فکرمی کنید پیشرفت مطلوبی ندارید؟
اول باید ببینید که درست فکر میکنید یانه؟
ملاک شمابرای پیشرفت چیست ؟ این ملاک تاچه حدعینی است؟
آیا اصلا ملاکی برای پیشرفت دارید یا فقط براساس مقایسه خود با دیگران، تصورمی کنید که پیشرفتتان خوب نیست؟
در هرحال اگر برایتان ثابت شد که خوب پیشرفت نمی کنید، بایدوضعیت را ارزیابی وتحلیل کنید. لذا در ارزیابی آنچه برای پیشرفت مهم است باید به عوامل زیر توجه نمود:
احساس اطمینان و باور توانمندی ها :
احساس اطمینان و باور توانمندی ها ، احساسی است که لازمه به کار بستن آن، استفاده از تمام دانستههایمان است و نتیجه به کار نبستن آن ، دست نیافتن به چیزهاییست که در زندگی شایستگیشان را داریم.
ضعف پیش نیازها :
یک دلیل عدم پیشرفت می تواند ضعف پیش نیازهای شما باشد یادگیریهای جدید در پایه یادگیریهای قبلی ساخته می شوند، زیرا هنوز ضعف خودتان را جبران نکرده اید توقع نداشته باشید که همه چیزخوب پیش برود، یا سطح توقعات خود را پایین بیاورید و یا به صورت جدی به دنبال رفع کمبود، پیش نیازهایتان را اصلاح کنید. بدون جبران ضعفهای پایه ای، پیشرفت معنایی ندارد.
هر شکست می تواند به عنوان یک تجربه مطرح باشد و به هیچ وجه نباید مایه دلسردی و یا عقب نشینی گردد.
ضعف درآمادگیهای روانی :
آمادگی های روانی و انگیزه ها،علی رغم نقش فوق العاده ای که دارند کمتر مورد عنایت قرارمی گیرند. در مورد انگیزه ها معمولا دو نوع اشکال وجود دارد.
الف) بعضی ها انگیزه ندارند و یا اینکه انگیزه آنان کامل نیست. دراین دسته انگیزه ها دچارتغییرات ودگرگونی های زیاداست. زمانی ممکن است کاملا سرحال باشید و در آمادگی روانی درسطح بالایی بسربرید و زمانی هم هیچ حال وحوصله ای برای فراگیری ندارید. انگیزه کافی ندارید و سطح انگیزه دائما بالا و پایین می رود.
ب ) بعضی مردم هم درموردانگیزه های خود دچار اغراق و خود فریبی می شوند. همان گونه که کافی نبودن انگیزه مشکل ساز است بزرگ نمایی دراین باره هم موجب پوشیده ماندن واقعیتها می شود. این دسته از افراد حتی اگرحرکت خود را با شور و حرارت شروع کنند، معمولا درادامه دچار کندی می شوند. مشاوران باید به این افراد واقع گرایی ونحوه تقسیم انرژی روانی ازابتدا تا انتهای کار را آموزش دهند. برخی از مردم کار خود را با سر و صدا و صرف انرژی زیاد شروع می کنند باید بدانند که احتمالا درماه های بعدی نخواهد توانست این روند را ادامه دهند پس آهسته و پیوسته رفتن بهتر از تند رفتن است. انگیزه های واقعی خود را بشناسید و هرچند وقت یکبار آنها را مرور نموده و در صورت لزوم اصلاح کنید.
همان گونه که کافی نبودن انگیزه مشکل ساز است بزرگ نمایی دراین باره هم موجب پوشیده ماندن واقعیتها می شود.
ادامه دارد ...............
.
علاقه مندی ها (Bookmarks)