به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 48
  1. #11
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 27 دی 92 [ 02:28]
    تاریخ عضویت
    1389-2-06
    نوشته ها
    513
    امتیاز
    5,622
    سطح
    48
    Points: 5,622, Level: 48
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 128
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,129

    تشکرشده 1,123 در 399 پست

    Rep Power
    66
    Array

    RE: میشه کمکم کنید بهم بگین چجوری باهاش برخورد کنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط saba m
    در مورد اس ام اس و اینکه دخترا .اون چت میکنه و شمارشم داده بهشون البته الان کمتر شده ولی بازم یه چیزایی هست تو گوشیشم یه عالمه شماره با اسمای نا مفهومه .خودشم میدونه که من میدونم حتی بهش گفتم که خوشم نمیاد و با این کارات ناراحت میشم ولی اون میگه من باهاشون کاری ندارم و اس ام اسم مشکلی نداره من که قرار نیست برم بگیرمشون.
    سلام فرشته جان
    با بعضی از نظراتتون موافقم
    اما کاملا از این ارسال صبا جان معلومه که این فقط بقول شما بطور 100%یه حس بدبینی نیست.صبا اینا رو دیده حتی در موردش با همسرش صحبت هم کرده و همسرش این رابطه رو تائید کرده تا جاییکه گفته قرار نیست برم بگیرمشون!
    خب من خودم خیلی دقت میکنم حرفی نزنم که مشکل فرد مقابل در نظرش بزرگتر بشه خیلی هم سعی کردم
    اما این صحبت رو به شما بود
    و از اونجاییکه پیام خصوصی نمیتونستم بدم بهتون مجبور شدم...
    خودم وقتی اینو مینوشتم فکرشو کردم اما راهی جز این ندیدم
    من شوهر ایشونو متهم نمیکنم یعنی اجازه ندارم اینکارو کنم
    اما بنظرم مشکل بیشتر از طرف ایشونه
    خب شاید حرف من برای شما و دوستان کاملا قابل اعتماد نباشه
    بهمین دلیل به ارسال آقای مدیر اشاره کردم
    و اینم بگم من به خودم هیچوقت اجازه نمیدم نا آگاهانه و بیجا نظر بدم
    چون پای زندگی مشترک افراد در میونه و نباید ریسک کرد
    نمیخوام به این راحتی حق الناس بیفته گردنم
    من محض محکم کاری به صبا جان پیشنهاد مراجعه حضوری به مشاور رو دادم
    دوربین به سمت خود رو هم نه تنها رد نمیکنم بلکه خیلی هم باهاش موافقم ولی مطمئنا گاهی در کنارش تلاشهای دیگر برای حل مشکل هم مفیدتر خواهد بود

    در ضمن من فقط از میان عشق به خود طرف مقابل و عاشق عشقش بودن دومی رو انتخاب کردم
    ولی اون رو هم قبول ندارم
    انتخاب آگاهانه،زندگی عاشقانه و عاقلانه تواما باهم.مخصوصا در مواجهه با مشکلات

    وای ببخشید سرتونو درد اوردم
    نمیدونم ولی فکر میکنم این بحثها میتونه به تاپیک بیشتر کمک کنه و مرتبطه

    صبا جان اگه دیدن نظر من باعث شده به مشکلت دامن زده بشه معذرت میخوام
    با وجود این حرفها میدونم باز زندگیت از خیلیها بهتره
    اگه باور نداری یه چرخی تو تالار بزن
    منتظر خبرهات هستیم



  2. 2 کاربر از پست مفید lvlahtab تشکرکرده اند .

    lvlahtab (پنجشنبه 13 خرداد 89)

  3. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 مهر 91 [ 22:20]
    تاریخ عضویت
    1387-9-20
    نوشته ها
    74
    امتیاز
    3,774
    سطح
    38
    Points: 3,774, Level: 38
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 36 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: میشه کمکم کنید بهم بگین چجوری باهاش برخورد کنم

    سلا م به همگی lvlahtabعزیز ممنون از صحبتات نه من مشکلی ندارم با حرفاتون از فرشته مهربانم ممنون بچه ها هم سعی میکنن طرفو اروم کنن وکم کم مشکلشو بررسی کنن ولی این باعث نمیشه که بسرعت حرفا رو طرف اثر بذاره.حالا مشکل تکراری من .من به حرفاتون گوش کردم و سعی کردم با ارامش برخورد کنم بذارم اونم زندگی کنه و با دوستاش باشه یا کارای که دوست داره انجام بده ولی میدونیین چیه حس میکنم اعتماد من برعکس عمل میکنه دیروز خونه مادر شوهرم بودیم راستی روز زن و مادرو به همگی تبریک میگم بعداز ظهر رفت بیرون ساعت 6:30تا با یکی از دوستاش (میشناسمش) بگردن منم رفتم خونه مامانم ساعت 8 بهش زنگ زدم کجایی گفت هنوز تازه داریم میریم بیرون(مامانم اینا داشتن میرفتن جلسه هفتگی فامیلا)بهش گفتم بیا گفت برو من میام دنبالت رفتیم خونه عمه ام ساعت 9:30 بهش زنگ زدم گفتم چرا نمیای گفت حالا یبار اومدم بگردما ببین چیکار میکنی گفتم باشه ولی دیر تر از 10 نشه گفت بهت قول نمیدم ساعت 11:30 اومد دنبالم .اومدیم خونه و من با وجود فشار زیادی که روم بود وداشتم منفجر میشدم هیچی نگفتم(اگه ازم چیزی میپرسید بی تفاوت جواب میدادم) و خودمو کنترول کردم اونم هیچی نگفت شبم منو بغل کرد ولی من باهاش حرف نزدم .چیکار کنم مامانش میخوان برن شهرستان(یکهفته) بنظرتون باهاشون برم ازش دور باشم بهتره یا نه. قبلا هم یک هفته رفتم بهم زنگ میزد وحتی روزای اخر میپرسید کی میام ولی اون چیزی که من میخواستم نشد.نمیدونم چرا خواسته هام باهاش فرق داره تا این حد من دلم میخواد وقتی بهش میگم دارم میرم فلان جا یا دارم با مامانت میرم مسافرت بگه نه باهم میریم ولی شوهرم برعکس میگه برو یا حتی خودش پیشنهاد میده کمک همفکری شدید نیاز دارم

  4. 3 کاربر از پست مفید saba m تشکرکرده اند .

    saba m (یکشنبه 16 خرداد 89)

  5. #13
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 27 دی 92 [ 02:28]
    تاریخ عضویت
    1389-2-06
    نوشته ها
    513
    امتیاز
    5,622
    سطح
    48
    Points: 5,622, Level: 48
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 128
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,129

    تشکرشده 1,123 در 399 پست

    Rep Power
    66
    Array

    RE: میشه کمکم کنید بهم بگین چجوری باهاش برخورد کنم

    [color=#4682B4][size=small]سلام عزیزم
    ببین همسر من هم که خیلی عاطفیه و از این بابت بیشتر از اغلب مردها مایه میذاره گاهی با چنین پیشنهاداتی منو ناراحت میکنه
    مخصوصا دوران نامزدی وقتی قرار میشد مامانم اینا برن جایی یکی دو روز تا من خبر میدادم بهم میگفت تو هم برو باهاشون
    منم بهم برمیخورد میگفتم بجای اینکه اگه منم خواستم برم تو اظهار دلتنگی کنی بدتر میگی برو!
    پس زیاد جدی نگیر خانمی.اینمورد تقریبا طبیعیه مگه اینکه افراطی بشه که گمان میکنم اینطور نیست
    بنظر من درمورد اینکه برین یا نه با در نظر گرفتن شرایطتون بهتره مدتی دور باشین ازش
    البته خودتون هم سبک سنگین کنید ببینید:
    اعتماد میکنین همسرتونو تنها بذارین؟
    یا اینکه کوچکترین اثری در روحیاتش خواهد داشت؟
    اگه اینطور باشه پیشنهاد میدم برین
    گاهی این فاصله افتادن ها لازمه خانمی

  6. 3 کاربر از پست مفید lvlahtab تشکرکرده اند .

    lvlahtab (یکشنبه 16 خرداد 89)

  7. #14
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,057
    امتیاز
    147,222
    سطح
    100
    Points: 147,222, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,670

    تشکرشده 36,012 در 7,405 پست

    Rep Power
    1093
    Array

    RE: میشه کمکم کنید بهم بگین چجوری باهاش برخورد کنم

    با توجه به این که در شرایط کنونی نسبت به همسرتون حساس هستید و ممکنه اگر برید مسافرت و انتظاراتی که دارید از سوی ایشان برآورده نشه باعث ناراحتی و زمان باز گشت کج خلقی شما بشه بهتره از خیر این مسافرت بگذرید و در صورت امکان یک مسافرت با همسرتون رو ترتیب دهید و به وی بفهمانید بدون ایشون زیاد بهت خوش نمیگذره .
    مهارتهای کلامی را به کار بگیرید ، مردان در مقابل بیان شیرین و حاکی از اعتماد و احترام بسیار تاثیر پذیرند .

    برای نمونه در ماجرایی که تعریف کردی ، اگر زمان تماس با وی به جای این که بگویید میخواستم ببینم کی میایی ، می گفتی می خواستم ببینم تا چند ساعت دیگه چشمم به جمال یارم ، عزیز دلم روشن میشه ، و وقتی گفت فلان ساعت که از نظر شما زمان زیادی بود ، در قالبی شوخ طبعانه می گفتی هیچ می دونی خیلی بی انصافی !! آخه چطور دلت میاد منو این مدت تو دلتنگی بگذاری .... و بعد می گفتی باشه این فراق را تحمل می کنم مهم اینه که عزیزدلم سالم باشه ، و در نهایت می گفتی می خوام که مواظب خودت باشی و با صدای زیر و تقریباً نفس ، می گفتی دوستت دارم .

    مطمئناً اثری به جا می گذاشت که برایت باور کردنی نبود .

    امتحانش ضرری نداره از این به بعد حتی وقتی اعتراض داری با الفاظی عاطفی و عاشقانه ابراز کن و... خواهی دید به مرور بودن در کنار شما را به هر چیز دیگری ترجیح می دهد .

    ما خانمها مجهز به بهترین ابزار ( عاطفه و زبان ) برای ایجاد فضا و روابطی شیرین در خانواده هستیم اما افسوس اغلب در همین زمینه به خوبی به کار نمی گیریم

  8. 5 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (جمعه 14 خرداد 89)

  9. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 مهر 91 [ 22:20]
    تاریخ عضویت
    1387-9-20
    نوشته ها
    74
    امتیاز
    3,774
    سطح
    38
    Points: 3,774, Level: 38
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 36 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: میشه کمکم کنید بهم بگین چجوری باهاش برخورد کنم

    سلام مهتاب عزیز بازم ممنون از اینکه منو راهنمایی میکنین راستشو بخواین شوهرم زمان مجردیش خیلی پدر مادرش پیشش نبودن و تقریبا نصف بیشتر سال تنها بوده وهمین الان تو زندگیم اثر گذاشته و فکر میکنم حالاهم مثل قبل میخواد اونجوری تنها باشه. نمیدونم فایده داره رفتن من یا نه.ولی بهش اعتماد ندارم اونجوری راحتر میتونه خوش بگذرونه و اینجوری من باشم یا نباشم داغونتر از همیشه میشم.قبلا خیلی میگفتم میرم خونه بابام ولی از ته دل نبود الان یه وقتایی تصمیمم خیلی جدی میشه نمیدونم اینکار چقدر اثر داره .گاهی فکر میکنم از خدا بزور خواستمش اون سهم من نبوده نمیتونم پیش مشاوره برم اخه مشکلم به یکی دو جلسه که ختم نمیشه . اون چندبارم که رفتم اثر نکرد .فقط دلم به شماها خوشه

    سلام فرشته مهربان ممنون از راهنمایهاتون با شما صحبت کردن خیلی ارومم میکنه اره حتما اگه اینجوری حرف میزدم الان تو این نقطه نبودم چشم به حرفتون گوش میکنم بازم ممنون
    زمانیکه زن ومرد با شناخت تفاوتهای یکدیگر راه احترام متقابل را فراهم می اورند بی درنگ جوانه های عشق امکانی برای شکفتن پیدا می کند

  10. 3 کاربر از پست مفید saba m تشکرکرده اند .

    saba m (یکشنبه 16 خرداد 89)

  11. #16
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 27 دی 92 [ 02:28]
    تاریخ عضویت
    1389-2-06
    نوشته ها
    513
    امتیاز
    5,622
    سطح
    48
    Points: 5,622, Level: 48
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 128
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,129

    تشکرشده 1,123 در 399 پست

    Rep Power
    66
    Array

    RE: میشه کمکم کنید بهم بگین چجوری باهاش برخورد کنم

    عزیزم پس اگه اینطوره نرو
    ولی سعی کن وقتی هم کنارش هستی اونو به خودت بیشتر و بیشتر جذب کنی
    در مورد روشهای این کار با فرشته مهربان کاملا موافقم
    تابحال غر زدن و تهدید به رفتن اثر نکرده که طبیعی هم هست
    ولی بیش از این اینکارا رو نکنین تا ارزش خواسته ها و انتقاداتتون کمتر نشه چون اینطوری اثر بخشیش نه تنها کمتر میشه بلکه باعث واکنش منفی هم میشه
    طبق پیشنهاد فرشته مهربان سعی کنین از این نعمت که در خانمها برجسته تره(زبان)بیشتر استفاده کنین
    محبت چه ها که نمیکنه

  12. کاربر روبرو از پست مفید lvlahtab تشکرکرده است .

    lvlahtab (یکشنبه 16 خرداد 89)

  13. #17
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 آذر 89 [ 09:45]
    تاریخ عضویت
    1389-2-18
    نوشته ها
    117
    امتیاز
    2,270
    سطح
    28
    Points: 2,270, Level: 28
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    137

    تشکرشده 139 در 78 پست

    Rep Power
    26
    Array

    RE: میشه کمکم کنید بهم بگین چجوری باهاش برخورد کنم

    صبا جان فقط بدونين مشكلات يك شبه حل نميشن و ما با پيدا كردن راه درست و با كمك مشاوره ها مي تونين به سرعت بخشدن حل اونها كمك كنيم پس اولين لازمه ي موفقيت داشتن صبر بالا مي باشد
    فرشته مهربان خيلي خوب راهنمايي كردن فقط شما انتظار نداشته باشين با اجراي اون همين فردا همه چي حل ميشه
    پس هر رفتار همسرتان رو بسمت حل يك موفقيت بدونين هر چند كوچك باشد
    موفق باشين

  14. 2 کاربر از پست مفید نعمت يعني ما تشکرکرده اند .

    نعمت يعني ما (یکشنبه 16 خرداد 89)

  15. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 مهر 91 [ 22:20]
    تاریخ عضویت
    1387-9-20
    نوشته ها
    74
    امتیاز
    3,774
    سطح
    38
    Points: 3,774, Level: 38
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 36 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: میشه کمکم کنید بهم بگین چجوری باهاش برخورد کنم

    سلام به همگی من رفته بودم مسافرت تصمیم گرفتم با مادر شوهرم برم خیلی به این مسافرت ودور شدن از شوهرم احتیاج داشتم دفعه های قبل با نفرت و شک ولجبازی میرفتم ولی این دفعه خیلی اروم بودم بیخیال فکرای بدو دلهوره که اگه برم چی میشه قراره چیکار بکنه تو نبود من.هنوز دلیل اینهمه ارامش و نمیدونم ولی 4 روز اول اصلا به خونه و فکرای بد فکر نکردم دیروزم که برگشتم شوهرم خیلی ابراز علاقه کردو گفت که دلش واسم تنگ شده بوده وتازه فهمیده که چقدر دوستم داشتهبازم به کمکاتون احتیاج دارم میخوام این علاقه ادامه داشته باشه چجوری بیشترش کنم باهاش چجوری برخورد کنم میخوام یه زندگیه جدیدو شروع کنم در مقابل خواسته هاش یا اگه بخواد بعد از چند روز دوباره همون ادم قبلی بشه چیکار کنم

    راستی اینم بگم یه روز قبل از اینکه میخواستم برم به شوهرم گفتم که دارم میرم با مامانت اونم گفت بسلامت. بهش گفتم اصلا نگو که نرو یا باهم میریم یا اگه بری دلم واست تنگ میشه.اونم گفت که چون داری شوخی میکنی من اینجوری گفتم .گفتم به مامانت زنگ بزن از اون بپرس بعداز ظهرم خودش بهم گفت که مامانش بهش زنگ زدن گفته بودن وسایلاشو جمع کنه وفردا بیارش.منم که دیدم خودش بنظر میرسه مشتاق تر .برعکس دفعه های قبل که باهاش سرو صدا میکردم بعدم با قهر میرفتم بهش گفتم باشه و وسایلامو جمع کردم
    زمانیکه زن ومرد با شناخت تفاوتهای یکدیگر راه احترام متقابل را فراهم می اورند بی درنگ جوانه های عشق امکانی برای شکفتن پیدا می کند

  16. #19
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 31 خرداد 91 [ 10:54]
    تاریخ عضویت
    1386-12-10
    نوشته ها
    1,675
    امتیاز
    16,606
    سطح
    82
    Points: 16,606, Level: 82
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 244
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,060

    تشکرشده 3,145 در 958 پست

    Rep Power
    186
    Array

    RE: میشه کمکم کنید بهم بگین چجوری باهاش برخورد کنم

    صبای عزیز، تا وقتی شما خودتون رو واقعا دوست نداشته باشید، اطرافیان هم اون طور که شایسته شماس، شما رو دوست نخواهند داشت.
    وقتی توجهت رو از اطرافت روی خودت معطوف کنی، توجه دیگران هم به شما جلب میشه (البته منظورم خودخواهی نیست، کسی که خودش رو دوست داره، بیشتر آماده گذشت و فداکاری برای دیگران میشه).
    به نظر من زن و شوهر باید برای زندگیشون 3 تا برنامه ریزی داشته باشن، یک برنامه ریزی کلی که مربوط به زندگی مشترکشون میشه و برای پیشرفت و بهبود اون تلاش می کنن، دو برنامه ریزی دیگه مربوط به زندگی شخصی هر دو طرف میشه، که اون هم باید در راستای اهداف زندگی مشترکشون باشه، اما به صورت شخصی و مستقل، شما هم باید برای موفق شدن و حساس نبودن روی طرف مقابلتون، برنامه های خودتون رو دنبال کنید و روی خودتون تمرکز کنید، (باز هم تأکید می کنم که برنامه شخصی هر کدوم از همسران نباید مخالف جهت برنامه ی زندگی مشترکشون باشه بلکه باید اون رو تقویت کنه).
    سعی کن افکاری که باعث میشه به زندگی و شخص مقابلت بدبین باشی رو رها کنی و بعد با آرامش زندگی کنی.. فقط میتونی از همسرت بخوای که اون هم برنامه های شخصیش رو در ارتباط با برنامه اصلی زندگیتون هم راستا کنه تا به اهدافی که دارید به سلامت برسید..


  17. 4 کاربر از پست مفید shad تشکرکرده اند .

    shad (دوشنبه 24 خرداد 89)

  18. #20
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 28 بهمن 90 [ 18:17]
    تاریخ عضویت
    1389-3-20
    نوشته ها
    43
    امتیاز
    2,419
    سطح
    29
    Points: 2,419, Level: 29
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 11 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: میشه کمکم کنید بهم بگین چجوری باهاش برخورد کنم

    عزیزم به نظرم نرو مسافرت.بشین سر خونه زندگیت.یه هفته نباشی فکر کنم شوهرت بیشتر طعم اون
    ازادی که دوست داره رو میچشه و اونوقت وقتی برگردی بیشتر براش سخت میشه.بمون و سعی کن نقش مظلومانه و مهربون براش بازی کنی.یه زن آروم و مهربون و مظلوم.
    مثلا وقتی دیر میاد خونه نگو چرا دیر کردی و حالت فرمانروایی نداشته باش.بلکه با حالت مظلوم مثلا بگو منو زیاد تنها نذار آخه من پناهم فقط تویی .دوست دارم با هم باشیم وقتی تو پیشمی احساس آرامش دارم و این چیزا...


 
صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:47 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.