همسر فرشته ام ، دیو شده... چه کنم؟

[Shadi2]

عزیزم چقدر خوبه که سخنرانی های دکتر فرهنگ گوش میدی و عمل میکنی. همین نشون میده که تو مسیر اصلاح قدوم گذاشتی و موفق هم بودی. همسرت رو بهتر شناختی و تنش هاتون داره کم میشه.
فعلا با این بحثی که پیش اومده زیاد دور برش نچرخ و خیلی ابراز علاقه نکن. باهاش خوب و مهربون باش ولی لزومی نداره دائما بابت اشتباه اون شب معذرت خواهی کنی و قربون صدقه اش بری. به همسرت فرصت بده تا کم کم یخش باز شه. خودش میاد سمتت. بازم میگم قهر نکن و باهاش رف بزن حتی بهانه گیری هم نکن اما علاقه افراطی نشون نده!
مشخصه همسرت خیلی مغروره و با کوچکترین تحقیری یه مدت به هم میریزه.
البته به نظرم این بیشترش به خاطر نداشتن کار دائم و درآمد خوب هست. درونش حس شکستی داره و شاید بحث های کوچکی مثل همان تلفن براش خیلی سنگینه و غرورش رو له شده حساب میکنه. این مدت که داره درس میخونه و کار خوبی نداره مدارا کن. بره سرکار اوضاعش بهتر میشه و مسلما آرامتر....

[الهام*]

ممنونم از همدلی تون شادی عزیزم

بله درسته کاملا حرفاتون رو قبول دارم

خداروشکر همسرم برگشته به حالت عادی الان ولی خب زندگی مون به دلیل سابقه 2.5 ساله غلط اشکالات زیاد داره و زمانبره تا همه چی درست بشه ولی از قبلش خیلی بهتر شده میتونم بگم 50 درصد پیشرفت کرده زندگی مون
مثلا همسرم جدیدا باهام دردو دل میکنه در صورتی که قبلا اصلا
الان پول حساب مشترک که تموم میشه دوباره شارژش میکنه در صورتی که قبلا اصلا
شبها نسبتا زودتر میاد ولی بازم دیر میاد کم کم فکر میکنم بهتر میشه نیاز به فرصت داره


بچه ها یه سوال برام پیش اومده البته اگه پستهای اولمو خونده باشید میتونید جواب بدید

من الان با توجه به اینکه رابطمون توی این 40 روز بعد آشتی تغییر محسوس و باور نشدنی پیدا کرده
تصمیم گرفتم برای رهن خونه بهتر با موقعیت بهتر 15 تومن از اداره مون وام بگیرم ولی نمیدونم کارم درسته یا نه؟ (همسرم 30 تومن داره و من هم 5 تومن وام گرفتم قبلا.مجموعا35 داریم)
میترسم از عواقبش البته خدای نکرده
از طرفی هم فکر میکنم وقتی این 15 تومن رو بدم و خونه تمیزتر ، بزرگتر و موقعیت محلی بهتر بگیرم برای خودم هم هست و نفعش به خودم هم میرسه
خیلی مرددم
کمکم کنید

[الهام*]

دوستان کجایید؟

[فرشته مهربان]

با سلام

اگر هدفت زندگی کردن هست اشکالی برای گرفتن وام نیست اما اگر همسرت وسع مالی خوبی داره و میتونه خیلی زنانه و ظریف بخواهید که اقساطش را خودش بپردازد اگر نه که به هر حال شما زندگی مشترک دارید همکاری زن در مسائل مالی هیچ اشکالی ندارد این روش ایفای نقش هست که مهم است .... اگر به گونه ای باشد که مسئولیت پذیری همسر را خدشه وارد کند یا تحقیر و منتا گذاری در پی دارد غلط است ....

این تغییرات در همسرتان نشان می دهد چقدر تغییرات خود شما تأثر گذار هست .... پس بعد از این نیز بجای زوم روی اشکالات همسرتان ویژگیهای مثبت او را ببینید و روی ضعفهای خود و اصلاح آنها متمرکز شوید تا بیش از این شاهد بهبود اوضاع و لذت حاصله باشید

موفق باشید

[الهام*]

با سلام

اگر هدفت زندگی کردن هست اشکالی برای گرفتن وام نیست اما اگر همسرت وسع مالی خوبی داره و میتونه خیلی زنانه و ظریف بخواهید که اقساطش را خودش بپردازد اگر نه که به هر حال شما زندگی مشترک دارید همکاری زن در مسائل مالی هیچ اشکالی ندارد این روش ایفای نقش هست که مهم است .... اگر به گونه ای باشد که مسئولیت پذیری همسر را خدشه وارد کند یا تحقیر و منتا گذاری در پی دارد غلط است ....

این تغییرات در همسرتان نشان می دهد چقدر تغییرات خود شما تأثر گذار هست .... پس بعد از این نیز بجای زوم روی اشکالات همسرتان ویژگیهای مثبت او را ببینید و روی ضعفهای خود و اصلاح آنها متمرکز شوید تا بیش از این شاهد بهبود اوضاع و لذت حاصله باشید

موفق باشید

ممنونم ازتون فرشته مهربان عزیزم
من خیلی دارم روی خودم کار میکنم ولی متاسفانه چند چیز هست که باعث میشه نتونم کامل یادگیری هایمو پیاده سازی کنم
یکی اینکه من تمرکز ندارم و اگر مثلا وقت نشه چند روز بیام همدردی و مطلب نخونم یعنی در جریان یادگیری نباشم دیگه اجرا نمیکنم و یادم میره بیشتر چیزا
دوم اینکه همسرم جدیدا میگه الهام تو خیلی خوبی ولی خیلی گیر میدی!!!!
من وقتی تحت فشار زیاد باشم در مورد موضوعی ، استرس و اضطراب میگیرم و از اونجایی که کمال گرا و سلطه گر و عجول هستم ناخودآگاه رفتار تند و خشن نشون میدم
لطفا راهنماییی.................
چیکار کنم گیر ندم؟

[ستاره زیبا]

سلام عزیزم مردا زنهای گیرو و غرغرو متنفرن فقط کافیه چند لحظه خودت بذاری جاش اونوقت بری سراغ گیر دادن البته دیگه فکر نکنم خوشت بیاد گیر بدی
اگه طرفمون احساس ازادی کنه و ببینه ما اهل سلطه گری نیستیم اصلا خودش میاد پیشمون و مسایلش رو میگه
مثلا خود من اصلا خیلی اهل پرسشو پاسخ و گیر دادن نیستم همونطور که خودم دوست ندارم
همسرم هم احساس خفگی نمیکنه و خیلی وقتا خودش میاد حرف باز میکنه تازه همون موقع هم من سعی میکتم فقط گوش بدم و اصلا وسط حرفش نگم چرا اینکار کردی چرا.......اینطوری احساس امنیت میکنه و راحت حرف میزندر کل بهترین راهی که در برخورد با دیگران باید انجام داد بقول حضرت علی ع انچه برای خود میپسندی برا دیگرانم بپسند
همین اگه واقعا همه بتونن این تو برخورد با دیگران اجرا کنن دیگه اصلا این همه مشکل پیش نمیاد

[فرشته مهربان]

سلام

علاج این درد و اشکالات شما درک و پذیریش جایگاه خودتون به عنوان یک زن و همسر هست .... یعنی چه :

یعنی شما یک زن هستید که وقتی ازدواج می کنید طبق قانون و طبق شرع مقدس تحت ولایت همسرتون هستید اگر زن بودن خود را به خوبی درک کنید ویژگیهای زنانه را بشناسید و بپذیرید و اجرایی کنید و بفهمید که تحت ولایت بودن دقیقاً آرامش و راحتی را برای شما به ارمغان میاورد و ضد اضطراب و استرس هست و برعکس آن عامل استرس و اضطراب و دغدغه های بیجا خیلی بهتر تمایل به زنانگی پیدا می کنید و در نتیجه ولایت پذیر خواهید بود و آرامش و لذت را برای خود می خرید ....

اینکه گفتم زن بودن و زنانگی را درک کنید یعنی بشناسید، فکر نکنید همینکه یک سری خصوصیات ظاهری زنانه را بشناسید یعنی زن و نیازها و تواناییهایش و جایگاهش را شناختید بلکه نیاز به نگاهی انسان شناسانه از زاویه خلقت گرایی دارد .... یعنی دقیق بببینید خلقت زن چگونه است چه جایگاهی برایش در نظر گرفته شده و شرایط آسیب پذیری و قوتش چگونه هست ، چه نقشی دارد و ..... و موقعیتش در زوجیت چگونه است و چه نقشی دارد و ......

وقتی اینها را درک کردید آنهم به درستی و از منابع صحیح و سالم نه از منابع بشر ساخته جنسیت گرایانه مثل فمنیسم ..... در این صورت در می یابید سلطه جویی آنهم بر مردی که ولایت بر او دارد برای زن عین آسیب هست .... غر غر کردن و گیر دادن نشانه دغدغه های خارج از حیطه نقش و جایگاه و مسئولیتش هست و آسیب پذیری را نشان می دهد که آسیب رسانی را هم موجب می شود و الا اگر در نقش و جایگاه خود باشد دغدغه های بیمورد که غالباً ربطی به نقش و جایگاهش ندارد را پیدا نمی کند و در نتیجه منجر به غرغر و گیر دادن و حتی دخالت در حیطه مسئولیت و جایگاه و نقش مرد نمی شود و .....

مثلاً برای شما این جا خواهد افتاد که :
مسئولیت معاش خانواده به عهده همسر شماست و بنا به همین مسئولیت چگونگی تنظیم آن هم به عهده ایشان بلکه حق ایشان هست و نقش شما همراهی و همیاری و مشاورت است تازه آن هم در صورت درخواست ، نه دخالت و تعیین تکلیف . حتی اگر شما نقشی از نظر اقتصادی به عنوان یاری رسانی و کاملاً با اختیار به عهده می گیرید بدون توقع دخالت در چند و چون هزینه کردش خواهد بود و ....

لذا به همین اندازه شما در راحتی و آرامش هستید چیزی که برای شما لازم هست تا بتوانید آرامش را در زندگی جاری سازید که نقش مهم شما به عنوان زن و همسر هست .... در غیر این صورت در حریم مردانه مردتان وارد شدن همانا و تضعیف وی و موجبات واکنش های ناشی از این تضعیف را فراهم کردن همانا و آسیب های خود کرده که دوبل هم خواهد بود همانا ....

این شناخت نقش و جایگاه و ولایت پذیری حتی در درمان کمال گرایی هم بسیار مفید هست

موفق باشید

[الهام*]

سلام عزیزم مردا زنهای گیرو و غرغرو متنفرن فقط کافیه چند لحظه خودت بذاری جاش اونوقت بری سراغ گیر دادن البته دیگه فکر نکنم خوشت بیاد گیر بدی
اگه طرفمون احساس ازادی کنه و ببینه ما اهل سلطه گری نیستیم اصلا خودش میاد پیشمون و مسایلش رو میگه
مثلا خود من اصلا خیلی اهل پرسشو پاسخ و گیر دادن نیستم همونطور که خودم دوست ندارم
همسرم هم احساس خفگی نمیکنه و خیلی وقتا خودش میاد حرف باز میکنه تازه همون موقع هم من سعی میکتم فقط گوش بدم و اصلا وسط حرفش نگم چرا اینکار کردی چرا.......اینطوری احساس امنیت میکنه و راحت حرف میزندر کل بهترین راهی که در برخورد با دیگران باید انجام داد بقول حضرت علی ع انچه برای خود میپسندی برا دیگرانم بپسند
همین اگه واقعا همه بتونن این تو برخورد با دیگران اجرا کنن دیگه اصلا این همه مشکل پیش نمیاد

سپاسگذارم ستاره زیبای عزیزم
واقعا ازتون ممنونم که توجه و عنایت ویژه به تاپیک من دارید و وقت میگذارید و راهکار ارائه میدید
واقعا واقعا هم راهکارهاتون جواب داده تا حالا

یه چیزی که هست اینه که من میدونم که نباید غر بزنم ولی بلد نیستم چطوری غر نزنم!!! یعنی وقتی غر میزنم اصلا نمیدونم که دارم غر میزنم

مثلا یک نمونه همین دیروز که 21 رمضان بود که تعطیل بود و ماچون تا صبح احیا داشتیم از اون طرف تا 2 ظهر خوابیدیم وقتی همسرم بیدار شد گفت میخام برم دانشگاه یه سر ، یه ساعتی کار دارم و باید پروژه ام رو کدنویسی کنم منم اول فقط نگاهش کردم و فکر کردم حالا چی باید بگم و بعدش با خونسردی گفتم نمیشه امروز نری و فردا انجامش بدی؟ گفت نه خیلی واجبه پروژه یکی از بچه هاس و عجله داره و ازین حرفا... که من بعدش چیزی نگفتم فقط گفتم زود برمیگردی؟ گفت باشه سعی میکنم برا افطار بیام !!! دیگه حرفی نزدم

به نظر شما از ساعت 3 عصر تا 8 شب یعنی یک ساعت یا پنج ساعت؟
بعدش هم گفته بود برا افطار میام ولی تازه ساعت 9 زنگ زد گفت من دارم میام و 10 اومد خونه!!!! ساعت 10 وقت افطار هست؟
حالا این وسط من ساعت 6 بود زنگ زدم گفتم عزیزم من احساس تنهایی میکنم همین که گفتم یهویی خیلی زود خداحافظی کرد!!!
شب وقتی در موردش حرف زدم باهاش گفت تو غر میزنی گفتم خب بگو کجا غر میزنم تا اصلاح کنم که گفت همین امروز گفتی من تنهام!!

خب یعنی چی... من نمیتونم احساساتمو بگم به همسرم؟

خب منم دوست دارم همسرم درکم کنه باهام همدلی کنه ، حالا روز تعطیل میذاره میره یه دلجویی هم نمیکنه دیر هم میاد آخرشم میگه تو غر میزنی
یا مثلا میگه تو انقد گیر میدی من ازت فراری ام و حوصله تو ندارم (البته یه کوچولو بحثمون شد اینو گفت)
دیشب خیلی از دستش دلخور شدم و دلم شکست...

غر نزدن یعنی چی؟

یکی برا من تعریف کنه....!!!
یعنی سوال و جواب نکنم؟
کار اشتباه انجام داد سکوت کنم؟ حرفی نزنم؟
دیر میاد هیچی نگم حتی احساساتمو!!! ؟؟؟
یا مثلا اینکه هیچ مهمونی نمیریم هیچ مسافرتی نمیریم منو خونه مامانش و بقیه فامیلش نمیبره و خودش هم نمیاد توی خانواده من .... در اینگونه موارد حرفی نزنم؟

چطوری غر نزنم؟

در مورد غر زدن ، چیکار کنم .... چیکار نکنم؟

[الهام*]

سلام

علاج این درد و اشکالات شما درک و پذیریش جایگاه خودتون به عنوان یک زن و همسر هست .... یعنی چه :

یعنی شما یک زن هستید که وقتی ازدواج می کنید طبق قانون و طبق شرع مقدس تحت ولایت همسرتون هستید اگر زن بودن خود را به خوبی درک کنید ویژگیهای زنانه را بشناسید و بپذیرید و اجرایی کنید و بفهمید که تحت ولایت بودن دقیقاً آرامش و راحتی را برای شما به ارمغان میاورد و ضد اضطراب و استرس هست و برعکس آن عامل استرس و اضطراب و دغدغه های بیجا خیلی بهتر تمایل به زنانگی پیدا می کنید و در نتیجه ولایت پذیر خواهید بود و آرامش و لذت را برای خود می خرید ....

اینکه گفتم زن بودن و زنانگی را درک کنید یعنی بشناسید، فکر نکنید همینکه یک سری خصوصیات ظاهری زنانه را بشناسید یعنی زن و نیازها و تواناییهایش و جایگاهش را شناختید بلکه نیاز به نگاهی انسان شناسانه از زاویه خلقت گرایی دارد .... یعنی دقیق بببینید خلقت زن چگونه است چه جایگاهی برایش در نظر گرفته شده و شرایط آسیب پذیری و قوتش چگونه هست ، چه نقشی دارد و ..... و موقعیتش در زوجیت چگونه است و چه نقشی دارد و ......

وقتی اینها را درک کردید آنهم به درستی و از منابع صحیح و سالم نه از منابع بشر ساخته جنسیت گرایانه مثل فمنیسم ..... در این صورت در می یابید سلطه جویی آنهم بر مردی که ولایت بر او دارد برای زن عین آسیب هست .... غر غر کردن و گیر دادن نشانه دغدغه های خارج از حیطه نقش و جایگاه و مسئولیتش هست و آسیب پذیری را نشان می دهد که آسیب رسانی را هم موجب می شود و الا اگر در نقش و جایگاه خود باشد دغدغه های بیمورد که غالباً ربطی به نقش و جایگاهش ندارد را پیدا نمی کند و در نتیجه منجر به غرغر و گیر دادن و حتی دخالت در حیطه مسئولیت و جایگاه و نقش مرد نمی شود و .....

مثلاً برای شما این جا خواهد افتاد که :
مسئولیت معاش خانواده به عهده همسر شماست و بنا به همین مسئولیت چگونگی تنظیم آن هم به عهده ایشان بلکه حق ایشان هست و نقش شما همراهی و همیاری و مشاورت است تازه آن هم در صورت درخواست ، نه دخالت و تعیین تکلیف . حتی اگر شما نقشی از نظر اقتصادی به عنوان یاری رسانی و کاملاً با اختیار به عهده می گیرید بدون توقع دخالت در چند و چون هزینه کردش خواهد بود و ....

لذا به همین اندازه شما در راحتی و آرامش هستید چیزی که برای شما لازم هست تا بتوانید آرامش را در زندگی جاری سازید که نقش مهم شما به عنوان زن و همسر هست .... در غیر این صورت در حریم مردانه مردتان وارد شدن همانا و تضعیف وی و موجبات واکنش های ناشی از این تضعیف را فراهم کردن همانا و آسیب های خود کرده که دوبل هم خواهد بود همانا ....

این شناخت نقش و جایگاه و ولایت پذیری حتی در درمان کمال گرایی هم بسیار مفید هست

موفق باشید

ممنون و سپاسگذارم فرشته مهربان عزیزم از توجه تون
من سرچ زدم تو گوگل خیلی مقاله خوندم ولی چیز درست حسابی پیدا نکردم
اگه ممکنه یه چند تا لینک بهم از همین همدردی بدید یا سایتی معرفی کنید

[ستاره زیبا]

سلام عزیزم ببین شما باید درخاستهات رو به همسرت بگی اما زمان و مکان رو باید در نظر بگیری این بسیار مساله مهمیه البته لحن و نوع گفتگو بسیار. موثره
مثلا من خودم برای نمونه اگه روز تعطیل باشه همسرم بگه میخای برو خونه مادرت من میگم نه روز تعطیل من برم تو تنها میمونی من اصلا دوست ندارم روز تعطیل تو تنها بمونی من برم خوش باشم یااینکه مثلا میگم خیلی وقته بهذمادرت سر نزدی برو بهش سر بزن مثلا پسرشی شاید کاری داشته باشه اونوقت یه روز دیگه همین حرف تحویلخودم میده مثلا من غیر مستقیم میگم من تا تو نیای افطار نمیکنم منتظرت هستمو کلا تا سر میز نیاد من غذا رو شروع نمیکنم و ایشون خودش دیگه کلا میدونه هر حا باشه باید برا غذا خودش برسونه البته گاهی هم نمیشه که زنگ میزنه و بااین حال من صبر میکنم تا همیشه بدونه من براش صبزر میکنم البتهاگه خیلی گرسنم بشه خودم پشت صحنه ته بندی میکنم
حرفاترو بزن درخاستهات روبگو ولی تو موقعیت مناسب مثلا بگو عزیزم تو وقتی میگی من این ه ساعت میام همه کارام با اون تنظیم میکنم مثلا غذارو اماده میکنم یا .....
ولی وقتی نیای ممکنه من برات چایی اماده کنم بمونه بجوشه یا هرچی دیگه
من رو حرفت حساب باز میکنم پس حتما ازین به بعد به این توجه کن برام مهم نیست کارت یه ساعت بکشه یا چهار ساعت اما وقتی میگی این ساعت میام سعی کن دقیق بگی چون اینجوری دیگه شوهرت احساس ترس نمیکنه که از ترس چهار ساعت کار رو بگه یه ساعت و واقعی حرف میزنه
گاهی ادما از ترس دقیق حرف نمیزنن
البته همه چیز فوری تغییر نمیکنه و باید بهش اطمینان بدی