RE: از ادامه زندگی با مادرم میترسم
سلم دوست خوبم
من تاپیک قبلی شما رو خوندم
مادر شما اگر بداخلاق ترین ادم روی زمین باشه چند تا کار مهم در حق شما کرده که شما هرگز و هرگز نمیتونی اونا رو جبران کنی
اولین کارش این بود که 9 ماه شما رو حمل کرده...تو خواب...بیداری...مریضی...نشتتن ..بلند شدن....و.....
این رو هم در نظر بگیر ایشون در 45 سالگی باردار شده که بارداری در این سن خیلی سخته و غیر از مسائل جسمی و فیزیکیش که خیلی زیاده احتمالا کلی هم زخم زبون و گوشه و کنایه از اینو اون شنیده
دومین کارش زایمانش بوده...سخت ترین کار دنیا برای یک زن.دردناک ترین کار که تمام انرژی و توان زن رو میگیره و حتی در عرض یک ساعت زایمان چندین سال زن رو پیر میکنه.نشنیدی میگن زن باید سنش از مرد کمتر باشه چون زن زایمان میکنه و زود میشکنه
سومین کارش دو سال تمام عصاره وجودش رو به شما داده و در تمام لحظات که شما کاملا بی دفاع بودی اون بیدار بوده تا مبادا پشه صورت دختر کوچکش رو نیش بزنه
شما تب کردی اون بیدار بوده شما گریه کردی اون بیدار بوده شما خوابیدی اون بیدار بوده .....
شما راه رفتی اون از ته دل میخندید....شما زمین خوردی دل مادرت لرزیده.....
و هزاران کار از این قبیل که بخوام بگم شاید 500 صفحه ای بشه.
پس بدون اگر بهترین دختر دنیا هم براش باشی هیچ وقت نمیتونی زحماتش رو جبران کنی.
احترامش رو نگه دار و بدون اون موقع که تو ضعیف و ناتوان بودی اون بوده که مثل کوه پشتت بوده
اختلاف فرزندان با والدین طبیعیه ولی اینو بدون شما وظیفه داری به مادرت احترام بذاری و هیچ وقت دلش رو نشکنی.حتی اگر با شما لج میکنه...اگر مخالف شما حرف میزنه....
اینو بدون دوست من فردا روزی شما هم مادر خواهی شد و شاید شما هم جاهایی با فرزندت به مشکل بر بخوری.لطفا همون رفتاری رو با مادرت بکن که دو ست داری فرزندت هم با شما داشته باشد
نگاه کردن فرزند به صورت پدر و مادر (از روی محبت ) ثواب زیادی داره و کسی که پیشانی مادرش رو ببوسه خداوند اون رو از اتش جهنم دور میکنه
شما اصلا نباید با مادرت قهر کنی که بخوای آشتی کنی !!!
زمانهایی رو به یاد بیار که شما کودکانه میزدی و قشنگترین وسیله مادرت رو میشکوندی....آیا او یا شما قهر میکرد؟!
ار قهر خدا بترس و بلند شو.همین الان دلت رو شست و شو بده.
نگذار بعدها افسوس این روزها رو بخوری.تا مادرت هست و تا میتوانی بهش خدمت کن و بدون این توفیقیه که نصیب هر کسی نمیشه.
کاش من جای شما بودم.
حتی الان شما نیاشد بذاری مادرت دست به سیاه و سفید بزنه....
همه کارهای مادرت رو شما باید بکنی .من اگر جای شما بودم هر شب پاهای مادرم رو مبیوسیدم و بعد به خواب میرفتم
قدر فرصت ها رو بدون دوست خوبم...
یا علی بگو....
این همون مادر مهربونه که شبانه روز بالای سر من بود....
گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)