به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 28
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 دی 93 [ 15:18]
    تاریخ عضویت
    1392-6-29
    نوشته ها
    64
    امتیاز
    1,248
    سطح
    19
    Points: 1,248, Level: 19
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 52
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 67 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array

    شوق مرگ تو وجودم بال بال میزنه , چیکار کنم بش برسم؟

    یه گندی به زندگی زدم که تا آخر آخرت نمیشه جمعش کرد
    احساس نا امیدی ندارم احساس گناه هم همین طور
    البته واسه کارم وجدان درد دارم اما آرزوی مرگم واسه این نیست

    در به در دنبال خدا می گشتم
    گشتم و گشتم و گشتم ولی پیداش نکردم
    خدایی به معنای متافیزیکیش دستمو نگرفت
    داد زدم ضجه زدم هرکاری کردم سراغمو نگرفت
    مثل به آب راکد از بی تحرکی گندیدم
    پسسسسسسسسسسسسس کجاست؟؟
    فقط من ندیمش؟ شماها حضورشو حس کردین؟

    واسه رسیدن به مرگ چه مراحلی رو باید طی کرد؟؟
    چیکار کنم ار این غوغای دلم نجات پیدا کنم

    نه راه پس دارم نه راه پیش
    بدجوری گیر افتادم

    چیکار کنم؟
    به خدا دیگه بریدم
    ته تهشم دیدم
    سیر شدم از زندگی.....

  2. کاربر روبرو از پست مفید jonube-sorkh تشکرکرده است .

    میشل (چهارشنبه 01 آبان 92)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    سلام برادر عزیز

    اون گنده چی بوده؟ اتفاق تازه ای افتاده یا همون جریان قبل؟

  4. کاربر روبرو از پست مفید Pooh تشکرکرده است .

    میشل (چهارشنبه 01 آبان 92)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 دی 93 [ 15:18]
    تاریخ عضویت
    1392-6-29
    نوشته ها
    64
    امتیاز
    1,248
    سطح
    19
    Points: 1,248, Level: 19
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 52
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 67 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array
    همون قبلیا
    هرکاری کردم نتونستم با خودم کنار بیام
    نفسم بالا نمی یاد از این همه گندی که وجودمو گرفته

  6. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    کلاس های دانشگاه رو مرتب دنبال میکنید؟

    برادر گرامی و خوش قلب
    ببینید، گاهی ما دیگران رو راحت میبخشیم. اما خودمون رو نه.
    من احساس میکنم شما خودتونو نبخشیده اید. ببینید، خود خدا هم بین ما و عمل ما فرق میذاره.

    خدا ما رو دوست داره. هرچقدر هم گناه کار باشیم. خدا همون یزید رو هم دوست داره. ولی خدا عمل بد ما رو دوست نداره.

    عمل بدمون رو دوست نداره. ولی خودمون رو همیشه دوست داره.

    دیدید توی دعای کمیل میگه خدایا چطور باور کنم که تو بنده ات رو که داره به تو التماس میکنه و صدات میکنه بندازی تو آتیش و بتونی ببینی که شعله های آتیش داره اونو میسوزونه؟ نه چنین ظنی به تو نمیره و تو اصلا شباهتی به این نداری.و من مطمئنم که اگه حکم تو به عذاب مجرمان نبودو فرمان تو به معذب بودن مجرمان صادر نشده بود حتما آتش دوزخ رو به همه سرد میکردی.

    ولی ما، وقتی هنوز زنده ایم، هنوز فرصت جبران و توبه داریم.و اون خدای مهربون منتظر بازگشت ماست. منتظر اینه که مابریم به سمتش. منتظره که ما بخوایم که ما رو ببخشه.
    ولی ما خودمون هستیم که گاهی نمیخوایم خودمونو ببخشیم.

    حتی اونها که میرن جهنم وقتی گناهاشون پاک شد خدا دوباره اونها رو به بهشت میبره. گناهاشونو پاک میکنه و بعد به بهشت میبره. من اینو بارها از علمای دین شنیده ام. ولی البته خودم آیه اش رو دقیقا نمیدونم کجاست.

    برادر عزیز
    شما از خودتون رضایت ندارید. من این طور احساس میکنم. یکم با خودتون مهربون تر باشید. یکم به خودتون عشق بورزید.

    در مورد اون خانم هم منطقا باید رابطه ای باهاش نداشته باشید. و احساساتتون رو هم فراموش کنید.

    شما مگه چه گناهی کرده اید که قابل بخشش نیست؟ خدا اون هند جگر خوار رو هم بخشید. اونی که جنایتش قلب افضل خلایق رو به درد آورد. خدا او رو هم بخشید.

    شما ماشاالله هم دانشجویید هم سر کار میرید . هم پدر و مارد دلسوز و قهرمانی دارید. و هم در اول جوونی هستید.

    هنوز خیلی خیلی فرصت هست برای ساختن متفاوت زندگیتون.

    چیزهایی که ما رو رها نمیکنن، در واقع خود ما هستیم که رهاشون نمیکنیم. خود ما هستیم که به چیزهایی میچسبیم و باهاشون یکی میشیم بعد فکر میکنیم اون چیزا ما رو رها نمیکنن.

    جنوب سرخ، رها کن. چیزهایی که دارن آزارت میدن رها کن. بکن بندازشون دور. خودتو ازشون خلاص کن برادر عزیز. روح و وجود گسترده و بی نهایت شما داره توی قفسی که براش ساختی رنج میکشه. تمنای تو مرگ نیست. آزادیه. تا زنده ای، تا هنوز فرصت حیات رو داری، تا هنوز خدا بهت عمر داده این روح رو آزاد کن. آزاد کن.

    یه برنامه هست کانال گنج حضور. شعرهای مولانا رو تفسیر میکنه. سی دی هاش در ایران هم قابل تهیه است. به نظرم گوش دادنشون براتون مفید باشه.

    - - - Updated - - -


    کلاس های دانشگاه رو مرتب دنبال میکنید؟

    برادر گرامی و خوش قلب
    ببینید، گاهی ما دیگران رو راحت میبخشیم. اما خودمون رو نه.
    من احساس میکنم شما خودتونو نبخشیده اید. ببینید، خود خدا هم بین ما و عمل ما فرق میذاره.

    خدا ما رو دوست داره. هرچقدر هم گناه کار باشیم. خدا همون یزید رو هم دوست داره. ولی خدا عمل بد ما رو دوست نداره.

    عمل بدمون رو دوست نداره. ولی خودمون رو همیشه دوست داره.

    دیدید توی دعای کمیل میگه خدایا چطور باور کنم که تو بنده ات رو که داره به تو التماس میکنه و صدات میکنه بندازی تو آتیش و بتونی ببینی که شعله های آتیش داره اونو میسوزونه؟ نه چنین ظنی به تو نمیره و تو اصلا شباهتی به این نداری.و من مطمئنم که اگه حکم تو به عذاب مجرمان نبودو فرمان تو به معذب بودن مجرمان صادر نشده بود حتما آتش دوزخ رو به همه سرد میکردی.

    ولی ما، وقتی هنوز زنده ایم، هنوز فرصت جبران و توبه داریم.و اون خدای مهربون منتظر بازگشت ماست. منتظر اینه که مابریم به سمتش. منتظره که ما بخوایم که ما رو ببخشه.
    ولی ما خودمون هستیم که گاهی نمیخوایم خودمونو ببخشیم.

    حتی اونها که میرن جهنم وقتی گناهاشون پاک شد خدا دوباره اونها رو به بهشت میبره. گناهاشونو پاک میکنه و بعد به بهشت میبره. من اینو بارها از علمای دین شنیده ام. ولی البته خودم آیه اش رو دقیقا نمیدونم کجاست.

    برادر عزیز
    شما از خودتون رضایت ندارید. من این طور احساس میکنم. یکم با خودتون مهربون تر باشید. یکم به خودتون عشق بورزید.

    در مورد اون خانم هم منطقا باید رابطه ای باهاش نداشته باشید. و احساساتتون رو هم فراموش کنید.

    شما مگه چه گناهی کرده اید که قابل بخشش نیست؟ خدا اون هند جگر خوار رو هم بخشید. اونی که جنایتش قلب افضل خلایق رو به درد آورد. خدا او رو هم بخشید.

    شما ماشاالله هم دانشجویید هم سر کار میرید . هم پدر و مارد دلسوز و قهرمانی دارید. و هم در اول جوونی هستید.

    هنوز خیلی خیلی فرصت هست برای ساختن متفاوت زندگیتون.

    چیزهایی که ما رو رها نمیکنن، در واقع خود ما هستیم که رهاشون نمیکنیم. خود ما هستیم که به چیزهایی میچسبیم و باهاشون یکی میشیم بعد فکر میکنیم اون چیزا ما رو رها نمیکنن.

    جنوب سرخ، رها کن. چیزهایی که دارن آزارت میدن رها کن. بکن بندازشون دور. خودتو ازشون خلاص کن برادر عزیز. روح و وجود گسترده و بی نهایت شما داره توی قفسی که براش ساختی رنج میکشه. تمنای تو مرگ نیست. آزادیه. تا زنده ای، تا هنوز فرصت حیات رو داری، تا هنوز خدا بهت عمر داده این روح رو آزاد کن. آزاد کن.

    یه برنامه هست کانال گنج حضور. شعرهای مولانا رو تفسیر میکنه. سی دی هاش در ایران هم قابل تهیه است. به نظرم گوش دادنشون براتون مفید باشه.

    - - - Updated - - -

    تمنای تو مرگ نیست. تمنای تو شکستن این قفسیه که برای خودت ساختی. تمنای تو آزادی روان و روحته برادر عزیز.


  7. 6 کاربر از پست مفید Pooh تشکرکرده اند .

    ammin (یکشنبه 28 مهر 92), deljoo_deltang (دوشنبه 29 مهر 92), jonube-sorkh (یکشنبه 28 مهر 92), میشل (چهارشنبه 01 آبان 92), مدیرهمدردی (یکشنبه 28 مهر 92), شیدا. (یکشنبه 28 مهر 92)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 دی 93 [ 15:18]
    تاریخ عضویت
    1392-6-29
    نوشته ها
    64
    امتیاز
    1,248
    سطح
    19
    Points: 1,248, Level: 19
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 52
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 67 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خیر... از اول ترم 15 دقیقه آزمایشگاه رفتم فقط

    با اون خانوم دیگه اصلا رابطه ندارم حتی خواهر شوهرشم دیگه کاملا در جریان

    الان باورهای من لطمه دیده

    من به چشم دیدم که یه زن چه جوری به شوهر پاک و سالمش خیانت کرد ( بالاخره از هر دستی بدی از همون دست می گیری یا گناه کسی رو نباید پای دیگران نوشت?)

  9. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 08 تیر 98 [ 05:40]
    تاریخ عضویت
    1389-9-30
    نوشته ها
    1,362
    امتیاز
    19,687
    سطح
    88
    Points: 19,687, Level: 88
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger Second Class1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    7,910

    تشکرشده 7,657 در 1,487 پست

    Rep Power
    151
    Array
    نمیدونم اعتقاداتت چقدره.
    فرض رو بر این گذاشتم که تا حدی به خدا و گناه و اینها معتقدی.
    اگه کم یا زیاد فرض کردم بگو.



    من به چشم دیدم که یه زن چه جوری به شوهر پاک و سالمش خیانت کرد
    این زن اگه به شوهرش خیانت کرده تنهایی که این کارو نکرده. درسته؟

    همسر آینده شما هم برای اینکه خیانت کنه وجود یک مرد ناپاک لازم میشه.



    شاید معامله شما با خدا بگیره.

    شما الان یک مرد ناپاک (خودت) رو پاک کن و پاک نگهش دار،
    تا خدا هم بعداً (به فرض محال، در صورت خطای احتمالی همسرت،) اطرافش رو خالی از مردهای ناپاک کنه.



    دوست عزیز، شیطون تونسته وسوسه ت کنه، به تماس های خانم جواب دادی، یه قدم رفتی توی راهش، قرار ملاقات با خانم رو پذیرفتی، یه قدم دیگه رفتی. همینطور قدم به قدم داره تو رو میکشونه توی راه خودش. الان رسیدی به قدمی که داره از همه چیز نا امیدت میکنه. فکر هم نکن دست از سرت بر میداره. با همه آدما همینجوره.

    یه نگاه بکن ببین افسار زندگی و اعتقاداتت رو سپردی دست کی؟
    همینطوری پیش بره انقدر میکشوندت توی این راه که به همون مقصدی که میخواد برسوندت.
    و خدا میدونه مقصدش کجاهاست.


    دل بده به اونی که باید، تا ببینی برات چکار میکنه.
    به اندازه ای که قبولش داری برات کارات رو راه میندازه.
    پس قبولش داشته باش.


    امام حسن عسگری(ع): خداوند متعال خطاب به بندگانش می فرماید:

    ای بندگان من همه شما گناهکار هستید مگر کسانی را که من از گناه باز دارم. پس هر کس

    معتقد باشد که من می توانم او را ببخشم و با این حُسن ظَن به من، از من طلب مغفرت نماید

    هر آینه او را می بخشم و برایم گناهان او هر چند زیاد باشد مهم نیست

    چه اگر همه مخلوقاتم از اول و آخر زنده و مرده و تر و خشک همه جمع شوند و از رحمت من مسئلت نمایند

    تمام حاجات ایشان را می دهم و از رحمت وسیع من چیزی کم نمی شود.


    کلیات حدیث قدسی صفحه 341


    - - - Updated - - -

    منبع حدیث:http://besooykhoda.blogfa.com/post/13
    از زندگی چه می خواهی که در خدایی ِخدا، آنرا نمیابی؟

  10. 6 کاربر از پست مفید دختر مهربون تشکرکرده اند .

    ammin (یکشنبه 28 مهر 92), deljoo_deltang (دوشنبه 29 مهر 92), نگارگر 1986 (سه شنبه 30 مهر 92), میشل (چهارشنبه 01 آبان 92), مدیرهمدردی (یکشنبه 28 مهر 92), شیدا. (یکشنبه 28 مهر 92)

  11. #7
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 11:59]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,441
    امتیاز
    288,243
    سطح
    100
    Points: 288,243, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,616

    تشکرشده 37,119 در 7,019 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط jonube-sorkh نمایش پست ها
    شوق مرگ تو وجودم بال بال میزنه , چیکار کنم بش برسم؟
    .
    .
    .
    نه راه پس دارم نه راه پیش
    بدجوری گیر افتادم

    چیکار کنم؟
    سلام بر شما
    نگران نباش.
    یکم : سهم ما هممون از مرگ مساوی هست. و به تدریج به همه ما هدیه می شود.
    دوم : اما جاده زندگی یک طرفه هست. امکان بازگشت به قبل ندارد.

    نتیجه گیری:
    شما هم مثل من می میری. و شما هم مثل من به خاطر یک طرفه بودن زندگی فرصت برگشت ندارید.
    پس از هم اکنون هر چه توشه برای بی نهایت سفر باقیمانده لازم داریم باید تدارک ببینیم.

    به دیگر سخن:
    برای ما فرصت نیست که به قبل برگردیم و توشه برداریم و چیزی را اصلاح کنیم. همانطور که بعد از مرگ فرصت برگشت و اصلاح نداریم. اما شکر خدا هم اکنون هنوز حیات داریم. نفس می کشیم و فرصت برداشتن قدم داریم.
    به جای نگران بودن برای پس و پیش (که اول نیامده و دومی گذشته است)، فرصت هم اکنون را غنیمت شمار. همین ساعت و همین لحظه قدرتمندی و توانا. تصمیم بگیر که همین لحظه چه می خواهی انجام دهی.

    همه زندگی جمع این ثانیه ها و لحظات هست که در آن هستی. ثانیه قبل گذشت و ثانیه بعد هم نسیه هست. همین ثانیه را دریاب.
    یک گام، یک سخن، یک تصمیم، یک حرکت، یک شوق ، یک امید، یک تغییر، یک اصلاح، یک شروع، یک انرژی و .....
    شما اکنون از گذشته گذشتید و به آینده نرسیده اید. لطفا برای این دو انرژی نگذار.
    اما هم اکنون چه می خواهی بکنید.
    میلیاردها سلول، و عصب، استخوان، بخش وجودت معطل تصمیم گیری هم اکنون تو هستند که می خواهی با آنها چه کنی؟
    به ما بگو اگر گذشته و آینده نداشتی و فقط یک ساعت زندگی داشتی، برای بهره برداری حداکثری از آنها چه کارهایی انجام می دادی؟!

    احساس گناه هم مثل انرژی هسته ای هست.
    اگر موجب جبران گناه و اصلاح روش فرد در زندگی شود، این انرژی هسته ای صلح آمیز هست و انسان را رشد می دهد.
    اما اگر منجر به تخریب خود فرد شود و هیچ اثر سازندگی نداشته باشد، آن وقت مخرب خواهد بود و بد

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  12. 8 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    ammin (یکشنبه 28 مهر 92), deljoo_deltang (دوشنبه 29 مهر 92), Pooh (چهارشنبه 01 آبان 92), ویدا@ (چهارشنبه 01 آبان 92), نگارگر 1986 (سه شنبه 30 مهر 92), میشل (چهارشنبه 01 آبان 92), دختر مهربون (یکشنبه 28 مهر 92), شیدا. (یکشنبه 28 مهر 92)

  13. #8
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 05 خرداد 03 [ 16:55]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,972
    امتیاز
    33,746
    سطح
    100
    Points: 33,746, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,403

    تشکرشده 6,419 در 1,797 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.اگه حضورش روحس نمیکنی قلبا باهاش همکاری کن ببین کجا داری باهاش مخالفت وجربحث میکنی مانع چیه.بالطافت طبع نازشو بکش خودمون به این نازکشیدن نیاز داریم
    ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.

  14. کاربر روبرو از پست مفید ammin تشکرکرده است .

    میشل (چهارشنبه 01 آبان 92)

  15. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 26 آذر 93 [ 20:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-13
    نوشته ها
    165
    امتیاز
    1,059
    سطح
    17
    Points: 1,059, Level: 17
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    131

    تشکرشده 275 در 125 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام این عذاب وجدانت بعد از یک مدت اثر ش رو از دست میده و تو راحت میشی . مغز انسان شیمیایی هست هر خاطره چه خوب چه بد بعد از یک مدت اثر ش رو از دست میده نگران نباش.

  16. کاربر روبرو از پست مفید alireza35 تشکرکرده است .

    میشل (چهارشنبه 01 آبان 92)

  17. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 دی 93 [ 15:18]
    تاریخ عضویت
    1392-6-29
    نوشته ها
    64
    امتیاز
    1,248
    سطح
    19
    Points: 1,248, Level: 19
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 52
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 67 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array
    چه جوری تونست قید دختر 5 سالشو برنه (مگه مقدس تر از عشق مادر به فرزند هست؟)

    همش تو ناخود آگاه ذهنم دخترشو با برادر زادم که هم سن هم هستند مقایسه می کنم (اون بچه با این همه شور و شوق کودکی چه گناهی کرده این وسط؟)

    خیلی با خودم کلنجار رفتم این جملرو نگم , چه جوری یه آدم می تونه شب کنار همسرش خواببیده باشه و با کسی دیگه تلفنی حرف بزنه؟ چی می شه که اینجوری می شه؟

    اصلا مگه داریم؟ مگه می شه؟

    تو دنیایی که جواب خوبی رو با بدی می دن من با این همه بدی بعد از این چه جوری سر بلند کنم

    مشکل من ترس از آینده و تقاص پس دادن نیست , خطا کردم پاشم وایسادم

    مشکل اینه که الان خودم نمی تونم با خودم کنار بیام

    یه سری کارهای خلاف از بچگی قبحش واسه من شکسته شده بود..... اما رابطه ما زن شوهر دار؟؟؟؟؟ واسه کسی که حتی از دوستی های خیابونی هم بدش می اومد؟

    به خدا من این نبودم... خراب کردم همه چی رو دیگه کاریش نمیشه کرد

    قبل از این ماجرا من همیشه تو یه دوره ای از گذشته گیر کرده بودم الان با این داستان ها من چه طور همه چی رو فراموش کنم

    فکر می کنم فقط مرگ که به من آرامش میده

    بس دیگه تو این 22 سال هر چی باید می دیدم و دیدم

    سیر شدم این زندگی
    .
    .
    .
    .
    .
    امروز رفتم سه نفر از آدمهایی که تو گذشته به من کرده بودنو دیدم با همشون حرف زدم و همرو حلال کردم اون ها هم همین طور.... خواستم ببینم بخشدم حس خوبی داشتم

    یکم سبک شدم بخشیدم و گذشتم ازشون الانم با یه نفر دیگه قرار گذاشتم باید برم ببینمش

    تصمیم گرفتم برم سر خاک پدر و مادر اون خانوم... نمی دونم شاید حس می کنم سبک شم.. باید از پدر و مادرش که در قید حیات نیستن حلالیت بطلبم؟؟؟

  18. کاربر روبرو از پست مفید jonube-sorkh تشکرکرده است .

    میشل (چهارشنبه 01 آبان 92)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مادرم مریضیمو تو فامیل و غریبه جار میزنه چیکار کنم جرات خودکشی هم ندارم
    توسط golii در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: جمعه 29 اسفند 93, 04:46
  2. من خیلی بی اراده و بی انگیزه شدم تو زندگی....
    توسط abi.bikaran در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: پنجشنبه 10 مهر 93, 20:44
  3. پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: یکشنبه 11 خرداد 93, 10:55
  4. شمارو بخدا بگید چه خاکی بریزم تو سرم؟
    توسط coyote_coquetry در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 57
    آخرين نوشته: شنبه 23 آبان 88, 06:58
  5. بدبینی تو تالار موج میزنه
    توسط who در انجمن پیشنهادات ،انتقادات و مشکلات تالار
    پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: جمعه 18 بهمن 87, 08:12

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:49 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.