نوشته اصلی توسط
sorena_arman
درود
ببينيد اينكه من به زندگي وارد شم كه مشكلات رو حل كنم و از حل اونها لذت ببرم وبه آرامش برسم(حالا اگر نتونستم حل كنم ممكنه از فشار روحي ديوونه بشم!!) دليل قانع كننده اي براي عمده افراد محسوب نمي شه.مي تونيد اين رو از افراد واقع بين هم بپرسيد. جماعت دنيا بيشتر دوست دارند به رفاه و آرامش از يك مسير ساده تر و كم خطر تر برسند. البته غير از انسانهاي والا كه من و امثال من جزشون نيستيم. يعني من هم اگر صبح تا شب مشكلات مخالف جلوي پام بذارن كه حل كنم از زندگيم اونقدرا لذت نمي برم.شما غير اين يه سري دلايل ديگه هم مي شه لطف كنيد؟ اينكه از موسس كهريزك كه يك فرد مسلما عادي نيست و يقينا رويكردهاي ويژه اي براي زندگي داشته مثال بزنيم و...راهكار خوبي نيست. شما مثالهاي نرمال و در سطح جامعه رو بزن. جامعه ايران مشكلاتش بسيار بيشتر از جامعه آلمان و نروژه. كدوم آرامش بيشتري دارند. مي شه به جاي اينكه ازدواج رو دور بزنيم و راه حلي براي افزايش مشكلات و درارتباط با اون افزايش تاب و توان در برابر مشكلات تو جامعه پيدا كنيم مشكلات رو كاهش بديم؟!!!
علاقه مندی ها (Bookmarks)