سلام من دو ماهه که بچه دار شدم و سه ساله که ازدوا ج کردم تا قبل از بچه دار شدنم گاهی تنش بینمون پیش میومد که با قهر و آشتی های متعدد همراه بود اما همیشه بهم میگفت که بهم علاقه منده تا اینکه عید امسال بچه ام دنیا اومد از روز تولد بچه رفتارش کاملا عوض شد فقط به بچه اهمیت میده کافیه بچه گریه کنه اونوقت من به عنوان متهم ردیف اول علت گریه بچه میشم آماج فحش ها و تهدید هاش اون نه برام هدیه عید خرید نه هدیه تولد نینی و نه حتی کادوی روز مادر . هیچی در حالی که میدونم انقدر داشت که برام یه هدیه کوچیک بخره من خودم شاغلم و برنامه ریزی کرده بودم که با دریافتی های شب عید برم یه بیمارستان خوب واسه زایمان اما اون تمام پول رو داد و سرمایه گذاری کرد و منو فرستاد بیمارستان دولتی که خیلی بلاها سرم اومد الانم دریغ از یک کلمه محبت آمیز فقط مهم بچه است من حق ندارم از خونه خارج بشم چون هوا کثیفه و واسه بچه ضرر داره و حق ندارم بچه رو پیش کسی بذارم چون اونوقت متهم میشم به سنگدلی توی این مدت فقط یکبار رابطه زناشویی داشتیم اونهم کاملا یکطرفه و خودخواهانه از سوی اون خیلی سعی کردم بهش نزدیک بشم اما اصلا انگار منو نمیبینه با اینکه الان از قبل زایمانم 15 کیلو لاغرترم و به قول خانواده اش الان مانکن شدم دائما بهم میگه که چاق و بدهیکلم به جرات قسم میخورم کسی توی زندگیش نیست اما دائم به شوخی به نینی میگه بذار این مامانت بمیره یه مامان خوشگل برات میارم دارم دق میکنم
نظراتتون رو بگید میام میخونم
علاقه مندی ها (Bookmarks)