سلام
هر دوی شما تویه سن پایینی قرار ازدواج گذاشتین و معمولا تویه این سنین تنها معیار ازدواج وابستگیه چیزی که به اشتباه بهش عشق میگند. از فرمایشاتتون حدس میزنم ایشون باید 18 سالشون باشه و شاید چهار پنج سال دیگه ای برای اینکه معیاراش برای ازدواج شکل بگیرند فرصت داشته باشه.وقتی به اون سن رسیده باشه و با شما ازدواج کرده باشه ممکنه دیگه شما با اون معیارها تطابق نداشته باشید.
خود شما هم اول بگید هدفتون از ازدواج چیه و چه معیارهایی رو برای رسیدن به این هدف در نظر گرفتین؟ لطفا ویژگی های فرد آرمانیتون رو بگید مثل همین که دوست دارید خونه دار باشه یا حجابش چادر باشه،نه ویژگی های ظاهری شخصیتی و رفتاری ایشون رو.
تنها چیز بدیهی اینه که تا قبل از عقد دو طرف هیچ گونه تعهدی نسبت به همدیگه ندارند برای همین چقدر خوبه که ازش محبتی نمیگیرید و بیشتر از این هر دو تون درگیر نمیشید.
پیشنهاد من اینه که یه بازنگری منطقی و به دور از احساسات (چیزی که تویه سرتاسر پستتون قابل مشاهده است و آفت شناخت در ازدواج شناخته میشه) ،هر دوتون بکنید بعد هر نتیجه ای که گرفتید بر طبق اون نقشه ی راه آیندتون رو تنظیم کنید و سپس مرحله به مرحله اجرا کنید . اگرم بنا به هر دلیلی به این نتیجه رسیدید که در این مقطع نباید یا نمیتونید ازدواج کنید رابطه ی نامزدیتون رو موقتا یا دائمی بر حسب دلیلی که بهش رسیدید، قطع کنید.
موفق باشید.
پ.ن.:شما تا فردا ساعت 21:37 دو پست دیگه میتونید ارسال کنید.
من دیوانه چو زلف تو رها میکردم / هیچ لایقترم از حلقه زنجیر نبود
علاقه مندی ها (Bookmarks)