به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 16
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 آذر 96 [ 00:14]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    96
    امتیاز
    4,697
    سطح
    43
    Points: 4,697, Level: 43
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 53
    Overall activity: 32.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 32 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array

    استرس شدید در مواجهه با دوستانم!!!

    سلام دوستان.من یه مشکل اساسی در برخوردام با دیگران بالاخص دوستانم دارم.وقتی دوستانمو میبینم حتی صمیمی ترین دوستمو چه قدیم چه جدید تازه باشه یا سالهاست ،دچار چنان استرسی میشم که تمام هورمونهای بدنم بهم میریزه استرس تو قیافم قشنگ مشخص میشه و سیاه و زرد میشم و دچار تپش قلب شدید و تعریق و... میشم فکر نکنید از خجالته نه اتفاقا اصلا خجالتی نیستم اما این استرس مانع نزدیکی و صمیمیتم میشه واصلا نمیتونم احساساتمو بروز بدمو خیلی رابطم سرد واسترس زامیشه و اصلا زبونم بند میاد انگار نمیتونم حرف بزنم یا خیلی بد وسرد حرف میزنم و برخورد میکنم .اصلا قدرت مغزمو از دست میدم نمیدونم چی باید بگم ویا همه چی یادم میره و گاهی حتی به خاطر استرس شدید اگه طرفا یکدفعه از دور ببینم یا از کنارم ردبشه فرار میکنم یا خودمو سعی میکنم نشون ندم .هرچه این صمیمیته بیشتر باشه یا طولانی مدت باشه اونو ندیده باشم بیشتر اینطوری میشم .همینطور به جای اینکه هربار گرمتر وصمیمی تر برخورد کنم سردتر میشم باوجودی که دوسش دارم و ممکنه حتی دلتنگش باشم اما به محض دیدار مجدد بیشتر این حالات بهم دست میده .
    در برخوردهای اولیم در شروع رابطه یا دوستیهام خیلی گرم و صمیمی برخورد میکنم .به تازگی هم هرچه سعی میکنم خودمو شادبگیرموسرحال نمیتونم ودر حالات وبیانم کاملا این رخوت و بیحالی مشخصه .
    جدای از این مساله درشرایط بهتر هم کلابرخوردام سرده و اصلا نمیدونم با صمیمیترین دوستم چه حرفی بزنم یعنی هیچ حرف و اتفاقی و.. ندارم یا یادم میره .اصلا نمیتونم مثل دوستانم وهمسنیهام بگمو بخندم ویا نمیدونم چی باید بگم .البته اینم بگم من تو روابطم خیلی خوب مبتونم حرف بزنم یا جواب بدم فقط یکم آدم کم حرفیم ومشکلی در روابطم ندارم به جز این استرس که مانع میشه و گاهی کم حرفیم و( برخوردای سردم به تازگی
    البته یه چیز دیگم هست و اون اینه که نمیدونم صمیمی هستم یا نه چون همش حالت عقب کشیدن تو روابطم دارمو بلد نیستم چی باید بگم یا طرفا بکشونم طرف خودم وکلا وقتیم باهمیم نمیتونم احساسات وحرفام وکلا هرچیزیو ابراز کنم یا درمورد چیزی حرف بزنم الانم حتی گفتن این مشکلم برام سخته و نمیدونم چطور بیانش کنم.
    .به نظرتون مشکل من چیه چیکار باید بکنم ؟؟؟

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 آذر 96 [ 00:14]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    96
    امتیاز
    4,697
    سطح
    43
    Points: 4,697, Level: 43
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 53
    Overall activity: 32.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 32 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    فکر میکردم اگه مشاور یا متخصص نتونه کمکم کنه حداقل اینجا تو تالار خیلیا هستند که باهام همدردی کنند اما انگار اشتباه میکردم هربار که تایپیک زدم در عناوین وموضوعات مختلف یا 2،3 تا پاسخ یا مثل الان هیچکس .تا حالا 40 نفر اونو خوندند اما دریغ از یک نفر که حداقل یکم بهم آرامش بده

  3. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 25 مهر 94 [ 02:46]
    تاریخ عضویت
    1391-12-26
    نوشته ها
    80
    امتیاز
    2,284
    سطح
    28
    Points: 2,284, Level: 28
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 91 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من خواستم کمکتون کنم اما کمی گیج شدم مثلا میگی خجالتی نیستی ولی وقتی کسی میبینی استرس میگری یا زبونت بند میاد .. یا گفتی اولش گرمم ولی در کل سردم و چیزی به ذهنم نیمرسه ... خودت فکر میکنی مشکلت بیشتر کمرویی هست یا اظطراب یا این که مشکلت تو بر قراری ارتباط گرم و صمیمانست ؟ چون من جزییات نمیدونم نمی تونستم زیاد کمکت کنم.

  4. کاربر روبرو از پست مفید خانوم تشکرکرده است .

    باران بهاری11 (دوشنبه 26 فروردین 92)

  5. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 آذر 96 [ 00:14]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    96
    امتیاز
    4,697
    سطح
    43
    Points: 4,697, Level: 43
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 53
    Overall activity: 32.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 32 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خودم فکر میکنم اضطراب باشه البته افسردگی هم دارم که میخام سعی کنم نشون ندم

  6. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 03 مهر 94 [ 16:31]
    تاریخ عضویت
    1391-10-27
    نوشته ها
    991
    امتیاز
    7,073
    سطح
    55
    Points: 7,073, Level: 55
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,771

    تشکرشده 1,881 در 749 پست

    Rep Power
    112
    Array
    سلام عزیزم. تالار یه مدتیه شلوغ شده ، به خاطر شاید یه مقداری نیاز باشه صبور باشی تا جوابت رو بگیری. مخصوصا که سوالت هم نیاز به راهنمایی کارشناسا داره بیشتر تا تجربه دوستان. مگه اینکه کسی این حالات تو رو تجربه کرده باشه .
    یه کمی در مورد شرایطت هم بگو. مثلا اینکه چند سالته ، دوران بچگی هات همبازی و ... داشتی ، چند تا خواهر و برادر هستین ؟ رابطه ات با پدر و مادر و اعضای خانواده ت چطوره ؟ آیا فقط در برخورد با دوستات اینجوری ؟ یعنی تمام دوستات ؟ طولانی ترین سابقه دوستیت چند سال یا چند وقت بوده ؟
    ولی در کل خانمی ممکنه دوست صمیمی ای که روحیاتش با روحیات تو یکسان باشه پیدا نکرده باشی. بعدش هم گفتی سعی داری خودت رو شاد نشون بدی و بگی و بخندی و یا اینکه در مورد دوستات گفتی که میگن و می خندن و ....
    ببین عزیزم همیشه سعی کن خودت باشی. نیازی نیست تلاش کنی چیزی رو نشون بدی که خودت نیستی . این طوری خیلی راحت تر با همه برخورد می کنی
    و اینکه خودت رو با دوستات مقایسه نکن. همه قرار نیست شبیه هم باشن. مطمئنا اونا بهترین نیستن. تو هم اخلاقیات خاص خودت رو داری
    تو ممکنه کمی درون گرا باشی . البته مطمئن نیستم. ویژگی های افراد درون گرا رو بخون ببین چقدر باهات تطبیق داره
    یه سوال دیگه . این رفتارات باعث شده که اطرافیان هم بهت بگن که تو رفتار نرمالی نداری یا فقط خودت اینطور فکر می کنی.

  7. کاربر روبرو از پست مفید asemani تشکرکرده است .

    باران بهاری11 (دوشنبه 26 فروردین 92)

  8. #6
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    دوست عزیز،
    به نظر می رسه مشکل شما نیاز به درمان به کمک روانشناس و متخصص داره.

    نظر دادن در موردش راحت نیست.

  9. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    باران بهاری11 (دوشنبه 26 فروردین 92)

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 آذر 96 [ 00:14]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    96
    امتیاز
    4,697
    سطح
    43
    Points: 4,697, Level: 43
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 53
    Overall activity: 32.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 32 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    چطوری میتونم از کارشناسا کمک بگیرم اصلا این تالار کارشناسو متخصصم داره؟اگه داره چرا هیچوقت جواب نمیدن؟

  11. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 فروردین 98 [ 02:42]
    تاریخ عضویت
    1391-9-10
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    9,513
    سطح
    65
    Points: 9,513, Level: 65
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,478

    تشکرشده 1,276 در 407 پست

    Rep Power
    73
    Array
    bahar 67 عزیز
    اگه این چیزایی که الان گفتی رو توی تاپیک قبلیت میگفتی مطمئنا بهتر نتیجه میگرفتی. اونجا گفتی که دوستی نداری و خود من که پستاتو میخوندم این سوال برام پیش اومده بود که یعنی چه اخلاقی داره که دوستاش تمایلی به ادامه رابطه نشون نمیدن! الان متوجه شدم که در واقع مشکل اصلیت همینه و اول باید یه راه حل برای این مشکلت پیدا کنی و بعد دنبال پیدا کردن دوست و پر کردن تنهاییت بری. شاید کامل توضیح ندادی یا ما بد متوجه شدیم اما به نظر من هم رفتارت اصلا طبیعی نیست و مشکلت جدیه. در ضمن کسی که افسردگی داره اونو درمان میکنه نه اینکه سعی کنه پنهانش کنه! بهار جان دنبال این باش که مشکلتو اصولی حل کنیو حتما پیش یه روانشناس برو.

  12. کاربر روبرو از پست مفید sara 65 تشکرکرده است .

    باران بهاری11 (دوشنبه 26 فروردین 92)

  13. #9
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط bahar67 نمایش پست ها
    چطوری میتونم از کارشناسا کمک بگیرم اصلا این تالار کارشناسو متخصصم داره؟اگه داره چرا هیچوقت جواب نمیدن؟
    آقای sci معمولا توی تاپیکهایی که راهکار می دهند، گام به گام می آیند و تا جایی که صاحب تاپیک واقعا بخواد و همکاری کنه، ابشون کمک می کنند و راهنمایی می دهند.

    اگر بتونی براشون پیغام بذاری که به تاپیکتون بیان یا دوستانی که دسترسی دارند بهشون اطلاع بدهند خوب است.

  14. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    sci (دوشنبه 26 فروردین 92), باران بهاری11 (دوشنبه 26 فروردین 92)

  15. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 آذر 96 [ 00:14]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    96
    امتیاز
    4,697
    سطح
    43
    Points: 4,697, Level: 43
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 53
    Overall activity: 32.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 32 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شیدا جان چطور میتونم برا آقای sciکه گفتی پیغام بذارم

  16. کاربر روبرو از پست مفید اسناء تشکرکرده است .

    sci (دوشنبه 26 فروردین 92)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. استادم را که عاشقانه دوستش داشتم داره ازدواج میکنه
    توسط afsaneh20 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: چهارشنبه 08 مرداد 93, 18:31
  2. داستان زندگی النا ( نیاز به همدردی دوستان گلم دارم )
    توسط Elena1994 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: سه شنبه 17 اردیبهشت 92, 22:34
  3. پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: سه شنبه 03 بهمن 91, 23:59
  4. باز هم سفرهای تابستانه خانومانه مادر و دوستاش
    توسط meysamm در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: پنجشنبه 27 مرداد 90, 16:38
  5. پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: چهارشنبه 01 خرداد 87, 21:05

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:33 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.