سلام
من پسری 21 ساله هستم و عاشق یک دختر هم سن خودم شده ام که از بجه گی کاملا او را می شناسم پدر بنده پسر عموی مادر عشق من هست من قبل از بیان این که می خولم ازدواج می کنم فقط نگران مخالفت پدر و مادرم از بابت سنم بودم ولی بعد از بیان خواسته ام متوجه شدم ایشان با دختر مورد علاقه ی من مخالفن و بهانه هایی پیش پا افتاده می آرن برای مثال
مادر ش زود عصبی میشه
پدرش زیاد کار میکنه
سطح رفاه اونها بالاتره
خانواده ها با هم نمی خونن
و بهانه هایی از این قبیل،در صورتی که پدر دختر مورد علاقه ی من از ثروت زیادی برخوردار بوده و برای اینکه به مال حلال دست پیدا کنه باید از بقیه ی مردم بیشتر کار کنه.ما از حیث اقتصادی با هم تفاوت داریم . ار نظر فرهنگ و اعتقادات کاملا شبیه به هم هستیم و به هم احترام میزاریم.من فرزند آخر خانواده و ایشون فرزند اول خانواده هستند.دختر مورد علاقه ی من بسیار منطقی و مهربون و......
من با عقل انتخاب کردم و بعد عاشق شدم.
لطفا کمکم کنید که چه کاری کنم تا پدرو مادرم رضایت بدهند چون نمیخوام آبرویی از خانواده ها بره و به کسی لطمه بزنم!!!