سلام
با اینکه برای دوستان خیلی ارزش قائلم در بعضی از نظرات نوشته هایی بود که برای تفکر امروز توی عصر پست مدرن واقعا تاسف بار بود.
گفتید این دخترخانوم فقط مدتی عقد بوده و الان درحال جداییه حتی ازدواج هم نکردن اما متاسفانه دوستان رسما ایشون را بعنوان جنس دست دوم تلقی کردند!!!
متاسفانه این تفکر لیبرالیزم جنسی که حدود 100 سال پیش در اروپا به شیوه غلطی شروع شده مارو که اسلاممان قدمت 1000 ساله داره و چیزیکه اونا تو دوره مدرنیته بهش رسیدن و ما از هزاران سال پیش داشتیم دارن توی افکار ما طوری نفوذ میدن که ظاهرا حالا حالاها نمیشه انتظار دید درست نسبت به این دو مسئله داشت که :
1- انسان بودن ِ زن (دوره ای که زن قربانی جاهلیت سنت مسیحی فئودالی شد)
2- زن بودن ِ این انسان (دوره ای که زن قربانی جاهلیت جدید و مدرن شد)
حضرت فاطمه بیش از هزار سال پیش به مردم یاد داد که زن یک شی نیست، زن ضعیفه نیست...
توی جامعه ایی که دختر زنده بگور میشد پیامبر رسما جلسه مستقل بیعت با زنان تشکیل داد و جدا از مردان از اونا بیعت گرفت (که این امروز یعنی حق رای) چیزیکه اروپاییها 80 سال قبل به زنانشون دادن ما از زمان پیامبر داشتیم.
بگذریم اگر بخوام بگم باید چند صفحه بنویسم که اینجا نه جاش هست و نه زمانش ...
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
از اختلافات اجتماعی و ... که بگذریم دوست عزیز
شما گفتید زمانی از این دختر خواستگاری کردید که نه از نظر فرهنگی و میزان تحصیلاتتون با ایشون همساز بودین و نه شغل ثابت و درآمدی که بشه روش برای یه زندگی حساب کرد داشتین ... دختر هم به اندازه شما حق انتخاب داره و میتونه تصمیم بگیره که چه کسی بعنوان همسر براش مناسبه ،
دوستی نه برای پسر و نه برای دختر تعهدی ایجاد نمیکنه...
نه ایشون موظف بودن 8 سال منتظر شما بشینن و نه شما موظف بودین بخاطر ایشون درس بخونید ... اگرم بخاطر علاقه تون به اون خانوم خوندید پس دیگه منت گذاشتن برای چیه؟ جایی نگفتین که ایشون ازتون خواسته باشن درس بخونید یا به شما قولی ندادن که منتظر شما میمونن ...
خداروشکر که به مدارج بالا هم رسیدین
از طرف دیگه اشتباهی که کردی این بوده که باوجود اینکه از ایشون غیررسمی خواستگاری کردین و ایشون به شما جواب مثبت ندادن، بدون اینکه قبلا از خانواده ایشون اجازه رسمی بگیری پدر و مادرت را برداشتی بردی خواستگاری!
شاید رفتار اونا هم درست نبوده و حداقل بعنوان مهمانی که از یه راه طولانی میاد میتونستن شما خانوادتونو بپذیرن، اما شکل رفتار شما هم غلط بوده شما موظف بودین قبل از رفتن از خانوادشون اجازه بگیرید.
و اما الان بعد از گذشت 8 سال
توصیه هایی در بالا شده که بیشتر به گروکشی و تلافی و حس انتقام جویانه برمیگشت
اگر به ایشون علاقه مندی و واقعا تصمیم به ازدواج دارید
علت طلاقش را جویا بشید و در موردشون تحقیق و بررسی کنید
درسته شرایط ایشون الان فرق کرده اما شرایط شما هم با گذشته فرق کرده ... شاید اگر شما این شرایط را 8 سال قبل داشتین اون موقع جواب ایشون مثبت بود...بهرحال علت جواب مثبت الانش را هم ازش بپرسید...
البته توصیه بنده اینه که اجازه بدید مراحل طلاق رو طی کنه و مدتی از این جریان فاصله بگیره و فکرای آشفته ش رو سروسامان بده و بعد اقدام کنید... ایندفعه کاملا رسمی اقدام کنید و فقط به قصد آشنایی و شناخت خودتون و خانواده هاتون ... اگر کاملا به شناخت رسیدین ، شرایط همدیگه رو پذیرفتین و دیدین برای هم مناسبید و به هم واقعا علاقه مند هستید مبارکه ... انشالله خوشبخت بشید
علاقه مندی ها (Bookmarks)