سلام دوست عزیز
من فقط پست اولتو خوندم .
1- برو باشگاه حتما
2- یه دکتر پوست و مو برو
3- همیشه صورتتو با آب یخ بشور
تشکرشده 156 در 69 پست
سلام دوست عزیز
من فقط پست اولتو خوندم .
1- برو باشگاه حتما
2- یه دکتر پوست و مو برو
3- همیشه صورتتو با آب یخ بشور
شیدا. (چهارشنبه 20 اسفند 93)
تشکرشده 404 در 152 پست
سلام دوباره.
اول از همه باید بگم من درک میکنم چی میگید. کاملا با پوست و گوشت و استخون و تک تک سلول های بدنم. من هم یه روزی اعتماد به نفس نداشتم. در ضمن من هم لاغرم :).
امیدوارم به تایپیکتون سر بزنید تا بیشتر با هم صحبت کنیم.
آقای خسته ، چرا سقف آسمون اینقدر کوتاهه براتون؟ چرا میگید کسی رو نمیخواید بدبخت کنید؟ چرا بین روشنایی و امید تاریکی رو انتخاب کردید؟ مدال بدبختی گرفتن و بدبخت ترین آدم
دنیا بودن که افتخار نیست.
مگه شما چی کم دارید؟ مگه دیگران چه چیزی از شما اضافه تر دارن؟ بگید بهم. خواهش میکنم حرف بزنید و توضیح بدید اون چیزهایی که دیگران دارند و شما ندارید چیه؟
من مطمئنم هیچ کس هیچ برتری نسبت به شما نداره. ممکنه شما فکر کنید که دیگران از شما برترن اما در اشتباهید. اینا شعار نیست. اینا واقعیته. اونچه که به زودی با بالا رفتن اعتماد به
نفستون متوجه خواهید شد.
خوب شما فکر میکنید که برای خوشبخت کردن یه دختر به عنوان همسر چه چیزی نیازه که شما نمیتونید اون رو برآورده کنید؟
مهم انسانیت و قلب آدماست. شما بسیار خوش قلبید و مهربان. اگه خوب به اطرافتون نگاه کنید پر از آدمایی هست که شما رو درک میکنه. باور کنید تنها نیستید. ما آدما همه از یک جنسیم.
مرد و زن فرق نداره ما همه یه نوع درد داریم و یه جورایی همه این دردا رو تجربه میکنیم. پس همدیگه رو میفهمیم اگه بخوایم کمی منصف باشیم.
به ظاهر قوی و تیپ یا زیبایی آدما توجه نکنید. گاهی زیر این ظاهر فریبنده یه آدم غمگین و دلشکسته نشسته. گاهی هم یه گرگ.
خواهش میکنم تایپیکتون رو ادامه بدید. من منتظر جوابتون هستم.
اقای نجار (دوشنبه 18 اسفند 93), خسته ام خیلی خسته (دوشنبه 18 اسفند 93), شیدا. (چهارشنبه 20 اسفند 93)
تشکرشده 14 در 8 پست
ممنون از همتون بابت دلگرمیاتون شکوه خانم شما خودت قبلا از نداشتن اعتماد به نفس رنج بردی میدونی من چی میگم من مطمنم اگر این سیاهی زیر چشام و گودیش از بین بره و مثل سابق بشه 99 درصد مشکلات من حل میشه چون هروقت نگاه میکنم به عقب میبینم که بخاطر این مسئله خیلی مشکلات برام بوجود اومده وقتی من نتونم راحت با اطرافیانم ارتباط برقرار کنم نتونم حتی سرمو بالا بگیرم تو خیابون حتی نتونم تو چشای یکی نگاه کنم باهاش حرف بزنم همش مجبور باشم نگاههای سنگین مردم و اطرافیان و فامیل و همکلاسی ها رو تحمل کنم مگر چقدر میتونم دووم بیارم ??? فکر نکنید من تلاشمو نکردم واسه اعتماد به نفسم من خیلی خیلی تلاش کردم اما فایده نداره همش به در بسته میخورم چون مشکل اصلی سرجاشه اونم این گودی و سیاهی زیر چشم لعنتیه بنابراین بالا بردن اعتماد به نفس به تنهایی هیچ فایده ای نداره من خودمم دوس دارم مثل مردم عادی زندگی کنم ولی نمیتونم بخدا دست خودم نیست اصلا اینکه ذات ادما مهمه من هم اینو قبول دارم ولی با این عذاب که نمیشه زندگی کرد میشه??? من به این نتیجه رسیدم قشمت اعظم مشکلاتم برمیگرده به این مسئله واگه خوب بشه منم میتونم مثل یه ادم عادی زندگی کنم در مورد ازدواجم من اعتقادم اینه یا عرضه دارم یکی رو خوشبخت کنم یا ندارم اگر ندارم بهتره نرم جلو تا حداقل اون دختر رو با اون همه امال و ارزو بدبخت نکنم من که با این مسئله کنار اومدم که تنها زندگی کنم حالا میخواد هرچند سالم زندگی کنم درسته سخته اینطور زندگی کردن ولی من عادت کردم به تنهایی....
شکوه (سه شنبه 19 اسفند 93)
تشکرشده 404 در 152 پست
ممنون که هستید.
به نظر من شما از این تایپیک که ایجاد کردید به اینجا رسیدید که خ.ا مشکل شما نیست. بلکه مشکل یه جا دیگه است.
از این به بعد به خاطر کار اشتباهی که ناخودآگاه و صرفا از روی استرس برای فرار از تحمل اضطراب انجام دادید ناراحت نیستید و قرار نیست عذاب بکشید.
قراره مثل همه ی آدمای آزاد قدم قدم برید به سمت خودشناسی.
برای همین من از شما یه درخواست دارم و اونم اینه که یک تایپیک ایجاد کنید و در مورد مشکلاتتون بدون پیش فرض صحبت کنید. یعنی مثل پست قبل نگید که اگه زیر چشمم سیاه نبود
99 درصد مشکلاتم حل میشد. بیایید مشکلاتتون و احساستون رو بگید تا بتونید یه دسته بندی کنید . این طوری بسیار به خودتون کمک میکنید تا رازهای نهفته در درونتون رو کشف کنید.
من میگم بهتره از اعتماد به نفس شروع کنید و با یک فردی که خودتون رو باهاش مقایسه میکنید به صورت کاملا موردی و با شماره که چه کمبودی از اون دارید.
ممنونم.
خسته ام خیلی خسته (چهارشنبه 20 اسفند 93), شیدا. (چهارشنبه 20 اسفند 93)
تشکرشده 14 در 8 پست
منم از شما بابت کمکاتون ممنونم ولی من مطمئنم که اگر این مشکل حل شه بیشتر مشکلاتم حل میشه چون بیشتر مشکلاتم ریشه تو همین مسئله به ظاهر ساده داره که باعث و بانی خیلی از مشکلات شده خب اگه بخوام خودم رو موردی با یه ادم که کاملا اعتماد به نفس داره اینا رو میتونم اشاره کنم
1- اون روابط اجتماعیش قویه و به راحتی میتونه با اطرافیانش ارتباط برقرار کنه ولی من نه نتها نمیتونم بلکه کارهای روزانه ساده رو با عذاب وحشتناک انجام میدم
2- اون میتونه تو خیابون دانشگاه مکانهای عمومی سرشو راحت بگیره بالا و راحت بگه بخنده و نگاه کنه ولی من باید همیشه سرم پایین باشه و تازه اگه سرمو بالا بگیرم باید نگاههای سنگین مردم و همکلاسیا و اطرافیانو رو تحمل کنم و بعضا تیکه های ازار دهنده اونارم تحمل کنم
3- اون نه تنها توسط بعضی از ادما تمسخر نمیشه بلکه بعضی وقتا ازش تعریفم میشه ولی من باید خیلی از حرفا رو تحمل کنم
4- ودر اخر هم من هنوز معتقدم اگر این مشکل نبود من میتونستم خیلی خیلی راحتتر زندگی کنم ولی حالا باید با هزار تا عذاب همه کارامو انجام بدم ودر بعضی مواقع واقعا بخاطر یه موضوعی مثل این که از نظر بعضیا خیلی ساده و پیش پا افتادست اینقدر تو زندگیم عذاب بکشم از نظر من فقط اگه ادم به تنهایی اعتماد به نفس رو بالا ببره هیچ فایده ای نداره چون مشکل اصلی سرجاشه بنابراین باید مشکلو از اساس حل کرد
من جلوی اساتید محترم حرفی واسه گفتن ندارم منم به خاطر ی موضوعی خیلی مسخره میشم اما از وقتی جلوشون دراومودم چ تو فامیل چ حتی تو خیابون دیگه کاری ب کارم ندارن...تو هم اجازه نده مسخرت کنن اگه کردن تو دو برابر مسخره و لهش کن.کار خوبی نیست ولی خب معمولا جواب میده مخصوصا تو دانشگاه و جاهای عمومی اما اصلا تو خونه و فامیل خوب نیست
به جایی اینکه سرتو بگیری پایین نگاه کن تو چشش یه چیزی هم جوابشو بده.انقده خوبه طرف میره دیگه پیداش نمیشه
حداقل از خودخوری بهتره
اثر راشومون (پنجشنبه 21 اسفند 93), خسته ام خیلی خسته (چهارشنبه 20 اسفند 93), شکوه (پنجشنبه 21 اسفند 93), شیدا. (چهارشنبه 20 اسفند 93)
تشکرشده 2,352 در 551 پست
سلام خداروشکر که پیشرفت در هدفتون داشتین.
به نظر من شما باید روی اعتماد به نفستون جدا از موضوع رسیدگی به ظاهرتون بپردازین.
مگه ظاهر باید روی اعماد به نفش تاثیر بذاره؟خدایی نکرده براثر یه اتفاق صورتون بسوزه دیگه باید تا اخر عمر بدون اعتماد به نفس مگه باشین؟ فکر کردین اگه مداوا جواب نداد باید تا آخر عمر با این احساسات زندگی کنین؟ نه برادر عزیز اشکال در چهره شما نیست در فکر شماست.
کم نیستن افرادی که چهره زشت و اشکالات بارزی تو صورتشون دارن اما چقدررر موفقن و عزت نفس دارن.
یکی از زیباترین دوستان من، زشت ترین شوهرو داره (مدل دماغشو شاید تو عمرتون ندیده باشین) اینقدررر این پسر با عزت نفس و موفق چه تو تحصیل چه کار چه اخلاق چه اعتقاد هست که من میفهمم دوست من چه انتخاب زیرکانه ای برعکس تصور خیلی از اطرافیان داشته.
گوهر وجود آدمی به ظاهر نیست.
من فکر میکنم بهتره به یک مشاور خوب رجوع کنین و روی اعتماد به نفستون کار کنین و در کنارش هم به ظاهرتون برسین و ازش غفلت نکنین
ان شاالله موفق میشین خدارو به خاطر درایت و سلامتتون شاکر باشین![]()
خسته ام خیلی خسته (چهارشنبه 20 اسفند 93), شیدا. (چهارشنبه 20 اسفند 93)
تشکرشده 404 در 152 پست
اساتید محترم رو خوب اومدی نیکی جان. منم تو زندگیم اونقده مسخره شدم و اونقده اعتماد به نفسم پایین بوده و زیر صفر که واسه خودم یه پا استادمبقیه دوستان رو نمیدونم. :) .
خسته میدونی یه کاری که رسمه تو تالار اینه که یه اسم خوب برا خودت انتخاب کنی . باور کن خیلی تاثیر گذاره. واسه خستگی وقت زیاده حالا. تازه اول راهی. البته اگه دوست داری
فعلا خسته باش. منم خسته ام اما اسمم شکوهه!!! :)
منم معتقدم که مشکل رو باید از اساس حل کرد.
جوابات خوب بود.
خبر بد باید بگم که تو اعتماد به نفس و عزت نفس کمبود داری. اما خبر خوب مثل اکثر آدما!!! حتی اونایی که تو خیابون میبینی و خیلی با اعتماد به نفسو با عزت نفس حسابشون میکنی.
اگه یکم به اصول روانشناسی آشنایی پیدا کنی میفهمی که خیلی ها وضعیت اعتماد به نفسشون مثل تو و یا کمتر از توئه اما تو جامعه بسیار خوش خنده و با سر زبونن.
این آدما از انکار استفاده میکنن ولی تو از سرکوب. تو از اونا خیلی جلو تری. خیلی!!! حداقل میدونی چته اما ممکنه یه همکلاسی شاد و خندون داشته باشی که حسرت شنگول بودن و
اعتماد به نفس اون رو بخوری در حالی که ته وجودش هیچیه هیچی نیست. بعد تو اشتباهی خودتو با اون مقایسه میکنی و غصه میخوری.
مشکلت اصلا مسخره نیست. بلکه کاملا انسانی و طبیعیه. همه ی آدما رو ظاهرشون و روابط اجتماعی و دیده شدن تو جامعه حساسن. خوب این کجاش مسخره است؟
میدونی تو مشکل ارتباطی هم داری .
بذار یه چیزی بهت بگم. هیچ آدمی و هیچ آدمی به خودی خود و از بدو تولد با اعتماد به نفس و با عزت و نفس و با روابط اجتماعی بالا نیست بلکه به مرور زمان یاد میگیره. تو یاد نگرفتی.
آدما کلا از لحظه ی تولد ناقصن. ما تقریبا باید زمان شروع به راه رفتنمون به دنیا می اومدیم تا تازه مثل مثلا لاک پشت باشیم!!!
انسان با این همه عظمت و این همه مغز پیشرفته تو ابتدای زندگیش واقعا اندازه ی یه بچه لاک پشتم نیست!!!
میدونی گفتم تو عزت و نفس و اعتماد به نفس رو که باید یاد میگرفتی رو یاد نگرفتی مثل اینکه مثلا یاد نگرفتی نقاشی کنی و رفتی رشته ی گرافیک!!!
معلومه به مشکل میخوری.
پس بدون که یه چیز ذاتی نیست که به آدما ارث برسه بلکه کاملا بر طبق یاد گیریه. عیبم نیست. عیب اینه که از این به بعد یاد نگیری.
پس شروع کن به یادگیری. مثل من که تو سن 23 شروع کردم. من اصلا فکر کردن هم بلد نبودم اما مثل تو زرنگ بودم.
خیلی زود میفهمی که معنی زرنگ بودن یعنی چی. یکم که اعتماد به نفست رفت بالا بهت میگم که الان داری از چه مکانیزمی برای زندگی استفاده میکنی.
تو کاملا داری طبیعی عمل میکنی. مشکل تو اینه که باید بفهمی دیگه لازم نیست به خاطر کبود بودن زیر چشمت و مسخره کردن مردم ناراحت بشی. این فقط یه مکانیزم طبیعی و یه رفتار
طبیعیه که تو فقط داری تو جای اشتباه ازش استفاده میکنی.
این یه تواناییه. منم اون موقع ها که اعتماد به نفسم پایین بود اینکارو میکردم. یه جور رفتار برای بقائه. خیلی جالبه و فوق العاده. باید بهت آفرین بگم. هر کسی بلد نیست ازش استفاده کنه.
سعی میکنم سردرگمت نکنم چون تو فعلا از من عقبی.
در مورد عزت نفس و اعتماد به نفس با اسم دکتر فرهنگ هولاکویی سرچ بزن و تو یوتیوب فیلماشو ببین. بعد بیا نظرتو بگو.
موفق باشی.
خسته ام خیلی خسته (پنجشنبه 21 اسفند 93)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)