به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 11 نخستنخست 1234567891011 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 108
  1. #21
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 اسفند 89 [ 16:24]
    تاریخ عضویت
    1388-1-18
    نوشته ها
    519
    امتیاز
    5,952
    سطح
    50
    Points: 5,952, Level: 50
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 198
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,677

    تشکرشده 1,685 در 458 پست

    Rep Power
    67
    Array

    RE: من یک فراری هستم....

    سلام شادی عزیزم،

    بعضی وقتها آدم به کمک تخصصی یه روانشناس نیاز داره، فکر نمی کنی الان وقتش باشه؟
    در همچین شرایطی دارو درمانی هم معقول به نظر می رسه. پایین آوردن سطح استرس می تونه بهت کمک کنه که دید واضح تری داشته باشی و بتونی مسائل رو حل کنی.

    عزیزم وقتی آدم آشفته ست، و تکلیفش با خودش روشن نیست، بهتره تا می تونه دیگران رو درگیر نکنه. مطرح کردن مسئله وقتی سودمنده، که توانایی روحی و ذهنی پرداختن بهش و حل کردنش رو داشته باشی.
    شاید بهتر باشه که قبل از اینکه همسرت و اطرافیانت رو بیشتر از این درگیر کنی ( چون مطمئنا همین الان هم تا حدودی از وضعیتت آگاهی دارن )، با یه روانشناس صحبت کنی و سعی کنی روحیاتت رو تعدیل کنی. که بعدا با روحیه ای قوی تر به بررسی و حل مشکلاتت بپردازی.
    قطعا همسرت هم مشکلاتی داره، که دلش می خواد مطرح کنه. وقتی موضوع رو پیش بکشی، باید ظرفیت پذیرش ایشون رو هم داشته باشی.

    راستی یه چیزی.
    تو حتی الان هم که تا این حد پریشونی، قدرت روحیت تحسین برانگیزه.
    من مطمئنم همسری که این شادی انتخاب کرده، یه دلیلی برای توجیه کاراش داره. بهش بدبین نباش honey .

  2. 6 کاربر از پست مفید THEN تشکرکرده اند .

    THEN (دوشنبه 14 اردیبهشت 88)

  3. #22
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,058
    امتیاز
    147,349
    سطح
    100
    Points: 147,349, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,674

    تشکرشده 36,015 در 7,406 پست

    Rep Power
    1093
    Array

    RE: من یک فراری هستم....

    ببخش ، راحت باش ،

    آرام آرام به خودت نگاه کن ، غریبگی نکن باهاش ،

    ازش دور شدی مدتیه ،

    همنوجوری که فهمیدی همش تو دیگران دور زدی ،

    به فریادهای خودت برای خودت توجه نکردی ،

    همش یه لحظس ، باور کن ،

    چشمتو چند دقیقه ببند ،

    و انقلابی بریز دور هرچه دلخوری و تلخیه ،

    با حال تسلیمی بی اختیار وارد زندگی نشی ها ، نقش هم بازی نکنی یه وقت ،

    این کوله بار درد و غمو از پشتت باز کن ، بندازش ته دره فراموشی ،

    میدونم ، مطمئنم می تونی ،

    یه لحظه توجه کن ،

    همه چیرو تو ذهنت بنویس تو یه کاغذ ، حتی محرمانه ها رو ،

    بعد مچاش کن و از بالای سرت پرتش کن به طرف عقب سرت ، و برو جلو ، آرام و شاد ،

    اسمت هم که شاد گذاشتی ،

    یالله زود باش ، میخوایم شاد ببینیمت ، دل ما هم شاد میشه ، خدا هم خوشش میاد .

    خوب ؟ چه کار می کنی ؟ معطل نکن ، هممون منتظریم ، من ، آنی ، طاهره ، سورنا و..... بقیه .
    دلت میاد ما رو شادمون نکنی با شادیت ؟،

    خدای من هفته دیگه عروسیه ! ،

    چه لحظات خوبی می تونه باشه ، اگه تو بخوای ،

    ببین ! همه ما هم تصمیم میگیریم بیایم عروسیت ، فقط کافیه بگی چه ساعتی شروع میشه ،

    ما هم میایم تالار و برات دعا می کنیم ، و دعاهامونو همینجا می نویسیم و برات میزاریم ، تو هم

    در اولین فرصت بخون .

    قبوله ؟،

    آنی جون ، طاهره عزیز ، سورنا .... قبوله ؟ شما هم موافقین ، اگه آره شما هم بگین همینو ،

    شاد ! یادت نره ما منتظر شادیت هستم ، نه ساختگی ، که واقعی



    *

  4. 11 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (سه شنبه 31 فروردین 89)

  5. #23
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 31 خرداد 91 [ 10:54]
    تاریخ عضویت
    1386-12-10
    نوشته ها
    1,675
    امتیاز
    16,606
    سطح
    82
    Points: 16,606, Level: 82
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 244
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,060

    تشکرشده 3,145 در 958 پست

    Rep Power
    186
    Array

    RE: من یک فراری هستم....

    philosara عزیز ممنون راستش الان کسی از وضعیت درونی من با خبر نیست، چون طبق معمول در حال لبخند زدن هستم.. راستش دوست ندارم برای آروم کردن خودم قرص بخورم، اینطوری دیگه خیلی احساس ضعف میکنم...
    خیلی وقته که نمیتونم با همسرم درد دل کنم، فعلا باید روی خودم متمرکز بشم، من ضعیف شدم، من حرف زدن یادم رفته...


    فرشته مهربون عزیز، ممنونم، شاید به این سرعت نشه، اما سعی می کنم همین کارها رو انجام بدم، باید خودم رو از روی طاقچه بردارم و گرد و خاکهام رو بگیرم، ممنون که کمکم می کنید...

  6. 3 کاربر از پست مفید shad تشکرکرده اند .

    shad (یکشنبه 23 خرداد 89)

  7. #24
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 01 بهمن 89 [ 03:16]
    تاریخ عضویت
    1387-8-08
    نوشته ها
    76
    امتیاز
    3,748
    سطح
    38
    Points: 3,748, Level: 38
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 52
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 19 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: من یک فراری هستم....

    سلام
    من بخاطر حسی که از حرفات بهم دست داد نظر شخصیمو مینویسم و نصیحت و درس زندگی و . . . بهت نمیدم / دلم میخواد باهات همدردی کنم ( در حد توانم )
    من خیلی از موضوعاتی رو که ایجاد کردم برگرفته از مشکلات اطرافیانم بوده و هیچ ارتباطی به زندگی فردی من نداشته .
    این مشکل رو میتونم حس کنم چون از نزدیک با یکی که مثل شما یا حدودا مشکلی مثل مشکل شما داشته مواجه شدم و خوشحالم ایشون به نتیجه خوبی هم رسید .
    فرار بهترین راهه ( نظر شخصی من ) !
    ولی وقتی که مطمئنی راه دیگه ای برات وجود نداره
    سردرگمی و گیجی و ناتوانی از تصمیم گیری و . . . برا همه پیش میاد
    دوست عزیزم همیشه یه راهی وجود داره و اونم باید به فکر خودت برسه
    چون با مشکلاتت داری زندگی میکنی و تشخیص دادی مشکلت چیه و اونو بیان میکنی
    یه پیشنهاد دارم . با هر کسی که مشکل داری بشین و بدون تعارف بهش بگو من باهات مشکل دارم و مشکلم هم . . . ( مشکلتو بهش بگو ) اینه
    خیلی وقتا تعارفات نمیزاره مشکلمونو بیان کنیم ( منظورم شما نیستید و کلی عرض کردم )
    جدایی از زندگی قبلی یا ورود به یک زندگی جدید مشکلات خاص خودشو داره
    ولی یه چیزی رو ازم یادگاری داشته باش ( هیچوقت نمیتونی کسی رو پیدا کنی که هیچ مشکلی باهاش نداشته باشی )
    پدر و پسر / مادر و دختر / خواهر و برادر / زن و شوهر / دوتا دوست / دوتا همکار / دونفر همشهری و . . . رو نشون بده که هیچ مشکلی باهم نداشته باشن
    حتی تو افراد هم اعتقاد هم یه اختلاف نظرهایی وجود داره
    زندگی گذشته با خانوادت رو با زندگی آینده با همسرتو مقایسه نکنی بهتره
    پدر مادر یه حس خاص به آدم میدن و همسر و فرزند هم یه حس دیگه
    چند سوال از خودت بپرس و جوابشو با خودت به نتیجه برسون و نتونستی فرار کن .
    چرا به همسری قبولش کردی ؟
    ( اگه همون حسو نسبت بهش داری فرار نکن . صبر کن )
    الان دوباره بیاد خواستگاریت و بخوای از صفر شروع کنی بهش جواب مثبت میدی ؟
    ( اگه جواب مثبت میدی فرار نکن . صبر کن )
    و . . .
    اگه نمیتونی خودتو قانع کنی صبر نکن و فرار بهترین راهه و نزار کار از اینی که هست بدتر بشه
    فکر آبرو و خورد شدن تو فامیا و بین دوست و آشنا و ترس از آینده ( بعد جدایی پیدا کردن همسر مناسب ) و غرور و به مرور مشکلات حل میشه و . . . باعث ازدواجهای ناموفق و ادامه ناموفق تر میشه
    از خانوادت و دوستات و درکل هر کی که احساس میکنی دوست داره کمک بخوا ( نترس و بزار هر کی میخواد سرکوفت بزنه و هر چی تو دلش مونده از انتخاب همسرت رو سرت خالی کنه ) ولی تا نتونستی خودتو با همسرت وفق بدی نزار مشکلت بیشتر از اینی که هست بشه
    همیشه گفتم و بازم میگم و خواهم گفت ( مرگ یه بار و شیئن یک بار )
    نا امید نشو و سعی کن مشکلاتت رو حل کنی . صبر کن و اگه نتونستی فرار کن !
    فرار در این شرایط فکر کنم منجر به طلاق میشه و یه شکست در زندگی زناشویی .
    موندن هم فکر کنم به دعواهای روزانه و . . . یه شکست در زندگی زناشویی .
    عروسیتو عقب بنداز و نترس از امروزت و مثل یه کوه مقابل مشکلاتت بایست و ماهم تنهات نمیزاریم
    به امید روزی که خبرای بهتری از زندگیت تو سایت مطرح کنی .

    ببخش زیاد نوشتم . حس همدردی بهم میگه تا آخر عمر برات بنویسم ولی دوستان خسته میشن و رعایت حال اونو هم برام مهمه .

  8. 6 کاربر از پست مفید Yakamuz تشکرکرده اند .

    Yakamuz (سه شنبه 31 فروردین 89)

  9. #25
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 اسفند 02 [ 15:41]
    تاریخ عضویت
    1386-6-22
    نوشته ها
    796
    امتیاز
    23,402
    سطح
    94
    Points: 23,402, Level: 94
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 948
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranRecommendation Second Class10000 Experience PointsSocialTagger Second Class
    تشکرها
    2,041

    تشکرشده 2,229 در 569 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: من یک فراری هستم....


    شادی جونم ،
    روشت برای اینکه خودت رو از روی طاقچه برداری و گرد و خاکها رو کنار بزنی چیه ؟

  10. 6 کاربر از پست مفید طاهره تشکرکرده اند .

    طاهره (دوشنبه 14 اردیبهشت 88)

  11. #26
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 اسفند 89 [ 16:24]
    تاریخ عضویت
    1388-1-18
    نوشته ها
    519
    امتیاز
    5,952
    سطح
    50
    Points: 5,952, Level: 50
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 198
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,677

    تشکرشده 1,685 در 458 پست

    Rep Power
    67
    Array

    RE: من یک فراری هستم....

    عزیزم مراجعه به روانشناس، و در صورت تشخیص ایشون، دارو درمانی رو از این جهت پیشنهاد کردم که شما در وضعیت فعلی، بهتره که هرچه زودتر مسائل رو هموارتر کنی.
    منظورم اینه که به عامل زمان هم توجه کن. وگرنه جدیت شما برای اینکه خودتون مشکلتون رو حل کنید، باعث شده که اینقدر شخصیتتون قابل احترام باشه.
    ضعف کجا و شادی کجا!!!

  12. کاربر روبرو از پست مفید THEN تشکرکرده است .

    THEN (دوشنبه 14 اردیبهشت 88)

  13. #27
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 02 اردیبهشت 91 [ 11:29]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    281
    امتیاز
    5,227
    سطح
    46
    Points: 5,227, Level: 46
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 123
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    420

    تشکرشده 402 در 153 پست

    Rep Power
    44
    Array

    RE: من یک فراری هستم....

    سلام:
    از روز اول که به تالار آمدم همه جا صحبت از ( شاد ) بود و حالا اصلا" این شاد اون شادی نیست که اونقدر حرفش بود .چرا ؟من بعنوان یه عضو کوچک فکر میکنم دلیلش یه چیزه :افراط!!
    آدم بعضی وقتها خیلی سخت میگیره. چی رو ؟ زندگی رو
    راحت باش ! همسرم ... پدرم ... دوستم ....فقط اون .
    به برکت صدها مشورتی که دادی ،انرژی مثبتی که به دلهای شکسته دادی ،به پاس اسم زیبایی که داری و دعای دهها دوستی که ندیده ای و ندیده اند حتما"اعتماد کن و برو دنبال کارت. ما مگه کی هستیم ؟حق داریم به لطف او شک کنیم ؟مطمئن باش که دعای دلهای
    غمگینی که تو شاد کردی دستت را میگیره یا علی.

  14. 6 کاربر از پست مفید omed تشکرکرده اند .

    omed (دوشنبه 14 اردیبهشت 88)

  15. #28
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 آبان 91 [ 17:29]
    تاریخ عضویت
    1386-7-17
    نوشته ها
    1,333
    امتیاز
    16,003
    سطح
    81
    Points: 16,003, Level: 81
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 347
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    484

    تشکرشده 498 در 242 پست

    Rep Power
    150
    Array

    RE: من یک فراری هستم....

    شاد عزیزم
    اول از همه بگم که خوشحالم از بازگشتت. نگرانی و استرس قبل از عروسی واسه همه وجود داره . تو به خاطر تنها بودن در یک کشور بیگانه آزرده ای که کاملا" حق داری.
    فکر میکنم عقب انداختن مراسم دیگه کار درستی نباشه ولی بهتره بری وارد زندگی بشی و بعد می فهمی که این نگرانی ها کمی بی مورده.

  16. کاربر روبرو از پست مفید elina تشکرکرده است .

    elina (دوشنبه 14 اردیبهشت 88)

  17. #29
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: من یک فراری هستم....

    شاد عزيزم

    لازم نيست آدمها هميشه لبخند بزنند و هميشه سعي كنند كه خوب باشند .

    من فكر مي كنم آنقدر براي خوب بودن تلاش مي كني كه يادت رفته حق ها و حس هاي ديگري هم در تو وجود دارد كه نبايد سركوبشان كني .

    روش لبخند زدن و حس رضايت در ديگران ايجاد كردن به مرور انسان را فرسوده مي كند تو حق داري ناراحت بشوي عصباني بشوي و حتي گاهي فرياد هم بزني .

    اشكالي ندارد . بگذاري ديگران بدانند كه تو قابليت استفاده از اين حس ها را هم داري ولي خودت دلت نمي خواهد از آن ها استفاده كني . اخم كن . سكوت كن و به بقيه هم بگو انساني و در حال حاضر حالت خوب نيست و مثلا عصباني هم هستي يا فرضا ناراحتي . البته با حفظ تعادل و كنترل رفتار كه تنش ايجادنكني .


    گاهي برا ي تخليه خودت بايد به بلندي يك تپه و كوه بروي و فرياد بزني . اين كار راحتما انجام بده و فرياد بزن و خشم سركوب شده ات را خالي كن .

  18. 9 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (دوشنبه 14 اردیبهشت 88)

  19. #30
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 فروردین 92 [ 22:02]
    تاریخ عضویت
    1387-9-07
    نوشته ها
    294
    امتیاز
    4,142
    سطح
    40
    Points: 4,142, Level: 40
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 8
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    284

    تشکرشده 289 در 103 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: من یک فراری هستم....

    این متنو تو دی ماه نوشتم ..دیدم با حال و هوای شاد عزیز میخونه ..تصمیم گرفتم اینجا بگذارمش ..... تو تنها نیستی ..گاهی این حسهای غریب ..گریبان خیلی ها رو میگیره ..باید بپذیریش ..همین ..و شاهدش باشی ............

    من يك زنم


    متهم هميشه ي تاريخ

    مجرم هميشه ي تاريخ

    از وراي زمان و مكان

    آنجايي كه مرا به جرم ساحر بودن در آتش خشم سوزاندند

    من يك زنم متهم هميشه ي تاريخ

    هميشه پاي يك زن در ميان است

    زندگي هم مرا ترك كرده

    حتي يك لحظه بودن و حس زندگي از من دريغ شده

    حتي عشق هم زندگي را از من دريغ كرد

    يك لحظه ....يك آن ....و ديگر هيچ .... هيچ ....هيج.....

    آه مادرم نمي داني چقدر به آغوش گرمت نيازمندم

    كاش بودي ......كاش بودي .....

    و هق هق هايم را سينه ي پر مهرت مرحمي بود

    تو هم چه زود مرا ترك كردي .......

    من يك زنم متهم هميشه ي تاريخ

    هر اتفاقي كه بيافتد تحت هر شرايطي باز هم من متهمم

    من تسليمم

    ميپذيرم ...به گناهم اعتراف ميكنم

    به گناه زن بودنم اعتراف ميكنم

    اما آيا كسي هرگز از خود پرسيد

    چه كسي مرا آفريده

    مگر من در آفرينشم حق انتخاب داشتم

    اين جبر طبيعت بود

    كه من زن شدم

    كه من متهم هميشه ي تاريخ آفريده شدم

    اما بگذاريد بگويم همين يك كلام را

    به من فرصت دهيد كه بگويم ....

    خسته ام ....خسته ....خسته ...خسته....

    از همه ...از همه چيز وهمه كس .....

    خسته ام .............خسته ام ....................

  20. 3 کاربر از پست مفید kimiakhaton تشکرکرده اند .

    kimiakhaton (دوشنبه 14 اردیبهشت 88)


 
صفحه 3 از 11 نخستنخست 1234567891011 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:40 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.