دوستان عزیزمنوشته اصلی توسط آفتاب همدرد
زیاد نگران نباشید من که فکر میکنم مینا خانوم اینقدر غرق خوشی هستن که وقت نکردن بیان به تالار سر بزنن.
تشکرشده 4,006 در 737 پست
دوستان عزیزمنوشته اصلی توسط آفتاب همدرد
زیاد نگران نباشید من که فکر میکنم مینا خانوم اینقدر غرق خوشی هستن که وقت نکردن بیان به تالار سر بزنن.
پاییزان (سه شنبه 03 آبان 90)
تشکرشده 1,673 در 522 پست
مرسی که به فکرم بودین.
نمیدونید چقدر سرم شلوغه.کار و درس و زندگی و...همه چی قاطی شده!
ایشون که از مسافرت اومدن به فاصله یه روز باز من مجبور بودم واسه یه سمینار برم !البته فقط دو روز طول کشید. اوضاع خیلی معمولیه نه خیلی عشقولانه و نه توفانی.
راستی لیلا جون از این خیلی تعجب میکنم که بعد از این همه وقت هنوز هم احساس خاصی به من نداره!(بیشتر مثلا شبیه یه خواهر برادر صمیمی)
جاتون خالی واسم سوغاتی زیاد آورد. آقای تسوکه فکر کنم دیگه همین روزا فرشته مهربان به خاطر تعدادصفحات زیاد تاپیکو قفل کنه.
[align=center]خدايا آن گونه زنده ام بدار كه نشكند دلي از زنده بودنم
و آن گونه بميران كه كسي به وجد نيايد از نبودنم...[/align]
آفتاب همدرد (یکشنبه 08 آبان 90)
تشکرشده 2,459 در 516 پست
نمی دونم اگر هم ببنده، باید یکی دیگه باز کنیم. آخه به نظر نمیاد که خیلی توی برنامه موفق بوده باشیم. اگر به همین منوال جلو بریم، احتمالا فصل اول تمدید بشه.نوشته اصلی توسط آفتاب همدرد
راستی به نظر خودت چقدر توی فصل اول موفق بودی؟ البته هنوز 40 روز این فصل رفته و 50 روز دیگه باقی مونده و شما باید بیشتر تلاش کنی تا این فصل تمدید نشه/
tesoke (یکشنبه 08 آبان 90)
تشکرشده 1,958 در 415 پست
آفتاب همدرد مياد تشكر ميزنه و ميره .
مينا يه كاري بكن . يه حرفي بزن . چيكارا كردي ؟ يالله جواب آقاي تسوكه رو بده ...
saboktakin (چهارشنبه 11 آبان 90)
تشکرشده 1,673 در 522 پست
آخه چی بگم عزیزم.خوشحالم که خوبی سبکتکین ناز خودم.همیشه به یادتم.
فکر میکنم بزرگترین کاری که باید انجام بدم اینه که از زودرنجی و حساسیتم کم کنم. از توقعاتم کم کنم.
و یه کمم اعتماد به نفسمو زیاد کنم که این روزا خیلی اذیتم میکنه.
تو خونمونم گهگاهی دعوامون میشه اما سعی میکنم کشدار نشه و ایرادی رو که خودم داشتم تو اون ماجرا رو مینویسم که تکرار نکنم!(البته اگه یادم بمونه)
دوست دارم وقتی میام مینویسم یه تغییر بزرگ خوبی رو بنویسم کلا این روزا از خودمم خیلی پرتوقع شدم.
من خیلی عجولم واسه همین دوست ندارم زمانم تمدید شه پس باید حواسم به زمانی که دارم خیلی باشه.
شوهرمم مثله قبله، همون طور با دید منفی و عصبی. اما سعی میکنم آتو واسه عصبانیت دستش ندم.
خدا کنه یه روزی هر دومون خوب بشیم. یعنی میشه؟!
[align=center]خدايا آن گونه زنده ام بدار كه نشكند دلي از زنده بودنم
و آن گونه بميران كه كسي به وجد نيايد از نبودنم...[/align]
آفتاب همدرد (چهارشنبه 11 آبان 90)
تشکرشده 2,035 در 738 پست
مينا يك بعدي رفتار نكن.
فقط درس، فقط كار، فقط زندگي زناشويي، فقط بچه و ..........................
شما بايد همزمان روي همه اين ها كار كني همزمان در تمام آن ها موفق باشي. نه اينكه در هر برهه از زمان روي يك مورد زوم كني و موارد ديگر را رها كني.
ليلا موفق (سه شنبه 17 آبان 90)
تشکرشده 2,459 در 516 پست
در هر حال، من تو این زمینه رحم و مروت ندارم و اگر تغییری حاصل نشه، تمدید میشه. من هر وقت میام روی حل مشکل سرد مزاجی تاکید می کنم. چون به نظرم اولین گام به سمت شوهرتونه. حواست باشه اگر در پایان این فصل هیچی حل نشده باشه، حداقل مشکل سرد مزاجی تون تا حدی حل بشه.
tesoke (شنبه 14 آبان 90)
تشکرشده 768 در 239 پست
نوشته اصلی توسط آفتاب همدرد
شب نم (شنبه 14 آبان 90)
تشکرشده 2,035 در 738 پست
نه شبنم جون مينا حرف گوش نميكنه بي خود خودت را خسته نكن.
خود من تا حالا چند بار بهش گفتم ولي انگار اصلا نمي شنوه.
ليلا موفق (شنبه 14 آبان 90)
تشکرشده 3,618 در 912 پست
مینا عزیز دلم من هم هنوز نمی تونم باور کنم که رابطه ی زناشوئی در زندگی یه زوج جوون وجود نداره؟!
مینا شما و همسرتون یک ضلع مثلث زناشوئی رو که رابطه ی جنسی هست رو ندارید؛ شاید این یک ضلع بتونه به تکمیل شدن و رضایتمندی دو ضلع دیگه هم کمک کنه!
del (شنبه 14 آبان 90)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)