به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 39 از 70 نخستنخست ... 9192930313233343536373839404142434445464748495969 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 381 تا 390 , از مجموع 691
  1. #381
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 13 خرداد 03 [ 23:49]
    تاریخ عضویت
    1396-1-29
    نوشته ها
    815
    امتیاز
    26,072
    سطح
    96
    Points: 26,072, Level: 96
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 278
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,597

    تشکرشده 2,300 در 744 پست

    Rep Power
    203
    Array
    سلام و سپاس از همگی

    خانم صبای عزیز

    ممنونم از توجهتون.....قشنگ تفسیر کردید....ولی من اسمش و تئوری نمیذارم.......که اگه تئوری بود راحتتر باهاش کنار میومدم

    بخشی از خواسته های همیشگی من از خدا بود....من می خوام درک همسرم از من توی دین بیشتر باشه....اما از من ترک چیزی رو خواستن که

    بخشی از شخصیته منه .....و نمی دونستم اینو به حساب درک بالا ی ایشون بذارم؟؟ یا درک پایین خودم؟؟؟خودم به نتیجه درستی و غلطی موصوع نرسیدم

    فرض و گذاشتم به غلط بودن(خدا اینو از من نخواد چون نمیتونم).......باید به خودم و احساسم پشت می کردم......

    میشل عزیز از شما هم ممنونم

    ارومم .........ولی خب فکرم و درگیر کرده......کاش به ی ااختلاف دیگه می خوردیم.....نه این. صبحی که خواب دیدم این به ذهنم رسید که پیغام بدم

    شرطشون قبول.......ولی بیشتر که فکر کردم دیدم زندگیم خالی از دوست داشتنم هام میشه.....ایا درسته که خوابم و ربط بدم به این؟

    اگه هیچ وقت به سبک زندگی ایشون نرسیدم چی؟چون جوابشون قانعم نکرد.......از طرفی نمی خوام همسرم تو جایگاه مربی و تربیت کننده ام باشه

    می خوام از دوست داشتن های من لذت ببره منو همین طوری بخواد......کاش موضوع دینی نبود........به خودشونم گفتم جدا از این مسئله شما منو با

    خودم درگیر می کنید........شاید تو اینده به این نتیجه برسم ولی فعلا نمی تونم به شما قولی بدم......قرار شد من بیشتر فکر کنم ......که وقتی دوباره همو

    دیدیم از تحلیل ها م و نتیجه گیری هام گفتم و در نهایت اینکه من جوابم همونه........حین صحبت وقتی به بن بست می خوردیم احساس بدی نداشتم.....که شاید

    خوشحالم بودم .....نمی دونم ...شاید چون به شخص خودشون چندان حس پیدا نکرده بودم تو این مدت بیشتر از ی ماه.....انگار بخشی از من از این بن بست راضی بود

    پس نمی دونم الان چمه؟ چی می خوام؟ به خدا گفتم اگر تو هم نظرت اینه که من عوض شم............باشه حالا ایشون نه یکی دیگه .........

    اگه دوباره سر راهم بیان می فهمم که تو اینو می خوای......ولی می گم این انفعاله منو میرسونه دارم خودمو گول میزنم

    و درست نیست ..........خدا میگه ی بار این فرصت داده شد باید الان تکلیفم و روشن کنم..........

    و این نمی دونم نمی دونم ها حس ضعف میده بهم که دوسش ندارم نمی تونم نتیجه گیری کنم گاهی میرم جلوایینه به خودم میگم حق داری و کار درستی کردی

    خیلی خوب بود افرین اصلا خیلی قضیه ساده است حیف نیست می خواستی عوض شی.....گاهی هم یادم می افته میگم عجب بلدی سرپوش بذاری

    ماسمالیتم که خوبه ........میترسم تو دراز مدت پشیمون شم.......ولی تو این ی هفته که گذشت بیشتر تو حالت اولم یعنی راضیم.....حالا نمیدونم نظرم تو اینده چیه

    بچه ها دعام کنید

  2. 6 کاربر از پست مفید الهه زیبایی ها تشکرکرده اند .

    miss seven (پنجشنبه 12 بهمن 96), paiize (دوشنبه 09 بهمن 96), tavalode arezoo (یکشنبه 08 بهمن 96), گیسو کمند (یکشنبه 08 بهمن 96), باغبان (سه شنبه 10 بهمن 96), رویـای.خیس (یکشنبه 08 بهمن 96)

  3. #382
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 23 دی 01 [ 08:40]
    تاریخ عضویت
    1396-7-02
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    4,472
    سطح
    42
    Points: 4,472, Level: 42
    Level completed: 61%, Points required for next Level: 78
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    36

    تشکرشده 71 در 23 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    روز برفیتون بخیر

    حس و حال این روز بی نظیره. بعد این همه مدت برف بیاد تهران! از محل کارم بهم گفتن لازم نیست مروز برم. خب صبح یه ذره خوشحال شدم ولی بعد حسابی حوصله ام سر رفت و دمق شدم و این گونه شد که گفتم بیام یه فعالیت مفیدی انجام و گذرم به همدردی افتاد!

    دوستان یه سوال مهم دارم ازتون. البته خواستم توی تاپیک (
    دفتر مدیران تالار(سؤالات-مشکلات-انتقادات و درخواستها))


  4. 8 کاربر از پست مفید ستاره آشنا تشکرکرده اند .

    Erica (یکشنبه 08 بهمن 96), Glut.tiny (یکشنبه 08 بهمن 96), miss seven (پنجشنبه 12 بهمن 96), mohamad.reza164 (یکشنبه 08 بهمن 96), paiize (دوشنبه 09 بهمن 96), گیسو کمند (یکشنبه 08 بهمن 96), باغبان (سه شنبه 10 بهمن 96), رویـای.خیس (یکشنبه 08 بهمن 96)

  5. #383
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 آذر 98 [ 04:38]
    تاریخ عضویت
    1391-4-21
    نوشته ها
    212
    امتیاز
    9,762
    سطح
    66
    Points: 9,762, Level: 66
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 288
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    392

    تشکرشده 451 در 164 پست

    حالت من
    Khejalati
    Rep Power
    55
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط ستاره آشنا نمایش پست ها
    سلام
    روز برفیتون بخیر

    حس و حال این روز بی نظیره. بعد این همه مدت برف بیاد تهران!

    سلام
    من همیشه عاشق برف بودم و از بارون فراری
    بعد چند روز بدی که داشتم امروز به لطف برف دیشب حالم خوب بود و کلی بازی کردیم و فردا هم ادارمون تعطیل هست
    همیشه از خدا گله میکنیم که چرا ما انسان هارو فراموش میکنه
    چرا اون چیزهایی که ما دوست داریم تو زندگیم مون اتفاق نمی افته
    و هزاران چرای دیگه ....
    یکی میاد تو زندگیمون و با کارهایی که انجام میده همه چی رو تا مرز نابودی ما میبره و این موضوع اصلا براشون اهمیتی نداره
    یکی دیگه میاد و تا بهمون کمک کنه تا زندگیمون و از نو بسازیم
    ولی در واقع این خود ما ادم ها هستیم که با انتخاب هامون و با کارهایی که انجام میدیم باعث ناراحتی همدیگه میشیم
    نه خدا که انقدر مهربونه و همیشه حواسش به زندگی همه ما هست
    و همه چی رو سپرده به خودمون تا راه درست زندگیمون و پیدا کنیم
    ممنون خدا
    ......دگر حوصله ای نیست

  6. 8 کاربر از پست مفید Glut.tiny تشکرکرده اند .

    dooo (سه شنبه 10 بهمن 96), miss seven (پنجشنبه 12 بهمن 96), mohamad.reza164 (یکشنبه 08 بهمن 96), paiize (دوشنبه 09 بهمن 96), فرشته اردیبهشت (سه شنبه 10 بهمن 96), گیسو کمند (یکشنبه 08 بهمن 96), باغبان (سه شنبه 10 بهمن 96), رویـای.خیس (یکشنبه 08 بهمن 96)

  7. #384
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    سلام

    امروز احساس کردم چقد فضای همدردی با سالهای 94و95 فرق کرده ، یا من در جریان تاپیکا نیستم فکر میکنم خبری نیست . پس خودمو در جریان قرار میدم ببینم دیگه چه خبر .
    دلم برای مدیر تنگ شده ، باید پستهاشو بخونم ظاهرا که پست جدیدی نزاشته ، مدیر همدردی کاش واسه دل ما فضولا یا خاطرخواهات به این سرا گذر میکردیو شما هم از احوالاتت میگفتی ، بالاخره ما شاگرد شماییم حق آب و گل که داریم .
    احساس میکنم(زبونم لال) حالتون خوب نیست ، نمیدونم چرا ...

    مدیر جان هروقت بهت فکر میکنم ناخودآگاه احساس می کنم شبیه آقاجونمی ، شبیه چشم آبی کچل ، فقط فرقتون اینه که شما کچل نیستید :)
    وگرنه خیلی جذبه دارید ، خیلی صبورید ، گذشت دارید مثل آقام ، زیر بار حرفم نمیمونید مثل آقام
    مدیر خیلی دوستت دارم قد آقام نه ، ولی مثل آقام

    رویای خیس ببخش که دیر جوابتو میدم و اونم اینجا ، با موبایلم و چندبار سعی کردم خصوصی بزنم نشد،
    این جوابی که اینجا مینویسمو ازم بپذیر ؛ به اون آقا فکر نمیکنم ،
    اون قدری توی ذهنمه که همکلاسی سال اول ابتدایی ام که میز اول کنارم مینشست و گاهی باهاش تیتاب میخوردم ، توی ذهنمه .

    آره برگشت ولی تحقیق کردم و یه جمع بندی کردم و نهایتا کنارش گذاشتم ، حتی سیم کارتمو عوض کردم و هیچ ارتباطی باهاش ندارم ،
    حال بدمو سپردم به زمان ، گذر زمان و اعتقادات مذهبی . حالا هم در خدمت شما هستم و اتفاقا به ازدواج فکر میکنم

    رویای خیس اسمت خیلی خوبه ، آدم دوست داره هی صدا بزنه رویای خیس رویای خیس رویای خیس
    ولی عزیزم تو توی رویا زندگی نکن ، ما ضربه هایی که میخوریم و یا شادابیمونو توی عالم واقعی تجربه میکنیم . زندگی اونقدر به ما فرصت نمیده که هی تلفش کنیم .
    ای خواجه درد نیست... وگرنه طبیب هست

    ای بی خبر.. از خورشیدِ پشتِ ابر !



  8. 10 کاربر از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده اند .

    dooo (سه شنبه 10 بهمن 96), Erica (سه شنبه 10 بهمن 96), Glut.tiny (چهارشنبه 11 بهمن 96), miss seven (پنجشنبه 12 بهمن 96), paiize (دوشنبه 09 بهمن 96), tavalode arezoo (یکشنبه 08 بهمن 96), فرشته اردیبهشت (سه شنبه 10 بهمن 96), باغبان (سه شنبه 10 بهمن 96), رویـای.خیس (یکشنبه 08 بهمن 96), صبا_2009 (دوشنبه 09 بهمن 96)

  9. #385
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 بهمن 96 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1396-10-29
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    316
    سطح
    6
    Points: 316, Level: 6
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    7 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    38

    تشکرشده 33 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط گیسو کمند نمایش پست ها
    سلام

    امروز احساس کردم چقد فضای همدردی با سالهای 94و95 فرق کرده ، یا من در جریان تاپیکا نیستم فکر میکنم خبری نیست . پس خودمو در جریان قرار میدم ببینم دیگه چه خبر .
    دلم برای مدیر تنگ شده ، باید پستهاشو بخونم ظاهرا که پست جدیدی نزاشته ، مدیر همدردی کاش واسه دل ما فضولا یا خاطرخواهات به این سرا گذر میکردیو شما هم از احوالاتت میگفتی ، بالاخره ما شاگرد شماییم حق آب و گل که داریم .
    احساس میکنم(زبونم لال) حالتون خوب نیست ، نمیدونم چرا ...

    مدیر جان هروقت بهت فکر میکنم ناخودآگاه احساس می کنم شبیه آقاجونمی ، شبیه چشم آبی کچل ، فقط فرقتون اینه که شما کچل نیستید :)
    وگرنه خیلی جذبه دارید ، خیلی صبورید ، گذشت دارید مثل آقام ، زیر بار حرفم نمیمونید مثل آقام
    مدیر خیلی دوستت دارم قد آقام نه ، ولی مثل آقام

    رویای خیس ببخش که دیر جوابتو میدم و اونم اینجا ، با موبایلم و چندبار سعی کردم خصوصی بزنم نشد،
    این جوابی که اینجا مینویسمو ازم بپذیر ؛ به اون آقا فکر نمیکنم ،
    اون قدری توی ذهنمه که همکلاسی سال اول ابتدایی ام که میز اول کنارم مینشست و گاهی باهاش تیتاب میخوردم ، توی ذهنمه .

    آره برگشت ولی تحقیق کردم و یه جمع بندی کردم و نهایتا کنارش گذاشتم ، حتی سیم کارتمو عوض کردم و هیچ ارتباطی باهاش ندارم ،
    حال بدمو سپردم به زمان ، گذر زمان و اعتقادات مذهبی . حالا هم در خدمت شما هستم و اتفاقا به ازدواج فکر میکنم

    رویای خیس اسمت خیلی خوبه ، آدم دوست داره هی صدا بزنه رویای خیس رویای خیس رویای خیس
    ولی عزیزم تو توی رویا زندگی نکن ، ما ضربه هایی که میخوریم و یا شادابیمونو توی عالم واقعی تجربه میکنیم . زندگی اونقدر به ما فرصت نمیده که هی تلفش کنیم .


    .................
    ﺩﺭﺩﯾﻌﻨـﯽ :
    ﺍﻣﺸﺒــﻢ ﻣﺜــﻞ ﺷﺒــﺎﯼ ﺩﯾﮕـﻪ
    ﺭﻭ ﺗﺨﺘﺖ ﺩﺭﺍﺯ ﺑﮑﺸـــﯽ
    ﺁﻫﻨﮕــــ ﺑــﺰﺍﺭﯼ ﻭ ﺑـﺎﺯﻡ ﻓﮑــﺮ ﮐﻨــﯽ
    ﺑـﻪ ﺣﺮﻓﺎﯾـــﯽ ﮐــﻪ ﺑﺎﻫــﻢ ﻣﯿﺰﺩﯾــم…
    به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ خیلی همراهم بودی….
    به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ حتی یه نگاهش برات یه دنیا ارزش داره…
    به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ چقدر باهم دعوا کردیم و آشتی کردیم…
    به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ کلی حرف توی دلت میمونه و نمیتونی بهش بگی…
    ﺑﻪ ﺍﯾﻨـﮑـﻪ….
    لعنت به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ ها….
    ﻭ ﻣﺜـــﻞ ﻫﻤﯿﺸــﻪ ﭼﺸﻤــﺎﺕ بایــد ﺗﻘﺎﺻـــ ﭘﺲ ﺑـــﺪن…


  10. 2 کاربر از پست مفید رویـای.خیس تشکرکرده اند .

    miss seven (پنجشنبه 12 بهمن 96), گیسو کمند (دوشنبه 09 بهمن 96)

  11. #386
    تمنای عشق
    مهمان
    سلام عزیزان

    تو شهر ما هم برف باریده الحمدالله. امشب رفته بودیم خونه یکی از بستگان همسرم پدر و مادر همسرم هم با ما بودند توی راه به همسرم گفتم ترمز بزنند تا شیرینی بخریم

    وقتی همسرم ایستاد پدرشوهرم داشتند پیاده میشدند که برند شیرینی بخرند من جلوشو گرفتم گفتم اصلا امکان نداره بذارم شما برید به همسرمم گفتم همه ی شما تو ماشین بشینید هیچ کس پیاده نشه من خودم میرم شیرینی میخرم هی اصرار و اصرار تا اینکه رفتم سمت شیرینی فروشی بله دوستان عزیز چشم تون روز بد نبینه تا پامو گذاشتم رو پله شتلق خوردم زمین بعدشم خواستم ضایع نشم سریع پاشدم که بدتر کلا حرکات آکروباتیک زدم

    بنده خدا شوهرم اومد جمع کنه منو دیگه از رو نمیرفتم گفتم خودم میرم میگیرم خلاصه با هزار بدبختی بلند شدم آروم آروم اومدم پایین
    زدم پاهامو و کمرمو داغون کردم رفت

    الهی هیچ کسو جو نگیره

  12. 11 کاربر از پست مفید تمنای عشق تشکرکرده اند .

    dooo (سه شنبه 10 بهمن 96), Eram (دوشنبه 09 بهمن 96), Erica (سه شنبه 10 بهمن 96), Glut.tiny (چهارشنبه 11 بهمن 96), miss seven (پنجشنبه 12 بهمن 96), paiize (دوشنبه 09 بهمن 96), tavalode arezoo (دوشنبه 09 بهمن 96), فرشته اردیبهشت (سه شنبه 10 بهمن 96), گیسو کمند (پنجشنبه 12 بهمن 96), باغبان (سه شنبه 10 بهمن 96), صبا_2009 (دوشنبه 09 بهمن 96)

  13. #387
    ((( مشاور خانواده ))) آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 13 خرداد 03 [ 10:04]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,442
    امتیاز
    288,382
    سطح
    100
    Points: 288,382, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,624

    تشکرشده 37,121 در 7,019 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط گیسو کمند نمایش پست ها
    سلام

    امروز احساس کردم چقد فضای همدردی با سالهای 94و95 فرق کرده ، یا من در جریان تاپیکا نیستم فکر میکنم خبری نیست . پس خودمو در جریان قرار میدم ببینم دیگه چه خبر .
    دلم برای مدیر تنگ شده ، باید پستهاشو بخونم ظاهرا که پست جدیدی نزاشته ، مدیر همدردی کاش واسه دل ما فضولا یا خاطرخواهات به این سرا گذر میکردیو شما هم از احوالاتت میگفتی ، بالاخره ما شاگرد شماییم حق آب و گل که داریم .
    احساس میکنم(زبونم لال) حالتون خوب نیست ، نمیدونم چرا ...
    با سلام و احترام
    ضمن تشکر و اظهار لطفتون
    الحمد الله بنده حالم خیلی خوب هست.
    یکسری فعالیت های محتوایی در دست کار دارم.
    از جمله
    فعال کردن بخش تستهای معتبر و تخصصی روانشناسی
    ارتقاء و انشاء الله با محتوا کردن سایت روانشناس دات نت (net.روانشناس.www)، که به عنوان یک سایت مرجع روانشناسی در راهنمایی کاربران به سوی مقالات و سایتهای علمی و تخصصی روانشناسی هست.
    و یکسری کارهای دیگر.....
    البته متاسفانه فعالیت های عمومی ام در همدردی کاهش یافته است. که انشاء الله به مرور افزایش می یابد. گرچه در خصوص انجمن تخصصی و خصوصی هم فعالیت دارم.

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  14. 10 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    dooo (سه شنبه 10 بهمن 96), Eram (دوشنبه 09 بهمن 96), Erica (سه شنبه 10 بهمن 96), lord.hamed (دوشنبه 09 بهمن 96), miss seven (پنجشنبه 12 بهمن 96), paiize (دوشنبه 09 بهمن 96), فرشته اردیبهشت (سه شنبه 10 بهمن 96), گیسو کمند (سه شنبه 10 بهمن 96), بی نهایت (سه شنبه 10 بهمن 96), باغبان (سه شنبه 10 بهمن 96)

  15. #388
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    367
    Array
    شاید مشکلات ظاهری تلخ و آزار دهنده داشته باشند اما عین لطف و رحمت و توجه خداست.

    از این همه لطف خدا سپاسگذارم.

    خوبم.
    ویرایش توسط بی نهایت : سه شنبه 10 بهمن 96 در ساعت 18:16

  16. 7 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    dooo (سه شنبه 10 بهمن 96), Glut.tiny (چهارشنبه 11 بهمن 96), miss seven (پنجشنبه 12 بهمن 96), paiize (سه شنبه 10 بهمن 96), گیسو کمند (پنجشنبه 12 بهمن 96), باغبان (سه شنبه 10 بهمن 96), عشق آفرین (جمعه 13 بهمن 96)

  17. #389
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 آذر 98 [ 04:38]
    تاریخ عضویت
    1391-4-21
    نوشته ها
    212
    امتیاز
    9,762
    سطح
    66
    Points: 9,762, Level: 66
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 288
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    392

    تشکرشده 451 در 164 پست

    حالت من
    Khejalati
    Rep Power
    55
    Array
    روزهای رفته زندگی را ورق میزنم
    چه خاطراتی که زنده نمیشوند
    چه روزها که دلم میخواست تا ابد تمام نشود
    چه روزها که هر ثانیه اش یک سال گذشت
    چه فکرها که ارامم کرد
    چه فکرها که روحم را ذره ذره فرسود
    چه لبخندهایی که بی اختیار برلبانم نقش بست
    چه اشکهایی که بی اراده از چشانم سرازیر شد
    چه آدمها که دلم را گرم کردند وچه آدمها که دلم را شکستند
    چه چیزها که فکرش را هم نمیکردم وشد
    چه آدمها که شناختم و چه آدمها که فهمیدم هیچگاه نمیشناختمشان
    وچه........
    وسهم من از این همه , یادش بخیر میشود
    کاش ارمغان روزهایی که گذشت
    آرامشی باشد از جنس خدا
    آرامشی که هیچگاه تمام نشود.....
    ......دگر حوصله ای نیست

  18. 5 کاربر از پست مفید Glut.tiny تشکرکرده اند .

    Erica (پنجشنبه 12 بهمن 96), miss seven (پنجشنبه 12 بهمن 96), گیسو کمند (پنجشنبه 12 بهمن 96), باغبان (پنجشنبه 12 بهمن 96), عشق آفرین (جمعه 13 بهمن 96)

  19. #390
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 مرداد 01 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1394-9-10
    نوشته ها
    1,022
    امتیاز
    36,001
    سطح
    100
    Points: 36,001, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    5,233

    تشکرشده 2,945 در 957 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    257
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Glut.tiny نمایش پست ها
    روزهای رفته زندگی را ورق میزنم
    چه خاطراتی که زنده نمیشوند
    چه روزها که دلم میخواست تا ابد تمام نشود
    چه روزها که هر ثانیه اش یک سال گذشت
    چه فکرها که ارامم کرد
    چه فکرها که روحم را ذره ذره فرسود
    چه لبخندهایی که بی اختیار برلبانم نقش بست
    چه اشکهایی که بی اراده از چشانم سرازیر شد
    چه آدمها که دلم را گرم کردند وچه آدمها که دلم را شکستند
    چه چیزها که فکرش را هم نمیکردم وشد
    چه آدمها که شناختم و چه آدمها که فهمیدم هیچگاه نمیشناختمشان
    وچه........
    وسهم من از این همه , یادش بخیر میشود
    کاش ارمغان روزهایی که گذشت
    آرامشی باشد از جنس خدا
    آرامشی که هیچگاه تمام نشود.....
    سلام دوست عزیز همدردی

    انگار خیلی وقته عضو این تالار هستین ولی ما تازه باهاتون آشنا شدیم ....یا من خیلی دیر عضو شدم :(

    کاش به جای نام لاتین یه نامی داشتید که بیشتر میتونستیم باهاتون ارتباط برقرار کنیم .... مثلا تو این تالار همه به من میگن هفت ...یه سری هم میگن سون ... یکی هم میگفت دوست داری بهت بگیم سبعه ...خخخخخ

    واقعیتش این پست رو گذاشتم که بهتون بگم :
    زندگی همینه ! ... یه مدت روی خوبشو به آدم نشون میده و خیلی لذت میبریم ازش و گاهی هم بالأخره دشواری هایی داره ...
    همیشه به خودم میگم چقدر خوب میشد میتونستم قدرت این رو داشته باشم که مثل آدم های زرنگ و باهوش با مسائل زندگی روبرو بشم وحلشون کنم تا فشار کمتری رو از نظر روحی تحمل کنم ... بعضی آدما برام خیلی جالبن ... اینقدر روحشون ظرفیتش بالاست که خیلی زود مشکلات رو حل میکنن و باهاش کنار میان ..
    ولی خب چطور میشه که ظرفیت آدم بره بالا ؟
    یه مورد اینه که اینقدر سختی دیده باشی که خود همین سختی ها تو رو قوی میکنه برای مسائلی که ممکنه بعدا با اونها روبرو میشی.
    یه مورد مهم اینه که خدا خیلی هوای آدمو داشته باشه و بهمون توجه کنه تا وقتیکه دچار سختی میشیم یه نیروی عظیم بده برای مواجهه با اون مسائلی که درگیرش هستیم .

    دوست عزیز نمیدونم غصه هات چیه ولی از خدا میخوام دنیا روی خوبشو بهت نشون بده و غمی که تو دلت هست رو رفع کنه.
    ولی یه چیزی :
    از تک تک لحظات زندگیت استفاده کن ... به عبارت خودمونی ، زندگی کن .
    نذار بخاطر ناراحتی ها عمر عزیزت رو و همینطور آرامشت رو درگیر کنی و تلف بشه .


  20. 5 کاربر از پست مفید miss seven تشکرکرده اند .

    Erica (پنجشنبه 12 بهمن 96), گیسو کمند (پنجشنبه 12 بهمن 96), الهه زیبایی ها (پنجشنبه 12 بهمن 96), باغبان (پنجشنبه 12 بهمن 96), عشق آفرین (جمعه 13 بهمن 96)


 
صفحه 39 از 70 نخستنخست ... 9192930313233343536373839404142434445464748495969 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:40 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.