به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 14
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 23 آذر 99 [ 23:33]
    تاریخ عضویت
    1392-8-21
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    6,825
    سطح
    54
    Points: 6,825, Level: 54
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 125
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    وای خسته شدم از بس شوهرمو با مردای دیگه مقایسه کردم کمکم کنید

    سلام پریروز حالم خیلی بد بود باز دوباره همون حال همشگی بهم دست داده بود اصلا حوصله دیدن شوهرمو نداشتم دوباره از دیدنش ناراحت شدم 5 ساله همین طوری میشم و سرمیکنم با این موضوع همش تو ذهنم اونو با مردای دیگه مقایسه میکنم دیگه دارم دیوونه میشم یه دفه زدم زیر گریه و با خدا دعوا کردنگفتم خدایا تو بانی شدی که من همسرمو دوست نداشته باشم اخه ازدواج من سنتی و بدون عشق اغاز شد البته بگم ویژگی های خانودگی همسرم زبونزده همین که با اصالتن ولی خودش از همون اول تو دلم نرفت واسه همین همش مقایسه میکنم دیگه کلی گریه کردم فرذاش تو یه تایپیکی بودم در مورد نگاه به نامحرم بله خدا با من حرف زد میخواست بگه عامل این ازار رو حیت فقط خودتی چون همش به نامحرم ناه میکنی و اونا رو با شوهرت مقایسه میکنی و این با عث میشه دوستش نداشته باشی حالا از امام حسین کمک خواستم تا بهم کمک کنه تا عفت کنم و اینقدر مثه مردا هیز نباشم اونایی که این مساله براشون پیش نیومده نمیتونن منو درک کننتو رو خدا گمگم کنین به بکین چرا اینقدر پستم که اینکارو میکنم دیشب که حرم بودم همش جلوی خودمو میگرفتم که تو مردا رو نگاه نکنم ولی بازم موفق نشدم

    - - - Updated - - -

    همین دوست نداشتن ها و مقایسه کردن ها هم باعث شده که هیچ وقت از رابطم لذت نبرم و سرخورده باشم البته بگم من فک میکنم تا حدودی شخصیت کمالگرا دارم اخه خیلی پر توقع هستم و با رویا زندگی میکنم

    - - - Updated - - -

    ای کاش مدیر محترم همدردی هم یه سری به تایپیک منم میزد چون عاجزانه ازشون کمک میخوام

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 28 آذر 99 [ 01:10]
    تاریخ عضویت
    1387-2-31
    نوشته ها
    1,208
    امتیاز
    22,636
    سطح
    93
    Points: 22,636, Level: 93
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 714
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteranSocial10000 Experience Points
    تشکرها
    6,336

    تشکرشده 3,618 در 912 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    142
    Array
    عزیزم یه کم از سن و سالت و وضعیت زندگیت برامون بگو.
    اینکه چه رویاهایی داری و چه انتظاراتی داری؟
    دقیقا در چه موردی همسرت رو با بقیه ی مردها مقایسه میکنی؟
    همسرت چه ویژگی های شخصیتی دارن؟

    آرزوهایم مشخص است و دست یافتنی و
    من
    برای رسیدن به آنها نهایت تلاش خود را خواهم داشت!
    و امروز
    من شاکرم! شاکرم که خداوندی دارم که
    آرزوهایم رو به من هدیه دادند و
    منه انسان
    چیزی رو نخواهم ساخت، حتی دیگر لیستی نخواهم نوشت، من!!
    من سر طاعت در برابر لیستی که به من هدیه میدهد برمیآورم.


  3. کاربر روبرو از پست مفید del تشکرکرده است .

    toojih (سه شنبه 21 آبان 92)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 23 آذر 99 [ 23:33]
    تاریخ عضویت
    1392-8-21
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    6,825
    سطح
    54
    Points: 6,825, Level: 54
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 125
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دل عزیز من 26 و همسرم 30سالشه خانوده مذهبی و سنتی هستیم ازدواجمونم سنتی بود همسرم ادم ارومی هست یعنی کم حرف ولی من هیجانی و پر شور بعد از عقد من افسرده شدم و تبدیل شدم به ادم منزوی و بی صدا بله شوهرم اونی نبود که من میخواستمش واسه همین در مورد همه چی مقایسش میکنم از رفتار تا تیپ وقیافش.همسرم میگه تو خیلی رویا پردازی میکردی واسه ازذواجت حالا تو ذوقت خورده یه مرد ایده ال تصور میکردی

  5. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 23 آذر 99 [ 23:33]
    تاریخ عضویت
    1392-8-21
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    6,825
    سطح
    54
    Points: 6,825, Level: 54
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 125
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    چرا کسی جوابمو نمیده یعنی این موضوع اینقدر بی اهمیته تمام زندگی من تحت تاثیر این عامل داره داغون میشه

  6. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 08 خرداد 99 [ 15:45]
    تاریخ عضویت
    1391-10-02
    نوشته ها
    399
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    14

    تشکرشده 833 در 318 پست

    Rep Power
    58
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط قلب نمایش پست ها
    چرا کسی جوابمو نمیده یعنی این موضوع اینقدر بی اهمیته تمام زندگی من تحت تاثیر این عامل داره داغون میشه
    خب کارتون اشتباهه،نباید شوهرتونو مقایسه کنید،اونم شما رو با کسای دیگه مقایسه کنه ایرادی نداره؟شما الان که تو مسیر زندگیتون افتادید دیگه باید شوهرتونو اونجور که هست قبولش کنی ،این مقایسه جز ضرر چیزی برا شما به همراه نداره

  7. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 15 آذر 92 [ 23:08]
    تاریخ عضویت
    1392-6-22
    نوشته ها
    257
    امتیاز
    1,102
    سطح
    18
    Points: 1,102, Level: 18
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points
    تشکرها
    136

    تشکرشده 293 در 136 پست

    Rep Power
    36
    Array
    لطفاً به این سئوالات جواب بدهید:

    1. میشه میزان اشنایی تون را پیش از عقد بگویید؟

    2. ایشان را از کجا میشناختید؟ (آیا پیش از خواستگاری آشنایی با ایشان داشتید یا نه؟)

    3. چند جلسه خواستگاری کردند؟

    4. فاصله آخرین جلسه خواستگاری تا عقد چند ماه بود؟

    5. فاصله دوران عقد تا عروسی چقدر بود؟

    6. مدرک تحصیلی شما و همسرتون چیه؟

    7. آیا شما هم شاغلید؟

    8. اختلاف سنی شما با ایشون چند ساله؟

    9. آیا خانواده شما از نظر مالی به خانواده ایشان بالاتره؟

  8. کاربر روبرو از پست مفید ehsan_hamdardi تشکرکرده است .

    toojih (سه شنبه 21 آبان 92)

  9. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 06 تیر 93 [ 06:00]
    تاریخ عضویت
    1392-1-22
    نوشته ها
    523
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,312

    تشکرشده 1,508 در 444 پست

    Rep Power
    64
    Array
    سلام خانم قلب، ازدواج قراره که به ما آرامش بده و حالمون رو بهتر کنه نه اینکه باعث ناراحتی مون باشه و افسرده بشیم. اگه فکر میکنین تنهایی خوشحالترین تا اینکه

    با همسرتون باشین خب جدا شین! ولی اگه با او بودن رو به تنهایی ترجیح میدین و فقط در مقایسه ازش دلگیر هستین باید بدونین که تنها نیستین و حتما موردهایی برای

    شوهرتون هم پیش می یاد، برای همه پیش می یاد. فقط اینجا چیزی که باعث میشه بعضی بهش پروبال میدن و بعضی نه تعهده. تعهد یک ویژگی اساسی برای ازدواجه که اگه

    نباشه با هر کسی که ازدواج کنی به همین نقطه میرسی.

  10. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 23 آذر 99 [ 23:33]
    تاریخ عضویت
    1392-8-21
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    6,825
    سطح
    54
    Points: 6,825, Level: 54
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 125
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    1-میزان اشنایی صفر همکار پسرخالم بود
    2-میگم دوست پسرخالم بود
    3-یک جلسه خواستگاری ویک جلسه با هم حرف زدیم
    4-فک کنم 3هفته تو ماه رمضون خواستگاری و تو ماه رمضون هم عقد کردیم
    5-تقریبا یک سال
    6-من لیسانس و همسرم فوق دیپلم
    7-خیر
    8-4 سال
    9 نه خدارو شکر هم کفیم

    شوهرک کارمنده و میگم خانوده خوبی هستن میدونین من فک میکنم مریضم اخه قبلا بدون هیچ پایه و اساسی یکی از پسرای فامیلو دوست داشتم و یک سال به اون فک میکردم ولی اون ازدواج کرد من فک میکردم منو میخواد ولی نمیتونم به خودم بقبولونم که اون اگه تو رو میخواست میومد تو رو میگرفت به خدا دیوونه شدم

    - - - Updated - - -

    توجیه عزیز من اصلا خانوادمو دوست ندارم و بودن با همسرمو به تنهایی ترجیح میدم

    - - - Updated - - -

    توجیه عزیز من اصلا خانوادمو دوست ندارم و بودن با همسرمو به تنهایی ترجیح میدم

  11. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 15 آذر 92 [ 23:08]
    تاریخ عضویت
    1392-6-22
    نوشته ها
    257
    امتیاز
    1,102
    سطح
    18
    Points: 1,102, Level: 18
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points
    تشکرها
    136

    تشکرشده 293 در 136 پست

    Rep Power
    36
    Array
    علتش همونه که خودتون گفتید : چون فرد دیگه‌ایی را دوست داشتید (و البته او به شما علاقه‌ایی نداشته وگرنه میآمد خواستگاری و رفته با همسر دلخواهش ازدواج کرده) و وارد این ازدواج شدید از همان اول با علاقه وارد زندگی نشدید و برای همین بهانه گیری‌ها شروع شده!

    به نظر من غر نزدن تمرین میخواهد

    این لینکها میتونه به شما کمک کنه :

    http://www.gisgolabetoon.com/fa/صفحه...s/467/no-nag-1
    http://www.gisgolabetoon.com/fa/صفحه...s/475/no-nag-2
    http://www.gisgolabetoon.com/fa/صفحه...oes-not-work-3
    http://www.gisgolabetoon.com/fa/صفحه...oes-not-work-4
    http://www.gisgolabetoon.com/fa/صفحه...oes-not-work-5
    http://www.gisgolabetoon.com/fa/صفحه...ead-of-nagging
    http://www.gisgolabetoon.com/fa/صفحه...d-of-nagging-2

  12. 2 کاربر از پست مفید ehsan_hamdardi تشکرکرده اند .

    قلب (جمعه 24 آبان 92), الهام20 (جمعه 24 آبان 92)

  13. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 04 آبان 93 [ 16:56]
    تاریخ عضویت
    1392-8-20
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    389
    سطح
    7
    Points: 389, Level: 7
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 14 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم شما باید بدونی که هیچ آدمی کامل نیس واون مردایی که ظاهرشون تو رو جلب میکنه شاید هیچ کدوم از خوبی های شوهر تو رو نداشته باشن سعی کن رو خوبی های شوهرت تمرکز کنی وتحسینش کنی...اگه مشکلت حل نشد به روانشناس مراجعه کن چون وسواس داری

  14. کاربر روبرو از پست مفید مرمر تنها تشکرکرده است .

    قلب (جمعه 24 آبان 92)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. از مقایسه های مادرشوهرم خسته شدم
    توسط حیاط خلوت در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: پنجشنبه 09 اردیبهشت 95, 07:50
  2. چگونه خاستگارهایم را مقایسه نکنم؟
    توسط Mahtab.khanoom در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: یکشنبه 31 فروردین 93, 13:16
  3. مقایسه همه خاستگاران با یک عشق خیالی!
    توسط elahe.a در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: چهارشنبه 12 مهر 91, 14:39
  4. مقایسه کردن ممنوع!( یا چطور بیاموزیم خود را با دیگران مقایسه نکنیم!)
    توسط آویژه در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: دوشنبه 14 آذر 90, 22:00
  5. ورود خواستگار جدید و مقایسه شدن من!
    توسط Sparker در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: یکشنبه 28 فروردین 90, 17:19

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:22 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.