سلام
وقت مشاوره قبل از ازدواج گرفتم.....ولی هنوز خیلی مونده تا نوبتم .....خیلی وقت پیشم جای دیگه ای
تنها رفتم و دلایل تردیدم و گفتم ولی
بهم گفتن چون وقت زیادی از اشناییتون نگذشته نظری نمیدم و داری پیش داوری میکنی
توانجمن ازاد هم اقای مدیر گفتن باید مشاوره حضوری برید !!احتمال اختلاف دیدگاه هست.
خلاصه اینکه از این دو جا نکته تازه ای دستگیرم نشد
خود شازده اش هم که ماشاله حرف ازش در نمیاد
بهش گفتم شما تودارید گفت خب بپرس چی میخوای بدونی بهت بگم..نگفت نه نیستم!!
از جوابهاش چیزبه درد بخور درنمیاد .......فقط هم من میپرسم
ی بار موقع خداحافظی گفتم
ببخشید اگه با سوالاتم اذیتتون کردم ....شروع کرد که بگه نهههههه اصصصصصلا خواهش میکنم
که گفتم البته منم شما رو میبخشم که با جواب هاتون اذیتم کردید
داشتم فکر میکردم که شایدم من بلد نیستم که خوب گوش کنم یا حرف بزنم و بفهمم ....ولی برخوردم
به کتاب رازهایی در مورد زنان.....ی تیتر داره اقای مرموز.....دیدم چقدر به شازده تودار ما شبیه!
نمیخواد جواب قاطع بده تا بعدا بتونه از زیرش دربره!!یا چون اون لحظه زمان لازم داره تا خوب فک کنه.
.................................................. ........................................
بچه ها نمیخواستم بیام اینا رو بگم انگاری که ی بچه مامانش و دیده باشه
فقط میخوام گله کنم و ی خورده ام
تا وقت مشاوره حضوری خیلی مونده ...
خونه که کلا مخالفن باهم....بهشون گفتم جوابم نه مگر اینکه مشاوره نظرم و عوض کنه..
..رک بهم گفتن داری اشتباه میکنی!!!مشاور و مسخره بازی ها رو جمع کن
بگو نه تمومش کن......ولی از نظر من این کار درست نیست...اینهارو گفتم که بگم
سخته ی نفرم تاییدت نکنه سخته کمکی نکنن هیچ تنهاتم بذارن....تازه بدتر ذهنتو منحرف کنن!!
سخته تنهایی جلوی این همه مخالف وایستی
از طرفی هم کم میبینیم همو ......الان ده روزه که ندیدمش
فقط تلفنی حرف میزنیم ....یعنی کند پیش میریم.به نتیجه چشمگیری که
از این هفته تا هفته قبل فرق کنه نمیرسم
گفتم ی کار بکنم..... بیام اینجا شنیده ها و حرفام و بگم
شاید کسی اینجا تونست برام رمز گشایی کنه!!!!.البته حرصم گرفته اینجوری میگم ها...
بیچاره اینجورام نیست....ولی کلا نمیدونم....ی حسی از اول بهش پیدا کردم.....حس تمایل نیست.
دوستم گفت نگرانی وگرنه تو راحت به جواب میرسی.
شاید هم خیلی تیز و زرنگ نیستم .فقط بلدم بد بدبین باشم. به قول مدیر
حساس و نکته بین .....پر از فکرو انالیز ذهنی!!
.................................................. ...................................
مامان همدردی ببخشید اومده بودم ی چیز دیگه بگم.....تیترم یادم رفت.....
فقط خواهش میکنم از معیارها خط قرمز ها و هدف از ازدواج و تئوری های کلی
نپرسید حداقل الان....اخه یکم حساسیت پیدا کردم به این حرفا
فقط برداشتتون از این شازده و تجربیات مشابه ....خیلی دلم میخواد نظرتون و بدونم
.فقط اجازه بدید تو پست بعدی بگم....این پست و طولانی کردم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)