هیچ فکر نمی کردم دوران بارداری اینقدر استرس زا باشه و در دل خودش اینهمه مشکل و جنگ اعصاب داشته باشه!
متاسفانه من بدنبال مشکلی که پیدا کردم، فعلا دکترم به مدت یکماه داشتن رابطه رو برام قدغن کرد.
علاوه بر توصیه پزشک، کلا شرایط مناسبی هم ندارم و احساس تهوع اذیتم می کنه تا جاییکه حتی تحمل بوسیده شدن و در آغوش کشیده شدن را هم ندارم و هم حالت تهوع بهم دست می ده و هم دچار درد در ناحیه شکم و پهلوها می شوم!
چند هفته پیش همسرم گله می کرد و خیلی تمایل برای برقراری رابطه داشت. و حتی بهم گفت که آیا دکترت نگفت که در این دوران همسرت باید چطور به میل جنسی اش پاسخ بده!
می گفت (اینرا قبلا هم بارها گفته) که تو مرد نیستی و میزان و شدت این میل را در مردان نمی دونی!
خلاصه که از این موضوع و اظهار تمایل شدید شوهرم گذشت و من یک مرتبه متوجه شدم که نه تنها لفظا اشاره ای به این موضوع نداره، بلکه واقعا هم خیلی سرد شده و وقتی کنار هم هستیم هم دیگر مثل چند هفته پیش نیست و کاملا بی تفاوته!
نمی دانم چرا این فکر مثل خوره توی ذهنم افتاده که نکنه خدای نکرده بیرون خونه به نیازش پاسخ داده باشه! واقعا این فکر داره دیوونه م می کنه و از طرفی اصلا نمی دونم چطور می تونم پی به واقعیت و علت فروکش کردن میلش ببرم! می ترسم هرگونه سوال و جوابی صرفا منجر بشه به پاره شدن پرده های حجب و حیای بینمون.
علاقه مندی ها (Bookmarks)