سلام دوست من
تا جايي كه من اينا رو خوندم فقط يه چيز دستگيرم شد . شما ميخواي با احساس قشنگت زندگي كني و خبر هم داري اين احساس چه لطمه اي به تو ميزنه و حاضر نيستي به خودت كمك كني.چون اين وضعيت رو دوست داري و ازش لذت ميبري.
البته ميگم لذت منظورم خوشحالي نيست. يه حسي كه دل ادم رو ميلرزونه و ادم اروم وقرار نداره .
همه دوستان سعي داشتن كه هر كدوم به سهم خودشون بهت بگن چكار كني كه بتوني با اين مسئله كنار بياي(نميگم مشكل ) اما هيچ كدوم از اينا تجربه تو رو ندارن و هر كدوم يه راهنمايي به تو كردن. و خيلي از اين راهنمايي ها همونطور كه خودت ميدوني كاملا منطقي و به جابودن.
و اينو بدون تا زماني كه خودت نخواي هيچكس نميتونه كمكت كنه. اصلا بهتره بگم فقط تنها كسي كه مي تونه كمكت كنه فقط خودتي و بس.
نمي گم دوستت رو فراموش كن ؛ نه !!!! سعي كن مسير قيچي روزگار رو كه داره اريب برش ميده ؛ رو درست كني. چون فكر نميكنم يه پارچه سركج(يك زندگي سركچ بهتره بگم) بدرد بخوره ؟؟!!! درسته؟؟
دوست من در نهايت بعد از هر مشاوره تنها كسي كه ميتونه بهترين تصميم رو بگيره كه بهترين كار رو انجام بده فقط خودت هستي و بس.
سربلند و پيروز باشيد
علاقه مندی ها (Bookmarks)