به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 6 از 9 نخستنخست 123456789 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 51 تا 60 , از مجموع 86
  1. #51
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 02 بهمن 99 [ 08:27]
    تاریخ عضویت
    1394-10-28
    نوشته ها
    145
    امتیاز
    8,981
    سطح
    63
    Points: 8,981, Level: 63
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    474

    تشکرشده 304 در 105 پست

    Rep Power
    38
    Array
    سلام
    من فکر میکنم اگر خانومتون نظرشون صد درصد جدایی باشه،هیچوقت دو ساعت برای صحبت با شما وقت نمیزاره.
    اگر همه چیز براشون تموم شده بود دیگه گله گذاری نمیکردن و از اینکه شما حرف طلاق رو پیش کشیدین دلخور نبودن.
    البته خب مشخصه که قطعا بجدایی فکر کردن و ممکن هست خیلی اوقات هم تصمیم بجدایی گرفته باشن.اما اینکه دارن از دلخوری هاشون باهاتون صحبت میکنن به نظر من نشونه خوبیه.
    شاید دارن به شما میگن که حرف طلاق رو شما زدین که از شما جواب بشنون که از روی عصبانیت بوده.
    دارن از دلخوری هاشون میگن که شما رفعش کنید.
    البته خب باز هم من حس خودم رو میگم ونمیدونم چه طور باید رفتار کنید که مشکلات رو حل کنه و در این مورد مشاور میتونه بیشتر کمکتون کنه.

  2. کاربر روبرو از پست مفید آرامش خیال تشکرکرده است .

    ستاره زیبا (چهارشنبه 11 فروردین 95)

  3. #52
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 04 تیر 95 [ 19:12]
    تاریخ عضویت
    1395-1-01
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    447
    سطح
    8
    Points: 447, Level: 8
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 3
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 20 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سعدی به روزگاران مهری به دل نشسته
    بیرون نمی توان کرد الا به روزگاران
    صبر و گذر زمان خیلی از مشکلات را حل می کند. در زندگی مشترک هم مرور زندگی و مشکلات اقتصادی و معیشتی مانند بزرگ کردن فرزندان خیلی از اختلافات را حل می کند.
    آنگونه که من متوجه شدم شما و همسرتان هر دو اعتقادات مذهبی دارید. توقع رفتار منطقی و عاطفی از زنها هم گزاف است بهتر است از علقه های عاطفی و اعتقادی استفاده کنید.

  4. #53
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 05 آذر 95 [ 12:43]
    تاریخ عضویت
    1394-11-12
    نوشته ها
    98
    امتیاز
    1,231
    سطح
    19
    Points: 1,231, Level: 19
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    71

    تشکرشده 58 در 35 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزيزم فيلمه كاملا فيلمه
    فشار اوردن نشد حالا كم كم دارن خودشونو مظلوم نشون ميدن بجه نباش
    به روشت ادامه بده يكاري كن تو اين نقشش فرو بره كه بتوني برش كردوني
    و صد درصد داستان اشك خانم هاست حواست باشه زندكيت رو دوست داري صبر كن
    جون مرحله بعد كه برات بيش مياد از اين بدتر اونجا قرار ناسزا بشنوي
    يه جوري تو اين مرحله برش كردون ميخواد خامت كنه تيرش به سنك بخوره رويش خشن ميشه همه اين دوره هارو كزرونديم
    بيشنهاد ميدم منطقي جواب خلاصه بده اصرار به بازكشتش نكن سكوت كن برو براي غرور مردانه
    در حال حاظر برات ممكن شرايط بزاره حتي سخت تر از اين كه تو فرار كني بس ساده نباش خود دار باش اين اتفاق برا من افتاده البته كه دارم برات مينويسم
    از طرفي به نظر مياد همه يجورن

  5. #54
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 اردیبهشت 96 [ 15:14]
    تاریخ عضویت
    1391-8-17
    نوشته ها
    110
    امتیاز
    5,053
    سطح
    45
    Points: 5,053, Level: 45
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    163

    تشکرشده 177 در 80 پست

    Rep Power
    31
    Array
    سلام .

    راستش من چند بار میخواستم این جا پست بدم ... ولی پشیمون شدم و ندادم ....من قبلا هم خدمت شما عرض کردم بهتر هر کار و اقدامی که میخواید انجام بدید از طریق مشاور باشه .....ماها هیچ کدام مشاور نیستم ... هر کسی زندگی خودش رو می بینه و متناسب با اون به شما مشاوره میده ... نگاه و دیدی که به نظر من تا حدودی اشتباه هست ....( البته با عرض معذرت از بزرگوارنی که پست دادند )

    یا علی ...

  6. #55
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 21 تیر 97 [ 15:04]
    تاریخ عضویت
    1392-5-02
    نوشته ها
    206
    امتیاز
    7,253
    سطح
    56
    Points: 7,253, Level: 56
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    143

    تشکرشده 309 در 147 پست

    Rep Power
    46
    Array
    ممنون skyzare عزیز
    فرمایشتون صحیحه
    رفتم پیش مشاور بهم گفت باید با خانمت صحبت کنم تا ببینم نیت و هدفش چیه و واقعا ازت متنفر شده(که در اینصورت جدایی بهترین کاره) یا سطحیه
    اما اون میگه نمیام به هیچ وجه چون قصد ادامه ندارم...
    با دکتر حبشی مشورت کردم و مشاور حضوری رفتم همینو گفتن
    من یه طرفه اخه چکار میتونم بکنم؟!!!
    من نقشه راه و راهنمام پست جناب مدیر بود که برام گذاشته بودن و تا حدود زیادی بهش عمل کردم اما هنوز که نتیجه نداده!!
    باز طبق قرارم با همسرم بهش زنگ زدم تا نظرمون رو بگیم به هم
    اون میگفت اینکه تو الان که موقع شروع قسط مهریه شده اومدی واسه اشتی شک بر انگیزه و صد در صد بخاطر ترس از دادن مهریست
    بازم شکاکی و بدگمانی
    بهش گفتم تو برگرد من طبق توافقمون مهرتم میدم قسطی یا نصف خونمو به نامت میزنم
    این خودش نشون دهنده حسن نیت منه
    میگه نه تو چون میدونی من نمیام اینو میگی و اگر راست میگی مردونگیت رو به خودت ثابت کن و ۵۰سکه بهم بده طلاقم بده!!!!!
    اگر دوست داشتم شاید بعدا رجوع کنم
    گفتم وقتی مهر طلاق اومد توی شناسنامم فکر کن دیگه علی مرده....
    من همه سعیمو میکنم تا الان زندگیمون درست بشه و حاضرم هر کاری رو بکنم
    هرچی گفتم برگرد یه نوک سوزن اعتماد کن
    گفت خودت منو رسوندی به اینجا
    دیگه حاضر نیستم ببینمت و اشتی محاله
    فقط میگفت طلاقم بده اگر حرفم برات مهمه
    بالاخره قبول کردم....
    قبلش کلی مقدمه چیدم که مهریه به عنوان صداق و حسن نیت مرد برای زندگیه و زن اگر طلاق بخاد طبق عرف حقش رو میبخشه میره شماهم چندبار حرفتون رو عوض کردید
    الانم میگی مهرمو میخام
    گفتم اگر دنبال لجبازی و اذیت باشم میتونم ندم
    اما بخاطر اثبات خودم به خودم و البته تو و به عنوان یه تاوان برای اشتباهاتم مقداری که میتونم میدم اگر نخاستی از راه قانون بگیر و منم طلاق نمیدم
    گفتم توافقم برای الان و با این شرایطه و توقع نداشته باش بعدا هم حرفم همین باشه
    بهش گفتم من منفعلانه عمل نمیکنم و نظرمو میگم و نمیخام احساسی عمل کنم و خودمو تحت فشار بزارم
    بهش گفتم ۱۰سکه بهت میدم و طلاق.....
    اونم چون خودم دوست دارم بدم وگرنه شما گفته بودید میبخشید
    کلی شاکی شد که چرا ده تا،مگه من بیوه ام
    تو نامردی
    خدا ازت نگذره و چوبشو بخوری
    ۴ سال زندگیمو تباه کردی و عواقبش برای منه و ازین حرفا...
    گفتم عزیز من خودت خواهان طلاقی من که میخام تغییر کنم میگه تو تغییر ناپذیری
    هم خدارو میخاد هم خرما رو...
    هم مهرشو بدم نظرم براش پشیزی نیارزه و فرصت بهم نده هم طلاق بدم هم بگه نامردم حلالمم نکنه
    این اسمش چیه اونوقت!!!؟؟
    براش به عنوان هدیه روز زن یه دسته گل و کارت عابر بانک هدیه فرستادم با اژانس
    مثل فولاد نفوذ ناپذیره و دریغ از ذره ای نرمش
    میگه تو شروع کردی دادگاه رو
    میگم خب وقتی بابات میگفت اشتی نمیکنیم مهر باید بدی طلاقم بدی و کوتاه نیومد باید چه میکردم؟؟!
    اظهارنامه دادم بیای سر زندگی
    خلاصه فهمیدم که خودشو محق میدونه و الانم انگیزش مالیه و میخاد خسارت دادگاه و وکیل و.... رو بگیره و یه مالی براش بمونه و همه این حرف زدنش باهام برای همین بوده
    بالاخره گفت من مهرمو میخام و ازت میگیرم و نمیگذرم
    گفت دیگه باهات حرفی ندارم و حوالت با خدا
    گفت از دادگاه پیش میرم و با حالت قهر و عصبانیت خداحافظی کرد....
    هرچی سعی تلاش کردم توی این اواخر همش دود شد رفت
    فقط توی گذشته مونده میگه تو همون ادمی
    انگار که بدترین کارارو کردم و اون مظلومه دو عالم بوده
    دیگه باید بشینیم تکلیف قسط معلومشه شروع کنم به دادن
    میگم گذشت کن و فرصت بده هزار نفر بدتر از ما اختلاف دارن و اشتی میکنن میگه من کاری به بقیه ندارم و مثل کسی نیستم
    تافته جدا بافتن....
    فقط سیاه و سفید میبینن زندگی رو
    سریع نا امید میشه و یه ادم عاقل اطرافش نیست که راهنماییش کنه به منم که بدترین گمانها رو داشت از اول
    خلاصه اینکه تیرم به سنگ خورد و فعلا عقب مینشینم تا اخر دادگاه ها ببینم چه میکنه
    اما فهمیدم اینا فکر برگشت نیستن و فقط میخان یه پولی بگیرن و بهم وعده سر خرمن بدن و برن و منم بشینم چشم به راه اونام به حماقتم بخندن....
    من توکلم به خداست چون خودش از دلم و نیتم با خبره
    ویرایش توسط amf66 : پنجشنبه 12 فروردین 95 در ساعت 14:41

  7. 2 کاربر از پست مفید amf66 تشکرکرده اند .

    mohanad28 (پنجشنبه 12 فروردین 95), آرامش خیال (یکشنبه 15 فروردین 95)

  8. #56
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 دی 96 [ 18:47]
    تاریخ عضویت
    1390-2-27
    نوشته ها
    66
    امتیاز
    5,847
    سطح
    49
    Points: 5,847, Level: 49
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 103
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    39

    تشکرشده 23 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام جنابamf66
    دوست عزیز یه سوالی ازت دارم تو تاپیک من اومدی گفتی اگه زندگیتو دوست داری سعی به دادگاه کشیده نشه
    میخواستم ازت بپرسم مگه شما قبل اینکه بری دادگاه وضعت بهتر بود ؟؟؟؟
    خوشحال میشم راهنماییم کنی

  9. کاربر روبرو از پست مفید یه بنده خدا تشکرکرده است .

    amf66 (دوشنبه 16 فروردین 95)

  10. #57
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 اردیبهشت 96 [ 15:14]
    تاریخ عضویت
    1391-8-17
    نوشته ها
    110
    امتیاز
    5,053
    سطح
    45
    Points: 5,053, Level: 45
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    163

    تشکرشده 177 در 80 پست

    Rep Power
    31
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط یه بنده خدا نمایش پست ها
    سلام جنابamf66
    دوست عزیز یه سوالی ازت دارم تو تاپیک من اومدی گفتی اگه زندگیتو دوست داری سعی به دادگاه کشیده نشه
    میخواستم ازت بپرسم مگه شما قبل اینکه بری دادگاه وضعت بهتر بود ؟؟؟؟
    خوشحال میشم راهنماییم کنی
    سلام .

    من نمیدونم مشکل شما چی هست . ولی من هم در مورد این که به دادگاه کشیده نشه موافق هستم ....ببین این رو من نمیگم خدا می گه ....

    سوره نسا آیه 35 :

    وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِّنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِّنْ أَهْلِهَا إِن يُرِ‌يدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّـهُ بَيْنَهُمَا ۗ إِنَّ اللَّـهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرً‌ا ﴿٣٥


    ترجمه :

    اگر ترسیدید کار به جدایی بکشد، داوری از خانواده زن و داوری از خانواده مرد گسیل دارید ،اگربنای آن دو به اصلاح باشد ،خدای تعالی بین آندو توافق ایجاد می کند و خدادانایی آگاه است


    =================================

    نوشته های زیر از تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی هست ( این مورد دوم اش رو من خودم به شخصه خیلی موافق ام ) و علت این که خدا میگه محکمه خانوادگی رو تفسیر میکنه ..

    محکمه صلح خانوادگى که در آیه فوق به آن اشاره شد یکى از شاهکارهاى اسلام است . این محکمه امتیازاتى دارد که سایر محاکم فاقد آن هستند، از جمله :

    1 - مـحـیـط خـانواده کانون احساسات و عواطف است و طبعا مقیاسى که در این محیط باید به کـار رود بـا مقیاس سایر محیطها متفاوت است ، یعنى همانگونه که در دادگاههاى جنایى نـمـى تـوان بـا مـقـیاس محبت و عاطفه کارکرد، در محیط خانواده نیز نمى توان تنها با مـقیاس خشک قانون و مقررات بى روح گام برداشت ، در اینجا باید حتى الامکان اختلافات را از طـرق عـاطـفـى حـل کـرد، لذا دسـتـور مـى دهـد که داوران این محکمه کسانى باشند که پـیوند خویشاوندى به دو همسر دارند و مى توانند عواطف آنها را در مسیر اصلاح تحریک کنند، بدیهى است این امتیاز تنها در این محکمه است و سایر محاکم فاقد آن هستند.

    2 - در مـحـاکـم عـادى قضایى طرفین دعوا مجبورند براى دفاع از خود، هرگونه اسرارى کـه دارنـد فـاش سـازنـد. مـسـلم است که اگر زن و مرد در برابر افراد بیگانه و اجنبى اسـرار زنـاشـویـى خود را فاش سازند احساسات یکدیگر را آن چنان جریحه دار مى کنند کـه اگـر به اجبار دادگاه به منزل و خانه بازگردند، دیگر از آن صمیمیت و محبت سابق خـبرى نخواهد بود، و همانند دو فرد بیگانه مى شوند که به حکم اجبار باید وظایفى را انـجـام دهند، اصولا تجربه نشان داده است که زن و شوهرى که راهى آن گونه محاکم مى شوند دیگر زن و شوهر سابق نیستند. ولى در مـحکمه صلح فامیلى یا این گونه مطالب به خاطر شرم حضور مطرح نمى شود و یا اگر بشود چون در برابر آشنایان و محرمان است ، آن اثر سوء را نخواهد داشت .

    3 - داوران در مـحـاکـم معمولى ، در جریان اختلافات غالبا بى تفاوتند، و قضیه به هر شـکـل خـاتـمه یابد براى آنها تاءثیرى ندارد، دو همسر به خانه بازگردند، یا براى همیشه از یکدیگر جدا شوند، براى آنها فرق نمى کند. در حالى که در محکمه صلح فامیلى مطلب کاملا به عکس است زیرا داوران این محکمه از بستگان نزدیک مرد و زن هستند، و جدایى یا صلح آن دو، در زندگى این عده هم از نـظـر عاطفى و هم از نظر مسؤ ولیتهاى ناشى از آن تاءثیر دارد، و لذا آنها نهایت کوشش را بـه خـرج مـى دهـنـد که صلح و صمیمیت در میان این دو برقرار شود و به اصطلاح آب رفته به جوى بازگردد!


    4 - از هـمـه ایـنـهـا گـذشـتـه چـنین محکمه اى هیچ یک از مشکلات و هزینه هاى سرسام آور و سـرگـردانـى هـاى مـحـاکـم مـعـمـولى را ندارد و بدون هیچ گونه تشریفاتى طرفین مى توانند در کمترین مدت به مقصود خود نائل شوند. نـاگـفـتـه روشـن اسـت کـه حـکـمـیـن بـایـد از مـیـان افـراد پـخـتـه و بـا تدبیر و آگاه دو فامیل انتخاب شوند.


    یا علی ....
    ویرایش توسط skyzare : یکشنبه 15 فروردین 95 در ساعت 18:02

  11. 2 کاربر از پست مفید skyzare تشکرکرده اند .

    amf66 (دوشنبه 16 فروردین 95), یه بنده خدا (یکشنبه 15 فروردین 95)

  12. #58
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 21 تیر 97 [ 15:04]
    تاریخ عضویت
    1392-5-02
    نوشته ها
    206
    امتیاز
    7,253
    سطح
    56
    Points: 7,253, Level: 56
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    143

    تشکرشده 309 در 147 پست

    Rep Power
    46
    Array
    در مورد یه سری از خصوصیات و اخلاقای همسرم که شبیه شکاکیت و سوظن هست از دکتر حبشی سوال کردم چندتا مثال زدم براشون(البته بدون بزرگنمایی و گزافه گویی)ایشون گفتن همسرت به بیماری روانی دچاره و مراجعه به روانپزشک براش خیلی ضروریه و تصمیم گیری برای ادامه زندگی رو مشروط به نظر ایشون قرار بده!!!
    این مشاور رو بعد ازینکه همسرم توی اخرین صحبتمون قبل سیزده بدر بهم گفت که تو هدفت از جلو اومدن اشتی نبوده و فقط ترس بابت پرداخت مهریه داشتی گرفتم
    از ابتدا همش بهم بدبین و مشکوک بود بی هیچ دلیل خاصی
    حالا هم که اینهمه تلاش کردم تا برگرده اما همه رو برد زیر سوال!!!
    دیگه بیخیالش شدم
    هرچی فکر میکنم موندن توی رابطه ای که انقد ادم تحقیر بشه و همش باید شفاف سازی کنه و خودشو ثابت کنه واقعا عذاب اوره
    با جناب مدیرم صبحت کردم گفتن سه شرط بزار براش یا بیاد مشاوره و تصمیم گیری بعد از مشورت یا بیاد سرزندگی و مهرشم قسطی بگیره یا کلا ببخشه و بره
    هرسه اینارو گفتم نپذیرفت میگه مهرمو بده طلاقم بده!!!
    باز برگشتیم خونه اول
    یه جنگ فرسایشی تا خسته بشیم و با هم توافق کنیم

    به وکیلم گفتم با وکیلشون صحبت کنه تا به یه نتیجه برسیم
    خیلی خسته شدم.....
    هیچ کس درک نمیکنه چی میگم
    اما واقعا بدترین دوره زندگیم تا الان رو میگذرونم
    انواع مشکلات اوار شده روی سرم....
    عجیب سردرگمم...
    خدا کمکم کنه و بهم توانایی و استقامت بده
    دلم میخاد برگردم به گذشته و دوباره ازاد و رها باشم
    ویرایش توسط amf66 : دوشنبه 16 فروردین 95 در ساعت 19:56

  13. کاربر روبرو از پست مفید amf66 تشکرکرده است .

    skyzare (دوشنبه 16 فروردین 95)

  14. #59
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 اردیبهشت 96 [ 15:14]
    تاریخ عضویت
    1391-8-17
    نوشته ها
    110
    امتیاز
    5,053
    سطح
    45
    Points: 5,053, Level: 45
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    163

    تشکرشده 177 در 80 پست

    Rep Power
    31
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط amf66 نمایش پست ها
    در مورد یه سری از خصوصیات و اخلاقای همسرم که شبیه شکاکیت و سوظن هست از دکتر حبشی سوال کردم چندتا مثال زدم براشون(البته بدون بزرگنمایی و گزافه گویی)ایشون گفتن همسرت به بیماری روانی دچاره و مراجعه به روانپزشک براش خیلی ضروریه و تصمیم گیری برای ادامه زندگی رو مشروط به نظر ایشون قرار بده!!!
    این مشاور رو بعد ازینکه همسرم توی اخرین صحبتمون قبل سیزده بدر بهم گفت که تو هدفت از جلو اومدن اشتی نبوده و فقط ترس بابت پرداخت مهریه داشتی گرفتم
    از ابتدا همش بهم بدبین و مشکوک بود بی هیچ دلیل خاصی
    حالا هم که اینهمه تلاش کردم تا برگرده اما همه رو برد زیر سوال!!!
    دیگه بیخیالش شدم
    هرچی فکر میکنم موندن توی رابطه ای که انقد ادم تحقیر بشه و همش باید شفاف سازی کنه و خودشو ثابت کنه واقعا عذاب اوره
    با جناب مدیرم صبحت کردم گفتن سه شرط بزار براش یا بیاد مشاوره و تصمیم گیری بعد از مشورت یا بیاد سرزندگی و مهرشم قسطی بگیره یا کلا ببخشه و بره
    هرسه اینارو گفتم نپذیرفت میگه مهرمو بده طلاقم بده!!!
    باز برگشتیم خونه اول
    یه جنگ فرسایشی تا خسته بشیم و با هم توافق کنیم

    به وکیلم گفتم با وکیلشون صحبت کنه تا به یه نتیجه برسیم
    خیلی خسته شدم.....
    هیچ کس درک نمیکنه چی میگم
    اما واقعا بدترین دوره زندگیم تا الان رو میگذرونم
    انواع مشکلات اوار شده روی سرم....
    عجیب سردرگمم...
    خدا کمکم کنه و بهم توانایی و استقامت بده
    دلم میخاد برگردم به گذشته و دوباره ازاد و رها باشم
    سلام .

    ان شاالله هر چی خیر هست براتون پیش بیاد ..... و این که خیر ادم ها ممکنه همیشه مطابق میلش نباشه .....

    آیه 216 بقره :


    شاید چیزى را ناخوشایند بدانید در حالى که آن براى شما نیکوست، و شاید چیزى را دوست بدارید در حالى که آن براى شما شرّ است. خداوند مى داند و شما نمى دانید.

    ===============================

    ولی من الان در رابطه با اون قسمت قرمز رنگ میخواستم به چیزی بگم .....( کلا ببخشه و بره ) اگه ادعا داریم حداقل مسلمونیم .... این که بخوایم خانم رو تحت شرابطی خاص قرار بدیدم که تحت فشار مهرش رو ببخشه اصلا اخلاقی نیست و به دور از ادب هست ...... باید مهر خانم رو داد بجز این که خودش راضی بشه بخشیش رو ببخشه ...من این فایل ها رو میزارم ... ببینید .....

    هر سه تاش رو ببینید .. ( بخصوص ایه های 237 و 241 و 242 )

    ایه 236 بقره : دادن هدیه مناسب به زنان بعد از طلاق


    آیه 237 بقره : چگونگی پرداخت مهریه در صورت طلاق



    آیه 241 و 242 : هدیه دادن به زنان مطلقه


    ==================================================
    یا علی ....






    ویرایش توسط skyzare : دوشنبه 16 فروردین 95 در ساعت 22:33

  15. 2 کاربر از پست مفید skyzare تشکرکرده اند .

    amf66 (دوشنبه 16 فروردین 95), یه بنده خدا (چهارشنبه 18 فروردین 95)

  16. #60
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 تیر 97 [ 17:42]
    تاریخ عضویت
    1391-8-16
    نوشته ها
    54
    امتیاز
    5,053
    سطح
    45
    Points: 5,053, Level: 45
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    71

    تشکرشده 49 در 25 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام جنابamf66
    اراده و پشتکارتون قابل تحسینه و اینکه اشتباهاتتون رو پذیرفتید ارزشمنده امیدوارم هرچی به صلاحه براتون پیش بیاد من مشاور نیستم و فقط یه توصیه خواهرانه دارم خواهش میکنم هر اتفاقی بینتون افتاد چه خانمتون برگشت و چه خدای نکرده جدایی پیش اومد هرگز کاری نکنید که خانمتون پیش خانواده ش سرشکسته بشه مادیات خیلی بی ارزشتر از روابط انسانیه

  17. کاربر روبرو از پست مفید روژینا تشکرکرده است .

    amf66 (دوشنبه 16 فروردین 95)


 
صفحه 6 از 9 نخستنخست 123456789 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:04 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.