سلام وهم عزیز
ازخوندن نوشته هات و درد دلهات و اینکه رابطه تون به این سمت کشیده شده متاثر شدم.
ما در زندگی باید سعی کنیم " وهم" و احساس را از واقعیت جدا کنیم .از نوشته هات معلومه که واقعیت اینه که همسرت تورو دوست داره ولی به هر دلیل و یا تصور ذهنی ایشون ،اعتمادش نسبت به شما کم شده . شماحتما با یک مشاور مجرب در تماس باش .همسرت رو تشویق و ترغیب کن و اگر موفق نشدی حداقل خودت حتما به مشاوره حضوری مراجعه کن و مسائل تون رو مطرح کن و راهنمایی بگیر .
مطلبی که به نظرمن می رسه و بهتون توصیه می کنم اینه که اعتماد طرفین نسبت به هم یکی از پایه های اساسی زندگی مشترکه . که این اعتماد بیشتر می تونه در دوران عقد و شناختی که حاصل میشه به دست بیاد و رشد کند .لذا هر چه زودتر علت و ریشه ی کم اعتمادی و بر خوردهای سرد همسرتون روبا کمک یه متخصص پیدا کن و اونها رو حل و فصل کن در غیر این صورت، این نامزدی رو خاتمه بده .چون بی اعتمادی سوهان روحه دو طرفه !
ارزومی کنم شما زوج محترم بتونید در کمال اطمینان و عشق و علاقه نسبت به هم در جاده ی زندگی با هم همراه وهم گام بشید
صبور باش عزیزم و دنبال راه حلها بگرد !
علاقه مندی ها (Bookmarks)