به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 13
  1. #1
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    جمعه 19 مرداد 97 [ 12:53]
    تاریخ عضویت
    1397-5-18
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    43
    سطح
    1
    Points: 43, Level: 1
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 33.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    5

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    آیا زندگی خوابگاهی سخت خواهد بود؟

    سلام
    من اهل مشهد هستم و امسال کنکور دادم ، احتمالا یکی از 3 دانشگاه خوب تهران در رشته ی های فنی را قبول میشم

    میخواستم در مورد شرایط خوابگاه ها از شما بپرسم.. بیشتر جنبه ی روانی و رفتاری اش مد نظرمه.. چون شنیدم در خوابگاه ها اعتیاد و سیگار و خلاف خیلی زیاده و مشکلات دیگری هم وجود داره

    با این اوصاف چگونه میتونم در خوابگاه با هم اتاقی ها رفتار مناسبی داشته باشم؟

    من در دانشگاه عملا هم خوابگاهی هام را در همون روز اول ورود به خوابگاه خواهم شناخت.. و میترسم آدم های مناسبی گیرم نیفتن... چون متاسفانه کسی از دوستان دبیرستانم به تهران نخواهند آمد و من در مدرسه ی ضعیفی درس خوندم که قفط من رتبه ام خوب شد (البته حمل بر خودستایی نباشه!!)

    به هرحال عملا من اونجا تنها خواهم بود و این یکمی من را نگران کرده

    تا به حال هم خیلی از خانواده ام دور نبوده ام!

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    سلام.
    من خودم هم دوره کارشناسی هم دوره ارشد رو خوابگاهی بودم. خب سختی و شیرینی توی خوابگاه با هم هست. البته من تهران نبودم. خوابگاه من در هر دو مقطع، بیشتر بچه ها مذهبی بودن و خودم به شخصه حتی یه مورد از اون چیزایی که در مورد خوابگاه ها میگفتن ندیدم. البته خب اگر شما رفتی و دیدی، سریع اتاقت رو از مدیریت خوابگاه بخواه عوض کنن. ضمنا اگه موقع درس خوندن استرس میگیری، ترجیحا توی اتاقی باش که هم کلاسی و هم رشته ای توش نباشه.

    اگر یه سری قوانین و برنامه برای نظم و نظافت و ساعت خاموشی و ظرف شستن و غذا گرفتن و غذا پختن و با موبایل حرف زدن و نظافت سرویس های بهداشتی و آشپزخونه همون اول بذارید و بهش پایبند باشید همه ی هم اتاقی ها، خیلی از تنش ها پیشگیری میکنه.

    مثلا نوبت جارو کردن بذارید و برنامش رو بنوسید و بچسبونید به دیوار و به نوبت تعیین شده مقید باشید. یا مثلا قانون بذارید ساعت دوازده دیگه چراغها خاموش و هر کی میخواد درس بخونه بیشتر و به هر دلیلی بیشتر از دوازده بیدار بمونه، بره سالن مطالعه یا محوطه بیرون خوابگاه. یا هر کی گوشیش زنگ خورد و میخواد با گوشی حرف بزنه، بره بیرون اتاق حرف بزنه. و از این قبیل قوانین.

    نگران دوری هم نباش. اولش ممکنه یکم سخت باشه ولی عادت میکنی. تازه کلی هم خوبی داره. وقتی میری خونه کلیییی تحویلت میگیرن، تو هم براشون سوغات اون شهر رو میخری میبری، حس و حالش خوبه.

    انشالله که هم اتاقی های خوب و سالم و درس خونی گیرت میاد.

    راستی یه توصیه دیگه. از همون اول درسهات رو بخون و تحت تاثیر اونایی که فقط دنبال بلزیگوشی هستن و درس نمیخونن و میزارن برای شب امتحان قرار نگیر. اولویت رو بذار برای درست. از کلاس که اومدی یه استراحتی کن، بعد درسی که اون روز استاد داده رو بخون و تکلیفات رو انجام بده، درسهای روز بعدت رو هم پیش خوانی کن، بعدش هر چقدر دلت میخواد خوش بگذرون با بچه ها.

    یه چیز دیگه، بچه های خوابگاهی معمولا بیشتر از بومی ها امکان استفاده از امکانات دانشگاه و خوابگاه رو دارن. مثلا ممکنه جمعه ها شب توی خوابگاه شب شعر بذارن، ولی بومی ها دیگه بعد کلاس که میرن خونشون، شب بر نمیگردن خوابگاه. حتی از خیلی برنامه های ورزشی و تفریحی و جشن و مراسم ها خبر دار نمیشن. شما سعی کن از تمام امکانات موجود استفاده کامل رو ببری. مثلا از سالن ورزشی خوابگاه، از کلاسای هنریش، از جشن هاش و....

    و رابطه خوبی هم با بخش مدیریت خوابگاه برقرار کن. حتی به عنوان کار دانشجویی میتونی مسوول حضور و غیاب هم بشی. که هم حقوق ناچیزی میدن، هم بهتر بچه ها رو میشناسی و حتی برای ترم بعد که بفهمی با کی هم اتاقی بشی و با کی نشی، به دردت میخوره. ارتباطت رو با هم رشته ای هات هم حفظ کن و در طول ترم دور هم تمرین حل کنید. خیلی کیف داره.

    و توصیه اکید اینکه اصلا هوای عاشق شدن به سرت نزنه. سرت تو کار خودت باشه و درست رو بخون و به فکر رشد تحصیلیت باش. ارتباط علمی با استادها و با دانشجوهای مقطع ازشد و دکتری هم برقرار کن و از تجربیاتشون استفاده کن. سعی کن زمینه کاری و تحقیقاتی هر استاد رو بدونی.

    غذای سلف هم تا میشه نخور و سعی کن خودت غذا درست کنی.

    توی جشن تولدهایی که بچه ها توی خوابگاه میگیرن، سعی کن لباس پوشیده بپوشی و اگر دیدی کسی گوشی دستشه و داره فیلم میگیره، توی فیلم نرقصی یا کلا نباشی توی فیلم.

    مراسم مذهبی توی دوران دانشگاه هم فوق العادس. من شب قدرهای دوره کارشناسیم رو دیگه هیچوقت نچشیدم. حاضرم ده سال عمرم رو بدم ده دقیقه اون شب قدرها رو بهم بر گردونن.

    توی خوابگاه کارشناسی ما که وقتی اذان میشد و اعلام نماز جماعت میشد، همه خوابگاه ها خالی میشد و همه میرفتن نمازخونه خوابگاه، در حدی که دیگه جا نبود. ولی دهه هفتاد و هشتادیا کمتر اینطوری هستن. اگر اهل نماز هستی و هم اتاقی هایی داشتی که نیستن اهل نماز، ازشون تاثیر نگیر. حتی اگه مسخره ات هم کردن تو کار خودت رو بکن و نمازت رو بخون. فوقش خیلی اذیت شدی، برو نمازخونه یا مسجد خوابگاه.

    نزدیک تعطیلات هم که شد، سعی کن زودتر بلیط رزرو کنی، به خصوص که تهران هستی.

    پولی هم که پدر بزرگوار به حسابت میریزه، ولخرجی نکن و مدیریتش کن.
    شهر رو هم خوب یاد بگیر. سعی کن با اتوبوس و مترو هم بری که امن تر باشه. شخصی اصلا سوار نشو. آژانس هم اگه خواستی بگیری، به نگهبان خوابگاه بگو بگیره و از همون آژانسی که مورد اطمینان خوابگاهه همیشه سرویس بگیر.

    کلاس زبان هم حتما همزمان با درسای خودت برو. هر برنامه آموزشی هم دانشگاه میزاره شرکت کن و مدرکاش رو هم بگیر. مسابقات دانشگاه رو هم شرکت کن. جایزه هاش گاهی خوبه. من یه هم اتاقی داشتم همه مسابقه ها رو شرکت میکرد و شانسش هم خوب بود و همیشه رتبه اول یا دوم یا سوم رو میاورد. کلا خرج خودش رو از همین جوایز مسابقات جور میکرد. یعنی یه چیز با حالیییی بووودااا :)))


    دیگه فعلا چیزی به ذهنم نمیرسه. ولی در کل خوابگاه برای من که خیلی خاطره انگیز بود. یادش به خیر. دلم تنگ شد.

    راستی وقتی میری شهر خودت، یهو دلت میخواد کل شهر رو بغل کنی. انقدر حس قشنگیه. دیگه تو که مشهدی هستی فکر کنم بیشتر. حس اونایی که از شهر دور میان مشهد و دلشون میخواد زودی برسن و برن زیارت رو بهتر درک میکنی.

    خلاصه اینکه اصلا نگران نباش. قراره بزرگ بشی. کلی خاطرات شیرین و کلی تجربه جدید در انتظارته.

    موفق باشی.

  3. کاربر روبرو از پست مفید Pooh تشکرکرده است .

    Mohammadf79 (جمعه 19 مرداد 97)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 15 تیر 98 [ 11:12]
    تاریخ عضویت
    1396-11-02
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    1,343
    سطح
    20
    Points: 1,343, Level: 20
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    13

    تشکرشده 37 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام تبریک می گم دوست عزیز امیدوارم موفق باشی
    این چه حرفیه اعتیاد و ... توی خوابگاه؟
    من خودم توی یکی از بهترین دانشگاه های تهران درس خوندم بچه ها توی اینجور دانشگاه ها درس خون هستن و مثبت اصلا این مسائلی که شما می گی وجود نداشت

    ضمن اینکه شما می تونی با افراد مذهبی تر و مثبت تر هم اتاق بشی که خیالت راحت باشه بالاخره از روی ظاهر تا حد زیادی می تونی تشخیص بدی اگرم دیدی مشکلی داشتن و مناسب نبودن زود اتاقت رو عوض کن
    البته زندگی توی خوابگاه سیاست خاص خودش رو داره
    پوه عزیز نکات خوبی رو اشاره کردن برنامه گذاشتن برای اتاق و ساعت خاموشی و غیره خیلی مفیده
    ضمن اینکه چون یه عده همسال و همفکر هستید ممکنه بیشتر وقتتون رو به حرف زدن و بیرون رفتن و تفریح بگذرونین شاید هیچ مسئله خاص اخلاقی هم نداشته باشن ولی همین تفریحات و وقت تلف کردنا ممکنه شما رو از کار اصلی که درس خوندنه دور کنه پس باید مصصم به برنامه های خودت پایبند باشی و یادت نره برای چی اومدی دانشگاه
    ساعت تفریحت مشخص باشه ساعت درست هم مشخص تا درست لطمه نبینه من که خودم دوران خوابگاهم بهترین دوره زندگیم بود و دوستای خوبی داشتم که اتفاقا خیلی چیزای مثبتی ازشون یاد گرفتم
    امیدوارم موفق باشی به ما بگو کجا قبول شدی شاید هم دانشگاهی شدیم البته من فارغ التحصیل شدم

  5. کاربر روبرو از پست مفید یگانه زهرا تشکرکرده است .

    Mohammadf79 (جمعه 19 مرداد 97)

  6. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    سلام مجدد.
    ببخشید من اصلا به اسمتون نگاه نکرده بودم و متن پستتون رو فقط خونده بودم و نمیدونم چرا فکر کردم دختر هستید. معذرت میخوام. راهنمایی هام دخترونه بود. لباس پوشیده بپوشی و نرقصی :))))) وااای ببخشید.

    والا پسرا توی دانشگاه های تهران خیلی درس خونن. نگران نباشید.

  7. کاربر روبرو از پست مفید Pooh تشکرکرده است .

    Mohammadf79 (جمعه 19 مرداد 97)

  8. #5
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    جمعه 19 مرداد 97 [ 12:53]
    تاریخ عضویت
    1397-5-18
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    43
    سطح
    1
    Points: 43, Level: 1
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 33.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    5

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Pooh نمایش پست ها
    سلام مجدد.
    ببخشید من اصلا به اسمتون نگاه نکرده بودم و متن پستتون رو فقط خونده بودم و نمیدونم چرا فکر کردم دختر هستید. معذرت میخوام. راهنمایی هام دخترونه بود. لباس پوشیده بپوشی و نرقصی :))))) وااای ببخشید.

    والا پسرا توی دانشگاه های تهران خیلی درس خونن. نگران نباشید.
    برای منم جای سوال بود :/ چون پسرها معمولا به این قوانین اصلا پایبند نیستن و اگر هم من چنین قوانینی بذارم فقط خودمم که بهش عمل میکنم :| و سوژه ی خوابگاه میشم...

    من احتمالا دانشگاه تهران قبول بشم که همه ی رشته ها را داره. خب ممکنه یه نفر که رشته ی ضعیفی مثل آبیاری گل قالی دانشگاه تهران (از عمد این رو گفتم که به رشته ی خاصی توهین نکرده باشم) را آورده با من هم اتاقی شه. خب چنین شخصی اصلا توی عمرش درس نخونده.. پس معلومم نیست توی خوابگاه چجوری وقت بگذرونه...

  9. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    سلام.
    اولا که همونطور که گفتید خوابگاه پسرا عملا قانون و حساب کتاب نداره. ولی شما چیکار دارید که کی وقتش رو چجوری بگذرونه؟ شما درس خودتون رو بخونید. فوقش یه ترم که گذشت و با همه آشنا شدین، برای ترم بعد با چند نفر که خودتون میخواید هم اتاق بشید. فکر کنم به بخش مدیریت درخواست بدید، بشه. برای ما دخترا که میشد.

    دوما شما از کجا میدونید یکی تو عمرش چقدر درس خونده یا نخونده؟ یه وقت دیدید خیلی هم درس خونده ولی روز کنکور از استرس کنکورش رو بد داده. یا هر دلیل دیگه ای. در مورد دیگران قضاوت نکنید.

  10. کاربر روبرو از پست مفید Pooh تشکرکرده است .

    Mohammadf79 (جمعه 19 مرداد 97)

  11. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 بهمن 00 [ 00:33]
    تاریخ عضویت
    1394-1-19
    نوشته ها
    235
    امتیاز
    14,247
    سطح
    77
    Points: 14,247, Level: 77
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 203
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,750

    تشکرشده 764 در 211 پست

    Rep Power
    71
    Array
    سلام


    میتونی خیلی راحت هم اتاقیای مورد نظرت رو پیدا کنی و در عرض چند ساعت به یه اتاق دیگه مهاجرت کنی

    خودم دو ترم خوابگاه دانشگاه تهران بودم ... چند روز که باهاشون زندگی کنی میتوجه میشی خیلیاشون عقده های شخصی دارن ... بهتره نه باهاشون هم دست بشی و نه درگیر ... هر وقت حس کردی زندگیت دچار مخاطره شده ، خیلی راحت و آسوده اتاقت رو عوض کن. همین

  12. کاربر روبرو از پست مفید سرشار تشکرکرده است .

    Mohammadf79 (جمعه 19 مرداد 97)

  13. #8
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    جمعه 19 مرداد 97 [ 12:53]
    تاریخ عضویت
    1397-5-18
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    43
    سطح
    1
    Points: 43, Level: 1
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 33.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    5

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط سرشار نمایش پست ها
    سلام


    میتونی خیلی راحت هم اتاقیای مورد نظرت رو پیدا کنی و در عرض چند ساعت به یه اتاق دیگه مهاجرت کنی

    خودم دو ترم خوابگاه دانشگاه تهران بودم ... چند روز که باهاشون زندگی کنی میتوجه میشی خیلیاشون عقده های شخصی دارن ... بهتره نه باهاشون هم دست بشی و نه درگیر ... هر وقت حس کردی زندگیت دچار مخاطره شده ، خیلی راحت و آسوده اتاقت رو عوض کن. همین
    سلام.
    اگه دانشگاه تهران یک اردو میذاشت که ما دانشجوها با هم آشنا بشیم خیلی خوب بود.. ولی چون حدود 12 هزار دانشجوی جدید میگیره عملا این کار رو انجام نمیده چون هزینه اش خیلیه..
    آدم خواه ناخواه باهاشون یکمی قاطی میشه دیگه.. حداقل 6 ماه باید باهاشون توی یه اتاق کوچک زندگی کرد.. نمیشه که کلا باهاشون حرف نزد.. ولی خب از اون طرف پشت بوم هم نباید بیفتم که خیلی صمیمی شم...
    عوض کردن اتاق هم یه چیز دوطرفه هست. یعنی یک نفر باید مایل باشه بیاد اتاق ما تا من برم اتاق اونا..

    الآت بیشتر از اونکه استرس نتایج نهایی رو داشته باشم استرس خوابگاه رو دارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Pooh نمایش پست ها
    سلام.
    اولا که همونطور که گفتید خوابگاه پسرا عملا قانون و حساب کتاب نداره. ولی شما چیکار دارید که کی وقتش رو چجوری بگذرونه؟ شما درس خودتون رو بخونید. فوقش یه ترم که گذشت و با همه آشنا شدین، برای ترم بعد با چند نفر که خودتون میخواید هم اتاق بشید. فکر کنم به بخش مدیریت درخواست بدید، بشه. برای ما دخترا که میشد.

    دوما شما از کجا میدونید یکی تو عمرش چقدر درس خونده یا نخونده؟ یه وقت دیدید خیلی هم درس خونده ولی روز کنکور از استرس کنکورش رو بد داده. یا هر دلیل دیگه ای. در مورد دیگران قضاوت نکنید.
    بله درسته. البته من شخص خاصی رو قضاوت نکردم.. فقط یک مثال کلی عرض کردم

    آخه پسرها وقتی بیکار باشن علاقه ی زیادی به کرم ریختن و بازیگوشی دارن.. منم متاسفانه یکمی روی این چیزا حساسم! یکمی که چه عرض کنم!! خیلی حساسم.

  14. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 07 شهریور 99 [ 23:27]
    تاریخ عضویت
    1389-5-21
    نوشته ها
    679
    امتیاز
    18,628
    سطح
    86
    Points: 18,628, Level: 86
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 222
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial10000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    3,951

    تشکرشده 4,314 در 675 پست

    Rep Power
    115
    Array
    سلام محمد گرامی
    قبول شدنت رو تبریک می‌گم. و چه خوب که قراره تو یه دانشگاه بزرگ درس بخونی. این فرصتی هست که می‌تونه برات یه پله پرش بشه.

    نگرانی‌ت در مورد خوابگاه خیلی هم بی‌راه نیست. اون مشکلاتی که در موردش شنیدی، هست اما قدرت اراده تو هم هست. ضمنا این رو در نظر بگیر که خیلی از هم‌وردی‌های خودت چنین چالشی رو دارند و خبر خوب دیگه اینکه زندگی کسی هم تا حالا توی خوابگاه به خاطر مشکل "هم اتاقی" به پایان نرسیده!

    زندگی خوابگاهی دست کم برای سن شما، یک عالمه حسن داره که به بدی‌هاش می‌چربه. سبک زندگی می‌نیمال، سر و کار داشتن با آدم‌های مختلف، تحمل ناهم‌گونی‌ها و حل مشکلات ناشی از تفاوت سلیقه و غیره، همه باعث می‌شه چهارسال بعد، شحصیت به مراتب قوی‌تر و مداراگرانه‌ای داشته باشی.

    لازم نیست اصلا نگران باشی. خود داشنگاه تهران یک مرکز مشاره خیلی خوب داره که اگر مشکلی پیش اومد، می‌تونی از کمک‌شون استفاده کنی، برای دانشجوهای ترم اول برنامه ویژه دارن معمولا.
    یه نشریه هم داره "پیام مشاور"، الان لینکی ازش پیدا نکردم ولی دو سه تا ویژه‌نامه رو اختصاص داده به دانشجویان ورودی جدید و اطلاعات خوبی می‌ده، در مورد زندگی خوابگاهی و غیره هم هست.
    ضمنا جدای از اینها:
    یک کتاب جذاب و خوش‌خوان هم هست به اسم "چیزهایی که کاش وقتی 20ساله بودم میدانستم" ترجمه دکتر علیرضا فیض‌بخش که مرکز کارافرینی دانشگاه شریف چاپ کرده و در فرصت باقیمانده تابستان حتما بخونش.
    موفق باشی و نمی‌دونی چقدر دلم می‌خواست جای تو بودم و فرصت‌های تو رو داشتم.
    هر چیز که در جُستن آنی، آنی

    مولانا

  15. کاربر روبرو از پست مفید آویژه تشکرکرده است .

    Eram (شنبه 20 مرداد 97)

  16. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 19 مرداد 97 [ 17:31]
    تاریخ عضویت
    1397-3-12
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    237
    سطح
    4
    Points: 237, Level: 4
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 11 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام آقا محمد.
    پیشاپیش مبارک باشه قبولیت.

    اولین چیزی که توی زندگی خوابگاهی مخصوصا توی پسرها هست، اینه باید تحمل و سازگاریت رو بیشتر کنی. اینکه میگی خیلی حساسم خوب نیست. ببین فضای خوابگاه جاییه که از انواع فرهنگها توش هستن. هر چه قدر هم بخوای شبیه هم باشید باز تفاوتهایی دارید. همین باعث میشه که با کنار آدمهای دیگه بودن چیزهای زیادی یاد بگیری و سازگاریت و کنار اومدنت با بقیه آدمها راحت تر بشه. مخصوصا اگه آدم درون گرایی هم باشی.

    اگر به مواردی برخوردی که دیدی تحملش سخته برات، اصلا از کوره در نرو و خودت رو کنترل کن. باید به موقع بخشنده و به موقع قاطع باشی. باید با هم اتاقیات سعی کنید همونطور که دوستان گفتن به یک سری چارچوبها برسید. هم اتاقیایی که حال و هواشون مثل خودت باشه خیلی بهت کمک میکنن. مثلا اگه درس خونی هم اتاقیای درس خون سعی کن داشته باشی. اگه آدم مذهبی هستی همینطور. اما این رو یادت باشه حتی اگه با هم اتاقیات متفاوت هم بودی، باید یاد بگیری که خودت برنامه هات رو پیش ببری. مثلا من خودم خیلی شبها تا دیروقت سالن مطالعه خوابگاه بودم، مینشستم درس میخوندم بعد میرفتم اتاق. نمیتونستم که لامپ اتاقو روشن بذارم تا دیر وقت.

    اما در مورد سیگار و اعتیاد و ... نمیتونم بهت بگم که نیست. حتی توی دانشگاه های خوبش هم هست. ولی همه چیز کنترلش دست خودته. باید بتونی مدیریت کنی. فردا بری توی محیط کاری هم همینها هست. میگم توی محیط خوایگاهی انواع و اقسام آدمها هستن. حتی توی بهترین دانشگاه ها. شما نمیتوی کاری کنی که با اینها برخورد نداشته باشی. باید با هر کدوم برخوردت مناسب باشه.

    بعضی از هم اتاقیات، مخصوصا اگه هم کلاسیت هم باشن و چند ترم باهم باشید، میشن بهترین دوستهای آیندت. پس بهتره سعی کنی آدمهای سالمی باشن و هم فاز خودت. اینکه صمیمی بشی با چند نفر، بد نیست که هیچ، خیلی هم خوبه. ببین وقتی خوابگاهی و شهرستانی هستی، خونواده ای دور و برت نیست. این آدمها مخصوصا اگه طولانی مدت با هم باشید خونوادت میشن. میتونید به هم کمک کنید. با هم درس بخونید. تفریح کنید ... خلاصه سختی و شیرینی با همه دیگه. من خودم توی خوابگاه خیلی وقتها رفیقهامو بردم دکتر، بهشون توی پروژه هاشون کمک کردم، اونها هم اگه کاری میتونستن برام کردن. الان که اینها رو مینویسم انصافا دلم براشون تنگ میشه، امیدوارم حالشون خوب باشه.

    مهمترین چیز اینه که آدم یادش باشه برای چی داره میره دانشگاه. درس. پس چیزهای دیگه حاشیه ست. درگیرشون نشو. امیدوارم موفق باشی. اینها چیزهاییه که به برادر کوچکترم که هم سن و هم اسم خودت هست هم میگم :)

  17. 2 کاربر از پست مفید Hamed.F تشکرکرده اند .

    scarface (جمعه 19 مرداد 97), یگانه زهرا (جمعه 19 مرداد 97)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:45 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.