گلپر جون اگه به يكباره اخلاقت 180 درجه تغيير كنه باعث حساس شدن همسرت مي شه پس گل نازم گلپرخانم به تدريج و كم كم نيازهاتو ، حرفاتو ، خواسته هاتو بيان كن تا يواش يواش با رويه جديدت عادت كنه و متوجه بشه كه شما هم نيازها و خواسته هايي داريد
تشکرشده 467 در 211 پست
گلپر جون اگه به يكباره اخلاقت 180 درجه تغيير كنه باعث حساس شدن همسرت مي شه پس گل نازم گلپرخانم به تدريج و كم كم نيازهاتو ، حرفاتو ، خواسته هاتو بيان كن تا يواش يواش با رويه جديدت عادت كنه و متوجه بشه كه شما هم نيازها و خواسته هايي داريد
آهو (چهارشنبه 29 خرداد 87)
تشکرشده 211 در 131 پست
ممنون آهو جون
مي خوام همين طور عمل كنم
دوستان برام دعا كنين
تشکرشده 211 در 131 پست
سلام دوستاي خوبم دلم برا حرفاي زيباتون و دلگرمي هاتون تنگ شده بود
راستش يه فكر توي ذهنمه مي خوام باهاتون مشورت كنم.
مي خوام شروع كنم به خوندن گاهي يه دفعه هم جلوي شوهرم كتاب هام رو بذارم تا هر وقت فهميد وقتي به اين محيط عادت كرد شايد يكي دو ماه ديگه بهش بگم مطمئن نيستم آخه حوصله جر و بحث ندارم كه بيام بگم و اون دوباره شروع كنه.
احساس مي كنم يه ذره از اون موضع نفوذ ناپذيرش مي خواد بياد پايين و نمي دونم من بايد چه عكس العملي نشون بدم!
تو اين مدت يكي دو بار به بهانه اي رفتم دانشگاه يك كم در مورد دانشگاه و مشكلاتي كه اخيرا در مورد مدركم پيش اومده بود باهاش حرف زدم بهم گفت ولش كن تو كه احتياجي بهش نداري ولي من توجهي نكردم و فرداش رفتم و ازش خواستم بياد دنبالم
بهش گفتم رفتن به خريد يا خيلي از كارهايي كه اكثر خانمها براشون جذابه و باهاش سرگرم مي شن برام جالب و ارضا كننده نيست و همين يكي دو ساعت رفتن به دانشگاه خيلي براي روحيه ام خوب بوده فقط بهم نگاه كرد و اومد مثل هميشه مخالفت كنه بهش گفتم تو هم متوجه شدي كه حالم بهتره ؟!و رفتم دنبال كارهام...
نمي دونم يه كم ذهنم آشفته هستش آخه اين مدت مشكلات ديگه اي هم داشتم و فكر مي كنم با تمركزم روي اين موضوع اون مسائل خود به خود حل مي شن
دوستاي خوبم راهنمايي هاتون هميشه برام راهگشاست
ممنونم و به همه اين روز عزيز رو تبريك مي گم مخصوصا خانمها و مادرهاي عزيز جمع !
گلپر (چهارشنبه 05 تیر 87)
تشکرشده 3,145 در 958 پست
سلام گلپر عزیز.
به نظرم کار خوبیه، اما سعی کن آروم آروم جلو بری، حتی می تونی از همسرت بخوای که باهم برید کتاب بخرین. یا مطلب جالبی که می خونی همسرت رو هم در جریانش بذار (البته من نمی دونم رشته شما چیه اما به هر حال هر رشته ای چیزای جالبی داره که دیگران بخوان ازش سر در بیارن). اما سعی کن طوری رفتار نکنی که همسرت فکر کنه بهش بی توجه میشی... هر وقت درس می خونی باهاش خیلی مهربونتر از قبل باش.
امیدوارم موفق باشی
shad (چهارشنبه 05 تیر 87)
تشکرشده 211 در 131 پست
شاد عزيزم ممنون مرسي كه تاييد كردي اميدوارم موثر باشه برام دعا كن
گلپر (جمعه 04 مرداد 87)
تشکرشده 19 در 13 پست
سلام / اولین نکته ای که به ذهنم رسید اینه که نزاری بچه دوم به دنیا بیاد / گناه داره بخدا / و در مورد سوالتون / اختلاف سن شما 10 ساله تمامی این مشکلات طبیعی هستش
شما یه پسر داری ولی هنوز اینو باور نکردی که مادر شدی / درس خوندن عیبی نداره ولی به خاطر پسرت هم که شده نباید بزاری تو خونه زیاد جنگ و دعوا راه بیفته / مهمتر از همه اینه که کار دنیا همینه یکی زور میگه و بقیه مجبورن تحمل کنن / من خودم حرف زور قبول نمیکنم / به هیچ قیمتی
شاید انتخابت در مورد همسر اشتباه بوده / و اگر هم درست انتخاب کرده باید جور عشقتو بکشی
10 سال اختلاف سن و فاصله میزان تحصیلات / منم بودم مشکل پیدا میکردم
ولی گور پدر رئیس فرهنگ / به خاطر پسرت هم که شده بعضی چیزارو تحمل کن
اگر هم نمیتونی تحمل کنی حتما از هم جداشین / چون این دنیا ارزش اینهمه جنگ و دعوا و اضطراب رو نداره به خدا / جان هر کی که دوسش داری به این بچه رحم کنید / من اصلا به مشکل شما فکر نمیکنم / هر روز که میرم خیابون وضعیت پسر دخترای جامعه رو میبینم / قسم میخورم هیج وقت ازدواج نکنم ونزارم بچه ای به دنیا بیاد
شما بچه دنیا نیووردین که اون از این دنیا لذت ببره / بخاطر مشکلات خودتون بچه به دنیا آوردین
همه همینطورن / طرف بچه به دنیا میاره ارث بهش برسه یا عصای پیری بشه و بعضی ها هم بخاطر اینکه دهن مردمو ببندن بچه دار میشن و . . . هزار جور دیگه که وقت نیست بنویسم
ببخش بحثو عوض میکنم منظورم اینه تمام جوانب رو در نظر بگیر و بعد تصمیم به انجام کاری بگیر / من نظر شخصیم رو گفتم و قصد نصیحت و راهنمایی و . . . رو ندارم و نخواهم داشت / من مشکلات خودمو حل کنم از سرم هم زیاده چه برسه به راهنمایی بقیه / ممنونم فعلا بای
ID : iman.salmas
iman.salmas@yahoo.com
تشکرشده 19 در 13 پست
سلام / اولین نکته ای که به ذهنم رسید اینه که نزاری بچه دوم به دنیا بیاد / گناه داره بخدا / و در مورد سوالتون / اختلاف سن شما 10 ساله تمامی این مشکلات طبیعی هستش
شما یه پسر داری ولی هنوز اینو باور نکردی که مادر شدی / درس خوندن عیبی نداره ولی به خاطر پسرت هم که شده نباید بزاری تو خونه زیاد جنگ و دعوا راه بیفته / مهمتر از همه اینه که کار دنیا همینه یکی زور میگه و بقیه مجبورن تحمل کنن / من خودم حرف زور قبول نمیکنم / به هیچ قیمتی
شاید انتخابت در مورد همسر اشتباه بوده / و اگر هم درست انتخاب کرده باید جور عشقتو بکشی
10 سال اختلاف سن و فاصله میزان تحصیلات / منم بودم مشکل پیدا میکردم
ولی گور پدر رئیس فرهنگ / به خاطر پسرت هم که شده بعضی چیزارو تحمل کن
اگر هم نمیتونی تحمل کنی حتما از هم جداشین / چون این دنیا ارزش اینهمه جنگ و دعوا و اضطراب رو نداره به خدا / جان هر کی که دوسش داری به این بچه رحم کنید / من اصلا به مشکل شما فکر نمیکنم / هر روز که میرم خیابون وضعیت پسر دخترای جامعه رو میبینم / قسم میخورم هیج وقت ازدواج نکنم ونزارم بچه ای به دنیا بیاد
شما بچه دنیا نیووردین که اون از این دنیا لذت ببره / بخاطر مشکلات خودتون بچه به دنیا آوردین
همه همینطورن / طرف بچه به دنیا میاره ارث بهش برسه یا عصای پیری بشه و بعضی ها هم بخاطر اینکه دهن مردمو ببندن بچه دار میشن و . . . هزار جور دیگه که وقت نیست بنویسم
ببخش بحثو عوض میکنم منظورم اینه تمام جوانب رو در نظر بگیر و بعد تصمیم به انجام کاری بگیر / ممنونم فعلا بای
ID : iman.salmas
iman.salmas@yahoo.com
iman_1362 (شنبه 12 مرداد 87)
تشکرشده 211 در 131 پست
سلام آقا ایمان و ممنون از توجهتون
باهاتون موافقم
بیشتر گذشتی هم که انجام می دم به خاطر پسرمه ...
شما اینقدر با حرارت حرف زدین که من هیچی نیم تونم بگم ترجیح می دم سکوت کنم یا بگم چشم!
ولی یه ذره تند رفتین
من واقعا بچه به دنیا نیوردم به خاطر مشکلات خودم.آخه اون موقع ما مشکل خاصی نداشتیم البته من اصلا موافق بچه دار شدن نبودم ولی به خاطر اصرار زیاد همسرم بالاخره قبول کردم و...بگذریم
ممنون از لطفتون
تشکرشده 19 در 13 پست
خیلی معذرت میخوام وقتی پای بجه میون میاد من یکم تند میرم و بهم میریزم / شما ببخشید به بزرگواریتون / ولی من این اخلاقمو نمیتونم عوض کنم / دست خودم نیست به بچه ها علاقه زیادی دارم / امیدوارم من و بجه ها رو درک کنید
ID : iman.salmas
iman.salmas@yahoo.com
تشکرشده 19 در 13 پست
راستی اصل کاری یادم رفت / روی ماه پسرتون رو از طرفم ببوسین / خداحافظ
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)