به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1
  1. #1
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,197

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    من و دوستام

    این تاپیک رو برای این زدم که روزمرگی هایی که دارم رو توش بنویسم









    امروز از صبح زیاد سرحال نبودم
    اصلا حوصله نداشتم یه جورهایی دپرس بودم
    دلم دوباره تنهایی رو می خواست( سارا بانو زیرسیبیلی رد کن)


    دوستم بهم گفت
    تنهایی می خواهی چون از برنامه ریزی هایی که قبلا داشتی الان دور افتادی

    قبلا ها
    من هر روز پیاده روی ام رو داشتم
    کلاس زبانم رو می رفتم
    روزهای زوج باشگاه می رفتم
    هفته ای دوبار استخرم رو می رفتم
    تقریبا ماهی دوبار تهران می رفتم
    هر هفته هم یه جای زیارتی و یا یه جای معنوی حتما می رفتم


    اما حالا

    این برنامه ها را ندارم
    و توی ناخودآگاه ذهنم همسرم رو باعث میدونم



    دوستم با حرفاش نوازشم کرد ... بهم گفت

    نمی تونی الان همه ی اون برنامه ها را با هم داشته باشی
    گفت باید یکی یکی شروع کنی
    بهم گفت الان جای اون برنامه ها را همسرم پر کرده
    بهم گفت تو الان علاوه بر وقتهایی که قبلا برای خودت برنامه ریزی می کردی باید وقت هایی را هم برای همسرت برنامه ریزی کنی و این باعث میشه که گاهی وقت کم بیاری و نتونی به علاقه هایت برسی


    حرفهای دوستم خیلی قشنگ و آهنگین بود
    چقدر آرومم کرد
    و چقدر زیبا بهم راهکار داد
    بهم گفت درحال حاضر من باید راه حل های متفاوتی رو برای حل مسئله بکار بگیرم
    گفت اول همون پیاده روی رو شروع کنم
    بهم گفت بهتره از اینجا شروع کنم
    که عصرها با دخترم برم پارک و دوباره پیاده روی ام رو شروع کنم
    ( پیاده روی خیلی به روحیه ام نشاط میده )

    خیلی آروم شدم
    بی حوصلگیم از بین رفت

    .
    .

    .
    بعضی وقت ها چقدر همدردی و راهنمایی های به ظاهر کوچیک چقدر میتونه مثمره ثمر باشه






  2. کاربر روبرو از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده است .

    بالهای صداقت (دوشنبه 24 آبان 89)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: شنبه 07 بهمن 96, 00:37
  2. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: سه شنبه 04 فروردین 94, 19:00
  3. چرا همه دوستام باهام قهر میکنند؟
    توسط کیت کت در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: شنبه 16 اسفند 93, 19:33
  4. دوستان کمک یه مشاور میخوام برا دوستام معتاد به استمناء (جلق) شدن
    توسط infodltube در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: سه شنبه 10 اردیبهشت 92, 00:07
  5. من و دختر خاله ام خوب دوستش دارم اونم ...
    توسط sunboy55 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 18 اسفند 86, 07:52

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 06:03 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.