به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 32
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 خرداد 96 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1395-3-11
    نوشته ها
    156
    امتیاز
    2,831
    سطح
    32
    Points: 2,831, Level: 32
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 63.0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    49

    تشکرشده 73 در 44 پست

    Rep Power
    26
    Array

    واقعا نمیدونم اشتباهات خودم چیه ؟!!

    با سلام خدمت همه کاربران عزیز

    فرشته مهربون عزیز ازتون خیلی ممنونم به خاطر توجهتون شما توی تاپیک قبلی من فرمودین که اشتباه کردم هر دو جوراب رو برای دخترم انتخاب کردم خوب علارغم اینکه برای تعوض نیاز بود ولی بخاطر شوهرم نباید اینکار رو میکردم ولی با شناختی که از شوهرم دارم مشکل اینجا ختم نمیشد اون روز شوهرم اصلا موضوع جوراب ها رو نمیدونست موقع رفتن در مسیر مراسم من با وجود شناختی که از شوهرم دارم اصلا آرایش نکردم و لوازم رو برداشتم تا اونجا کمی آرایش کنم توی ماشین شوهرم شروع کرد که چه خبره این همه آرایش کردی من نمیدونم کی می خوام از دست تو خلاص بشم و .... و من با تمام آرامش یک دستمال کاغذی دادم دستش و گفتم اگه آرایش دارم با این پاک کن بهم ثابت کن و شوهرم وقتی پاک کرد و متوجه شد آرایشی ندارم گفت آره مثل اینکه من حساس شدم . این موضوع هم گذشت موقع برگشتن از مراسم چون با مامانم هم مسیر بودیم من یک اشتباهی کردم و به مامانم تعارف کردم که مسیرمون یکی هست بیا باهم بریم مامانم چون بیرون یکاری داشت گفت نه کار دارم ولی تا حدودا یک ایستگاه سوار ماشینمون شد و خداحافظی کرد توی ماشین غوغا شد که تو چرا اول از من اجازه نگرفتی که مامانت رو سوار کنی من نوکر مامانت نیستم اون خودش پسر داره و ... بعدش که من سکوت کردم دید بد گفته گفت ماشینمون پنچر میشه بخاطر اون گفتم که اصلا غیر منطقی بود بازم این موضوع گذشت تا شب سر میز شام که سوپ کشیده بودم دوباره شوهرم اخم کرد که تو عمدا به من کمتر سوپ کشیدی منم گفتم خوب سوپ خوری سر میز هست هر چقدر دوست داری اضافه کن که گفت نخیر حسن نیت تو مهم بود که اونم برام ثابت شد صبحش هم که موضوع جوراب ها پیش اومد .

    میدونید بعضی مواقع شاید اشتباهاتی توی زندگیم با شوهرم داشته باشم اونم واقعا از سر ناراحتی هست که یه آدم چقدر باید بهم زور بگه و گیر الکی بده چرا باید خودش تلگرام باشه و به من بگه تو حق نداری بری . چرا با وجود پولداریش هر ماه سر یک پول ناچیز ( یارانه ) این همه جر و بحث داشته باشیم خودش دلش نخواد بهم پول بده و اجازه هم نده سر کارم برم که بتونم خودم برای دخترم توت فرنگی . جوراب . شهر بازی و هزاران کمبود کودکانش رو فراهم کنم . هیچ خانمی دوست نداره زندگیش از هم بپاشه مخصوصا اگه بچه داشته باشه زندگیه من بعضی وقتها اونقدر طاقت فرسا میشه که میمونم توی انتخاب بد و بدتر . شوهرم همه خصوصیات رو باهم داره مثلا اگه خسیس بود ولی سیاه دل نبود می تونستم بچم رو یکی دو ساعت ببرم پارک تا روحیمون قوی بشه اینجوری آستانه تحملمون هم در مقابل فحاشی هاش بیشتر میشد

    جناب مدیر . فرشته مهربون عزیز بخدا اگه بفهمم مشکل کارم کجاست از هیچ تلاشی دریغ نمیکنم

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 خرداد 96 [ 05:53]
    تاریخ عضویت
    1396-2-18
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    210
    سطح
    4
    Points: 210, Level: 4
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 18.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    فرشته مهربون که هیچ تا وقتی شوهرت برای خودش و برای زندگیش تلاشی نکنه و عیب های وجود خودشو از بین نبره و فکرش رو از نو نسازه..، مجرب ترین و متخصص ترین ها هم نمیتونن کمکی بهت بکنن.
    تو فقط میتونی کمی روی دیگری تأثیر بذاری بقیش دست خودشون هست.
    ما به آدما فرصت نمیدیم درست بشن بلکه کمکشون میکنیم بدتر رفتار کنن. ما نمیگذاریم به اشتباهشون و افکارشون فکر کنن و بر عکس رو خودمون کار میکنیم. ما انسانهایی هستیم که بسیار گناهکاریم
    از تو عبور میکنم
    فقط نگاه میکنی
    من اشتباه میکنم
    توأم گناه میکنی

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 خرداد 96 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1395-3-11
    نوشته ها
    156
    امتیاز
    2,831
    سطح
    32
    Points: 2,831, Level: 32
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 63.0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    49

    تشکرشده 73 در 44 پست

    Rep Power
    26
    Array
    مروارید عزیز ممنون از پاسختون

    واقعا موندم چه کاری خوبه چه کاری بده ؟ می خوام یه تصمیمی بگیرم یکی میگه تمرکزت رو از شوهرت بردار تو خودت مقصری که دو جفت جوراب برداشتی و ... عذاب وجدان میگیرم و تصمیمم رو عوض میکنم
    یا مثلا یکی میگه در مقابل فحاشی و کارهای غیر منطقی شوهرت فقط سکوت کن از اون ور مشاور تلفنی میگه تو با سکوت هات فقط داری به شوهرت ظلم میکنی که به بیماریش پر و بال بده و به فکر اصلاح خودش نباشه و هر روز بدتر بشه
    از یه طرف یکی میگه چرا به بچت ظلم میکنی تا با جدایی شما بین پدر و مادرش شوت بشه یکی دیگه میگه بچه توی این وضعیت اگه ادامه بدی بیشترین آسیب رو میبینه و منزولی میشه .
    پدرم میگه تو خودت رو دوست نداری برای چی ما باید دوستت داشته باشیم تصمیم نهایت رو بگیر
    از طرفی تهدید های شوهرم ...
    جناب ye doost واقعا درست میگن تکلیف خودم با خودم مشخص نیست چون قدرت تشخیص رو از دست دادم گاهی مقتدرانه تصمیم میگیرم گاهی عذاب وجدان دارم که نکنه منم کوتاهی میکنم با مشاور تلفنی که از اول ازدواجم باهاش در ارتباطم بهم میگه اگه این روال ادامه پیدا کنه این بچه ای که اینجوری می پرستیش یک روز بخاطر افسردگیت قانون به زور ازت میگیره و به پدرش میده . واقعا توی بد شرایطی هستم

  4. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 خرداد 96 [ 05:53]
    تاریخ عضویت
    1396-2-18
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    210
    سطح
    4
    Points: 210, Level: 4
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 18.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نشاط زندگی نمایش پست ها
    مروارید عزیز ممنون از پاسختون

    واقعا موندم چه کاری خوبه چه کاری بده ؟ می خوام یه تصمیمی بگیرم یکی میگه تمرکزت رو از شوهرت بردار تو خودت مقصری که دو جفت جوراب برداشتی و ... عذاب وجدان میگیرم و تصمیمم رو عوض میکنم
    یا مثلا یکی میگه در مقابل فحاشی و کارهای غیر منطقی شوهرت فقط سکوت کن از اون ور مشاور تلفنی میگه تو با سکوت هات فقط داری به شوهرت ظلم میکنی که به بیماریش پر و بال بده و به فکر اصلاح خودش نباشه و هر روز بدتر بشه
    از یه طرف یکی میگه چرا به بچت ظلم میکنی تا با جدایی شما بین پدر و مادرش شوت بشه یکی دیگه میگه بچه توی این وضعیت اگه ادامه بدی بیشترین آسیب رو میبینه و منزولی میشه .
    پدرم میگه تو خودت رو دوست نداری برای چی ما باید دوستت داشته باشیم تصمیم نهایت رو بگیر
    از طرفی تهدید های شوهرم ...
    جناب ye doost واقعا درست میگن تکلیف خودم با خودم مشخص نیست چون قدرت تشخیص رو از دست دادم گاهی مقتدرانه تصمیم میگیرم گاهی عذاب وجدان دارم که نکنه منم کوتاهی میکنم با مشاور تلفنی که از اول ازدواجم باهاش در ارتباطم بهم میگه اگه این روال ادامه پیدا کنه این بچه ای که اینجوری می پرستیش یک روز بخاطر افسردگیت قانون به زور ازت میگیره و به پدرش میده . واقعا توی بد شرایطی هستم
    آدم واسه کاری عذاب وجدان میگیره که یک اتفاق باشه و تموم بشه، یا ترک یه عادت. نه برای هر چیزی
    هر کسی میاد نظری میده ، میره. تویی که باید فکرت رو متمرکز کنی، تویی که میدونی رنج ها و دردهات چین
    تا کی میخوای هی بیای بری، بچت چند سالشه که از اول ازدواج با مشاور ارتباط داری؟ فکر به این دختر کردی؟
    فردا میگه بابا مانتو میخوام ، حق داره دختره ، شال میخواد، دستبند و ساعت میخواد ، کیف و کفش میخواد، همه چی بابا که پول داره و نمیده و دعواهای تو خونه و رنج مامان، میشه یه دوست پسر معتاد و منحرف ...
    پسره میگه بیا من عاشقتم ،خودم برات میخرم. ول کن خونه رو، اون از مادرت اون از پدرت... بیا با هم بریم یه زندگی خوب بسازیم.
    دخترت معصومیتش از دست میره یا معتادش میکنن یا میکشنش، شوهرت میگه قسمتش بود ... تو هم ...
    تصمیم بگیر ، تصمیمی که آیندت رو واست ترزشمند کنه.

  5. کاربر روبرو از پست مفید morvarid1 تشکرکرده است .

    نشاط زندگی (پنجشنبه 28 اردیبهشت 96)

  6. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 01 مرداد 98 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1391-9-30
    نوشته ها
    143
    امتیاز
    6,685
    سطح
    53
    Points: 6,685, Level: 53
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 251 در 103 پست

    Rep Power
    34
    Array
    سلام دوست عزیز
    واقعا شما تقصیری ندارید و یا بهتر بگم شرایطی که در اون قرار دارید اونقدر بغرنجه که یک انسان پخته و همه چیز دان هم سردر گم میمونه. دوستان که شما رو سرزنش می کنند در شرایط شما نیستند. بددلی به تنهایی آدم رو از پا درمیاره چه برسه به خساست و ...
    شوهر خواهرم آدم مذهبی هست به هیچ وجه اهل فحاشی و کتک کاری نیست ولی حساس و بددله و اوایل ازدواجشون ما به هیچ وجه متوجه نبودیم. خواهرم که پزشکه و خودتون متوجهید در این قشر افراد محدودیت پوشش و غیره وجود نداره خواهرم آرایش می کرد همیشه بروز و رنگی لباس می پوشید البته جلف نبود.اما حالا پس از چهارسال از ازدواجشون تصور کنید همون آدم حتی یک کرم ساده نمیزنه همیشه مقنعه سر می کنه الکی و خوش خوشکی نه همیشه سربزیره محدودیت شدیدی در رفت و آمدش داره و ...
    هر دو پزشکن ولی درآمد خواهرم شاید 10 برابر شوهرشه ولی با اینحال تا به امروز کاری جز مطیع بودن و تلاش برای زندگی نکرده و به پشتوانه اینکارها شوهر خواهرم گردش مالی زندگیشون رو انجام میده.
    به مرور زمان متوجه شدم که طرز فکر خواهرم هم شبیه شوهرش شده همیشه احساس می کنه تو خیابون باید تند رد بشه مبادا کسی ببینه و حرفی براش دربیاد. اوایل حرفشون این بود که ما چون تو جامعه شناخته شده هستیم همه روی ما زوم می کنن و خیلی باید مواظب رفت و آمدمون باشیم. به مرور زمان محدودیتها بزرگتر شد. تصور کنید هرگز با آژانس رفت و آمد نمی کنه رانندگی نمی کنه تلگرام نداره بازارگردی نمی کنه و ...
    من عمیقا متوجهم که خواهرم داره افسرده میشه ازش میخوام که تو خونه واسه خودش آرایش کنه و تیپ بزنه ولی میگه دیگه روحیه اینکارا رو ندارم. لباسهای مادرمو میپوشه.
    یک زن به چه چیزهایی دلخوشه؟ بالاخره بیایید روراست باشیم: به اینکه به خودش برسه و از زیبایی خودش احساس نشاط کنه، شوهر خوش اخلاقی داشته باشه، خرید بکنه و ....
    تنها میتونم بگم قلبا با شما همدردی می کنم چون راهکار کارشناسانه ای نمی تونم ارائه بدم.

  7. کاربر روبرو از پست مفید suzana تشکرکرده است .

    نشاط زندگی (پنجشنبه 28 اردیبهشت 96)

  8. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 29 اردیبهشت 96 [ 00:25]
    تاریخ عضویت
    1396-2-25
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    47
    سطح
    1
    Points: 47, Level: 1
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 3
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ایشون به روانپزشک مراجعه کردن ؟؟ شاید با یه قرص ساده خوب بشن

  9. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 خرداد 96 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1395-3-11
    نوشته ها
    156
    امتیاز
    2,831
    سطح
    32
    Points: 2,831, Level: 32
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 63.0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    49

    تشکرشده 73 در 44 پست

    Rep Power
    26
    Array
    نه اعتقادی به روانشناس و مشاور و ... نداره و عصبانی میشه که من نیازی به اینا ندارم و به شروع به توهین به اونا میکنه.

  10. #8
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام

    به نظرم با کنار هم گذاشتن نظر مشاور خودتون و نظر خانواده تون تصمیم بگیرید.

    اینجا هر کس یه گوشه ای از موضوع را می بینه و یه نظری می ده. از راه دور نمی شه برای موضوع به این مهمی تصمیم گرفت.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا
    ویرایش توسط شیدا. : جمعه 29 اردیبهشت 96 در ساعت 12:37

  11. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    نیکیا (جمعه 29 اردیبهشت 96)

  12. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 اسفند 96 [ 07:41]
    تاریخ عضویت
    1396-1-28
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    1,057
    سطح
    17
    Points: 1,057, Level: 17
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 17.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    17

    تشکرشده 44 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام نشاط زندگی ، خوبین؟
    چه خبر ازتون؟ به تاپیکتون سر نزدین و ننوشتین بالاخره چکار کردین. تصمیمتون چیه؟

  13. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 خرداد 96 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1395-3-11
    نوشته ها
    156
    امتیاز
    2,831
    سطح
    32
    Points: 2,831, Level: 32
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 63.0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    49

    تشکرشده 73 در 44 پست

    Rep Power
    26
    Array
    سلام نیاز جان مرسی عزیزم خوبم

    نیاز جان هنوز هیچ اقدامی نکردم فقط یه جر و بحث با همسرم داشتیم که دوباره همسرم اومد وعده روزهای آینده رو بهم داد و آشتی کرد و درست فرداش دوباره به حجابم الکی گیر داد الانم قهریم واقعا از خودم بدم میاد که یه تصمیم قاطع نمی تونم بگیرم و خودم و اطرافیانم رو واقعا خسته کردم


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:49 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.