ببخشيد مثل اينكه من اومدم و تاپيكتون را متوقف كردم.
اگه نمي خواهيد به پست من جواب نديد. ولي تاپيك را متوقف نكنيد.
بقيه بيان و الگوهاي رفتاري شون را بنويسند. من داشتم كلي از اين تاپيك چيز ياد مي گرفتم.
تشکرشده 2,035 در 738 پست
ببخشيد مثل اينكه من اومدم و تاپيكتون را متوقف كردم.
اگه نمي خواهيد به پست من جواب نديد. ولي تاپيك را متوقف نكنيد.
بقيه بيان و الگوهاي رفتاري شون را بنويسند. من داشتم كلي از اين تاپيك چيز ياد مي گرفتم.
تشکرشده 12,542 در 2,269 پست
دوستان عزیز
برا اینکه تاپیک از مسیر اصلیش خارج نشه ، لطفا موضعات و اتفاقات رخ داده رو بصورت خلاصه و بصورت الگوئی که ابتدای تاپیک داده شده (A,B,C,...) بیان کنند و الگوی صحیح رو هم در ادامه.
با تشکر
baby
baby (سه شنبه 20 دی 90)
تشکرشده 8,207 در 1,574 پست
همسرتون زنگ می زنه تا 5 دقیقه دیگه خونه هستم آماده باش تا بریم خرید.شما هم سریع آماده می شید که اون معطل نشه .5 دقیقه می شه 1 ساعت .همسرتون میان خونه.
الگوی رفتاری اشتباه :
لباس های بیرونتون را در می یارید .شوهر :بعد از 1 ساعت هنوز آماده نشدی . همسر: نه خیر مگه من الاف تو هستم که هر وقت بگی اماده باشم 1 ساعت معطلم کردی حالا هم طلبکاری این به جای غذر خواهیت هست.
الگوی رفتاری درست :
چند تا نفس عمیق می کشید .با شوهرتون که دم در منتظر هست می روید بیرون توی راه ازش می پرسید تا اومدی دنبالم بیشتر از اون چیزی که گفته بودی منتظرت شدم ، خیلی نگران و عصبی شده بودم چی شده بود که نتونستی باهام تماس بگیری و اطلاع بدی؟
شوهر : ببخشید عزیزم توی راه همکارم را دیدم شروع کرد صحبت کردن نمی تونستم صحبت ایشون را قطع کنم.
************************************************** *******************************
حالا مشکل اینجاست شوهر باید بتونه رفتار جرات مندانه داشته باشه و صحبت همکارش را قطع کنه و سر قرارش که با همسرش گذاشته برسه اینجاش را دیگه نمی دونم همسر باید چه عکس العملی داشته باشه.و ایشون را متوجه اشتباهش بکنه .معمولا ما توی این قسمتش وارد بحث می شیم.
تشکرشده 12,542 در 2,269 پست
بی نهایت عزیز
همونی که گفتی درسته ، شاید بهتر هم بود بجای "خیلی نگران و عصبی شده بودم " اون عصبیش رو خط می زدید و فقط می گفتید
خیلی نگرانت شده بودم
و این رو هم از روی صمیمیت و واقعی می گفتید.
همین که همسرمون عذر خواهی کرد ، بپذیریم . این خیلی مهمه و دیگه دنبالش رو ادامه ندیم ، کشش ندیم و بپذیریم.
همینطور که گفتید "شوهر باید بتونه رفتار جرات مندانه داشته باشه"
بنابراین کار ما تمومه ، ما اگه رفتارهای درست داشته باشیم 50 درصد قضیه حله ، فقط کافیه بر خودمون تسلط داشته باشیم اونوقت واکنشهای بهتری هم دریافت خواهیم کرد. و این 50 به 70 و 80 هم خواهد رسید.
baby (دوشنبه 25 مهر 90)
تشکرشده 8,207 در 1,574 پست
توی مراسمی هستی بچه ای نوپا داری که خیلی اذیت میکنه و احتیاج به کنترل تمام وقت داره مدت زمان حضور هم به چند ساعت می رسه شوهر توی نگهداری بچه کمک نمی کنه و همسر خیلی خسته می شه :
الگوی رفتاری اشتباه : جلوی دیگران به شوهر می گین این بچه را کنترل کن خسته شدم همسر هم یک نگاه غضب آلود می کنه و بهش بر می خوره که چرا شان ایشون را توی جمع پایین آوردیم به همسر هم بر می خوره و وقتی برگشتن خونه با شوهر دعوا می کنه.
الگوی رفتاری درست را نمی دونم
بی نهایت (پنجشنبه 03 آذر 90)
تشکرشده 1,673 در 522 پست
به نظر من میشه گفت:مثلا آقا احسان همیشه چه تو خونه چه وقتی بیرون میریم تو نگه داشتن مثلا آیدا خیلی کمکم میکنه وگرنه من که دست تنهایی اصلا از پسش برنمیام اما امشب حیوونی خیلی خستس دیگه منم روم نمیشه حتی ازش کمک بگیرم!
[align=center]خدايا آن گونه زنده ام بدار كه نشكند دلي از زنده بودنم
و آن گونه بميران كه كسي به وجد نيايد از نبودنم...[/align]
آفتاب همدرد (دوشنبه 25 مهر 90)
تشکرشده 8,207 در 1,574 پست
ممنون از نظرتون آفتاب همدرد عزیز،
حالا شرایطی را در نظر بگیرید که مراسم رسمی هست و شرایط جوری نیست که بخوای از این شیرین زبونی ها داشته باشی .
تشکرشده 1,673 در 522 پست
خوب به جای اینکه همون جمله شمارو با پرخاشگری بگیم خیلی رسمی و بارعایت احترام(به قول آقای sci با رفتار جرات مندانه)ازش میخوایم که بهمون کمک کنه دیگه. شما نمیخواین به من چند دقیقه ای کمک کنید؟
(نمیتونیم این طوری بگیم،بد گفتم؟)
[align=center]خدايا آن گونه زنده ام بدار كه نشكند دلي از زنده بودنم
و آن گونه بميران كه كسي به وجد نيايد از نبودنم...[/align]
تشکرشده 8,207 در 1,574 پست
در مثال قبلی دوستان همراهی نکردن و من به شخصه به نتیجه مناسبی در مورد اون مثال نرسیدم اما با توجه به اخرین پستی که آقای BABYزده بودند :
ما اگه رفتارهای درست داشته باشیم 50 درصد قضیه حله ، فقط کافیه بر خودمون تسلط داشته باشیم اونوقت واکنشهای بهتری هم دریافت خواهیم کرد. و این 50 به 70 و 80 هم خواهد رسید.
در مثالی که می زنم این قضیه را رعایت کردم و معجزه دیدم
مهمانی دعوت هستیم که شوهر تمایل به حضور در اون را نداره وهمسر علاقه داره که در اون شرکت کنه .شوهر دلایل منطقی می یاره که نباید در اون مهمونی شرکت کرد و تصمیم گیری را می ذاره به عهده خودتون
الگوی رفتاری غلط : همسر چطور من تو مهمانی هایی که شما دوست داری بر خلاف میلم شرکت می کنم خوب تو هم به خاطر من توی این مهمانی شرکت کن .شوهر باشه من میام مهمانی اما اگه بعدش چیزی بت گفتم نگو که نگفتی .همسر:تهدید می کنی؟نتیجه => دعوا و مشاجره
همسر :فکرهام رو کردم گرچه دوست دارم برم به این مهمانی اما چیزی که برام مهم تر هست رضایت شماست که شما هم اون جو را نمی پسندی.
شوهر: گلم به احترام شما می ریم گرچه من راضی نباشم.
بی نهایت (چهارشنبه 02 آذر 90)
تشکرشده 118 در 39 پست
همسرتون از محل کار میاد خسته و به شدت کلافه س بین حرفاش می فهمید تو محل کار با کسی حرفش شده تمام سعی شما برای خارج کردنش از اون جو بی نتیجه می مونه و کم کم حال اون ،جو خونه رو تغییر می ده و شما و بچه هم (اگه دارید البته!) میرید تو لک
الگوی رفتاری غلط :بعد کلی خود خوری و کلافگی از کوره در می رید و سرزنشش می کنید که چرا بحثی رخ داده سر کارش و یا چرا اخم و تخم ت واسه ماست، خنده و شوخیت واسه سر کار !و یا شمام زانوی غم بغل می گیرید...
نتیجه شم یا دعوا ویا اینکه شوهرتون میگه من دیگه عمرا واسه تو از محل کارم حرف بزنم!!ظرفیتشو نداری!
الگویی که من انجام داددم و شاید صحیح! : اجازه می دید خستگی محل کار از تنش در بره و یکی دو ساعتم پاپی ش نمی شید تا با خودش کنار بیاد بعد بدون کمترین سرزنشی با هاش همدردی می کنید البته نه جوری که فکر کنه شمارو نگران کرده بعد بهش اطمینان و دلگرمی میدید مثلامی گید من تو رو خوب میشناسم خودت بلدی چه جوری قضیه رو درست کنی و البته در مورد ماجرای من ،بازم اثر نکردو تا شب پکر بود قبل از خواب بهش گفتم خیلی خوشحالم که منو تو جریان مسائل کاریت میزاری این جوری لا اقل علت ناراحتیتو میدونم و الکی خودمو سرزنش نمی کنم ولی چه قدر خوب بود اگه میتونستی اعصاب خوردی های اداره رو پشت در اداره جا بزاری و فقط خاطره شو بیاری واسه ما .ناراحتی تو منو بچه رو هم غمگین می کنه اونم حقو به من دادو بوسیدمو دیگه هم کمتر این مسئله پیش اومد.
bahar89 (چهارشنبه 04 آبان 90)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)