در مورد یه سری از خصوصیات و اخلاقای همسرم که شبیه شکاکیت و سوظن هست از دکتر حبشی سوال کردم چندتا مثال زدم براشون(البته بدون بزرگنمایی و گزافه گویی)ایشون گفتن همسرت به بیماری روانی دچاره و مراجعه به روانپزشک براش خیلی ضروریه و تصمیم گیری برای ادامه زندگی رو مشروط به نظر ایشون قرار بده!!!
این مشاور رو بعد ازینکه همسرم توی اخرین صحبتمون قبل سیزده بدر بهم گفت که تو هدفت از جلو اومدن اشتی نبوده و فقط ترس بابت پرداخت مهریه داشتی گرفتم
از ابتدا همش بهم بدبین و مشکوک بود بی هیچ دلیل خاصی
حالا هم که اینهمه تلاش کردم تا برگرده اما همه رو برد زیر سوال!!!
دیگه بیخیالش شدم
هرچی فکر میکنم موندن توی رابطه ای که انقد ادم تحقیر بشه و همش باید شفاف سازی کنه و خودشو ثابت کنه واقعا عذاب اوره
با جناب مدیرم صبحت کردم گفتن سه شرط بزار براش یا بیاد مشاوره و تصمیم گیری بعد از مشورت یا بیاد سرزندگی و مهرشم قسطی بگیره یا
کلا ببخشه و بره
هرسه اینارو گفتم نپذیرفت میگه مهرمو بده طلاقم بده!!!
باز برگشتیم خونه اول
یه جنگ فرسایشی تا خسته بشیم و با هم توافق کنیم
به وکیلم گفتم با وکیلشون صحبت کنه تا به یه نتیجه برسیم
خیلی خسته شدم.....
هیچ کس درک نمیکنه چی میگم
اما واقعا بدترین دوره زندگیم تا الان رو میگذرونم
انواع مشکلات اوار شده روی سرم....
عجیب سردرگمم...
خدا کمکم کنه و بهم توانایی و استقامت بده
دلم میخاد برگردم به گذشته و دوباره ازاد و رها باشم
علاقه مندی ها (Bookmarks)