[size=medium][size=small]این بحث خیلی کلیه و نظردادن در موردش، به عوامل خیلی زیادی بستگی داره که یکی از مهم ترین این عوامل، اعتقادات دینی افراده.
اگر فکر می کنید ازدواج، عشق رو میکشه یا حداقل، ناکارش می کنه(!) به نظرتون چه باید کرد؟
نباید گذاشت اصلا عشقی شکل بگیره؟
یا اینکه به همین دوستی ادامه بدیم و اصلا به ازدواج فکر نکنیم؟ تا کی؟
اگر هم عشق واقعی باشه که نمیشه ولش کرد
پس چه کنیم؟...
من میگم؛
باید به فکر راه حل بود. نمیشه صورت مساله رو پاک کرد. اگر شما یک عشق در زندگیتون دارید به هرحال ناچارید ازدواج کنید تا همیشه برای هم و باهم باشید. اگر هم عشق های متنوعی دارید و اعتقادتون اینه که بدون ازدواج به راحتی به عشق و حالتون ادامه بدید، در این صورت فکر میکنم اصلا شایسته وارد شدن در این بحث نیستید!
پس حالا که از ازدواج گریزی نیست، کاری کنید تا عشقتون دوام داشته باشه. به نظر من اون عشقی که با ازدواج از بین میره، پایه و اساسی نداره. پس همون بهتر که از بین بره
اگر با روح همدیگه آشنا باشید و واقعا عاشق باشید هیچ وقت ازدواج مشکل ساز نخواهد بود. کمرنگ شدن بعضی چیزها بعد از ازدواج، مثل رد و بدل کردن کلمات عاشقانه یا داشتن روابط داغ و فوق العاده، در عین حال که طبیعیه، قابل حل هم هست. همه این ها به مهارت طرفین بستگی داره و اینکه چقدر بتونن اوضاع رو در دست بگیرن

مهارت هاتون رو تقویت کنید. ظرایف روابط زناشویی رو یاد بگیرید و به نکات بسیار ریز زندگی هم اهمیت بدید فکر می کنم همه این مشکلات به کمبود مهارت های زندگی برمی گرده
عشقتون رو باور داشته باشید. مطمئن باشید با ازدواج نه تنها کمرنگ نمی شه بلکه با پذیرفتن تعهد و مسئولیت، بارور و شکوفا هم می شه
[/size][/size]