به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 41
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 27 اسفند 90 [ 01:17]
    تاریخ عضویت
    1390-11-17
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    879
    سطح
    15
    Points: 879, Level: 15
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 8 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    ازعشق ممنوعه رسیدم به افسردگی وخودآزاری

    سلام
    من عضوجدید هستم امیدوارم من را نیز از رهنمایی های خوبتون بهره مندسازید.
    زن متاهل هستم و28ساله.2سال پیش درگیریک رابطه احساسی شدم،زیاد جدی نمی گرفتم تا اینکه متوجه شدم بدجوری عاشقم! طول این مدت خاطره های زیادی درکنارهم آفریدیم. میدانم که نهایت پررویی است برای یک زن متاهل، اما کاری بود که پیش آمد ومن عاجزبودم ازکنترلش!من آدم معتقدی بودم وهستم.رابطه ما از یک سال پیش به اوجش رسید وچندباری رابطه جنسی داشتیم.تااینکه من نتونستم با عذاب وجدانم کناربیام.خواستار قطع رابطه جنسی شدم واوهم که آدم معتقدی بود استقبال کرد.حدودسه ماه ازقطع رابطه گذشت، من توبه کردم و همسرم را تاحدی درجریان گذاشتم البته به جز رابطه جنسی وایشون قول داد تا درفراموش کردنش کمکم کند.اما باگذشت 3ماه من هنوز نتوانستم به زندگی عادیم برگردم! افسردگی وبی حوصلگی، گریه های مکرر به سراغم آمده!مشاوره هم رفتم اما نتونست کمک چندانی کند.
    ازچندروز پیش هم خودآزاری دارم.وقتی دلم براش تنگ میشه موهامو میکشم،سرمومی زنم به دیوارو.... ! کنترل این کارها یا کنترل احساسم دست خودم نیست. اگر کسی چیزی به ذهنش رسید لطفا بگه، ممنون میشم.

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 اردیبهشت 91 [ 11:45]
    تاریخ عضویت
    1390-4-25
    نوشته ها
    112
    امتیاز
    2,092
    سطح
    27
    Points: 2,092, Level: 27
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    147

    تشکرشده 146 در 67 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ازعشق ممنوعه رسیدم به افسردگی وخودآزاری

    سلام.
    البته فکر نمیکنم به شما و ایشون بشه گفت معتقد!!!!
    ولی الان مشکلتون دقیقا چیه؟؟ دلتنگی برای اون آقا یا عذاب وجدان از اشتباهی که مرتکب شدید؟؟

    رابطه ی عاطفی شما با همسرتون چطوره؟؟ چند ساله ازدواج کردید؟؟

  3. 3 کاربر از پست مفید sarshar تشکرکرده اند .

    sarshar (دوشنبه 17 بهمن 90)

  4. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    367
    Array

    RE: ازعشق ممنوعه رسیدم به افسردگی وخودآزاری

    به تالار همدردی خش اومدین.

    واقعا از خوندن مطلبتون متاسف شدم اما خطایی که شما کردید و خوشبختانه متوجه شده اید کوچک نبوده که به راحتی بتونید زندگیتون را از سر بگیرسد.

    این حالات شما نتیجه رفتار خود شماست و باید این دوران را سپری کنید اما نکته ای که مطلبتون من را به فکر فرو برد :

    وقتی دلم براش تنگ میشه موهامو میکشم،سرمومی زنم به دیوارو.

    چرا دلتون براش تنگ می شه؟ در چه زمان هایی این حس به سراغ شما می یاد؟

  5. 4 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    بی نهایت (دوشنبه 17 بهمن 90)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 31 تیر 92 [ 10:41]
    تاریخ عضویت
    1390-10-10
    نوشته ها
    205
    امتیاز
    2,107
    سطح
    27
    Points: 2,107, Level: 27
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    496

    تشکرشده 501 در 152 پست

    Rep Power
    33
    Array

    RE: ازعشق ممنوعه رسیدم به افسردگی وخودآزاری

    سلام
    من از شنيدن اين جور روابط خيلي متأثر مي‌شم.
    اما باز هم خدا را شكر كه شما هم به اشتباه مهلك خودت پي بردي.
    خانم عزيز
    راستش راهنمايي خاصي ندارم بهتون بكنم. چون اصلاً نمي دونم چي بگم
    اما اين خيلي خوبه كه همسرتون داره با شما در حل اين مشكل همكاري مي‌كنه. اين مسأله خيلي مهمه.
    من فكر مي‌كنم دليل خودآزاري‌هاتون نتيجه عذاب وجدان شديد و شرمندگي است كه بهتون دست داده.
    شايد اگه همسرتون رفتارهاي تلافي‌جويانه و انتقام‌گونه همسر منو داشت ديگه به خودآزاري نمي‌رسيديد.
    افسردگي‌تون خيلي طبيعي
    شما عاشق اون فرد نبوديد بلكه معتاد اون حس شده بوديد و الان مثل يك فرد معتاد هستيد كه در دوره ترك قرار داريد.
    خواهش مي‌كنم طاقت بياريد.
    باز هم قدر شوهرتون را بدونيد.
    من با كمال شرمندگي اين‌ها را مي‌نويسم چون خودم هم كاري مثل شما را كردم البته نه با اين فاصله زماني
    مي توني تاپيك منو بخوني


  7. 2 کاربر از پست مفید omid- zendegi تشکرکرده اند .

    omid- zendegi (دوشنبه 17 بهمن 90)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 27 اسفند 90 [ 01:17]
    تاریخ عضویت
    1390-11-17
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    879
    سطح
    15
    Points: 879, Level: 15
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 8 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ازعشق ممنوعه رسیدم به افسردگی وخودآزاری

    جناب سرشار من توبه کردم ازهراشتباهی که مرتکب شده بودم.خدا درخدابودنش بنده هایش را می بخشد وچنین قضاوتی ندارد انوقت شما....
    با همسرم روابط خیلی معمولی داریم و4 سال هست که ازدواج کردیم.
    عذاب وجدان داشتم اما وقتی توبه کردم آرامترشدم وسعی کردم بفهمم که افسوس گذشته را خوردن چیزی را عوض نخواهد کرد باید به اینده فکر کنم ودیگه تکرارش نکنم.اما این عشق دیوانه ام کرده، نمی توانم زندگی کنم اصلا امیدی برای زندگی ندارم.این اولین عشق من بود وتابه حال عاشق نشده بودم.

    از بی نهایت وامید زندگی هم ممنونم.
    بی نهایت
    تقریبا همه مواقع روز به عشقم فکر می کنم یعنی لحظه ای نیست که درفکرش نباشم.
    برای همین زود به زود دلتنگش میشم.یاداوری خاطراتمون داغونم می کنه اما سعی دارم ازذهنم پاکشون کنم اما نمیشه!
    امید زندگی
    من عذاب وجدان ندارم.چون توبه کردم ودیگه بعد توبه جای شکی نیست.هرانسانی روزی مرتکب خطایی میشه که امکان جبران رو خدابراش گذاشته.درحال حاضر نمی تونم دوریشو تحمل کنم نمی تونم خاطراتم را فراموش کنم.

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 اردیبهشت 91 [ 11:45]
    تاریخ عضویت
    1390-4-25
    نوشته ها
    112
    امتیاز
    2,092
    سطح
    27
    Points: 2,092, Level: 27
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    147

    تشکرشده 146 در 67 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ازعشق ممنوعه رسیدم به افسردگی وخودآزاری

    با همسرتون مشکل خاصی داشتید؟ یا دارید؟ یا احساس کمبودی در رابطه با همسرتون دارید؟؟

    از مقایسه همسرتون با اون آقا پرهیز کنید. یه مدت سعی کنید به خوبی های همسرتون فکر کنید. یه لیست از خوبیهاش بنویسید و مدتی روی هرکدام فکر کنید. مثلا اگر خیلی خوب رانندگی میکنه به همین هم دقت کنید و توی درون خودتون توجه کنید بهش که چقدر خوب رانندگی میکنه.یا چقدر قشنگ به گلها رسیدگی میکنه یا هر چیز دیگه که فکر میکنید حتی اگر کوچیک باشه.
    یه مدت این کار رو ادامه بدید. به هر حال ایشون همسر شما بوده و حتما خوبیهایی در ایشون دیده بوده اید و چیزهای دوست داشتنی براتون داشته که باهاش ازدواج کرده اید. پس حتما هنوز هم میتونید اون خوبیها و خوبیهای جدیدی درونش پیدا کنید و دوستش داشته باشید.

    به نظر من باید سعی کنید رابطه ی احساسی و عاطفیتری با همسرتون برقرار کنید. اگر کمبودی در روابط خانوادگی خودتون حس میکنید سعی در جبرانش داشته باشید و لحظات زیبا و عاشقانه با همسرتون خلق کنید.همسرتون گفته کمکتون میکنه فراموش کنید. پس بهش اجازه بدید تلاشش رو بکنه و کمکتون کنه و خودتون هم از کمکهاش استفاده کنید.


    شاید فراموش کردن و کنار اومدن با یک جدایی عاطفی نیاز به زمان بیشتری داشته باشه.

    ضمنا اگر باعث آزردگی شما شدم عذر میخوام.


  10. 3 کاربر از پست مفید sarshar تشکرکرده اند .

    sarshar (دوشنبه 17 بهمن 90)

  11. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    212
    Array

    RE: ازعشق ممنوعه رسیدم به افسردگی وخودآزاری

    باید دید شما چرا اصلا به همچین رابطه ای رو اوردی؟رابطه با اون اقا چه چیز جدیدی رو بهت میداده که تو زندگی با همسرت نداشتیش؟عشق،هیجان و..؟
    خیلی به این مسئله دقت و بنویس چون نشون میده یه جای زندگی و رابطه تو و همسرت اشکال داره و همین باعث شده به سمت مرد دیگه ای کشیده بشی.

    دوست عزیز هر کمبودی رو که در زندگیت حس میکنی فقط تو زندگی مشترکت دنبال جبرانش باش.مردی که با ناموس مرد دیگه ارتباط برقرار میکنه قابل اعتماد نیست.این ادم حتی اگه شوهر رسمی تو هم بوده استعداد این که به سمت زنهای دیگه بره رو داشت پس قدر زندگیت رو بدون.
    شوهر تو هر خصوصیت منفی که داشته باشه اما برای بدست اوردنت از راه درست وارد شده،پس اون خلاءهایی که تو زندگیت میبینی رو اینجا بنویس تا بشه بهت کمک کرد.

    برای فراموش کردن اون اقا باید تمرکز زدایی کنی.یعنی اگه احیانا شماره تلفن،اس ام اس هدیه یادگاری و..ازش داری همه رو بلا استثنا دور بریز.
    تا یه مدت به جاهایی که با هم رفتین و ازش خاطره داری نرو.
    اهنگ غمگین گوش نده.و هر موقع یاد اون ادم و خاطراتت افتادی بلافاصله ذهنت رو متمرکزیه موضوع دیگه کن.

    و مهمتر از همه اینه که رابطت با شوهرت رو درمان کنی.زندگی که دچار یکنواختی شده رو با یه مسافرت یا موقعیت هیجان اور تغییر بده.پیش یه مشاور برو.

    خودازاریت هم بخاطر اینه که خودت میدونی اون اقا بیشتر ازیه سراب نبوده اما هنوز نتونستی ازفکرش بیرون بیای در واقع بین دو موضوع متضاد گیر افتادی.

  12. 10 کاربر از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده اند .

    بهار.زندگی (دوشنبه 17 بهمن 90)

  13. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 شهریور 94 [ 14:10]
    تاریخ عضویت
    1390-6-12
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,076
    امتیاز
    13,834
    سطح
    76
    Points: 13,834, Level: 76
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 216
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    6,166

    تشکرشده 6,121 در 1,114 پست

    Rep Power
    122
    Array

    RE: ازعشق ممنوعه رسیدم به افسردگی وخودآزاری

    itan

    سلام

    اینکه چرا شما اینکارو کردی ،چرا به فرد دیگه ای علاقه مند شدی؟در اون فرد چی دیدی که عاشقش شدی؟در همسرت چی دیدی که تونستی راحت بزاریش کنار....نیاز به بررسی داره البته ولی من از این بعد حرفی نمی زنم ...

    شما به زمان نیاز داری ....تا یکم آرامش پیدا کنی
    ولی تو این مدت باید خودتم به خودت کمک کنی
    هیچ کس به جز خودت نمی تونه بهت کمک کنه
    خدا رو شکر که همسر خوبی داری و همراهته
    این چیزی که شما بهش میگی عشق!یک احساس هیجانی و زود گزره
    باهمون سرعتی که شعله ور میشه
    دقیقا با همون سرعت هم خاموش میشه ....
    عزیزم می گی توبه کردم از چی توبه کردی ! اینکه در عمل با همسرت باشی و در ذهنت فرد دیگه ای رو دوست داشته باشی!
    اینکه در تمام روز بهش فکر کنی !این هم خیانته ،منتها از نوع ذهنی...
    پس شما واقعا به اون حس پشیمونی و ندامت نرسیدی هنوز.
    وقتی کاملا پشیمون و نادم باشی فکرت رو کنترل می کنی

    وقتی می گی نمی تونم دوریش رو تحمل کنم نمی تونم فراموش کنم
    یعنی نمی خوام ازش دور باشم
    نمی خوام فراموشش کنم ....
    وقتی بخوای فراموش کنی می تونی


    و در نهایت اگر نمی خوای فراموشش کنی ،از نظر من از همسرت جدا شو.این طوری زندگیت رو آلوده نکن،جدا شو .



    راستی یادم رفت بگم با توجه به وضعیت روحیتون حتما به صورت حضوری بایک روانشناس صحبت کنید چون این حالت ها نیاز به درمان تخصصی داره (البته درسته که بی دلیل ایجاد نشده ولی برای کنترل این رفتارتون فک می کنم مراجعه حضوری لازم باشه)

  14. 10 کاربر از پست مفید نازنین آریایی تشکرکرده اند .

    نازنین آریایی (دوشنبه 17 بهمن 90)

  15. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 01 اسفند 90 [ 14:32]
    تاریخ عضویت
    1390-10-14
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    838
    سطح
    15
    Points: 838, Level: 15
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 62
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    17

    تشکرشده 17 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ازعشق ممنوعه رسیدم به افسردگی وخودآزاری

    سلام
    تا حدودی شاید بتونم درکت کنم دوست من مجرد بود اما با چند مرد رابطه تقریبا جنسی داشت میدونی اون عاشق مردی شده بود که متاهل بود و بدبختانه از اون دختر برای رسیدن به میل جنسیش استفاده میکرد . یادمه از اهالی چت هم دوست داشت خلاصه خودشم نمیدونست چیکار داره میکنه و هدفش چیه ؟
    تا اینکه یک روز زن یکی از اونهایی که از طریق چت باهاش دوست شده بود زنگ زد و با گریه التماس میکرد که شما با همسرم رابطه دارید لطفا بگید چند وقته توی اون لحظه من پیش دوستم بودم دوستم کپ کرده بود میدونی چرا چون به عاقبت این رابطه به صورت جدی فکر نکرده بود اینکه سانجام این گفتگوها باعث چی میشه راستش ائلش دوست من قصدش راهنمایی اون مرد بود نه رابطه احساسی اما کم کم احساسی شد .خوب به عنوان یک زن فکر کن تو جای اون بودی شوهرت با یک زن فهمیدی رابطه داره اما نمیدونی تا چه حد چیکار میکنی ؟؟
    دوست من به اون زن گفت ما رابطه ای با هم نداشتیم( البته جنسی) اما کدوم زنیه قبول کنه و دلش چرکی نباشه
    گلم از اون روز به بعد تا جایی که من خبر دارم دوستم هیچ رابطه ای با هیچ مردی نداره نه چت نه زنگ و نه چیز دیگه ای
    راست میگی اونم اولش همین طور بود پرخاشگر .عصبی ... اما قبول کرده بود و دیده بود عاقبت کارش
    سخته اما ممکنه
    فراموشش نمیکنی مگر اینکه دچار فراموشی بشی .اون قسمتی از زندگیت بوده اما خوب فکر کن عاقلانه
    یا شوهر خودت یا اون
    میل جنسی طبیعیه .رابطه احساسی . ... با مشاور های بیشتری صحبت کن .خلاصه اول اشکال کارو جویا شو چی از شوهرت میخوای که براورده نمیکنه و اون مرد براورده میکنه
    در ضمن مواظب باش این بلا یی که سر شوهرت اوردی شوهرتم میتونه سر تو بیاره
    عزیزم خوب به زندگیت فکر کن و آیندت .این آیندست که راه قدم برداشتن مارو مشخص میکنه .
    موفق باشی البته با یاد خدا در توبه همیشه به رومون بازه در صورتی که هم خودمون رومون بشه هم اجل فرصتمون بده .

  16. 3 کاربر از پست مفید سمیراج تشکرکرده اند .

    سمیراج (دوشنبه 17 بهمن 90)

  17. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    367
    Array

    RE: ازعشق ممنوعه رسیدم به افسردگی وخودآزاری

    ایتان جان درست هست که خدا در توبه را برای بنده هاش باز کرده اما همین توبه کردن هم یک سری قواعد و شرایط داره تا پذیرفته بشه. یکی از اون شرایط تکرار نکردن گناه است.


    تقریبا همه مواقع روز به عشقم فکر می کنم یعنی لحظه ای نیست که درفکرش نباشم.
    گاهی اوقات بعضی چیزها یاد آور یک خاطره می شوند که در این شرایط توصیه خانم بهار 66:

    برای فراموش کردن اون اقا باید تمرکز زدایی کنی.یعنی اگه احیانا شماره تلفن،اس ام اس هدیه یادگاری و..ازش داری همه رو بلا استثنا دور بریز.
    تا یه مدت به جاهایی که با هم رفتین و ازش خاطره داری نرو.


    اما مطلبی که شما نوشتید نشون از این داره که زشتی کار هنوز براتون مشخص نشده و دوم اینکه چنین مرد هوسبازی را با نام عشق تون یاد می کنید این آقا به حریم خانه شما با نام عشق تجاوز کرده گرچه خودتان درها را باز گذاشتید.

    گاهی اوقات یک دختر باکره می یاد و از اینکه مورد سوء استفاده واقع شده حرف می زنه گاهی اوقات هم یک زن متاهل و شوهر دار می یاد از یک عشق دیگه حرف می زنه.

    به نظر من اون دختر در حق خودش ظلم کرده و جبران اون راحت تر هست اما راجع به یک زن متاهل هم ظلمی است که در حق خودش کرده هم ظلمی که به همسرش روا داشته.

    شما توبه کردید؟ اما باز هم به او فکر می کنید؟ او را عشق پاکی یاد می کنید؟
    بهتر است کمی آگاهانه تر به این قضیه نگاه کنید تا بتونید با پالایش صحیح خودتون این بحران را سپری کنید.




  18. 12 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    بی نهایت (سه شنبه 18 بهمن 90)


 
صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 04 اردیبهشت 96, 00:33
  2. چکار کنم که این احساس ممنوعه از بین بره؟
    توسط ارغوان62 در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: چهارشنبه 10 اردیبهشت 93, 09:33
  3. فرار ازعشق ممنوع
    توسط کوشیار در انجمن تعدد زوجات، چند همسری، صیغه موقت
    پاسخ ها: 28
    آخرين نوشته: چهارشنبه 20 دی 91, 11:04
  4. ازعادت کردن بترسیم
    توسط keyvan در انجمن داستان و حکایت آموزنده
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 03 اردیبهشت 88, 14:08
  5. روشهای اظهار عشق وعلاقه
    توسط mdach در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 13 مرداد 87, 10:28

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:56 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.