به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8

Threaded View

  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 20 مهر 89 [ 17:04]
    تاریخ عضویت
    1387-6-25
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    3,305
    سطح
    35
    Points: 3,305, Level: 35
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    با حسادت شوهرم چه برخوردی کنم؟

    درود بر همه دوستان عزیز
    من با همسرم یه مشکل عمده دارم.من فعالیت اجتماعیم زیاده و میل به پیشرفت و یادگیری دارم ولی اون به نسبت، این حسش کمتر از منه.این تفاوت مشکل ما نیست چون اصلا مانع یک سری فعالیتهای من نمی شه ولی این فکرش که دوست نداره من از اون بالاتر برم از هر نظر مشکل ساز شده.با اینه که من اصلا هیچ غروری داشته هام ندارم و حتی اون را تشویق می کنم به یادگیری و پیشرفت.تو هر چی دوست داره سعی می کنم همراهش باشم که پیشرفت کنه .اون هم این کار را می کنه ولی یهو ایون فکر درونیش چند روزی زندگی ما را داغون می کنه تا دوباره نرمال بشه.مثلا من تو کارم خیلی موفقم، تو قسمت خودم رییس شدم و تو شرکتم خیلی قبولم دارند.این مورد هر از گاهی یه بهانه است به شکلی که من سعی کردم از کارم کم کنم.یه مورد مشکل ساز دیگه بحث درامد ماست.من تقریبا هر ماه کمی از اون بیشتر حقوق می گیرم، چون دوست نداشت من برای خودم پس انداز کنم و من برای این که بهش بگم بهش اعتماد دارم و فکر نکنه این یه مورد برتری منه، همه حقوقم را چند ماهیه میریزم تو حسابش(البته این خواسته اون بود و من قبول کردم) ولی این ماه شرکت بهم پاداش داد و حقوق من حدود سه برابر اون شد و من همه اش را ریختم تو حسابش و با شوق رفتم خونه(دو روز پیش)....ولی بی دلیل شروع به بهونه گیری کرد و بعد دعوا را انداخت و وقتی من می خواستم از اتاق برم بیرون که به دعوا ادامه ندم ، من را گرفت و پرتم کرد.آخرش که داشت می رفت سرکار ، بهم گفت درسته پولداری ولی چیز مهمی نیست و من تازه فهمیدم این بهونه گیری از کجاست!!!! خیلی فکر کردم که من حرفی زدم، دیدم نه، من که همش را به حسابش واریز کردم و اصلا هم نگفتم مال منه ...از اون روز دلم نمی خواد باهاش حرف بزنم ، اون هم میره و میاد بهم میگه خانم پولدار ...
    من تازه می خوام ادامه تحصیل بدم، فکرکنم اگر قبول بشم سر این مورد هم مشکل داشته باشم.یکبار بهم گفت اگر قبول شدی هزینه تحصیلت با خودته،فکر کنم نمی خواد ادامه بدم ولی نمی گه.
    خیلی به هم ریخته ام، نمی دونم با این فکرش چیکار کنم.این فکر خانوادگیشه که زن باید تابع مرد باشه و ... واصلا همخوانی با تفکرات خانوداگی من و خصوصیات من نداره و بااین فکرهاش من روز به روز دارم ازش فاصله می گیرم.کمکم کنید.من واقعا عاجز شدم چون هر بار که حرف می زنیم تا حدی خوب می شه تا دوباره یه موردی پیش بیاد.هرچقدر هم میگم پیشرفت من و تو به هم پیوسته است، قبول نداره .

  2. کاربر روبرو از پست مفید irandokht تشکرکرده است .

    irandokht (جمعه 03 آذر 91)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:25 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.