جناب حسين پور
ممنون از راهنماييتون .ولي بايد بگم همسرم تقريبا از نعمت پدر و مادر محروم هست .اون اصلا مادرش رو تا بحال نديده و بدون مادر بزرگ شده ، البته پدر دارد ولي بود و نبودش تقريبا فرقي نمي كند چون اون پدري كاملا بي تفاوت و بي احساس كه اصلا نه سراغي از او مي گيرد نه اصلا علاقه اي به دانستن راجع به پسرش دارد .
شما فقط بگيد من چكار كنم كه روي پاي خودش بايسته و سعي كنه و براي خودش برنامه اي داشته باشه .
اون صبح تا شب فقط من رو مي خواد توبيخ كنه كه تو نسبت به زندگي بي توجهي ، تو منو به اين روز انداختي ، تو چقدر بي عرضه اي ، تو مثل مامانت بي دست و پايي و خلاصه خيلي توهين هاي بد و نامربوط . اصلا صحبت كردن با اون انقدر بهم انرژي منفي ميده كه ادم بعدش مي خواد بره خودكشي كنه .
آني عزيز
كاملا با گفته شما موافقم .
دقيقا همين مساله است . من بيش از حد به اون بها دادم و اونقدر بزرگش كردم كه رفته اون بالا بالاها و پايين بيا هم نيست .گاهی شاید لازم باشد به مرد بال و پری داد تا احساس مرد بودن و بزرگی بکند ولی این بر می گردد به شعور مرد که واقعا درک کند که چه مسائلی به او ربط دارد و کجا شما داری به او اهمیت می دهی و توجه می کنی بعضی از آقایان به واقع این مسئله را درک می کنند و سپاسگزار رفتارها و اعمال و افکار و احساسات همسرانشان هستند ولی بعضی از آقایون محترم به واقع باورشان می شود زنی که در کنارشان زندگی می کند فاقد شعور است و از سر بی اعتماد به نفسی اقدام به بزرگ کردن و بال و پر دادن به آقا می شود !!! و به جای تشکر و قدردانی متقابل و ایجاد رابطه ی بهتر ، نقش طلبکار به خود می گیرند و.... ! باید به روحیه ی طرف مقابل توجه کرد . اگر مردی فاقد درک و فاقد چنین شعوری است بزرگ کردنش هم می شود بلای جان و از آن سوی بام افتادن .
آيا به نظر شما اينكه رضايت من بدست اوردن رضايت همسرم نباشه به اين معني است كه من براي خوشحال كردنش خودم رو ناديده نگيرم و اونجاهايي كه از سر خودخواهي من رو محدود كرده توجه نكنم وا ون كاري رو انجام بدم كه صلاح زندگيم در اونه . و اگه درگير شد با من و مخالفت خودش رو نشون داد من چي تدبيري بيانديشم .
علاقه مندی ها (Bookmarks)