش شروع کردم که چند سال بزرگتر منه حدود چند ماهی صمیمی بودیم که کم کم به مشکل برخوردیم و من به دلیل بعضی اخلاقیاتش تقاضای قطع رابطه داشتم اما قبول نمی کرد سر این قضیه اتفاقات زیادی افتاد پای خانواده ی من وسط کشیده شد و ... خلاصه هیچ جوری مجاب نشد که قطع رابطه ی کامل کنیم و قرار شد ماهی یه بار تماسی با هم داشته باشیم بعد از اون کم کم فاصله ی تماس ها کم شد و قرار حضوری گذاشته شد و هر دفعه هم ایشون گلایه داشت که چرا با من صمیمی نیستی و چرا دوستیمون مثه قبل نمی شه و هر دفعه ما با هم بحث داشتیم و می گفتم من نمی تونم این دوستی که تو می خوای رو برات بیافرینم ولی قبول نمی کرد و می گفت تو با من اینجوری هستی و با بقیه هیچ مشکلی نداری ...
    خلاصه اینقدر ادامه پیدا کرد این بحث ها تا بهم گفت که تو منو داغون کردی بدبختم کردی تو منو به خودت وابسته کردی و الان می خوای نباشی و من انتقام این کار رو ازت می گیرم اینم بگم آدمیه که هر کاری ازش بر میاد طی اتفاقاتی که بینمون افتاده از اوایل تا به الان ایشون خشونتی گاهی از خودش نشون داده که واقعا من پی بردم دست خودش نیست ...
    یعنی ایشون شدیدا عاطفیه خیلی خیلی زیاد و اینطور که میگه من اولین دوستی جدی عمرش بودم و این عاطفه ی خیلی زیاد و وابستگی زیاد که حتی باعث میشه برای من گریه کنه باعث شده اینطور که میگه شبها خوابش با مشکل مواجه بشه و این عاطفه ی زیاد دیوونش می کنه و دست به کارهایی می زنه که واقعا خودش هم نمی خواد ...
    من دقیقا فهمیدم حسادت می کنه که من با کسی دوست باشم هر چند اینو انکار می کنه .. دوست داره صمیمی ترین دوستم اون باشه .. از پول و محبت هر چی بگی تا الان دریغ نکرده برای من اما می خواد من برای اون باشم ... تو این بحث آخری می گفت من بیچارت می کنم من چون دوست دارم بیچارت می کنم و زندگی برات نمی ذارم تو باید با من باشی هر روز با من تماس بگیری هر روز بیای من ببینمت و از این جور حرفا.
    من هم واقعا ازش می ترسم به دلایل اتفاقی که افتاده و دیدم این هر کاری ازش بر میاد و وقتی دیوونه بشه هر کاری می کنه و می دونم اینها از عاطفه ی غیر عادیش ناشی میشه
    تا حالا ما چند بار خواستیم قطع رابطه کنیم قبول نکرده یا اگه کرده مقطعی بوده یا دوباره تو خیابون جلو راهم میومده یا بازم کار رو به بحث می کشونده ...
    حالا این آخری قرار شده که یا من دست یه دوستی صمیمی و بدون ترس باهاش بدم یا اینکه برای همیشه خداحافظی کنم ... اما حس کردم تا به حال ایشون حرف زیاد می زنه یعنی هر دفعه یه چی میگه نمی شه اعتماد کرد به حرفاش یعنی من اگه بگم نه مطمئن نیستم دوباره یک ماه دیگه پیداش نشه ...
    اینقدر مغرور هست که اصلا راضی نمیشه پیش روانپزشک یا کسی بره ... هیچ کس را غیر خودش و افکارش قبول نداره ...
    نمی دونم آیا شما میگید ایشون با این شخصیت می تونه از من دل بکنه یا خیر ؟چون من الان شدیدا فکرم درگیره و در وضعیت بدی هستم
    البته من به چیز کلی تعریف کردم و گرنه این ماجرا جزئیات زیاد داره ...
    لطفا اگه می تونید راهنمایی کنید خصوصا افرادی که تو این زمینه تجربه ای دارند یا صاحب نظرند چون واقعا نیاز دارم ... ممنون میشم

  2. #2
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: همجنسی که شدیدا وابسته ام شده ...

    شما چند سال داربد ؟
    دوست محترم شما چند ساله هستند ؟
    كجا با هم آشنا شدبد ؟
    علت انتخاب دوست بزرگتر از خودتان چي بوده ؟ اساسا چه تشابهي ميان خودتان و ايشان ديده ايد ؟
    به چه علت ايشان حاضر هستند براي شما خرج كنند ؟
    اين اختلاف كه دامنه اش به خانواده ي شما كشيده شده بر سر چه موضوعي بوده و ....


  3. 2 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (سه شنبه 03 آبان 90)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 شهریور 93 [ 01:37]
    تاریخ عضویت
    1390-8-02
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    2,315
    سطح
    29
    Points: 2,315, Level: 29
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 135
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: همجنسی که شدیدا وابسته ام شده ...

    من 20 و بین من و اون 4 سالی اختلاف هست
    توی خیابون و خیلی اتفاقی به هم برخوردیم و صحبت بینمون درگرفت یعنی ایشون شروع کرد و اینکه فهمیدم هنرمنده و شخصیت جالبی ممکنه داشته باشه و روی خامی و بدون مشورت با خانواده چنین دوستی را شروع کردم .. یعنی اون شماره داد و گفت هر وفت دلت خواست یه زنگی به من بزن یا اگه اس ام اس قشنگ داشتی بفرست و بعد کم کم جدی شد این دوستی ...
    خرج کردن روی محبت زیاد و اینکه می خواد شاید از این طریق محبتش رو به من ابراز کنه ... ولی خب توقع هم داره من خیلی صمیمی باشم باهاش .. آدم بدی هم واقعا نبود خیلی با هم خوش گذروندیم ولی خیلی توقع داره روی دوستی خیلی خیلی و من رو شاید بگم مثل همسرش نگاه می کنه ...
    اختلاف وقتی پیش اومد که من دیگه دیدم هیچ طوری نمی تونم کنار بیام و با خانواده در میون گذاشتم و چندبار جلسه ای بینمون گذاشته شد اما افاقه نکرد و حتی کار به شکستن شیشه خونه ی ما کشیده شد!! و شکایتی که ما تنظیم کردیم و البته پیگیری نکردیم ... خواستیم کار رو با حرف حل کنیم که تقریبا حل هم شده بود اما یهویی دوباره همه چی برگشت ... از زمزمه دوستی صمیمی مجدد شروع شد تا دوباره به بحث های آن چنانی کشید
    جوریه که واقعا حرفشو می خواد تحمیل کنه ... به حرف همه شک داره خیلی بدبینه و فقط خودش رو قبول داره و همه افکارش رو درست می دونه ..
    (راستش اینقدر ترس و نگرانی دارم که حتی می ترسم اینا رو اینجا بنویسم و یه روزی بیاد و اینا رو بخونه و بعد بگه چرا چنین کاری کردی ! )

  5. #4
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: همجنسی که شدیدا وابسته ام شده ...

    چرا از او مي ترسي ؟

    دامنه ي ارتباط شما مگر تا كجا پيش رفته ؟!

    و يادت باشه ما به او كاري نداريم او هر چه هست براي خودش است . ضمن اينكه تمام حرفهاي تو را مي پذيريم و اصل را بر درست بودن شناخت تو از او مي گذاريم . اما ازت مي خواهم كه به خودت نگاه كني و سر دوربين را به سمت خودت بگيري .

    تو پسر جواني هستي به خودت نگاه كن و ببين ضعفهاي خودت در اين ارتباط چه بوده ؟ اشتباهات خودت را پيدا كن ؟ آنجا كه در انتخاب دوست دچار مشكل هستي ، آنجا را ببين كه رفتاري از سر قاطعيت نداري و قاطعانه عمل نمي كني و ......................


  6. 4 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (چهارشنبه 04 آبان 90)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 شهریور 93 [ 01:37]
    تاریخ عضویت
    1390-8-02
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    2,315
    سطح
    29
    Points: 2,315, Level: 29
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 135
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: همجنسی که شدیدا وابسته ام شده ...

    ازش می ترسم چون گفتم شدیدا عاطفیه و این عاطفه ی زیاد میگم به خشونت کشیده شده و این یه احساس درونی که من نسبت به اون دارم یعنی پیدا کردم و وقتی می بینمش انگار خودمو می بازم ...
    من از اول نمی دونستم اون اینقدر عاطفیه .. نمی دونستم حتی برای صمیمیت بیشتر حتی از لحاظ جنسی هم خیلی خیلی اندک می خواد مایه بذاره که البته خودش پشیمون شد من نمی دونستم می خواد به من مثه یه دختر و زنش نگاه کنه که البته اینو خودش انکار می کنه و میگه تو اشتباه فکر می کنی اما حرفاش این معنی رو میده نمی ده ؟
    اون حتی میگه من خودم از این وابستگی زیاد رنج می برم ولی کاری نمی تونم بکنم ...
    ببینید من توی این دو سه سال دیگه با تمام وجود ایشون را شناختم اینایی که دارم میگم عمقیه از روی برداشت سطحی نیست ...
    من از لحاظ عاطفی یه کم سرد هستم درست برعکس اون که 180 درجه با من اختلاف داره و این رو بعد از چند ماه فهمیدم .. توی رابطه با اون احساس دختر بودن به من دست داد این دوست داشتن زیاد این حسادت ها یی که به دوستام داشت این سوال و جواب ها که کجا بودی چیکارا کردی با کیا بودی اینا دیگه منو به مرز جنون کشوند ...
    حالا من نمی دونم این راه به کجا میرسه ... من واقعا موندم که باید چطوری دیگه رفتار کنم ...

  8. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 شهریور 91 [ 21:25]
    تاریخ عضویت
    1390-7-18
    نوشته ها
    61
    امتیاز
    1,285
    سطح
    19
    Points: 1,285, Level: 19
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    45

    تشکرشده 45 در 26 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: همجنسی که شدیدا وابسته ام شده ...

    عزیزم من اصلا متوجه نشدم منظورت کیه چیه؟!!!
    میشه واضح تر بگی
    ؟
    شما خانمی یا آقا؟

    عزیزم من اصلا متوجه نشدم منظورت کیه چیه؟!!!
    میشه واضح تر بگی
    ؟
    شما خانمی یا آقا؟

  9. کاربر روبرو از پست مفید movafaghiyat تشکرکرده است .

    movafaghiyat (سه شنبه 03 آبان 90)

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 شهریور 93 [ 01:37]
    تاریخ عضویت
    1390-8-02
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    2,315
    سطح
    29
    Points: 2,315, Level: 29
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 135
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: همجنسی که شدیدا وابسته ام شده ...

    دیگه به تفصیل توضیح دادم فکر نکنم چیزی رو از قلم انداخته باشم ... گفتم همون اولی که شروع کردم پسر هستم و سر دوستی با همجنس خودم یعنی یه پسر دیگه مشکل پیدا کردم ...

  11. #8
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: همجنسی که شدیدا وابسته ام شده ...

    نياز شما مشاوره ي حضوري و تخصصي است

  12. کاربر روبرو از پست مفید ani تشکرکرده است .

    ani (سه شنبه 03 آبان 90)

  13. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 شهریور 93 [ 01:37]
    تاریخ عضویت
    1390-8-02
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    2,315
    سطح
    29
    Points: 2,315, Level: 29
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 135
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: همجنسی که شدیدا وابسته ام شده ...

    خب میشه بگید تخصص شخص مورد نظر روی چه موضوعی می بایست باشه ؟ روابط اجتماعی ، جوانان و ... ؟
    چون من اولین باره برای مشاوره می خوام برم و با توجه به اینکه موضوع پیش اومده برام یه کم پیچیده هست به نظرتون جواب میده ؟

  14. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 06 مهر 92 [ 08:33]
    تاریخ عضویت
    1390-7-29
    نوشته ها
    38
    امتیاز
    1,676
    سطح
    23
    Points: 1,676, Level: 23
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    44

    تشکرشده 40 در 25 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: همجنسی که شدیدا وابسته ام شده ...

    نقل قول نوشته اصلی توسط saddays
    خب میشه بگید تخصص شخص مورد نظر روی چه موضوعی می بایست باشه ؟ روابط اجتماعی ، جوانان و ... ؟
    چون من اولین باره برای مشاوره می خوام برم و با توجه به اینکه موضوع پیش اومده برام یه کم پیچیده هست به نظرتون جواب میده ؟
    سلام. مشكلتون رو خوندم و متأثر شدم. چندتا سوال داشتم :
    آيا اين پسر به جز تو با كس ديگه اي دوست نيست؟ خواهر يا برادر نداره؟ تنها زندگي مي‌كنه؟ با هيچ دختري تا حالا رابطه داشته؟ وقتي با هم هستيد بيشتر از چه موضوعاتي صحبت مي‌كنيد؟ آيا تا حالا در رابطه با دخترا و دنياي دخترا و احساساتتون نسبت به دخترا با هم صحبت كردين؟ البته اين كاملاً واشحه كه دوست شما مشكل حاد رواني داره و اگرم حاضر نيست بره مشاوره، اگه خودتون برين بتونه كمك كنه ولي من مطوئن نيستم. شايد اگه با يه دختر رابطه برقرار كنه، بهتر بشه. هرچند حال و روزز دختري كه با اون رابطه برقرار كنه را نميشه تضمين كرد.
    تو قطع كامل رابطهت هم محتاطانه عمل كن و به خاطر داشته باش كه قاتل پل مديريت هم تحت علاقه شديد و جنون دست به قتل زد!!!
    مواب باش
    موفق باشي

  15. کاربر روبرو از پست مفید هما11 تشکرکرده است .

    هما11 (سه شنبه 03 آبان 90)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 23
    آخرين نوشته: دوشنبه 07 خرداد 97, 22:10
  2. پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: دوشنبه 12 فروردین 92, 00:01
  3. ازدواج کردن با کسی که هیچ حسی بهش ندارم درسته؟
    توسط بهار.زندگی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: پنجشنبه 22 دی 90, 01:22
  4. طرح نگرانی در مورد مسائل جنسی در خواستگاری
    توسط mehrzandi در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 32
    آخرين نوشته: چهارشنبه 12 مرداد 90, 12:20

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:37 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.