سلام به عزیزان. اسم کاربریم رو شادی انتخاب کردم تا شادی بهم برگرده.
من بیست وشش ساله دانشجوی سال دوم یا ترم چهارم دکتری هستم . در یکی از انجمن های علمی با یکی از اقایون اونجا در ابتدا رابطه علمی داشتیم که به علاقه تبدیل شد. و وابستگی زیادی پیدا کردم.علاقه زیادی به هم داشتیم و خیلی کاخ ارزوها چیده بودم. که همه فرو ریخت .رابطه ما بهم خورد و به هیچ شکلی دیگه درست نشد
در این مدت که واقعا نمیدونم چند ماهه یا نزدیک به سال شاید بشه همه کاری کردم به روانشاس بالینی مشاور دانشگاه روانپزشک مراجعه کردم ولی مشکلم حل نشده .شاید من هنوز ماجرا روباور نکردم .
بعد از چندین ماه تازه الان فهمیدم که دخترها بعد از مدت زیاد و اقایون در یک لحظه با دلیل یا بی دلیل از طرفشون دل میکنند
من فقط به دنبال راهنمایی های شما برای نجات از غم و قبول کردن تمام شدن رابطه هستم. میدونم که مادونفر بودیم و دیدیم که به درد هم نمیخوریم و این چیز طبیعیه ولی برای من کمی بی موقع و غیرمنتظره بود. به من کمک کنید تا ماجرا رو فراموش کنم
حتی روانشاس بالینی هم کاری برای من نکرد .چن من خجالت میکشم این مسائل رو دقیق بیان کنم و زود هم از اینکه زندگیم رو برای یکنفر گفتم پشیمون میشم. و تازه مشکلم بیشتر هم میشه
مدت هاست غمکینم و سنگینی این غم از وجودم نمیره حتی باگذشت زمان.چون خیلی دوسش داشتم بهش وابسته بودم و ایندمو باهاش چیده بودم که البته میدونم بچگانه و اشتباه بوده
فقط کمک کنید غم رو فراموش کنم
علاقه مندی ها (Bookmarks)