با واقعیت وجودیتان زندگی کنید
شما واقعیتی دارید که در درون تان زندگی می کند. واقعیت شما «واکنش درونی تان» است. این حس خاموش شما یا صدای بلند و فریاد درونی تان است که در ابراز خودش ناتوان است. هرچه بیشتر به این ندای درونی تان توجه نشان دهید و با واقعیت وجودی تان زندگی کنید، تسلط بیشتری در اخذ تصمیمات و دنبال کردن مسیر خودتان خواهید داشت.
ارتباط با واقعیت وجودی تان اولین گام مهم است. جرأت و جسارت به شما اجازه میدهد که با بیان نظریات تان، درخواست آنچه نیاز دارید و ابراز افکار و احساس تان به دیگران، از ارزش خودتان حمایت کنید. جسور بودن یعنی طوری عمل کنید که انگار سزاوارید دیگران به حرف هایتان گوش دهند و انگار که گاهی شک کردن به خودتان حتمی و بدیهی است. اگر مقصدتان عزت نفس است، جسارت بزرگراهی است که شما را به آنجا میرساند.
جرأت و جسارت نقطه ی تعادل بین سلطه پذیری است، که در آن از هرگونه برقراری ارتباط می ترسید، و همچنین پرخاشگری که در آن به جای درخواست آنچه می خواهید، از حمله کردن و توقع داشتن استفاده می کنید. در بین این دو، جایی است که ذهن تان با پیام های روشن و محترمانه صحبت می کند.
به احتمال زیاد لحظاتی وجود دارد که واقعیت وجودیتان را احساس میکنید، اما
چیزی مانع از جلوه گر شدنش میشود. برخی از موانع موجود بر سر راه جسارت عبارتاند از:
☜ عصبی بودن بابت تحمیل چیزی به دیگران.
☜ احساس ناراحتی از این بابت که به خودتان و نیازهایتان توجه میکنید.
☜ نگرانی بابت اینکه دیگران آنچه را میگویید دوست نداشته باشند یا تأیید نکنند.
☜این احساس که بی شک اشتباه کردهاید یا مبادا احمق جلوه کنید. (تردید به خود)
☜ از اشخاصی که شما را دوست دارند فاصله بگیرید چون باب میل آنها رفتار نکردهاید.
این موانع بر طبق آنچه دیگران نیاز دارند رشد می یابند، نه آنچه شما نیاز دارید. این هفته، مهارت هایی را خواهید آموخت که به شما کمک می کند با موفقیت از این موانع بگذرید. شما ابزارهایی را رشد خواهید داد که به شما کمک میکند با واقعیت وجودی تان زندگی کنید.
زندگی بر طبق واقعیت وجودی تان برای عزت نفس شما عامل تقویتی عظیمی است چون به همه کس و همه چیز می گوید که شما به خودتان باور دارید. این هفته بر حیطه ای حیاتی تمرکز خواهید داشت: به دیگران می گویید چه باورهایی دارید، احساس تان را بروز می دهید، آنچه را باعث ناراحتی تان می شود مطرح می کنید، می گویید چه می خواهید، نه می گویید، و اهدافی را که برای زندگی تان تعیین کردهاید، با دیگران در میان می گذارید.
در ابتدا، بیان و درخواست و دریافت کردن ممکن است احساسی در شما ایجاد کند که انگار شایستگی چنین چیزی را ندارید. البته تا حدودی در این نقطه طبیعی است که به نیازها و عقاید دیگران احترام بگذارید و نیازهای خودتان را نادیده بگیرید. ممکن است حتی قبل از اینکه دیدگاه خودتان را مطرح کنید، بیدرنگ فرض را بر این بگذارید که حق با دیگران است. ممکن است به درخواست چیزهایی مانند درک، احترام یا همدلی عادت نداشته باشید. اما وقتی دیگران حرف های شما را بشنوند و نیازهایتان برطرف شود، میتوانید بیاموزید که با این ناراحتیها کنار بیایید.
در ابتدا فقط باید به گونهای عمل کنید که انگار شایستهی این موارد هستید. به تدریج، با گذشت زمان و با تغییر رفتار هایتان، می توانید از بیرون شروع به ساخت عزت نفس تان کنید. اگر در ابتدا بابت حمایت از خودتان احساسی طبیعی ندارید، اشکالی ندارد. فقط به راحتی به همین منوال عمل کنید. با نوشتن تمرینات، می توانید گام های اولیه را بردارید. شما می توانید زمان هایی را به یاد آورید که ابراز خودتان و نیازهایتان کارایی داشت و تصور کنید که چطور این راهبرد میتواند در آینده نیز کارایی داشته باشد.
علاقه مندی ها (Bookmarks)