چی بگم آخه شما قرار بودین بگین که ....که سو برداشت نکردین...
...من مسخره نمیکنم اقا غلام هیچ وقت ....اون باشوخی فرق داره....شوخی که فقط محض خنده و نشوندن لبخند اتفاق می افته ....اهانتی توش نیست....دنبال هیچ سری هیچ کس نیست!!!فقط برای طنز ...اونم بین کسانی که صمیمیتی
و صافی دلی حس کنی باهاشون نه هر جایی...
اونم تو روزهایی که مثل قصه خروس دکتر شریعتی مادرم به مطبخ رفت تا نبیند و پدرم رفت تا نشنود
..مسلما هم کسانی آماج شوخی قرار میگیرن که خودشونو شوخ شناسونده باشن و گرنه سر کچل هیج کس به درد سر کچل دیگری نمیخوره..!!!..
درمورد دنبال سوژه و ایناهم... نگید که متوجه منظور نمیشید و فکر میکنید اخر زمان شده!!
فقط اومده بودم برای پوه بنویسم و برم.....ی تایم نیم ساعته از برادرم گرفتم که لپ تاپش و بده کارام و بکنم.....هم از این ور حرف اینحا به طول کشید هم از اون ور مامانم در حال صدا کردن (بدش میاد ما سرمون تو گوشی و لپ تاپ باشه)فقط تند تند مینوشتم که پاشم...یعنی تو همچین شرایطی... اخرشم نرسیدم لپ تاپ از دستم رفت...
به هر حال گفتم که ی وقت سو برداشت نشه ...یا نارحت نشده باشین
من هیچ وقت فکر مسخره کردن نبودم....حالا دیگه از اینجا به بعد هر فکری بکنید به خودتون مربوطه.
..................................
پ.ن.
گویا داستان چند صفحه سوبرداشتها و موشک پرونیها تو تاپیک حال و احوال ادامه داشته
علاقه مندی ها (Bookmarks)