سلام خانومی ....حالو احوالت چطوره ؟....چه خبرا ؟
تشکرشده 289 در 103 پست
سلام خانومی ....حالو احوالت چطوره ؟....چه خبرا ؟
تشکرشده 247 در 59 پست
سلام کیمیاخاتون عزیز
ممنون که هنوز به یادمی.
چقدر بچه های این تالار با محبتن.برا همیت آدم از این تالار دل نمیکنه.اعتیاد آوره به خدا.
میدونم که هر تایپیکی که باز میشه همه دوست دارن به نتیجه برسه اونم نتیجه خوب.
راستش وقتی اون تایپیک رو نوشتم دلم میخواست حرف بزنم و بشنوم.اما نمیدونم چرا الان دوست دارم فقط سکوت کنم و احساس کنم.
از حال و احوالم پرسیدی!!!!
از کدومش؟؟؟
اگه از دوستیم هست که همونطور که قبلا گفتم تموم شده.یعنی فکر کنم به نتیجه رسیدنم برای اشتباه و خطا بودن کارم کافی بود که کنار بکشم بلکل
من اشتباه کردم همین.
از لحاظ روحی هم خب هنوز به اون آرامشی که می خوام دست نیافتم ولی بلاخره پیداش میکنم
اندکی صبر سحر نزدیک است.
روابطم هم با شوهرم آرومه نه عاشقونه نه- عارفونه- نه بزن بزن -نه بکش بکش
مثل یک زن و شوهر عادی
نمیشه که انتظار معجزه داشت.
خدا رو شکر.
m.m.a (چهارشنبه 19 خرداد 89)
تشکرشده 247 در 59 پست
بازم سلام
راستش یکی از جمله های تایپیک قبلیم برام ابهام داشت خواستم تصحیح کنم:
نوشته بودم قبلا دوست داشتم حرف بزنم و بشنوم الان بیشتر دوست دارم سکوت کنم و بیاندیشم.
(اوفی حالا درست شد)
کاشکی منم مدیر بودم که هر وقت دوست داشتم نوشته هام رو خط خطی میکردم
کاشکی منم ...
وای چقدر این جمله کاشکی انرژی منفی داره ها...
راستی آقا کامران دستتون درد نکنه امروز یه انرژی توپ ازتون گرفتم.
شما لطف دارین.راستش من هنوز خودم رو جزء به نتیجه رسیده ها نمیدونم.مدیران محترم یه موقع تایپیکم رو قفل نکنیدا!!!!!!!
میدونین من هنوزم دارم با خودم کلنجار میرم.باور کنین خیلی سخته.نه اینکه در تصمیمم مرددم نه!اما از لحاظ روحی
ولی نه از لحاظ روحی هم بد نیستم ولی میخوام بهتر باشم.اینجوری:
m.m.a (سه شنبه 18 خرداد 89)
تشکرشده 6,300 در 1,292 پست
سلام عزیزم
عزیزم اینکه الان روحیه مناسبی نداری ، طبیعی هست و با گذر زمان و فکر کردن به جنبه های مثبتی که زندگیت ، خودت و همسرت داری می تونه بهت کمک کنه .
امیدوارم همیشه خوبی ها رو ببینی و ازشون لذت ببری .
راستی عزیزم به تاپیک خصوصیات مثبت شوهرم بزن و اونجا از خوبی های همسرت برای ما بگو . مطمئن باش لیست کردن خوبی های همسرت به تو انرژی مضاعف خواهد داد و تو رو به زندگی دلگرم تر و عاشق تر و دلبسته تر خواهد کرد .
عزیزم تو شجاعت پذیرش اشتباه رو داشتی و تصمیم درست رو گرفتی و مصمم اون رو انجام دادی . این شجاعت ، اراده و وفاداری تو بسیار بسیار جای تحسین داره و واقعا بهت تبریک می گم
baran.68 (چهارشنبه 19 خرداد 89)
تشکرشده 247 در 59 پست
ممنون باران عزیز از همدردیت.
راستش خودم چندین بار می خواستم در قسمت "خصوصیات مثبت شوهرم" بنویسم ولی...
میدونین یه زمانی طاقت یه روز دوریش رو نداشتم اگه کنارم نبود انرژی نداشتم بقیه مسخرم میکردن.جای خالیش رو تو خونه نمیتونستم ببینم اشکم در می امد نه اینکه اون موقع خصوصیات مثبتش رو میدیدم ولی الان نه.نه قبلا هم همینجوری بود ولی اینقدر باهام سرد برخورد کرد و توذوقی خوردم که منم شدم مثل خودش. دیگه هیچ تمایلی به ابراز احساسات ندارم یعنی مثل قبل نیستم.نه اینکه بی مهری کنم اما اون احساساتی نیست و من برعکس.
راستش به خصوصیات مثبتش که بخوام فکر کنم میبینم خوبی داره اما یا برای خودشه یا برای دیگران یعنی اگه من هم نبودم همین نکات مثبت رو داشت.باید چیزهایی رو فقط برای من داشته باشه که من رو سرشار از لذت کنه؟؟؟؟!!!
اره البته میتونم جور دیگه ای جواب بدم که فلان اخلاق و فلان خصوصیات بد رو نداره.خدا رو شکر که اینها رو نداره!!!!
خیلی دوست داشتم در مورد یه سری مشکلاتمون بنویسم اما متاسفانه چون شوهرم گاهی به این سایت سر میزنه ترجیح میدم سکوت کنم.
هرچند الان بیشتر دارم سعی می کنم رو خودم کار کنم تا به تعادل روحی برسم.
تا بعد...
m.m.a (پنجشنبه 20 خرداد 89)
تشکرشده 355 در 151 پست
سلام دوست عزیز.
یه سوالی
اگر روزی، زبونم لال، همسرت تو رو از دست بده، باز هم هر روز صبح با انگیزه از خواب بیدار می شه؟
باز هم هر روز صبح با انگیزه می ره سر کار؟ همون میزان پشتکار در زمینه ی کاریش رو خواهد داشت؟
باز هم ...........................؟؟؟؟
مسلما نه.
وجود تو این انگیزه ها رو بهش داده. وجود تو درونش آرامش ایجاد کرده.
اگر همسرت خصوصیات مثبتی که تو دلت می خواد رو نداره، دلیل نمی شه بقیه خصوصیات مثبتش رو ندیده بگیری
تمام این خصوصیات مثبت رو، و خیلی های دیگه که فقط خودت می تونی بفهمی رو، داره؛ چون تو در زندگیش وجود داری.
reihaneh (پنجشنبه 20 خرداد 89)
تشکرشده 2,960 در 521 پست
نوشته اصلی توسط m.m.a
خواهر خوبم m.m.a،
سلام،
خوشحالم که همچنان ثابت قدم در فاز رهایی()به سر میبرین،
راستش من تجربه زندگی مشترک ندارم و برا همین، نخواستم خیلی وارد این بخش از تاپیکتون بشم...
به هر حال، فقط میخواهم توجهتون رو به برخی نکات جلب کنم،
اگر نگاهی به نوشتههاتون بندازین متوجه میشین دوست داشتن و ابراز علاقه شما، به نویی نشان از وابستگی عاطفی داره و در حقیقت دوست داشتن برای خود...
چنین چیزی را در همدردی، دوست داشتن از روی خودخواهی مینامیم و این با دوست داشتن واقعی بسیار متفاوت هست...در عشق و علاقه واقعی نشانی از خودخواهی و برای خود خواستن نیست!
دوست داشتن واقعی، زمانی هست که فرد مقبلتون رو برای وجود خودش دوست داشته باشین، نه به خاطر کارهایی که براتون انجام میده یا خصوصیاتی که شخص شما رو غرق لذت میکنه!
شما بیش از آنکه، به همسرتون دلبستهٔ بوده باشین، به او از نظر عاطفی وابسته بوده اید و این وابستگی وقتی با عدم پاسخگویی همراه شده، نتیجه شده وضعیت حاضر...
داشتم تاپیکتون رو برسی میکردم و متوجه شدم، دوست خوبی که اتفاقا متأهل هم هستند، راه حل مشکل شما را قبلاً ارائه داده اند...
نوشته اصلی توسط BABY
سعی کنین همسرتون رو برای وجود خودش دوست داشته باشین نه شخص خودتون...
این رو باور کنین، که ته وجود هر مردی، یک پسر بچه بهانه گیر هست که تشنه محبت و توجه هست،
و جنس هیچ مردی از سنگ نیست...
وابسته همسرتون نباشین، دلبستهٔ او بشین،
خواهید دید، که او هم خیلی راحت تر از آنچه تصور کنین، دلبستهٔ شما خواهد شد و همه مشکلاتتان حل خواهد شد!
خوشبخت باشین،
K
kamran2007 (پنجشنبه 20 خرداد 89)
تشکرشده 334 در 122 پست
كامران عزيز اگر چه در بسياري از تاپيك ها راهنمايي هاي خوبي ارائه مي كنيد كه بنده با اكثر آنها هم نظر بوده ام اما نمي توانم با اين پست شما هم نظر باشم... يعني چه كه ما يك نفر را به خاطر خودش دوست داشته باشيم؟.. اين كه مي شه بت پرستي... دوست عزيز اگر خانمي زيباي مطلق باشد اما به من محل نگذارد و بهانه گير باشد، بي مسئوليت باشد و هزار و يك عيب محتمل ديگر، من نوعي چطور مي توانم او را صميمانه دوست داشته باشم؟؟ علاقه داشتن مثل پرورش دادن يك گل ظريف داخل گلدان است كه اگر مراقبت هاي لازم و مستمر از آن صورت نگيرد مي پژمرد و مي ميرد و اثري هم از آن گل نخواهد ماند... چطور يك زن مي تواند علاقه اش را به همسرش حفظ كند در حاليكه آن همسر به هيچ يك از نياز هاي اصلي و عاطفي زنش پاسخ در خور نمي دهد.. مردي كه حوصله ي حرف زدن با زنش را ندارد به او كم بها مي دهد از او دائم انتقاد مي كند و ابراز محبت نمي كند و خلاصه همسرش را فقط براي پاسخ به نياز هاي خود مثل غذا پختن و ظرف و لباس شستن و نياز جنسي و ... مي خواهد كجا شايسته ي عشق ورزي همسر است؟ درست مثل اين مي ماند كه يك خانم شما را فقط براي ثروتتان و رفع نيازهاي مادي خود بخواهد.. آيا مي شود گفت كه بايد او را براي خودش دوست داشت؟؟
هر چند هم كه خصوصيات مثبت اخلاقي داشته باشد... اكثريت قريب به اتفاق انسانها كم يا زياد برخي خصوصيات اخلاقي مثبت دارند اما مسئله مهم رعايت مواردي است كه عدم انجام آنها بنيان زندگي زناشويي را به خطر مي اندازد.
من هم مثل ساير دوستان خوشحالم كه خانم m.m.a آن اشتباه را مرتكب نشد و سعي در حل منطقي تر مشكل خود دارد اما اگر همسر ايشان طبق گفته هاي خود دوستمان اين كمبود ها را جبران نكند و سعي در اصلاح خويش نداشته باشد مي توان توقع داشت m.m.a فارغ از رفتار شوهرش او را همچنان دوست بدارد؟
... اصلاًيعني چه خود او را دوست بدارد؟ اين خود چيست؟ جسم اوست؟ شخصيت اوست؟(چه خوب باشد چه بد؟) رفتار انسانها خود وجودي آنها را مي سازد و وقتي اين رفتار رو به تغيير منفي بگذارد خود وجودي آن شخص هم آن خود سابق نيست و طبيعتاً علاقه ي همسر هم دستخوش تغيير مي شود.
من تا حدي مي فهمم كه منظور شما ممكن است اين باشد كه علاقه ي ايشان به همسر شرطي نباشد كه به ازاي هر تغيير كوچك دچار نوسان شود. اين توصيه خوب و قابل درك است.. اما اگر اين تغييرات آنقدر كلي باشد كه اصل با هم بودن و زوجيت را كم جاذبه و بي معني بكند منطقي پشت اين عشق ورزي توصيه شده توسط شما نخواهد بود... اين دوست ما هر چقدر هم اين رويه را پيش بگيرد و بي قيد و شرط علاقه بورزد دير يا زود تدام رفتار هاي نا خوشايند همسرش انگيزه ي عشق ورزيدن را از او خواهد گرفت.
من خود به شخصه نمي توانم به كسي بدون در نظر گرفتن منش و رفتارش عشق بورزم. چون دوست داشتن نياز به شرايط خاصي براي زنده ماندن و تداوم است و در هر مرحله اي كه باشد اگر يكي يا چند تا از آن عوامل حذف شوند دوست داشتن هم تداوم نخواهد يافت.
wintersun77 (دوشنبه 29 آبان 91)
تشکرشده 6,300 در 1,292 پست
wintersun77 گرامی
این که همسرت را برای خودش دوست داشته باش . خود منظور جسم نیست . منظور همان اخلاق و رفتار و منش فرد است یعنی اینکه با اینکه به تمام خوبی ها و بدی های همسرت آگاه هستی با این وجود او را دوست بدار
ام ام ای عزیز این همسر را دوست داشته و او را انتخاب کرده خوب چه چیزی از او دیده که او را انتخاب کرده ؟ غیر از این است که اخلاق و رفتار و منش او را دیده .
امروز ام ام ای عزیز می گوید که همسرش خصوصیات خوب زیاد دارد اما این خصوصیات مال من نیستند . او باید بتواند خصائص مثبت همسرش را دوست بدارد حتی اگر مربوط به او نباشد .
کامران گرامی از وابستگی گفته که درست است صحبت های ام ام ای عزیز نشان از وابستگی دارد نه دلبستگی . دلبسته در دوری همسرش دلتنگ می شود اما نه اینکه نتواند تاب بیاورد و گریه کند .
دلبسته او را دوست دارد اما آزادانه نه خودخواهانه . وابسته خودخواهانه می خواهد .
اینکه او نمی تواند از خصوصیات همسرش که مربوط به او نیست لذت ببرد نشان از خودخواهی دارد پس اینکه او را دوست داشته باش به خاطر خودش و دوستش بدار هرگونه که هست به این مفهوم است که اگر دلبسته هستی باید بتوانی به دور از خودخواهی دوست بداری از خصوصیات خوبش که به شما مربوط نیست هم لذت ببرید .
متاسفانه ام ام ای عزیز نمی تواند موضوع را بازتر کند و مشکلش را بیان کند تا راهنمایی بگیرد .
با این صحبت شما که از دوست داشتن باید مراقبت کرد کاملا موافقم و معتقدم که اگر این دوست داشتن به علت بی مهارتی از جانب هر یک از طرفین به مخاطره افتاد هر دو طرف باید مسئولانه به بهبود آن کمک کنند .
ام ام ای عزیز نمی دانم که تلاشی کرده اید برای تغییر رویه همسر خود یا خیر اما می دانم چنین مشکلاتی تنها به یک طرف بر نمی گردد ، توصیه می کنم به یک مشاور مراجعه کنید .
این یک حقیقت است که وابستگی یک رابطه را به خطر می اندازد .
و اگر در یک رابطه یکی از طرفین وابسته باشد جدا از این که خود را می آزارد طرف مقابل را هم خسته و فراری می کند .
و تبعات این خستگی می تواند تغییر رفتارهایی باشد و................
ام ام ای عزیز حالا که اینجا نمی تونی مشکلت رو بیان کنی حتما سعی کن مشاوره بری و راه های افزایش صمیمصت در رابطه رو یاد بگیری .
عزیزم توصیه می کنم که دوره سه جلدی کتاب معجزه صمیمیت رو تهیه کن و بخون که بسیار می تونه بهت کمک کنه .
موفق باشی
baran.68 (پنجشنبه 20 خرداد 89)
تشکرشده 247 در 59 پست
وای چه اوضایی...
کلی حرف دارم با تک تکتون.اما الان وقت ندارم.
منتظرم باشین.
تا بعد...
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)