سلام دوستان خوبم
ممنونم از اینکه از تجربیاتتون توی زندگی گفتین ....
آقای اثر راشومون خیلی خوب میشد اگر میتونستیم بدون سختی کشیدن و شکست خوردن همیشه توی زندگیمون موفق باشیم ..ولی همین تجربه هاست که باعث رشدمون میشه و باعث میشه بقیه ی زندگی رو درست بریم .
این جمله هست که میگه : اگر اشتباهی رو برای بار دوم انجام بدی دیگه اشتباه نیست ، یک تصمیمه .
من هم میخوام تا این سن که رسیدم از تجربیاتم و نکات مفیدی که بهشون رسیدم و توی زندگی درک کردم براتون بگم ....امیدوارم مفید واقع بشه برای اونایی که واقعا زندگیشون براشون مهمه .
1= دوست داشتن و عاشق شدن در ابتدا احساس خوبیه ولی به مرور زمان اگر آدم به نتیجه ای نرسه منجر به افسردگی میشه .... این بیت حافظ درست بیانگر حرف منه « الا یا ایها الساقی ادر کأسا و ناولها که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها »
همیشه سعی کنید بر احساساتتون کنترل داشته باشین و یه جورایی یه قفلی به قلبتون بزنید که به راحتی باز نشه .... پیشگیری کنید قبل از اینکه دچار عشق بشید .... عشق همراه با خودش توهم و خیال پردازی میاره ...به عنوان مثال : دختر توی ذهنش مرتب فکر میکنه که آیا اون هم منو دوس داره یا نه ؟ ..... تنها به کسی اعتماد کنید که به خواستگاریتون میاد و تازه بعد تحقیقات صورت بگیره .... تنها کسی خواهان شماست که قاطعانه و به صورت رسمی و بدون هیچ پنهان کاری به خواستگاری شما میاد .... بغیر از اینا روی طرف مقابل هیچ حسابی باز نکنید .
صحبت در این رابطه خیلی زیاده ولی من همین اندازه براتون میگم که حواستون به دلتون باشه...
2= دومین درسی که توی زندگی درک کردم این هست که اکثر دخترا و یا خانم ها درس میخونن که برن سر کار ... حتی میگن اگر قرار نیست بریم سرکار پس برای چی درس بخونیم ؟؟؟ و یا مدرک رو میخواهیم برای چی ؟ ..... و اینکه برای چی همیشه دستمون جلوی شوهرمون دراز باشه و منت بکشیم که پول بزاره کف دستمون ؟
من به همه ی دخترایی که این طرز فکرا رو دارن میخوام بگم که تو این دور و زمونه انگار جایگاه زن و مرد عوض شده .... وظیفه ی یه دختری که ازدواج میکنه این هست که بتونه مهارت همسر داری و بچه داری رو انجام بده ... خانمی که سر کار میره و فرزندش کمبود مادر رو در سنین کودکیش احساس میکنه ، زمانیکه بزرگ میشه بنظرتون میخواین سالم از آب دربیاد ؟ ...مممکنه افسردگی بگیره .... ممکنه برای رفع تنهایی و اینکه مورد توجه خانواده نیست دنبال رفیق های نا مناسب بره و کلا تربیت این فرزند دچار مشکل میشه ....ممکنه دچار اضطراب و نگرانی باشه و تا دلتون میخواد بیماری هایی که همه شون منشأ اعصاب و روان دارن .
وظیفه ی یک دختر زمانیکه تعهد میکنه و ازدواج میکنه باید رسیدگی به این مسائل باشه ..
البته استثنا هم وجود داره :
یه موقع واقعا شوهر خسیسه و یا مرد اهل زندگی نیست و خیلی از خانما هستن که خودشون تنها سرپرست خانوار هستن و برای اونها استثنا وجود داره که برن سر کار و در آمد کسب کنن ... در غیر اینصورت شک نکنید یه جای کار زندگی خواهد لنگید ...
به عنوان مثال فکرش رو بکنید : یه بچه ی کوچیک واقعا چه گناهی داره؟ حتی اگر بچه حضور مادر رو توی خونه احساس کنه و متوجه بشه ...همین موجب دلگرمی و همینطور رشد خوب و بالا رفتن عزت نفسش میشه .
پس لطفا به جای اینکه همه ش بخواهیم خودمون رو در رقابت با مردها بدونیم کمی به فکر زندگی واقعی که خواهیم داشت باشیم .
محبت به فرزندان مهمه : اون هایی که صاحب فرزند هستن این رو بدونن که روابط بین والدین و فرزندان خیلی مهمه ...بخصوص روابط پدر با دختر ...
فعلا اینا باشه من بعدا دوباره میام ....
علاقه مندی ها (Bookmarks)