سلام به دوستان عزیز.شبتون بخیر.
بازم من اومدم با مطرح کردن موضوع خواستگاری و وسواس هایی که برام پیش اومده.البته نمیدونم اینا واقعا وسواسه؟شما بهم بگین.
جریان از این قراره که من و یه آقا توسط یه معرف به هم معرفی شدیم.
این آقا 35 ساله،لیسانس،شغل دولتی دارن و در کنارش یه شغل دومی هم دارند و درآمدشون خوبه.تو برخوردی که با هم داشتیم خیلی انسان مودب وخوش برخودی بودن.ظاهرشون معمولیه.موهاشون در شرف عقب نشینیه.آدم با سوادی هستند و اطلاعات عمومی بالایی دارند.خونوادشون از نظر اقتصادی و منطقه زندگی از ما بالاترهستند.رفتار و گفتارشون خیلی پخته و منطقیه و در کنارش گاهی شوخی های به جایی هم دارند.کاملا استقلال مالی داره و خونه و ماشینی که داره خودش تهیه کرده.پدرشون فوت کرده و ایشون در تمام طول مدت بیماری پدرشون براشون کلی زحمت کشیدن.آدم خانواده دوستی هستند و با برخوردایی که من دیدم بسیار به مادرشون محبت میکردن و رابطه عاطفی خوبی با هم داشتند.یه برادر بزرگتر از خودشون(متاهل) و یه خواهر کوچیکتر(مجرد) دارند.
حالا من:28 ساله،فوق لیسانس،شغل خوبی دارم و درآمدم خوبه.دو تا برادر بزرگتر از خودم دارم که متاهلن.ظاهر زیبایی دارم.از بچگی برای درس و دانشگاه و شغل روی پای خودم بودم. خونوادم وضع مالی متوسطی دارند و تو منطقه متوسطی زندگی میکنیم.
من تو برخوردهایی که با این آقا داشتم نکات مثبتی که ازشون دیدم تا حدی بالا بهش اشاره کردم:اینکه همیشه دوست داشتم با طرف مقابلم حرفها و علایق مشترکی داشته باشیم و احساس میکنم با این آقا حرف برای گفتن همیشه داریم.از ادب و رفتارشون خوشم اومده.با اعتماد به نفس هستند.آدم قابل اعتمادیه و از اونجایی که من دختر حساسی هستم نیازی نیست مدام چک کنم که آیا به بقیه خانمها نگاه معنی دار داره ،آیا سر و گوشش میجنبه یا نه و ...استقلال فکری و مالی داره.آدم پخته ای هستش و خیالت راحته که یه مرد پیشت هست.من خودم آدم باهوشی هستم و دوست دارم طرف مقابلم هم همین طور باشه و نیاز نباشه بعضی مطالب رو زیاد بسط بدم و خودش رو هوا مطلبو بگیره و این آقا همین جوری هستن.اهل سیگار و مشروبات الکلی نیستن.خونواده تحصیلکرده ای داره.
حالا نکات منفی که من کشفشون کردم:اول قدشون هست.من خودم قدم 170 هست ولی چون پاهام نسبت به بالاتنه درازتره و اکثرا هم پالتو و مانتوی بلند میپوشم قدم بلندتر به نظر میرسه طوری که این آقا ازم پرسیدن جسارتا شما قدتون چنده ؟منم از ایشون قدش رو پرسیدم که گفتن 175 هستن ولی چون تقریبا لاغر هستن احساس کردم ازم کوتاهتر به نظر میرسن. پیششون که راه میرفتم همقد بودیم (من کفش با پاشنه سه سانت پوشیده بودم).مساله دوم تیپشون هست ایشون تیپ اسپورت داشتن(شلوار جین و کتونی) در حالیکه به نظر من برای دیدار اول این تیپ لباس زیاد مناسب نیست و گفتن که اکثرا تیپ اسپورت میزنن و نظر من رو هم در مورد تیپ همسر آیندم پرسیدن که من گفتم بیشتر موافق با تیپ رسمی هستم ولی بعضی جاها که ایجاب میکنه دیگه باید رفت سمت تیپ اسپورت.
حالا به نظرتون میشه با این مساله قد و تیپ کنار اومد؟من همیشه عادت دارم کفش پاشنه دار بپوشم حالا این عادت رو چجوری کنار بذارم و این همه کفش خوشگل رو چیکارشون کنم؟نکته دیگه اینکه ایشون مشکل قوز قرنیه دارند و گفتن شاید نیاز بشه در آینده عمل کنند در مورد قوز قرنیه خودم یکم سرچ کردم ولی باز باعث نگرانی میشه.بعد اینکه یه وقت تمام موهاش نریزه؟
مدام به این مساله فکر میکنم و با خودم میگم درسته من چهره زیبایی دارم و قدم خوبه و تحصیلاتم از ایشون بالاتره و کارم خوبه و با اینکه خواستگارهای زیادی داشتم ولی با هیچ کدوم به نتیجه نرسیدیم(مثلا یکی قدش بلند بوده ولی حرف مشترکی باهاش نداشتم و حس دافعه شدیدی نسبت بهش داشتم،یکی قد بلند بود ولی وضع مالی صفر با اینکه سنش 36 بود و ...) از طرفی سنم داره میره بالا و از این جهت نگرانی شدید دارم.بعضی وقتا میخوام بیخیال بالا رفتن سن بشم ولی فشارهای خونوادگی و اجتماعی و نیاز عاطفی و ...اجازه این کار رو نمیده.بعضی خواستگارهای گرامی هم بودن که خودشون من رو پسندیدن و با هم حرف زدیم ولی به محض اینکه فهمیدن ما خونمون مثل خودشون بالاشهر نیست یا پدرم مثل پدر خودشون فلان پست و سمت رو نداره رفتن پشت سرشون رو هم نگاه نکردن ولی این آقا همین جوری منو قبول کرده.
مدام خصوصیات مثبت این آقارو با خودم مرور میکنم ولی وقتی یاد این میفتم که اگه مثلا بچه دار بشم و چاق بشم چقد ممکنه یغورتر از این آقا به نظرم برسم دپ میشم(همین الآنشم احساس میکنم من قدبلندتر به نظر میرسم).اینکه آیا کسی تجربه ای در این مورد داره که همسرش با خودش همقد باشه یا یکی دو سانت اختلاف قدی داشته باشند و بعدا همسرش رو مقایسه نکنه(من خودم برادرهای قدبلندی دارم و میترسم بعدا مقایسه کنم.قبلا هم تجربه آشنایی با آقایی با همین قد رو داشتم ولی چون اوشون هیکلش پرتر بود و تیپ مردونه ای میزد اصلا قدش برام فاکتور منفی محسوب نمیشد).به نظرتون میشه با باشگاه و یکم چاق شدن این مساله رو حل کرد؟اصلا چجوری میشه بهش این قضیه رو گفت که بهشون برنخوره؟(ایشون پینگ پونگ رو حرفه ای بازی میکنن ولی منظور من باشگاه بدنسازیه).در مورد تیپ و لباسشون میشه تغییر داد؟آقایون راحت می پذیرن این تغییر رو؟
هی قد زن و شوهرهارو با هم مقایسه میکنم ،وقتی آقایی قدبلندتر از همسرشه حالم گرفته میشه.میترسم بعدها حس عاطفی و جنسی بهش نداشته باشم (اگرچه این آقا از نظر برخورد و صحبت کردن خیلی جنتلمن هستند و حدس میزنم بتونم بهش حس عاطفی و جنسی داشته باشم ولی باز دو به شک هستم.)
هی میخوام جواب منفی به ادامه آشنایی بدم ولی وقتی خصوصیات مثبت این آقا میاد تو ذهنم پشیمون میشم.
میشه کمک کنید من از این سردرگمی دربیام؟چرا ازدواج انقد سخته؟همش به خودم نهیب میزنم که آهای آیتک خانم، آقایی که هم تحصیلات و کارش از تو بالاتر باشه یا همسطح باشه، هم از رفتار و اخلاق و باقی خصوصیاتش خوشت بیاد، هم قد بلند باشه هم خوش تیپ باشه نیست، یا اگرم هست تا حالا به پست تو نخورده و بعد از این هم نخواهد خورد، اگه هم به پستت بخوره با اون همه خوش تیپی و خوشگلی مدام باید حواست باشه که رو هوا نزننش.هی به خودم میگم آیتک تو هم کلی خصوصیت منفی داری اونم مسلما داره با بعضی از خصوصیات منفی تو کنار میاد.
ممنون که پست طولانی من رو میخونید و پیشاپیش از نظرات شما سپاسگزارم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)