به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 4 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 48
  1. #31
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 بهمن 89 [ 00:00]
    تاریخ عضویت
    1389-10-18
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    1,789
    سطح
    24
    Points: 1,789, Level: 24
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 10 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: جواب منفی و ضایع شدن در خواستگاری

    سلام دوستان
    از راهنمایی شما خیلی ممنونم و یه عذر خواهی به خاطر اینکه مطالبم امروز خیلی زیاده
    در جواب دوست عزیزمون باید بگم که شما مثل اینکه پست اول من رو بدقت مطالعه نکردید من ایشون رو از چندوقت پیش میشناختم و یه الکتریسیته ای ته دلم بود و تمام معیار هاشو درنظر گرفته بودم مثل ایمان و وقار سبک زندگی خانوادگی واقعاً دیدم از هر نظر اون دختریه که من میتونم آیندمو باهاش بسازم من خودم هم تقریباً معیارهای ازدواج با ایشون رو داشتم مثل خانواده مذهبی اخلاق و ایمان و بقیه موارد مادی که واسه تشکیل زندگی لازمه این وسط میموند رضایت طرفین که از طرف من 50% قضیه حل بود از طرف ایشون هم که هم خانوادشون رازی بودن هم ایشون (((به نظر خودم))) به من ابراز علاقه میکردن حالا اگه ادامه مطالب رو بخونید کاملاً متوجه میشید که قضیه از چه قرارهست
    در مورد بقیه حرفاتون هم بله کاملاً حق با شماست من 100% ضعف ایمانی دارم که به خاطر یه قضیه به این کوچیکی کنترل خودم رو از دست میدم و به همه بدبین میشم و کلماتی مثل ضایع شدن و این حرفا از قول یه آدم با ایمان نمیتونه باشه خودم هم امروز اینو فهمیدم ولی یه اشکال خیلی بزرگ که من دارم اینه که احساس میکنم اگه با یه دختری حتی سلام علیک کنم شدم یه فرد بی اخلاق و ایمان که انشاء ال.. باید این اخلاق بدم رو تصحیح کنم

    دوستان حالا اینجا رو گوش کنید ببیند بعد از طوفان آرامش رو
    امروز صبح قبل اذان وقتی خواسته از خونه بزنم بیرون دیدم بابام تو نماز خونش نشسته و داره رازونیاز میکنه همینکه خواستم دزدکی برم بیرون منو صدا زد و یه کار خارج شهر که حتی اونجا موبایل هم آنتن نمیده رو سپرد بهم که تاظهر طول کشید ظهر که واسه نهار اومدم خونه مامانم گفت بیا بشین میخوام مادر پسری با هام حرف بزنیم دیوونه بازی هم دربیاری شیرمو حلالت نمیکنم من هم که میدونم جریان چیه قبلاً چرا مادر پسری حرفی نداشتیم خلاصه گفتم چشم من سراپا گوشم گفت حاجی فتح ال.. همراه خونوادشون بعد از ظهر میان خونمون من هم همچین شوکه شدم که خوشکم زد گفتم مگه چی شده ولی خودمو کنترل کردم گفت ما میدونیم تو چقدر دختر حاج فتح ال.. رو دوست داری اینو از رفتارهای بعد جواب منفی شنیدنت راحت میشه فهمید من هم از خجالت خیس عرق شدم گفت عزیزم خجالت نداره تو بالاخره باید ازدواج کنی حالا دیرو زود داره سوخت و سوز نداره اول اینکه اومدی و جریان دختررو با من مطرح کردی خیلی کار خوبی کردی بعدش هم اگه جواب منفی دادن و تو دلت مونده بود پیش دختره خوب میومدی به من میگفتی من علت شون رو جویا میشدم من هم گفتم حالا کاریه که شده ازتون معذرت میخوام که دیروز اون رفتاررو کردم حالا قضیه اومدن حاج فتح ال.. با خونواده چیه گفت مثل اینکه حاج فتح ال.. با حاجی تماس گرفته گفته که واسه حل فصل این قضا لطف کنید شام تشریف بیارید خونه ما تو هم که اخلاق باباتو میدونی یکمی یه دنده هست گفت بود شما تشریف بیارید ( آخه قبل از این ماجرا ها هم حاج فتح ال.. یه دو 3 باری با خانومشون تو عید فطرو اینا اومده بودند خونه ما ) داشتیم صحبت میکردیم که بابام اومد خونه منو صدا زد و گفت بیا بالا کارت دارم من هم رفتم و نشستیم کلی با هم گپ زدیم صحبتای بابام خیلی خیلی کمکم کرد خدارو صد هزاران مرتبه شکر میکنم که یه همچین پدری و مادری نصیبم کرده کلاً فکرم باز شد وقتی از اتاق بابام اومد بیرون مثل اینکه یه نفر دیگه بودم ( همون پسر حاجی سابق باشور نشاط )
    خلاصه عصر شد و حاج فتح ال.. اینا تشریف آوردن دختر خانومشون و اون دختر غریبه هم تشریف آورده بودن مامانم گفت این دختر خانوم رو معرفی نکردی حاج خانوم ایشون هم گفتن دختره خواهرمه فوق لیسانس روانشناسیه من هم که کاملاً ریلکس بزرگا شروع کردن به تعارف های همیشگی تا اینکه رفتن سر اصل مطلب نمیخوام زیاد سرتون رو درد بیارم نگو قضیه از این قرارا بوده که دختر حاجی از بنده خوششون اومده و مثل بنده رفتارهای عجیب غریبی از خودشون نشون دادند و این قضایا همزمان بوده با حل شدن کار برادرش توسط من و نگو برادرش هر روز میومده خونه و میگفته خدا پسر حاجی رو حفظ کنه بدون هیچ چشم داشتی کار منو حل کرد که یه روز که دختر خاله عزیزشون خونه اینا تشریف داشتن و برادرش داشته از من تعریف میکرده دختر حاجی لبخند میزنه و ایشون هم یواشگی میگه نکنه با پسر حاجی سرورازی داری وبعد از کلی ترفندهای روانشناسی از زیر زبون ایشون میکشه بیرون و دختره هم از سیر تا پیاز ماجرا رو براش تعریف میکنه وایشون دستور صادر میکنن که اگه تو بری جلو و ابراز علاقه کنی اونوقت پسر حاجی پررو میشه و ممکنه ضایعت کنه خلاصه تصمیم بر این میشه که ایشون کارهایی بکنن که من بیچاره علاقه ایشون به خودم رو متوجه بشم و طبق اطلاعاتی که دختر حاجی از من به ایشون میده میگه پسره متوجه که شد خونوادشو میفرسته خواستگاری بعد تو میگی نظر من منفیه و خودت رو تو بشقاب میزاری و پسره شروع میکنه به التماس به تو و تو هم ناز میکنی چون پسری مثل این از خدای هر دختریه ( حالا اینجاشو نمیدونم که بازم به خاطر خام کردن من گفتن یا نه )یهو فردا دیدی یه کیس ( عین گفته دخترخالشون) خوب براش پیش اومد و اصلاً به تو رو نداد باید از الان بندشو محکم بگیری
    خلاصه بعد از این ماجرا تازه دوزاری من بیچاره افتاد که اسباب بازی کیا شدم بعد از یکمی تحقیق در مورد دختر خاله عزیزشون متوجه شدم ایشون یه چندتا دوست پسر ( از این سوسی مانکنیا) دارن و با عث بدبخت شدن چندین خانواده شدن و تو فامیل هم رو حرف ایشون کسی حق حرف زدن نداره (خه فوق لیسانسه بدبخت کردن مردمه)
    ولی حاج فتح ال.. که قضیه دخترشو متوجه میشه تحدیدش میکنه که اگه یه بار دیگه با بچه های من حرف بزنی زبونت رو میبرم (راستی حاج فتح ال.. از بچه های بالا هم هست) و ایشون هم خواستن وضع رو درست کنن که ابروریزی و اعصاب خوردی دیروز رو بار آوردن
    حالا قرار شد فردا عصر دوباره با حضور شخص بنده جهت خواستگاری عازم خونه حاج فتح ال.. بشیم
    ولی یه موردی که هست دیگه اصلاً نسبت به دختر حاجی یه ذره هم احساسی ندارم حالا امشب رو بخوابیم ببینیم فردا چی پیش میاد

  2. کاربر روبرو از پست مفید asemani_113 تشکرکرده است .

    asemani_113 (سه شنبه 03 مرداد 91)

  3. #32
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 08 تیر 98 [ 05:40]
    تاریخ عضویت
    1389-9-30
    نوشته ها
    1,362
    امتیاز
    19,687
    سطح
    88
    Points: 19,687, Level: 88
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger Second Class1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    7,910

    تشکرشده 7,657 در 1,487 پست

    Rep Power
    151
    Array

    RE: جواب منفی و ضایع شدن در خواستگاری

    سلام. خیلی خوشحال شدم که این چیزا رو شنیدم. الان لابد اونجا تشریف دارید:)
    حالا تشریف که آوردید، بیشتر راجع به حستون صحبت کنید تا ببینیم میشه ریشه ی این "حتی 1 ذره احساس نداشتن" رو پیدا کنیم.

  4. 2 کاربر از پست مفید دختر مهربون تشکرکرده اند .

    دختر مهربون (شنبه 25 دی 89)

  5. #33
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 فروردین 90 [ 17:10]
    تاریخ عضویت
    1389-7-12
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    1,776
    سطح
    24
    Points: 1,776, Level: 24
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    23

    تشکرشده 23 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: جواب منفی و ضایع شدن در خواستگاری

    از اول این تاپیک رو که خوندم احساس میکنم دارم رمان میخونم.
    دختره و پسره خاطرخواه شدن ، دختره ناز میکنه بعدشم پسره ناز میکنه....!
    آخرشم ازدواج میکنند (و اینچنین زندگی شیرین میشود)
    خداییش اینا که مینویسید واقعیته؟ یا ساخته ی ذهن شماست؟

  6. کاربر روبرو از پست مفید Barunak تشکرکرده است .

    Barunak (شنبه 25 دی 89)

  7. #34
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array

    RE: جواب منفی و ضایع شدن در خواستگاری

    خیلی باحال بود.فرض کن داستانه.اگر نظری داری بگو.شاید برای یکی این اتفاق افتاد.اونوقت با خوندن نظرات ما یه راهی

    به فکرش می رسه.

  8. 2 کاربر از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (شنبه 25 دی 89)

  9. #35
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 بهمن 89 [ 00:00]
    تاریخ عضویت
    1389-10-18
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    1,789
    سطح
    24
    Points: 1,789, Level: 24
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 10 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: جواب منفی و ضایع شدن در خواستگاری

    سلام دوستان
    بله دوست عزیز اونجا تشریف داشتیم امروز بعد از ظهر همراه خونواده برای خواستگاری رفتیم خونه حاج فتح ال... تا حالا فقط خونشون رو از بیرون دیده بودم (عجب خونه ای فکر نمیکرد وضع حاجی به این توپی ها باشه) رفتیم تو وبعد از خوش و بش بزرگا به من و دخترخانم گفتن برید تو اتاق حرفاتون رو بزنید (حالا مطالب خصوصی مال من ) خلاصه من از خصوصیات خودم و معیارهایی که برای همسر آیندم در نظر دارم و از ایشون انتظار دارم اینطور باشن صحبت کردم و ایشون هم مطالب خودشونو گفتند بعد از تموم شدن حرفامون قرار شد تا یه هفته من و دختر خانم فکرامونو بکنیم بعدش هم جمعه آینده بزرگای هر دو طرف جمع بشن و تاریخ عقد و نامزدی رو تعیین کنن یه چیز جالبی هم که از حاجی بعید بود این بود که حاج فتح ال... گفت تو این یه هفته هر وقت حرفی یا سوالی داشتی میتونی بیای خونمون و با دخترم صحبت کنی اگه هم خواستید میتونیدباهم تلفنی صحبت کنید
    خلاصه مثل گفته دوست عزیزمون این جریان ما هم عین رمان شد و اگه خدا بخواد دیگه قسمته زندگی شیرین میشودشه(انشاء ال..)
    دوستان دیگه نمیدونید چقدر خوشحالم مثل اینکه رو زمین نیستم خدارو هزاران مرتبه شکر میکنم که داره به قسمت زندگی شیرین میشود میرسه

  10. #36
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 مرداد 92 [ 13:58]
    تاریخ عضویت
    1388-5-24
    نوشته ها
    1,224
    امتیاز
    2,219
    سطح
    28
    Points: 2,219, Level: 28
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 81
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    7,577

    تشکرشده 8,600 در 1,498 پست

    Rep Power
    139
    Array

    RE: جواب منفی و ضایع شدن در خواستگاری

    نقل قول نوشته اصلی توسط Barunak
    از اول این تاپیک رو که خوندم احساس میکنم دارم رمان میخونم.
    دختره و پسره خاطرخواه شدن ، دختره ناز میکنه بعدشم پسره ناز میکنه....!
    آخرشم ازدواج میکنند (و اینچنین زندگی شیرین میشود)
    خداییش اینا که مینویسید واقعیته؟ یا ساخته ی ذهن شماست؟
    اولا که رمان نه و short story یا همون داستان کوتاه خودمون. چون این ماجرا سر و تهش دو روز بیشتر طول نکشید.
    ثانیا پسر حاجی ناراحت میشه میاد نفرینتون میکنه ها!

    حالا چه اشکال داره بین اینهمه طلاق و طلاق کشی و خون و خونریزی که تو تالار اتفاق میافته، دو نفرم اینجوری کلاغه به خونه اش نرسیده داستان ضایع شدن اینا به خیر و خوشی به سر برسه؟
    البته من اصلا دلم نمیخواد بدبینانه نگاه کنم و بگم هنوز سر گنده این ماجرا زیر لحافه!
    خدا ایشا الله همه جوونهای ای مملکت را عاقبت به خیر کنه. این دوتا بچه حاجی را هم خوشبخت!
    ................................................
    ببخشید آقای آسمانی مثل اینکه متن من و شما همزمان ارسال شد!
    خوب! خدا رو شکر. مثل اینکه این دو کفتر عاشق هم به امید خدا دارند عاقبت به خیر میشن.
    آقای آسمونی! وضع حاج فتح الله به اون توپی نباشه وضع کی باشه. پس مبارکه دیگه!
    ...............................
    مطالب خصوصی مال شما؟
    ببینم شما رفتین تو اون اتاق حرفهای خصوصی بزنین یا معیارهاتونو با هم سبک سنگین کنین؟ خوب حالا چی گفتین به هم؟:D

  11. کاربر روبرو از پست مفید بی دل تشکرکرده است .

    بی دل (شنبه 25 دی 89)

  12. #37
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 04 بهمن 91 [ 14:15]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    نوشته ها
    662
    امتیاز
    4,847
    سطح
    44
    Points: 4,847, Level: 44
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 103
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,967

    تشکرشده 1,971 در 570 پست

    Rep Power
    80
    Array

    RE: جواب منفی و ضایع شدن در خواستگاری

    سلام
    آقای اسمونی به خاطر خوشحالی دلتون خوشحالم

    اما من میگم همونطوری که قبلا تنها با جواب منفی اون خانم این همه ناراحت شدی و گریه و زاری و دعا کردی و خلاصه نا امید شدی، حالا هم تنها با جواب مثبتش کاملا امیدوار و راضی نشید!

    نمیخوام بدبین یا ناراحتت کنم اما واقعا باید حواس جمع بری جلو..
    اگه بعد از یه هفته خانم گفت جوابم مثبته شما فورا فکر نکن همه چی تمومه و واسه خودت خیالبافی کن!
    اصلا هم محله رو در جریان ادامه کار نذ ارید به خونواده حاج فتح ا... هم بگید!

    بدون در نظر گرفتن جواب مثبت احتمالی خوب خوب یه بار دیگه معیارهاتو بررسی و اولویت بندی کن و ببین اون خانم از ابتدای لیست معیارهات کدامها رو داره و کدامها رو نداره
    با خودت مثل یه غریبه رفتار کن و اصلا تخفیف نده به خاطر احساسی که بهش داری

    گذشته و سلام کردن و کاپشن کشیدن و دختر حاجی بودن و هیتی بودن و حتـــــــــــــی حجاب ظاهری رو هم زیاد در نظر نگیر نه اینکه اینها همه رو بذاری کنار اما زیاد تو تصمیم گیری دخالتشون نده و در یک کلام به خاطر خودت و اون خانم منطقی رفتار کن و از او نهم بخواه که همین کارو بکنه چون بسیارند زن و وشوهرهای مذهبی که زندگیشون دوام نیاورده (انشاء الله که شما جز اون دسته نباشید)

    نکته :
    دوستان عزیز حالا تاپیک منو به خاطر بیارید که گفتم : آقا پسر اگه یه دختر ازت خواستگاری کنه چیکار میکنی ؟
    منظور من دقیقا چنین دختر و پسری بود که فکر میکنن مناسب هم هستند اما پسر به هر دلیل(مثل کمرویی-- ترس از آبروریزی یا ... جلو نره) .تو این مورد بهتر نبود اون خانم به جای این ادا و اطوارها و کل ملت خبردارشدن از نوع رفتارش و دختر خاله راهنما شدن و موش و گربه بازی و ... یه جمله به پسر حاجی میگفت که مثلا : من احساس میکنم ما دوتا نسبت به همدیگه حس خاصی داریم درسته یا نه ؟ و اگه پسر حاجی میگفت بله که خدا روشکر و اگه میگفت نه من همیچن حسی ندارم بین این دوتا میموند البته به شرط اینکه این خانم قبلش با دختر خاله جانش حرفی نمیزد و شما هم بعدش بچه محلها رو درگیر نمیکردید!و میتونستند این قولو بهم بدن که ماجرا بین خودشون میمونه!!

    به هر حال امیدورام هرچی خیر و صلاح هردوتونه و خدا بهتر میدونه براتون پیش بیاد

  13. 2 کاربر از پست مفید فرانک1389 تشکرکرده اند .

    فرانک1389 (شنبه 25 دی 89)

  14. #38
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 فروردین 90 [ 17:10]
    تاریخ عضویت
    1389-7-12
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    1,776
    سطح
    24
    Points: 1,776, Level: 24
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    23

    تشکرشده 23 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: جواب منفی و ضایع شدن در خواستگاری

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
    خیلی باحال بود.فرض کن داستانه.اگر نظری داری بگو.شاید برای یکی این اتفاق افتاد.اونوقت با خوندن نظرات ما یه راهی

    به فکرش می رسه.
    نقد و بررسی داستان:
    به نظر من یه پسر نباید اینقدر غرور داشته باشه که با جواب منفی اینقدر بهم بریزه و فکر کنه ضایع شده!
    ناراحتی این آقا بیشر به خاطر فکر اینکه ضایع شده پیش خونواده و بچه محلاش بود نه اینکه به دختر مورد علاقش نرسیده ، خودش هم از همون اول ته دلش امیدی بود که اون دختر جواب منفیش قطعی نیست و ممکنه عوامل دیگه ای نظرش رو نسبت بهش تغییر دادند.
    دلایلش برای کیس مناسب بودن واسه اون دختر چیزهایی مثل پسر حاجی بودن و اسم و رسم و ثروت و مادیاتش بود که اینها بدون در نظر گرفتن شخصیت فردی کافی نیست ، ثروت و اصالت خانوادگی لازمه ی یک انتخاب مناسب برای ازدواجه اما تنها شرط انتخاب نیست نیست .
    از دلایلی که میشه به عنوان نرسیدن به بلوغ فکری ذکر کرد رفتاری مثل گوش ندادن به حرف اون خانم غریبه ، حتی قطع کردن تلفن وقتی با میخواست مادرشون صحبت کنه ، فهش دادن بهش ، کشیده زدن تو گوشه دوستش ، درمیون نذاشتن جریان با مادرشون و.....
    حالا هم که خوشبختانه مثل بیشتر داستانها و فیلمایه ایرانی آخرش داره به خوبی و خوشی تموم میشه از اینجا به بعد داستان رو باید تو یه تاپیک دیگه بنویسید چون ضایع شدن دیگه تموم شد (هیچم ضایع نشده بودید)
    براتون آرزوی خوشبختی و موفقیت میکنم.

  15. 3 کاربر از پست مفید Barunak تشکرکرده اند .

    Barunak (یکشنبه 07 فروردین 90)

  16. #39
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 08 تیر 98 [ 05:40]
    تاریخ عضویت
    1389-9-30
    نوشته ها
    1,362
    امتیاز
    19,687
    سطح
    88
    Points: 19,687, Level: 88
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger Second Class1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    7,910

    تشکرشده 7,657 در 1,487 پست

    Rep Power
    151
    Array

    RE: جواب منفی و ضایع شدن در خواستگاری

    سلام. تبریکات فراوان
    البته نه بخاطر عروسی و این حرفا. بخاطر تموم شدن مشکلات سطحی.
    ولی یه چیزی یهو ته دلم رو خالی کرد.1 هفته یه خورده کم نیست برای آشنایی؟!!!!

  17. #40
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,058
    امتیاز
    147,349
    سطح
    100
    Points: 147,349, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,674

    تشکرشده 36,015 در 7,406 پست

    Rep Power
    1093
    Array

    RE: جواب منفی و ضایع شدن در خواستگاری

    این تاپیک با نظر به عنوان آن جزء به نتیجه رسیده ها اعلام می شود و لذا متعاقباً قفل می گردد .



    .


 
صفحه 4 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. 4 روش سریع برای ترمیم ناخن شکسته
    توسط meinoush در انجمن علمی و آموزشی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: جمعه 16 آبان 93, 20:56
  2. در جواب به خواستگارم دچار شک وتردیدم..لطفا سریع کمکم کنید..
    توسط maniash در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: چهارشنبه 01 مرداد 93, 11:18
  3. پاسخ ها: 102
    آخرين نوشته: چهارشنبه 18 اردیبهشت 92, 15:26
  4. چرا پسر ها اینقدر ضایع هستند(طنز)
    توسط jazire در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 20 شهریور 87, 21:03

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:59 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.